«پالت»یها و لبخندی که کاش به تمام شهر بزنند
خبرگزاری تسنیم: آنان نام آخرین اثر خود را «شهر من بخند» نهادهاند. بهتر نبود گروه «پالت» لبخندی واقعی به شهر بزند و اجراهای متعددش را در نقاط مختلف تهران برگزار کند.
خبرگزاری تسنیم - یاسر یگانه
خیلی باید شانس یا شاید نفوذ یا شاید هم تخصصِ موسیقایی داشته باشد؛ گروهی که در یک ماه، تنها در یک ماه، با کیفیتترین و البته قدیمیترین تالار ایران یعنی تالار وحدت؛ را برای 7 شب در اختیار بگیرد.
آنها به جزئیات توجهِ ویژهای دارند. آنها از هر ابزاری برای متفاوت بودن بهره میبرند. از طراحی نور و لباس و صحنه در اجرایشان، ایجاد فضای بارش برف تا بهره بردن از ویژگیهای متحرک بودن صحنهٔ تالار وحدت. همه اینها یعنی توجه به جزئیات و ایجاد جذابیتهای بصری برای تماشاگران.
گروه «پالت» اجرای شب گذشته را با قطعههایی از آلبوم «آقای بنفش» آغاز کردند و در ادامه به اجرای قطعههایی از تازهترین اثرشان یعنی «شهر من بخند» پرداختند.
بخش نخست اجرا به قطعههای آرامتر اختصاص داشت و قرار بود که بخش دوم به قطعههای شادتر اختصاص داشته باشد.
کنترباس، کلارینت، آکاردئون، گیتار و ویلنسل سازهایی هستند که نوازندگان گروه «پالت» به دست میگیرند. یکی از نقاط قوتِ گروه «پالت» بهره بردن است شعرهای کلاسیک است. آنان بر روی این شعرها، آثاری ساختهاند که برای جملگی مردم قابل درکتر است و مخاطبان به راحتی میتوانند این قطعهها را زمزمه کنند.
خیلی باید اعتماد به نفس داشته باشد؛ خوانندهای که بدون میکروفن قطعهای برای حاضران اجرا کند. اما امید نعمتی خواننده گروه «پالت» این اعتماد به نفس را داشت. نعمتی قطعه «قاصدک» بر روی شعری از اخوان ثالث را بدون میکروفن برای حاضران خواند. با اینکه تالار وحدت به گونهای ساخته شده که آکوستیک است و صدا بدون میکروفن هم به همه جای سالن میرسد اما حجم و وسعت صدای امیر نعمتی به گونهای است که شاید بهتر بود چنین کاری نمیکرد و همان پشت میکروفن میماند.
«پالتی»ها اجرای موفقی در تالار وحدت داشتند اما این اجرای موفق باعث نمیشود که از گفتن نکتهای فروگذاریم. همان گونه که در ابتدای مطلب اشاره شد؛ «پالت» قرار است در خرداد 7 بار در همین تالار وحدت به روی صحنه برود. این گروه اردیبهشت هم به مدت دو شب کنسرتش را در تالار وحدت به روی صحنه برده است.
این یعنی تعداد بالای کنسرتهایی که در تالار وحدت برگزار میشود و این یک زنگ خطر است. نه اینکه «پالت» نباید 7 شب در یک ماه به روی صحنه برود، نه! برود. اصلا در ماه، کل 30 شب را در همین تهران کنسرت بگذارد. اما چرا تالار وحدت؟ چرا تالاری که مستهلک شدنش ممکن است آغازی برای یک فاجعه باشد.
هر کشور دیگری جای ما بود، اگر تنها یک تالارِ با کیفیت و البته با قدمت داشت، هر کاری برای نگه داشتنش میکرد. اما مسئولان ما...
برنامه اجراهای تالار وحدت در خرداد نشان میدهد که این تالار در همه شبها میزبان یک یا چند برنامه مختلف است؛ جز در روزهایی که منع مناسبتی وجود دارد.
روزگاری هر کسی یا هر گروهی نمیتوانست در تالار وحدت به روی صحنه برود. چرا که این تالار بهترین تالار کشور بود و تنها بهترینها میتوانستند در تالار وحدت به روی صحنه بروند. البته بحث مراقبت از تالار و استهلاک هم مطرح بود.
اما این روزها درهای تالار وحدت به روی همه باز است. این روزها مسئولان بنیاد رودکی به فکر پر کردن وقتهای خالی برای برنامهها هستند.
کاش مسئولان بنیاد رودکی به امنیت تماشاگران و البته نگهداری درستِ تالار وحدت بیاندیشند. بالکنهای تالار وحدت که 48 سال است پابرجا هستند به نگهداری بیشتر نیاز دارند. کار زیاد کشیدن از بالکنهای تالار وحدت خطرناک است.
البته این مسئله جای پرداخت بیشتری دارد و باید به طور مجزا مورد بررسی قرار گیرد.
در این میان خُردهای هم باید از اهالی گروه «پالت» گرفت. آنان نام آخرین اثر خود را «شهر من بخند» نهادهاند. اما آیا همین گروه به شهر تهران و مردمانش لبخند زدهاند؟ باید از «پالت» یها پرسید؛ وسعت تهران را میدانند؟
بسیاری از مردم تهران که در گوشه و کنار این شهر زندگی میکنند؛ دسترسی راحتی به تالار وحدت ندارند. بهتر نبود گروه «پالت» لبخندی واقعی به شهر بزند و اجراهای متعددش را در نقاط مختلف تهران برگزار کند.
انتهای پیام/