ساعدی هم از جلال آل احمد تأثیر گرفته بود
عبدالعلی دستغیب منتقد ادبی در نشستی با موضوع "آزادگی جلال آل احمد" گفت: قدرت جلال در سفرنامهنویسی و مطالب مربوط به مردمشناسی است؛ به تأثر از جلال افرادی مثل غلامحسین ساعدی مونوگرافی را ادامه میدهند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در حاشیه هشتمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد، نشستی با موضوع "آزادگی جلال آل احمد" با حضور عبدالعلی دستغیب از منتقدان ادبی صاحبنام کشورمان در تالار جلال آل احمد بنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار شد.
در ابتدای این نشست عبدالعلی دستغیب با طرح این پرسش که اگر آل احمد زنده بود الان چه کاری انجام می داد? گفت: طبعا با سوابقی که از او سراغ دارم پاسخ به این پرسش چندان دشوار نیست. موضوع آزادگی یک موضوع اخلاقی است و مفهوم آزادی یک مفهوم جدید است که با دموکراسی ارتباط دارد و جدا از آزادگی است.
وی افزود: طبعا آنچه در قرن 12 میلادی اتفاق افتاد، با آنچه در چین و مصر اتفاق افتاد، متفاوت است. با تحول صنایع جدید بهدلیل اینکه نمی توانستیم همان لغات اولیه را بهکار ببریم، به دموکراسی مشروطه و لیبرتی آزادگی میگفتیم.
دستغیب در رابطه با اینکه تا چه اندازه کتابهای جلال آل احمد دارای ادبیات است، بیان کرد: اگر مطلبی را که حافظ بیان کرده و بسیاری به آن علاقهمند هستند، به زبان امروزی بیان می کرد، در کشورمان حتی دو نفر هم آن را نمیخواندند. این بازی لفظی، ادبیات متن و بازیهای کلامی زبان را به حیرت میاندازد. حافظ به عنوان شاعر این صنایع ادبی را شکار میکند و ما را به حیرت میاندازد.
این استاد ادبیات یادآور شد: برخی تلاش میکنند از طریق توضیح، منظور حافظ را برسانند، اما برخی مسائل توضیحپذیر نیست. من ادعای دوستی با جلال آل احمد ندارم اما مسائلی پیش آمد که به ایشان نزدیک شدم. اولاً سیمین دانشور همشهری ما بود و دوم اینکه در جلسهای که جلال بود، بحث غرب پیش آمد و او مطلب خود را در عبارات متکلفانه بیان نمیکرد و صریح بود.
دستغیب ادامه داد: در «مدیر مدرسه» مسائلی که ما معمولا به اشاره بیان میکنیم، او صریح میگوید. او در داستانهای تفضیلی هم همین طور است. عدهای در زمان صفویه به نام قلندر زمام شهر را به دست میگیرند اما موفق نمیشوند و عدهای دستگیر و عدهای اعدام میشوند. یکی میگوید پس بهتر است، فرار کنیم اما او در این رمان میگوید من فرار نمیکنم و میخواهم حقانیت خود را با شهامت اثبات کنم.
وی با اشاره به شهامت آل احمد عنوان کرد: او بسیار فرد با شهامتی بود و در دانشسرای عالی تدریس میکرد و علیه مستشاران غرب اعتراض داشت. در جلسهای رئیس دانشسرای عالی استادان را جمع و به این اشاره کرد که نباید اجازه دهیم دانشجویان ضد آمریکایی اعتراض کنند که جلال اعتراض میکند و میگوید تو پلیس نیستی و رئیس دانشگاه نیز به او میگوید تو موقتی اینجا هستی و جلال نیز میگوید شما هم موقتی هستی.
دستغیب با اشاره به آثار جلال آل احمد بیان کرد: چیزهایی که از جلال چاپ شده خوب و بد با هم است. نثر آل احمد به دو دوره قبل و بعد از مدیرمدرسه تقسیم میشود. نثر بعد از مدیر مدرسه همانی است که صادق چوبک و غیره بهکار بردند. جلال به واسطه آشنایی با فردینان سلین، نوشتن تلگرافی را بعد از مدیر مدرسه بهکار برده و سخت است کسی بخواهد در فارسی آن را بهکار ببرد. گاهی یک کلمه را به جای یک جمله بهکار میبرد.
این استاد ادبیات خاطرنشان کرد: بهترین کارهای جلال آل احمد سفرنامههای او از قبیل سفر به عزرائیل، سفرنامه آمریکا و خسی در میقات جزو این آثار است. جلال آل احمد از نظر نوشتن رمان توانایی نداشت. مثلا در «نفرین زمین» همه به یک شیوه درباره غرب زدگی صحبت میکنند. در این رمان با یک صحنه جالب مواجه میشویم که گرگ در حال خوردن بچه روستاییهاست.
وی درخصوص قدرت نویسندگی جلال آل احمد گفت: قدرت جلال آل احمد در سفرنامهنویسی و مطالب مربوط به مردمشناسی و آثاری از قبیل «جزیره خارک در یتیم خلیج فارس» است. به تأثر از جلال آل احمد افرادی مثل غلامحسین ساعدی مونوگرافی را ادامه میدهند. یکی از شاخصههای جلال آل احمد نثر موجز، مختصر و تلگرافی اوست که جملهها را رها میکند اما خواننده متوجه آن میشود.
دستغیب در پایان گفت: جلال آل احمد از اینکه در میدان بود و به زمین نمی خورد، خوشحال بود و هرجایی بی عدالتی میدید، دیگر خودش نبود و مانند تمام هنرمندان شیدا بود.
انتهای پیام/