ویژهنامه شهادت امام جواد علیه السلام؛ زندگینامه، اشعار و گلچین مداحی
ویژهنامه شهادت مظلومانه حضرت جواد الائمه علیه السلام؛ زندگینامه، اشعار، گلچین مداحی و احادیث منتشر میشود.
به گزارش گروه "رسانهها" خبرگزاری تسنیم،آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای " حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت" بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.
و نیز گفتنی است، زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.
هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال 204 به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.
بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال204- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(1) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.
از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(2) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :" لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.
مأمون در مقابل این برخورد، مجلسی برپا کرد و امام جواد علیه السلام را به مناظره علمی با یحیی بن اکثم، بزرگترین دانشمند و فقیه سنی آن عصر، فراخواند تا بدین وسیله مخالفان و اعتراض کنندگان عباسی را به اشتباه خود آگاه کند.(3) این در حالی بود که بنا به این دو روایت، هنگام عقد ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام هنوز به آن حضرت " صبی" اطلاق می شده است.
مکتب علمى امام جواد علیه السلام
مىدانیم که یکى از ابعاد بزرگ زندگى ائمه ما، بعد فرهنگى آنها است. این پیشوایان بزرگ هرکدام درعصر خود فعالیت فرهنگى داشته در مکتب خویش شاگردانى تربیت مىکردند و علوم و دانشهاى خود را توسط آنان در جامعه منتشر مىکردند، اما شرائط اجتماعى و سیاسى زمان آنان یکسان نبوده است، مثلا در زمان امام باقرعلیه السلام و امام صادق علیه السلام شرائط اجتماعى مساعد بود و به همین جهت دیدیم که تعداد شاگردان و راویان حضرت صادق علیه السلام بالغ برچهار هزار نفر مى شد، ولى از دوره امام جواد تا امام عسکرى علیه السلام به دلیل فشارهاى سیاسى و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت، شعاع فعالیت آنان بسیار محدود بود و ازاین نظر تعداد راویان و پرورش یافتگان مکتب آنان نسبت به زمان حضرت صادق علیه السلام کاهش بسیار چشمگیرى را نشان مىدهد.
بنابراین اگر مىخوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جوادعلیه السلام قریب صد و ده نفر بودهاند (4) و جمعا 250 حدیث از آن حضرت نقل شده (5) ، نباید تعجب کنیم، زیرا از یک سو، آن حضرت شدیدا تحت مراقبت و کنترل سیاسى بود و از طرف دیگر، زود به شهادت رسید و به اتفاق نظر دانشمندان بیش از بیست و پنج سال عمر نکرد!
درعین حال، باید توجه داشت که در میان همین تعداد محدود اصحاب و راویان آن حضرت، چهرههاى درخشان و شخصیتهاى برجستهاى مانند: على بن مهزیار، احمد بن محمد بن ابى نصر بزنطى، زکریا بن آدم، محمد بن اسماعیل بن بزیع، حسین بن سعید اهوازى، احمد بن محمد بن خالد برقى بودند که هر کدام در صحنه علمى و فقهى وزنه خاصى به شمار مىرفتند، و برخى داراى تالیفات متعدد بودند.
از طرف دیگر، روایان احادیث امام جوادعلیه السلام تنها در محدثان شیعه خلاصه نمىشوند، بلکه محدثان و دانشمندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقى از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادى» احادیثى با سند خود ازآن حضرت نقل کرده است. (6) هم چنین حافظ «عبد العزیز بن اخضر جنابذى» در کتاب «معالم العترة الطاهرة» (7) و مؤلفانى نیز مانند: ابو بکر احمد بن ثابت، ابواسحاق ثعلبى، و محمد بن مندة بن مهربذ در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتى از آن حضرت نقل کردهاند. (8)
نحوه شهادت حضرت
درباره آمد و شد امام در مدینه و احترام مردم نسبت به آن حضرت، اطلاعات مختصری در پاره ای از روایات آمده است.(9)
فراخوانی آن حضرت به بغداد، در سال 220، توسط معتصم عباسی، آن هم درست در همان اولین سال حکومت خود، نمی توانست بی ارتباط با جنبه های سیاسی قضیه باشد. به ویژه که درست همان سال که حضرت جواد علیه السلام به بغداد آمد، رحلت کرد؛ این در حالی بود که تنها 25 سال از عمر شریفش می گذشت. عناد عباسیان با آل علی علیه السلام به ویژه با امام شیعیان که در آن زمان جمعیت متنابهی تابعیت مستقل آنها را پذیرفته بودند، شاهدی است بر توطئه حکومت در شهادت امام جواد علیه السلام. همچنین خواستن آن حضرت به بغداد و درگذشت وی در همان سال در بغداد، همگی شواهد غیرقابل انکاری بر شهادت آن بزرگوار به دست عوامل عباسی می باشد.
مرحوم شیخ مفید، با اشاره به روایتی درباره مسمومیت و شهادت امام جواد علیه السلام، رحلت آن حضرت را مشکوک دانسته است.(10) بنا به روایت مستوفی، عقیده شیعه بر این است که معتصم آن حضرت را مسموم نموده است.(11)
پاره ای از منابع اهل تسنن، اشاره بر این دارند که امام جواد علیه السلام به میل خود و برای دیداری از معتصم عازم بغداد شده است.(12) در حالی که منابع دیگر، حاکی از آنند که معتصم به ابن زیات مأموریت داد تا کسی را برای آوردن امام به بغداد بفرستد.(13) ابن صبّاغ نیز با عبارت" اِشخاص المعتصم له من المدینة"(14) این مطلب را تأیید کرده است.
مسعودی روایتی نقل کرده که بنابر آن، شهادت آن حضرت به دست ام فضل، در زمانی رخ داده که امام از مدینه به بغداد نزد معتصم آمده بود.(15) ام فضل پس از شهادت امام، به پاس این عمل خود به حرم خلیفه پیوست.(16) این نکته را نباید از نظر دور داشت که ام فضل در زندگی مشترک خود با امام جواد علیه السلام از دو جهت ناکام مانده بود:
نخست آن که از آن حضرت دارای فرزندی نشد.
دوم آن که امام نیز چندان توجهی به وی نداشت .
ام فضل یک بار (گویا از مدینه) نامه ای نگاشت و از امام نزد مأمون شکایت کرد و از این که امام چند کنیز دارد گله نمود، ولی مأمون در جواب او نوشت:
ما تو را به عقد ابوجعفر درنیاوردیم که حلالی را بر او حرام کنیم، دیگر از این شکایتها نکن.(17) به هر حال، ام فضل پس از مرگ پدر، امام را در بغداد مسموم کرد و راه یافتن او به حرم خلیفه و برخورداری از مواهب موجود در آن، نشانی از آن است که این عمل به دستور معتصم انجام شده است.(18) و بالاخره امام جواد علیه السلام به شهادت رسید و حرم مطهر ایشان در کاظمین عراق قرار دارد که ملجا و پناهگاه عاشقان ایشان است .
گلچین مداحی به مناسبت شهادت ابنالرضا علیه السلام
حاج محمد رضا طاهری | ||||
ردیف | موضوع | اجرا | حجم | زمان |
1 | روضه شهادت امام جواد علیه السلام (روضه، 93، جدید) | 8,154 | 0:34:27 | |
2 | کیستم من هفت چرخ نور را (واحد حسین طاهری، 93، جدید) | 1,536 | 0:04:58 |
حاج محمود کریمی | ||||
ردیف | موضوع | اجرا | حجم | زمان |
1 | الا یا اهل عالم من گدای جوادم (زمینه، 93، جدید) | 3,754 | 0:12:32 | |
2 | سلطان توس است و اذن (واحد، 93، جدید) | 1,706 | 0:05:33 |
حاج منصور ارضی | ||||
ردیف | موضوع | اجرا | حجم | زمان |
1 | بین حجره از جفا، جان دهد ابن الرضا | 1,858 | 0:07:54 | |
2 | دوش حسن مه روی تو به یادم آمد- شعر | 2,149 | 0:18:17 | |
3 | مرثیه خوانی | 2,598 | 0:22:07 | |
4 | ابن الرضا(ع) | 184 | 0:02:53 |
مجید بنی فاطمه | ||||
ردیف | موضوع | اجرا | حجم | زمان |
1 | درد بسیار و نیست دارویم می فشانم (روضه، 93، جدید) | 2,962 | 0:09:50 | |
2 | سر را ز خاک حجره (روضه، 93، جدید) | 3,087 | 0:10:16 |
اینها به جای اینکه برایت دعا کنند
کف می زنند تا نفست را فدا کنند
یا جای اینکه آب برایت بیاورند
همراه نالهی تو چه رقصی به پا کنند
باید فرشته ها، همه با بالهای خود
فکری برای چشمِ پر اشک رضا کنند
هر چند تشنه ای ولی آبت نمی دهند
تا زودتر تو را ز سر خویش وا کنند
این قدر پیش چشم همه دست و پا مزن
اینها قرار نیست به تو اعتنا کنند
بال فرشته های خدا هست پس چرا؟
این چند تا کنیز تو را جابجا کنند
حالا که میبرند تو را روی پشت بام
آیا نمیشود که کمی هم حیا کنند
تا بام میبرند که شاید سر تو را
در بین راه، با لبهای آشنا کنند
حالا کبوتران پر خود را گشوده اند
یک سایبان برای تنت دست و پا کنند
سروده علی اکبر لطیفیان
پاى عشقى فتاده از نفسم
کاروانى نهفته در جرسم
مفلسى از تبار شوق توام
دامن آلودهی تو در هوسم
موج آهم، شکسته تر ز دلت
غیر یار کریم نیست کسم
نَفَسِ من مقیم سینهی توست
من صدایى شکسته در قفسم
سایه مرحمت شدن چهخوشاست
نور تو مىرسد ز پیش و پسم
تا مرا از تو یاد مىآید
به لبم یا جواد مىآید
پى وصلى شکسته بال توام
منتسب بر توام که مال توام
تا مگر لب نهم به لعل لبت
گوئیا کوزهی سفال توام
جز تو را گر حرام مىدانم
پى یک بوسه حلال توام
صبغة اللَّه، روى دیدنىات
سائل رنگى از جمال توام
نقص را مىکشم به پرده اوج
ناقصم گرچه، با کمال توام
گر جنون را به غیر، میلى نیست
جز دل ما مزار لیلى نیست
تا روم از دلم تو باز بیا
مىکشم ناز با نیاز بیا
خانمان سوز تر ز عشق تو نیست
گل یثرب، مه حجاز بیا
خانهام را خراب ساز خراب
با من خسته دل بساز بیا
تنگ شد خانه معاش دلم
دست کن زیر جانماز بیا
دست بگشاى بر شفاى دلم
تا هدایت شوم به راز بیا
تا گریبان درم به حیرت عشق
همتى لطف کن به غیرت عشق
مىتوان گر ز هجر ناله کشید
باید از شوق بند عمر برید
من عصاى توام که نطق نمود
برگ زیتون، دلم که فیض چشید
من کلامى فتاده از لب تو
چشم من اشک چشم تو که چکید
بیت و مسجد گذارى از قدمت
منت کوفه از تو گشته مزید
دست کوتاه و وصل یار بلند
نقص کى جانب کمالرسید؟
حرز تو کار ساز و بنده اسیر
مددى یا جواد دستم گیر
قیمت من به حسن بودنتوست
دل من در پى ربودن توست
رخصت لطف را مهیا کن
دیده محتاج رخ گشودن توست
دل به قید یقین خویش بگیر
کاستى در پى فزودن توست
گرچه رویت وسیع و آینه تنگ
رزق آئینهها ستودن توست
تو اذان همیشه برپایى
گوشها در پى شنودن توست
«لا اله» از تو مىشود « الا»
که تو وجه اللهى و نور خدا
نشود هیچ گه تلف، غم تو
گیرد از هر سلف خلف، غم تو
شأن تو شأن مرتضى باشد
سیرت شاه لو کشف، غم تو
جبرئیل است خاکسار درت
مایه عزت و شرف، غم تو
سینه چاک چاک شوق، صدف
گوهر خالص صدف، غم تو
مشهد و کربلا و سامرّا
مکه و یثرب و نجف، غم تو
چون دلت را کریم مىدانم
کرمت را قدیم مىدانم
در طریق غم است حکم خدا
دوستدار تو اوفتد به بلا
شرح معشوق مىکند هردم
عاشق غم کشیده رسوا
روى تو روى حیدر کرار
بوى تو بوى اکبر لیلا
گوش دل باز مىکنم چو تو را
العطش مىرسد ز کرب و بلا
اربا ارباست آن یکى به زمین
تو هم اینجا شکسته ی بابا
این جواد و على است افتاده
آن حسین و رضاست جان داده
سروده محمد سهرابی
متن زیارت حضرا جواد الائمه علیه السلام
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الْبَرَّ التَّقِیَّ الْإِمَامَ الْوَفِیَّ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَلِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَجِیَّ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَفِیرَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سِرَّ اللَّهِ [سِتْرَ اللَّهِ] السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ضِیَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَنَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا کَلِمَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا رَحْمَةَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْبَدْرُ الطَّالِعُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّیِّبُ مِنَ الطَّیِّبِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ مِنَ الْمُطَهَّرِینَ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْآیَةُ الْعُظْمَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْحُجَّةُ الْکُبْرَى السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُطَهَّرُ مِنَ الزَّلاتِ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضِلاتِ [الْمُعْظِلاتِ] السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلِیُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصَافِ،
سلام بر تو اى ابا جعفر محمّد بن على نیکوکار پرهیزگار،پیشواى وفادار،سلام بر تو اى خشنود از خدا و پاکیزه،سلام بر تو اى ولىّ خدا،سلام بر تو اى محرم راز خدا،سلام بر تو اى سفیر خدا،سلام بر تو اى راز خدا،سلام بر تو اى روشنایى خدا،سلام بر تو اى تابش خدا،سلام بر تو اى کلمه خدا،سلام بر تو اى رحمت خدا،سلام بر تو اى نور درخشان،سلام بر تو اى ماه برآمده،سلام بر تو اى پاکزاد از پاکزادان سلام بر تو اى پاک از پاکان،سلام بر تو اى نشانه بزرگتر،سلام بر بر تو اى حجّت اکبر،سلام بر تو اى پاک و پاکیزه از لغزشها،سلام بر تو اى منزّه از دشواریها،سلام بر تو اى برتر از نقص اوصاف،
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الرَّضِیُّ عِنْدَ الْأَشْرَافِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا عَمُودَ الدِّینِ أَشْهَدُ أَنَّکَ وَلِیُّ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ فِی أَرْضِهِ وَ أَنَّکَ جَنْبُ اللَّهِ وَ خِیَرَةُ اللَّهِ وَ مُسْتَوْدَعُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عِلْمِ الْأَنْبِیَاءِ وَ رُکْنُ الْإِیمَانِ وَ تَرْجُمَانُ الْقُرْآنِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنِ اتَّبَعَکَ عَلَى الْحَقِّ وَ الْهُدَى وَ أَنَّ مَنْ أَنْکَرَکَ وَ نَصَبَ لَکَ الْعَدَاوَةَ عَلَى الضَّلالَةِ وَ الرَّدَى أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَیْکَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ السَّلامُ عَلَیْکَ مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ .
سلام بر تو اى پسندیده نزد مردم شرافتمند،سلام بر تو اى ستون دین،گواهى مىدهم که تو ولىّ خدا و حجّت او در زمینش هستى،و تو مقرّب خدا و منتخب حق،و سپردگاه علم خدا،و پیامبران،و پایه ایمان،و ترجمان قرآنى،گواهى مىدهم هرکه از تو پیروى کرد بر حق و هدایت است و هرکه تو را انکار کرد و با تو از در دشمنى درآمد بر گمراهى و هلاکت است،به خدا و به تو،در دنیا و آخرت از آنان بیزارى مىجویم،سلام بر تو تا هستم و تا شب و روز هست.
چهل حدیث گهربار از امام جواد علیه السلام
1- الْمُؤ مِنُ یَحْتاجُ إ لى ثَلاثِ خِصالٍ: تَوْفیقٍ مِنَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ، وَقَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.
فرمود: مؤ من در هر حال نیازمند به سه خصلت است : توفیق از طرف خداوند متعال، واعظى از درون خود، قبول و پذیرش نصیحت کسى که او را نصیحت نماید.
2- قالَ علیه السلام : مُلاقاةُ الاْ خوانِ نَشْرَةٌ، وَ تَلْقیحٌ لِلْعَقْلِ وَ إ نْ کانَ نَزْرا قَلیلا.
فرمود: ملاقات و دیدار با دوستان و برادران - خوب - ، موجب صفاى دل و نورانیّت آن مى گردد و سبب شکوفائى عقل و درایت خواهد گشت ، گرچه در مدّت زمانى کوتاه انجام پذیرد.
3- قالَ علیه السلام : إ یّاکَ وَ مُص احَبَةُالشَّریرِ، فَإ نَّهُ کَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ، یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ اءثَرُهُ.
فرمود: مواظب باش از مصاحبت و دوستى با افراد شرور، چون که او همانند شمشیرى زهرآلود، برّاق است که ظاهرش زیبا و اثراتش زشت و خطرناک خواهد بود.
4- قالَ علیه السلام : کَیْفَ یُضَیَّعُ مَنِ اللّهُ کافِلُهُ، وَکَیْفَ یَنْجُو مَنِ اللّه طالِبُهُ، وَ مَنِ انْقَطَعَ إ لى غَیْرِاللّهِ وَ کَّلَهُ اللّهُ إ لَیْهِ.
فرمود: چگونه گمراه و درمانده خواهد شد کسى که خداوند سَرپرست و متکفّل اوست . چطور نجات مى یابد کسى که خداوند طالبش مى باشد. هر که از خدا قطع امید کند و به غیر او پناهنده شود، خداوند او را به همان شخص واگذار مى کند.
5- قالَ علیه السلام : مَنْ لَمْ یَعْرِفِ الْمَوارِدَ اءعْیَتْهُ الْمَصادِرُ.
فرمود: هرکس موقعیّت شناس نباشد جریانات، او را مى رباید و هلاک خواهد شد.
6- قالَ علیه السلام : مَنْ عَتَبَ مِنْ غَیْرِارْتِیابٍ اءعْتَبَ مِنْ غَیْرِاسْتِعْتابٍ.
فرمود: سرزنش کردن دیگران بدون علّت و دلیل سبب ناراحتى و خشم خواهد گشت ، در حالى که رضایت آنان نیز کسب نخواهد کرد.
امام جواد علیه السلام
7- قالَ علیه السلام : أ فْضَلُ الْعِبادَةِ الاْ خْلاصُ.
فرمود: با فضیلت ترین و ارزشمندترین عبادت ها آن است که خالص و بدون ریا باشد.
8- قالَ علیه السلام : یَخْفى عَلَى النّاسِ وِلادَتُهُ، وَ یَغیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ، وَ تَحْرُمُ عَلَیْهِمْ تَسْمِیَتُهُ، وَ هُوَ سَمّیُ رَسُول اللّهِ صلى الله علیه و آله وَ کَنّیهِ.
فرمود: زمان ولادت امام عصر علیه السلام بر مردم زمانش مخفى است ، و شخصش از شناخت افراد غایب و پنهان است . و حرام است که آن حضرت را نام ببرند؛ و او همنام و هم کنیه رسول خدا صلى الله علیه و آله است .
9- قالَ علیه السلام : عِزُّالْمُؤْمِنِ غِناه عَنِ النّاسِ.
فرمود: عزّت و شخصیّت مؤ من در بى نیازى و طمع نداشتن به مال و زندگى دیگران است .
10- قالَ علیه السلام : مَنْ أ صْغى إ لى ناطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإ نْ کانَ النّاطِقُ عَنِ اللّهِ فَقَدْ عَبَدَاللّهَ، وَ إ نْ کانَ النّاطِقُ یَنْطِقُ عَنْ لِسانِ إ بلیس فَقَدْ عَبَدَ إ بلیسَ.
فرمود: هرکس به شخصى سخنران علاقمند و متمایل باشد، بنده اوست ، پس چنانچه سخنور براى خدا و از احکام و معارف خدا سخن بگوید، بنده خداست ، و اگر از زبان شیطان و هوى و هوس و مادیات سخن بگوید، بنده شیطان خواهد بود.
11- قالَ علیه السلام : لا یَضُرُّکَ سَخَطُ مَنْ رِضاهُ الْجَوْرُ.
فرمود: کسى که طالب رضایت خداوند متعال باشد، دشمنى ستمگران ، او را زیان و ضرر نمى رساند.
12- قالَ علیه السلام : مَنْ خَطَبَ إ لَیْکُمْ فَرَضیتُمْ دینَهُ وَ أ مانَتَهُ فَزَوِّجُوهُ، إ لاّ تَفْعَلُوهُ تَکْنُ فِتْنَةٌ فِى الاْ رْضِ وَ فَسادٌ کَبیرْ.
فرمود: هر که به خواستگارى دختر شما آید و به تقوا و تدیّن و امانتدارى او مطمئن مى باشید با او موافقت کنید وگرنه شما سبب فتنه و فساد بزرگى در روى زمین خواهید شد.
امام جواد علیه السلام
13- قالَ علیه السلام : لَوْسَکَتَ الْجاهِلُ مَااخْتَلَفَ النّاسُ.
فرمود: چنانچه افراد جاهل و بى تجربه ساکت باشند مردم دچار اختلافات و تشنّجات نمى شوند.
14- قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَحْسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ.
فرمود: هر که کار زشتى را تحسین و تأیید کند، در عِقاب آن شریک مى باشد.
15- قالَ علیه السلام : مَنِ انْقادَ إ لَى الطُّمَاءنینَةِ قَبْلَ الْخِیَرَةِ فَقَدْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلْهَلَکَةِ وَالْعاقِبَةِ الْمُغْضِبَةِ.
فرمود: هرکس بدون تفّکر و اطمینان نسبت به جوانب (هر کارى ، فرمانى ، حرکتى و...) مطیع و پذیراى آن شود، خود را در معرض سقوط قرار داده ؛ و نتیجه اى جز خشم و عصبانیّت نخواهد گرفت .
16- قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَغْنى بِاللّهِ إ فْتَقَرَالنّاسُ إ لَیْهِ، وَمَنِ اتَّقَى اللّهَ اءحَبَّهُ النّاسُ وَ إ نْ کَرِهُوا.
فرمود: هر که خود را به وسیله خداوند بى نیاز بداند مردم محتاج او خواهند شد و هر که تقواى الهى را پیشه خود کند خواه ناخواه ، مورد محبّت مردم قرار مى گیرد گرچه مردم خودشان اهل تقوا نباشند.
17- قالَ علیه السلام : عَلَّمَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ عَلّیا عَلَیْهِ السَّلامُ اءلْفَ کَلِمَةٍ، کُلُّ کَلِمَةٍ یَفْتَحُ اءلْفُ کَلِمَةٍ.
فرمود: حضرت رسول صلى الله علیه و آله ، یک هزار کلمه به امام علىّ علیه السلام تعلیم نمود که از هر کلمه اى هزار باب علم و مسأله فرعى باز مى شود.
18- قالَ علیه السلام : نِعْمَةٌ لاتُشْکَرُ کَسِیَّئَةٍ لاتُغْفَرُ.
فرمود: خدمت و نعمتى که مورد شکر و سپاس قرار نگیرد همانند خطائى است که غیرقابل بخشش باشد.
19- قالَ علیه السلام : مَوْتُ الاْ نْسانِ بِالذُّنُوبِ اءکْثَرُ مِنْ مَوْتِهِ بِالاْ جَلِ، وَ حَیاتُهُ بِالْبِرِّ اءکْثَرُ مِنْ حَیاتِهِ بِالْعُمْرِ.
فرمود: فرارسیدن مرگ انسان ها، به جهت معصیت و گناه ، بیشتر است تا مرگ طبیعى و عادى ، همچنین حیات و زندگى لذّت بخش به وسیله نیکى و إ حسان به دیگران بیشتر و بهتر است از عمر بى نتیجه .
20- قالَ علیه السلام : لَنْ یَسْتَکْمِلَ الْعَبْدُ حَقیقَةَالاْ یمانِ حَتّى یُؤْثِرَ دینَهُ عَلى شَهْوَتِهِ، وَلَنْ یُهْلِکَ حَتّى یُؤْثِرَ شَهْوَتَهُ عَلى دینِهِ.
فرمود: بنده اى حقیقت ایمان را نمى یابد مگر آن که دین و احکام الهى را در همه جهات بر تمایلات و هواهاى نفسانى خود مقدّم دارد. و کسى هلاک و بدبخت نمى گردد مگر آن که هواها و خواسته هاى نفسانى خود را بر احکام إ لهى مقدّم نماید.
امام جواد علیه السلام
21- قالَ علیه السلام : عَلَیْکُمْ بِطَلَبِ الْعِلْمِ، فَإ نَّ طَلَبَهُ فَریضَةٌ وَالْبَحْثَ عَنْهُ نافِلَةٌ، وَ هُوَ صِلَةُ بَیْنَ الاْ خْوانِ، وَ دَلیلٌ عَلَى الْمُرُوَّةِ، وَ تُحْفَةٌ فِى الْمَجالِسِ، وَ صاحِبٌ فِى السَّفَرِ، وَ اءُنْسٌ فِى الْغُرْبَةِ.
فرمود: بر شما باد به تحصیل علم و معرفت ، چون فراگیرى آن واجب و بحث پیرامون آن مستحبّ و پرفائده است . علم وسیله کمک به دوستان و برادران است ، دلیل و نشانه مروّت و جوانمردى است ، هدیه و سرگرمى در مجالس است ، همدم و رفیق انسان در مسافرت است ؛ و اءنیس و مونس انسان در تنهائى مى باشد.
22- قالَ علیه السلام : خَفْضُ الْجَناحِ زینَةُالْعِلْمِ، وَ حُسْنُ الاْ دَبِ زینَةُالْعَقْلِ، وَبَسْطُ الْوَجْهِ زینَةُالْحِلْمِ.
فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش علم و دانش است ، اءدب داشتن و اخلاق نیک زینت بخش عقل مى باشد، خوش روئى با افراد زینت بخش حلم و بردبارى است .
23- قالَ علیه السلام : تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَاعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى ، وَ اعْلَمْ أ نَّکَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللّهِ، فَانْظُرْ کَیْفَ تَکُونُ.
فرمود: در زندگى ، صبر را تکیه گاه خود، فقر و تنگ دستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت کن. و بدان که هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش که در چه حالتى خواهى بود.
24- قالَ علیه السلام : مَنْ اءتَمَّ رُکُوعَهُ لَمْ تُدْخِلْهُ وَحْشَةُ الْقَبْرِ.
فرمود: هرکس رکوع نمازش را به طور کامل و صحیح انجام دهد، وحشت قبر بر او وارد نخواهد شد.
25- قالَ علیه السلام : الْخُشُوعُ زینَةُالصَّلاةِ، وَ تَرْکُ مالایُعْنى زینَةُالْوَرَعِ.
فرمود: خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترک و رها کردن آنچه (براى دین و دنیا و آخرت ) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقواى انسان مى باشد.
26- قالَ علیه السلام : الاْ مْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْىُ عَنِ الْمُنْکَرِ خَلْقانِ مِنْ خَلْقِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ، فَمْن نَصَرَهُما اءعَزَّهُ اللّهُ، وَمَنْ خَذَلَهُما خَذَلَهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
فرمود: امر به معروف و نهى از منکر دو مخلوق الهى است ، هر که آن ها را یارى و اجراء کند مورد نصرت و رحمت خدا قرار مى گیرد و هر که آن ها را ترک و رها گرداند مورد خذلان و عِقاب قرار مى گیرد.
امام جواد علیه السلام
27- قالَ علیه السلام : إ نَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَخْتارُ مِنْ مالِ الْمُؤْمِنِ وَ مِنْ وُلْدِهِ اءنْفَسَهُ لِیَاءجُرَهُ عَلى ذلِکَ.
فرمود: همانا خداوند متعال بهترین و عزیزترین ثروت و فرزند مؤ من را مى گیرد (و هلاک و نابود مى گرداند)، چون دنیا و متعلّقات آن بى ارزش است تا در قیامت پاداش عظیمى عطایش نماید.
28- قالَ له رجل : اءَوصِنى بَوَصِیَّةٍ جامِعَةٍ مُخْتَصَرَةٍ؟
فَقالَ علیه السلام : صُنْ نَفْسَکَ عَنْ عارِالْعاجِلَةِ وَ نار الْآجِلَةِ.
شخصى به حضرت عرض کرد: مرا موعظه و نصیحتى کامل و مختصر عطا فرما؟ امام علیه السلام فرمود: اعضاء و جوارح ظاهرى و باطنى خود را از ذلّت و ننگ سریع و زودرس ، همچنین از آتش و عذاب آخرت ، در اءمان و محفوظ بدار.
29- قالَ علیه السلام : فَسادُالاْ خْلاقِ بِمُعاشَرَةِالسُّفَهاءِ، وَ صَلاحُ الاْ خلاقِ بِمُنافَسَةِ الْعُقَلاءِ.
فرمود: معاشرت و همنشینى با بى خردان و افراد لااُبالى سبب فساد و تباهى اخلاق خواهد شد؛ و معاشرت و رفاقت با خردمندان هوشیار، موجب رشد و کمال اخلاق مى باشد.
30- قالَ علیه السلام : الاْ دَبُ عِنْدَالنّاسِ النُّطْقُ بِالْمُسْتَحْسَناتِ لاغَیْرُ، وَ هذا لایُعْتَدُّ بِهِ مالَمْ یُوصَلْ بِها إ لى رِضَااللّهِ سُبْحانَهُ، وَالْجَنَّةِ، وَالاْ دَبُ هُوَ اءدَبُ الشَّریعَةِ، فَتَاءدَّبُوا بِها تَکُونُوا اءُدَباءَ حَقّا.
فرمود: مفهوم و معناى ادب از نظر مردم ، تنها خوب سخن گفتن است که رکیک و سبک نباشد، ولیکن این نظریّه قابل توجّه نیست تا مادامى که انسان را به خداوند متعال و بهشت نزدیک نگرداند.
( توضیح این که : بنابر این ادب یعنى رعایت احکام و مسائل دین ، پس با عمل کردن به دستورات الهى و ائمّه اطهار علیهم السلام ، ادب خود را آشکار سازید.)
31- قالَ علیه السلام : ثَلاثُ خِصالٍ تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْ نْصافُ فِى الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِى الشِّدِّةِ، وَ الاْ نْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إ لى قَلْبٍ سَلیمٍ.
فرمود: سه خصلت جلب محبّت مى کند: انصاف در معاشرت با مردم ، همدردى در مشکلات آن ها، همراه و همدم شدن با معنویات .
32- قالَ علیه السلام : التَّوْبَةُ عَلى اءرْبَع دَعائِم : نَدَمٌ بِالْقَلْبِ، وَاسْتِغْفارٌ بِاللِّسانِ، وَ عَمَلٌ بِالْجَوارِحِ، وَ عَزْمٌ اءنْ لایَعُودَ.
فرمود: شرایط پذیرش توبه چهار چیز است : پشیمانى قلبى ، استغفار با زبان ، جبران کردن گناه نسبت به همان گناه حقّاللّه و یا حقّالنّاس -، تصمیم جدّى بر اینکه دیگر مرتکب آن گناه نشود.
33- قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ مِنْ عَمَلِ الاْ بْرارِ: إ قامَةُالْفَرائِض ، وَاجْتِنابُ الْمَحارِم ، واحْتِراسٌ مِنَ الْغَفْلَةِ فِى الدّین .
فرمود: سه چیز از کارهاى نیکان است : انجام واجبات الهى ، ترک و دورى از گناهان ، مواظبت و رعایت مسائل و احکام دین .
34- قالَ علیه السلام : وَ حَقیقَةُ الاْ دَبِ: اِجْتِماعُ خِصالِ الْخیْرِ، وَ تَجافى خِصالِ الشَّرِ، وَ بِالاْ دَبِ یَبْلُغُ الرَّجُلُ الْمَکارِمَ الاْ خْلاقِ فِى الدُّنْیا وَ الاَّْخِرَةِ، وَ یَصِلُ بِهِ اِلَى الْجَنَّةِ.
فرمود: حقیقت ادب و تربیت عبارت است از: دارا بودن خصلت هاى خوب ، خالى بودن از صفات زشت و ناپسند.
انسان به وسیله اءدب - در دنیا و آخرت - به کمالات اخلاقى مى رسد؛ و نیز با رعایت اءدب نیل به بهشت مى یابد.
35- قالَ علیه السلام : إ نَّ بَیْنَ جَبَلَىْ طُوسٍ قَبْضَةٌ قُبِضَتْ مِنَ الْجَنَّةِ، مَنْ دَخَلَها کانَ آمِنا یَوْمَ الْقِیامَةِ مِنَ النّار.
فرمود: همانا بین دو سمت شهر طوس قطعه اى مى باشد که از بهشت گرفته شده است ، هر که داخل آن شود و با معرفت زیارت کند -، روز قیامت از آتش در اءمان خواهد بود.
36- قالَ علیه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ عَمَّتى بِقُمْ، فَلَهُ الْجَنَّتهُ.
فرمود: هرکس قبر عمّه ام حضرت معصومه سلام اللّه علیها را با علاقه و معرفت در قم زیارت کند، أ هل بهشت خواهد بود.
37- قالَ علیه السلام : مَنْ زارَ قَبْرَ اءخیهِ الْمُؤْمِنِ فَجَلَسَ عِنْدَ قَبْرِهِ وَاسْتَقْبَلَ الْقِبْلَةَ وَ وَضَعَ یَدَهُ عَلَى الْقَبْرِ وَقَرَءَ: ((إنّا أنْزَلْناهُ فى لَیْلَةِالْقَدْرِ)) سَبْعَ مَرّاتٍ، اءمِنَ مِنَ الْفَزَعَ الاْ کْبَرِ.
فرمود: هرکس بر بالین قبر مؤ منى حضور یابد و رو به قبله بنشیند و دست خود را روى قبر بگذارد و هفت مرتبه سوره مبارکه(إنّا أنزلناه) را بخواند از شداید و سختیهاى صحراى محشر در اءمان قرار مى گیرد.
38- قالَ علیه السلام : ثَلاثٌ یَبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ: کَثْرَةُ الاْ سْتِغْفارِ، وَ خَفْضِ الْجْانِبِ، وَ کَثْرَةِ الصَّدَقَةَ.
فرمود: سه چیز، سبب رسیدن به رضوان خداى متعال مى باشد:
1 - نسبت به گناهان و خطاها، زیاد استغفار و اظهار ندامت کردن .
2 - اهل تواضع کردن و فروتن بودن .
3 - صدقه و کارهاى خیر بسیار انجام دادن .
39- قالَ علیه السلام : الْعامِلُ بِالظُّلْمِ، وَالْمُعینُ لَهُ، وَالرّاضى بِهِ شُرَکاءٌ.
فرمود: انجام دهنده ظلم ، کمک دهنده ظلم و کسى که راضى به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود.
40- قالَ علیه السلام : التَّواضُعُ زینَةُالْحَسَبِ، وَالْفَصاحَةُ زینَةُالْکَلامِ، وَ الْعَدْلُ زینَةُالاْ یمانِ، وَالسَّکینَةُ زینَةُالْعِبادَةِ، وَالْحِفْظُ زینُةُالرِّوایَةِ.
فرمود: تواضع و فروتنى زینت بخش حسب و شرف ، فصاحت زینت بخش کلام ، عدالت زینت بخش ایمان و اعتقادات ، وقار و ادب زینت بخش اعمال و عبادات ؛ و دقّت در ضبط و حفظ آن ، زینت بخش نقل روایت و سخن مى باشد.
انتهای پیام/