چالش های فرهنگی اقتصاد مقاومتی؛ از خطر نفوذ تا تفهیم به جامعه


چالش های فرهنگی اقتصاد مقاومتی؛ از خطر نفوذ تا تفهیم به جامعه

به نظر می رسد فهم جامعه شناختی و توصیف مردم شناختی از چالش های رفتار اقتصادی مردم، یکی از مهمترین گام های رفع گره های اقتصادی در جامعه ایران باشد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، فرهنگ نیوز نوشت: هرچند بیشتر مردم ایران به سبب پیروی از دین کامل اسلام و تعهد نسبت به آرمان های انقلاب اسلامی مشی زندگی فردی و اجتماعی خود را در مسیر تکامل قرار داده ­اند، اما هنوز در برخی رفتار های فردی و اجتماعی که به طور کلی سبک زندگی ایرانیان معرفی می شود، معضلاتی وجود دارد که مورد توجه مقام معظم رهبری در سال 1391 قرار گرفت و مهمترین معنای انقلاب اسلامی را تحول و تکامل سبک زندگی معرفی کردند. یکی از مهمترین بخش های سبک زندگی رفتارهای اقتصادی مردم ایران است.

به نظر می رسد فهم جامعه شناختی و توصیف مردم شناختی از چالش های رفتار اقتصادی مردم، یکی از مهمترین گام های رفع گره های اقتصادی در جامعه ایران باشد که اهمیت آن بیش از رفع تحریم های دولت های غربی علیه اقتصاد ایران است. این فهم می تواند در همان سه بخش اقتصاد یعنی تولید، توزیع و مصرف توصیف شود که به طور دورانی نسبت به هم ارتباط داشته و بنابراین امکان تحلیل یک بخش بدون توجه به دو بخش دیگر غیرممکن است.

پس از دوران دفاع مقدس، هر چند سیاست های خصوصی سازی و بازسازی کشور دنبال شد اما سیستم یارانه ای در مصرف و فرآیندهای دولتی در تولید، سبب شکل گیری جامعه ای مصرفی در ایران شد که اگر این رویکرد اقتصادی جامعه را در کنار فاصله های طبقاتی ایجاده شده به سبب رانت های مختلف در طبقه حاکم بر روند جریان خصوصی سازی قرار دهیم با دوگانگی های زیادی در مشی اقتصادی مردم مواجه می شویم. دوگانگی هایی همچون تبلیغ ارزش زهد و مسابقه در تجمل گرایی، بحث در مورد عدالت اجتماعی و وجود ثروت های بادآورده، بحث در مورد تولید ملی و ارزش شدن مصرف کالاهای خارجی و...؛ بنابراین در دو دهه 70 و80 شاهد ثابت ماندن فرمایشی نرخ ارز در عین تورم، شکل گیری مافیای توزیع در بسیاری از کالاهای خاص، گسترش یارانه ها در عین افزایش آمار مصرف بیش از معدل جهانی، قانون گذاری های پیچیده در پیش روی خصوصی سازی از جمله قانون کار بودیم. این واقعیت نشان می دهد که هرگونه سیاستی در بخش تولید و واگذاری ها به شدت بر مصرف و توزیع سایه خواهد انداخت.

در جامعه غرب، بورژواها یا همان یک­درصد، نظام سرمایه داری را اداره می کنند و بعد وارثان آنها و آن عده ای که براساس استعدادهای خود وارد نظام سرمایه داری شدند، لازم است قواعد این نظام را رعایت کنند. جامعه ایران در این سیستم وانفسای اقتصاد سیاسی از اول انقلاب اسلامی تصمیم گرفت با قواعد آمریکایی ها و صهیونیست ها پیش نرود و وارد جنگ نرم با جریان اقتصادی جهانی صهیونیزم شد، اما متأسفانه گفتمان جنگ اقتصادی در جامعه شکل نگرفت و مفاهیمی همچون لذت بیشتر، رفاه بیشتر و بالتبع کسب سود بیشتر در کوتاه مدت در اولویت های فعالیت اقتصادی مردم قرار گرفت. این چالش در مدل سرمایه گذاری ایرانی ها در ارز، طلا، مسکن و کسب سود ناشی از تجارت واردات بیشتر ظهور می یابد.

به نظر می رسد درد امروز اقتصاد کشور بیش از آنکه فرمول ها و معادله ها باشد، فرهنگ مردم در اقتصاد است، یعنی همان چیزی که اقتصاد را برایش می خواستیم. اگر فرهنگ را در چهار لایه رفتار، ساختار، ارزش و فکر تعریف کنیم بنابراین به طور خلاصه چالش های فرهنگی اقتصاد مقاومتی در جامعه ایران را در جدول زیر می بینیم:

لایه های فرهنگ

بخش های اقتصادی: تولید، توزیع و مصرف

رفتاری

سرمایه گذاری در واردات، ارز، طلا و زمین

مصرف کالای خارجی

مصرف نمایشی و تجملی

مصرف بی رویه در برخی بخش ها همچون انرژی، آب و تغذیه

سرهم بندی کردن و عدم تعهد نسبت به مشتری

تلاش و رقابت برای استخدام رسمی در سیستم دولتی به جای کار و تولید ثروت در سیستم خصوصی یا تعاونی

ساختاری

قانون کار و مسلوب کردن اختیار مدیر

فاصله طبقات اقتصادی در جامعه

بالابودن ضریب جینی و توزیع ثروت

خصوصی سازی ناقص و شکل گیری رانت های خاص (پدیده آقازاده ها)

شکل گیری مافیای توزیع برخی کالاهای خاص

ارزشی

ارزش شدن رفاه و لذت بیشتر

ارزش گذاری بر مبنای برخورداری از امکانات رفاهی و کالای تجملی بیشتر

فکری

اعتماد به کالای خارجی و عدم اعتماد به تولید داخلی

توجه به کسب سود بیشتر از هر راهی

عدم شکل گیری درست مفاهیمی همچون زهد و کناره گیری از دنیا

منفور بودن سرمایه دار در نظام فکری ایرانیان

افزایش تولید و پیشرفت اقتصادی بدون جهت گیری فرهنگی در این موضوع امکان پذیر نیست و از آنجا که جریان غرب زدگی، جهت گیری ها را به سمت مصرف کالای خارجی و رفاه ناشی از آن بوده، چگونه می توان انتظار داشت سرمایه ها به سمت سود های کمتر و دراز مدت در تولید هدایت شود!! این چالش در مدل کار مردم در سیستم اداری و خط تولید ظهور یافته، به این صورت که بی حوصلگی، عدم انگیزه و روزمرگی موجب عدم خلاقیت و درست کار کردن شده و در نهایت تولید و خدمات داخلی ضعیف ارائه می شود. بالتبع مشتری هم به دنبال مصرف کالای خارجی است.

مردم بیش از آنکه نیاز به سود داشته باشند، نیاز به احساس مفید بودن برای جامعه دارند که این احساس می تواند به ایشان هویت و شخصیت دهد. دنیای مذموم بحث شده در آیات و روایات همان دنیای متکثر مصرف گرای پر رقابت است[1] که ارزش انسانیت را به داشته های مادی تقلیل می دهد. اما دنیای ممدوح، همان دنیای انسان های پر تلاش و پر خیر و برکت[2] است که بیش از آنکه به نیازهای دنیایی خود توجه داشته باشند به دیگران توجه دارند.

بارها نمایشگاه دستاوردهای مخترعان و تولیدگران نخبه کشور در کشور راه افتاده، و شاید بارها با پارک های علم و فناوری و شرکت های دانش بنیان مواجه شده باشید. وقتی با این تولیدگران خلاق مواجه می شوید با اینکه بهتر از همه قشرهای جامعه از مشکلات خبر دارند اما نه تنها کمتر از دیگران نِق زده و بحث ناامیدی را مطرح می کنند، بلکه در وجود شان عزم راسخ و امید و کار و تلاش و هوشیاری و برنامه ریزی حس می شود، زیرا روحیه و تفکر و فرهنگ ایشان تولید محور شده است.

شاید تفکر امروز جامعه ایران، اقتصاد را به مثابه قدرت خرید و مصرف گرایی بهتر می بیند، در حالیکه اقتصاد مقاومتی به قدرت تولید و مصرف هدفمند به سمت تولید ملی اشاره دارد. از آنجایی که تحریم­ها شرایط مبادله با خارج را سخت کرده، هم اکنون ارزش پول ملی، کنترل تورم و افزایش قدرت خرید جز با بارور شدن تولید ملی نیست و این مهم جز با همان روحیه جهادی و ایثارگری که وامدار مکتب حسین بن علی علیه السلام است، میسر نمی شود. با همین روحیه، حرکت های جهادی و عمرانی در سراسر کشور آغاز شد و ادامه یافت، با همین روحیه کشور رشد کرد و هم اکنون بزرگترین چالش قدرت های دنیا شده است.

انتهای پیام/

 

پربیننده‌ترین اخبار ویژه نامه‌ها
اخبار روز ویژه نامه‌ها
آخرین خبرهای روز
مدیران