زمینهسازی فتنهگران برای اتفاقات ناخوشایند غیراخلاقی در ورزشگاهها
خبرگزاری تسنیم: جنجال بر سر حضور زنان در ورزشگاهها در سال ۹۳ با اظهار نظر یک مقام دولتی بار دیگر بالا گرفت و سیاسیون، جامعهشناسان و مدیران ورزشی هرکدام بهیکشکل و با نیت خاص بحث را پی گرفتند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، به نقل از سایت ایران اسلامی: "سهم زن نیمی از آزادی"، شعاری که تقریباً پای ثابت وعدهها و فیلمهای تبلیغاتی برخی نامزدهای انتخاباتی است. مردم دیگر به شنیدن این شعارها و مسکوت ماندن آن تا انتخابات بعدی عادت کردهاند. ولی این بار با وارد شد سپ بلاتر رئیس فیفا به این موضوع و خواستهاش از ایران برای راه دادن زنان به ورزشگاه و همچنین پس گرفتن میزبانی تعدادی از مسابقات جهانی والیبال از ایران توسط فدراسیون جهانی والیبال، بعید است که موضوع حضور زنان در ورزشگاهها به این راحتی مختومه شود.
جنجال بر سر حضور زنان در ورزشگاهها در سال 93 با اظهار نظر یک مقام دولتی بار دیگر بالا گرفت و سیاسیون، جامعهشناسان و مدیران ورزشی هرکدام به یکشکل و با نیت خاص بحث را پی گرفتند. شهین دخت مولاوردی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری با اظهارنظر فیسبوکی خود اولین تیر را پرتاب کرد؛ او نوشته بود: «در هیئت دولت به ممنوعیت ورود زنان به سالن مسابقات والیبال اشاره داشتم و مراتب اعتراض و ناامیدی نسل جوان را از این موضوع اعلام کردم، بهویژه آنکه تماشای این مسابقات در دورههای قبلی برای دختران و زنان محدودیتی نداشته است و ایجاد محدودیت در دوره دولت تدبیر و امید، مایه تعجب شده است. به نظر میرسد با اتخاذ تدبیر و سازوکار لازم در این خصوص میتوان به جوانه زدن بذر امید دل بست.»
مطابق انتظار سیاسیون نیز یک به یک وارد معرکه شدند؛ فخرالسادات محتشمی پور همسر مصطفی تاج زاده یکی از محکومین فتنه 88 در مصاحبه با ایرنا، دولت تدبیر و امید را یکی از قطبهای مدافع حقوق بانوان دانست و گفت که «تا به امروز هیچ یک از استدلالهای مخالفان این ماجرا را منطقی و مطابق با عقل و شرع و عرف جامعه ندیده است.» وی در ادامهی مصاحبهاش صریحتر میشود و میگوید: «در صد زیادی از مخالفتهای صورت گرفته را نه زیرتاثیر عاملهای مذهبی بلکه سیاسی و برای رویارویی با دولت تدبیر و امید میداند.»
در 16 فروردینماه سال 94 نیز روزنامههای اصلاحطلب بهصورت هماهنگ خبری با عنوان "ورود زنان به ورزشگاهها مجاز شد" را منتشر کردند. خبری که البته بعداً تکذیب شد اما هدفی که برای آن طراحیشده بود یعنی ایجاد مطالبه برای قشر خاصی از جامعه تا حدی محقق شد.
با این حال برخی از نمایندگان مجلس نظیر نیره اخوان و لاله افتخاری، این مطالبه را یک امر غیرضروری میدانند. اخوان نماینده مردم اصفهان میگوید: «زنان ایران مسائل حلنشده بسیار زیادی دارند، حالا یکسری از زنان و دختران آمدهاند و حاشیه درست کردهاند و دارند به کمک رسانهها آن را بزرگ میکنند، نباید ما را فریب بدهد. اینها را من شخصاً نماینده زنان ایران نمیدانم.»
افتخاری نماینده اصولگرا نیز نظر مشابهی دارد و میگوید: «من حضور خانمها در استادیومهای ورزشی و حتی طرح این مسئله را ضروری نمیبینم و به اعتقاد من این مسئلهی مهمی نیست.» او بحثهایی نظیر مادهی 227 برنامهی پنجم توسعه در خصوص سلامت و امنیت کودکان، مادهی 230 در خصوص زنان و خانواده، بحث بیمهی زنان خانهدار و تأکید رهبری بر توجه به خانهداری بهعنوان یک شغل، بحثهای مربوط به مرخصیهای زایمان خانمها را بهعنوان مسائل بسیار مهم در حوزه زنان میداند که میبایست تمرکز مردم و مسئولان به روی آنها گذاشته شود.
در بین جامعهشناسان نیز برخی حضور زنان در ورزشگاه را جزو حقوق شهروندی میدانند و برخی نظیر خانم سهیلا صادقی عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران معتقد است «چیزی که نفعی برای زن ندارد چه حقوقی را برای آنها میتواند تامین کند؟»
اما محمد امین قانعی راد رئیس انجمن جامعهشناسی ایران در مصاحبهاش با ایرنا میگوید: «متأسفانه هرگز توجهی به جنبهها و تأثیرگذاری مثبتی که حضور خانمها قادر است در ورزشگاهها ایجاد کند، نشده است. زنانی که در آنجا حضور پیدا میکنند مادران کنونی و آیندهی کشور ما هستند. بدون شک حضور آنها در این عرصه میتواند در انتقال فرهنگ ورزشکاری و ورزش دوستی به فرزندان و اعضای خانوادهی آنها مؤثر باشد.» رییس انجمن جامعهشناسی ایران در مصاحبه خود میگوید: «ما در خیلی از بخشها و مکانها سیاست تفکیک جنسیتی را اجرایی کردهایم. چرا نمیتوانیم این سیاست را در ورزشگاهها اجرایی کنیم. میتوان به فکرهای خلاقانه و استفاده از طراحیهای درست، ورزشگاهها را به طرزی طراحی کرد که جایگاههای مختلف برای حضور خانمها، آقایان و خانوادهها داشته باشند.»
چرا بانوان سالن ورزشی مجزا نداشته باشند؟
دکتر فرشته روح افزا، معاون طرح و برنامه و تدوین سیاست شورای فرهنگی - اجتماعی زنان، در خصوص ورزش بانوان به خبرنگار ایران اسلامی میگوید: «نشاطی که در ورزش هست مهم است و اهمیت ورزش برای زنان بر کسی پوشیده نیست و ما هم تاکید می کنیم که باید زنان سالم و با نشاطی داشته باشیم زیرا مادران آینده هستند اما نه به شکلی که دختران و زنان بروند در ورزشگاه بنشینند، آقایان ورزش کنند و خانم ها چیپس بخورند و کف و سوت بزنند، نهایتا چه اتفاقی می افتد که خانم ها آنجا حضور داشته باشند؟»
وی با انتقاد از اینکه «چرا برای ورزش بانوان به شکل صحیح برنامه ریزی نمی شود؟»، میافزاید: «چرا نباید خانمها برای خودشان سالن مجزا داشته باشند، چه در تهران چه شهرستان ها. مشکل خانم ها یا دختران وزنان ورزشکار ما اینست که چرا سالن های ورزشی مجزا ندارند و امکانات ورزشی مناسب در اختیار آنان قرار نمی گیرد.»
عضوشورای فرهنگی اجتماعی زنان ادامه میدهد: «ما نیز به برخی مسائل در حوزه ورزش بانوان اعتراض داریم؛ به این اعتراض داریم که محیط اختلاط خلاف شرع است و چرا باید اصرار داشته باشیم که زنان در محیط های اختلاط شرکت کنند؟»
روح افزا تاکید میکند: «باید در نظر داشته باشیم حضور زنان در سالن های ورزشی و استادیوم ها چون محیط اختلاط است نه به نفع زنان است نه به نفع مردان و در این راستا باید بایک نگاه صحیح و اسلامی وارد شویم که کسی آسیب نبیند.»
درنهایت به نظر میرسد کلام مشترک دولتیها و کارشناسان خبره دینی و اجتماعی لزوم تهیه زیرساختها و طراحی مناسب ورزشگاهها و فرهنگسازی کافی برای حضور خانوادهها در استادیومهای ورزشی است.
اما در بخش دوم گزارش خوب است به وضعیت کنونی زیر ساختهای ورزشی و میزان آمادگی آنها برای حضور بانوان ایرانی نگاهی اجمالی بیندازیم.
قطعاً اولین و مهمترین مسئله برای امکان سازی حضور خانوادهها در ورزشگاهها امنیت است. هنوز که هنوز است، در بزرگترین ورزشگاه ایران، مسئله پرتاب مواد محترقه به داخل زمین و دیگر سکوها یک مسئله جدی است و بارها AFC نسبت به آن هشدار داده و محرومیتهای را در نظر گرفته اما بازهم در بازیهای حساس و پر تماشاگر پرتاب مواد محترقه و دیگر اشیا سخت و حتی صندلیهای ورزشگاه به درون زمین و یا به طرف هواداران تیم رقیب را شاهد هستیم. درواقع میتوان گفت اوباش گری تبدیل به یک امر رایج در میان برخی تماشاگر نماها شده است. از شهرآورد سال73 که درگیر شدن بازیکنان تیمهای استقلال و پرسپولیس، بهانه لازم برای هجوم هزاران نفر از تماشاگران به داخل زمین را فراهم آورد و داور بازی از ترس چاقو خوردن پا به فرار گذاشت و یا بازی ایران و ژاپن در مقدماتی جام جهانی2006 که در اثر ازدحام جمعیت هنگام خروج 6 نفر کشته شدند؛ شاید اوضاع فرهنگی هنوز هم بهتر نشده باشد و با کوچکترین تحریک تماشاگران در بازیهای حساس، صحنههای مشابهی را مشاهده کنیم. آنچنان که دعوا و زدوخورد و سنگپرانی در بازیهای حساس بین هواداران تیم های مختلف در بین سکو ها و بیرون از ورزشگاه و دویدن جمعیت و در نتیجه زیر دست و پا ماندن یک عده، صحنهای تکراری است. به نظر میرسد راهحل معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری مبنی بر اینکه "حضور زنان باعث تلطیف محیطهای ورزشی میشود" نیز کمی خوشبینانه و به دور از واقعیت باشد.
و اما در خصوص زیرساختها متأسفانه باید گفت که ورزشگاه آزادی تهران بهعنوان بزرگترین ورزشگاه کشور امکانات رفاهی اولیه برای تماشاگران را ندارد چه رسد به ورزشگاههای دیگر شهرهای ایران. هنوز نیازهای اولیهای مانند سرویس بهداشتی مناسب در بازیهای پر تماشاگر نایاب میشود و بوفههای فروش تغذیه در وضعیتی نامناسب و به دور از استانداردهای لازم به کار خود ادامه میدهند. مسائلی نظیر وسیله ایاب و ذهاب، فروش بلیط، بهداشت، فضای کافی برای نماز خواندن و غیره در بازیهای پر تماشاگر جزو مشکلات اصلی بزرگترین و مجهزترین ورزشگاه ایران است. اما مشکل مهم دیگری که با ورود خانوادهها به این مکان خود را نشان میدهد نحوه برخورد کارکنان ورزشگاه خواهد بود؛ در حقیقت هیچکدام از آنها آموزش لازم برای رفتار در یک محیط خانوادگی را ندیده و عادت به خدمت در محیط مردانهای را دارند.
اگرچه حرف زدن از فرهنگسازی و ایجاد زیرساختهای لازم و مناسبسازی ورزشگاهها ساده است اما در مقام عمل کار سادهای نخواهد بود. چنانکه در مسابقات والیبال نیز در ابتدا حضور زنان در استادیوم بلامانع بود، اما با افزایش تعداد تماشاگران این ورزش محبوب و بهتبع آن ایجاد حواشی، مسئولین فدراسیون والیبال تصمیم به ممانعت از حضور زنان در ورزشگاه گرفتند؛ زمانی که از محمود افشاردوست، دبیر فدراسیون والیبال پرسیده شد، چرا در گذشته این شرایط نبود و زنان برای تماشای والیبال به ورزشگاهها میآمدند؟ وی پاسخ داد: «پس از حضور آنها متوجه شدیم این آمادگی وجود ندارد؛ هرچند مانند فوتبال در ورزشگاههای والیبال، مشکلات فحاشی و الفاظ نامناسب در کار نیست اما هنوز زیرساختهای فرهنگی فراهم نیامده است.»
درمجموع به نظر میرسد که امکان سازی برای حضور خانوادهها در مسابقات ورزشی پیچیدهتر از آن باشد که با چند جلسه و تصویب بخشنامه و آییننامه و اظهارنظرهای جنجالی عملی شود و هرگونه سادهانگاری در این خصوص و جناحی عمل کردن ممکن است سبب رقم خوردن اتفاقات ناخوشایندی در آینده و جریحهدار شدن احساسات جامعه شود.
روزنامه جمهوری اسلامی نیز چندی قبل نوشت:
این روزها، دور جدیدی از تلاشها برای آزادسازی ورود بانوان به ورزشگاهها آغاز شده است. تلاشهایی که اینبار جرقه آن با اظهارات معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده زده شد و در صدر اخبار برخی از رسانههای مجازی و البته روزنامههایی که برای تحقق این امر روزشماری میکنند قرار گرفت.
شهیندخت مولاوردی در گفتگویی که با خبرنگار یکی از شبکههای اطلاعرسانی انجام داد در پاسخ به این سئوال که چند درصد از زنان جامعه خواهان حضور در ورزشگاهها هستند؟ گفت: «میتوان با یک نظرسنجی میزان علاقه زنان برای تماشای نزدیک مسابقات ورزشی را به دست آورد، البته این صحبت به این معنا نیست که همه فعالیتهای خود را متوقف کردهایم و به مطالبات دیگر زنان، نمیپردازیم. به نظر دولت باید این امر مدیریت شود و سازوکار لازم آن فراهم شود، به شکلی که موجب نگرانی جامعه متدین نباشد. در واقع ابعاد شرعی و عرفی آن نیز مدنظر قرار گیرد و به دغدغه نظام تبدیل نشده و بررسی همه جانبه در این امر صورت گیرد.»
مولاوردی همچنین در خصوص تشویق زنان برای حضور در ورزشگاهها و تماشای مسابقات ورزشی گفت: «حضور زنان در ورزشگاهها درصدر مطالبات زنان قرار دارد و اگر این امر صورت گیرد برای تشویق نیز برنامههایی در صورت نیاز خواهیم داشت.» مولاوردی با توجه به نزدیک شدن مسابقات جهانی والیبال و حاشیههایی که سال گذشته بحث ورود زنان به ورزشگاهها برای والیبال و دولت به وجود آورد، در خصوص حل شدن این موضوع تا برگزاری مسابقات جهانی والیبال گفت: «انشاءالله تمام تلاشها بر این است که این مسابقات با کمترین هزینه برگزار شود و یکی از این هزینهها هم حاشیهای بود که سال گذشته از سوی تعدادی برای والیبال به وجود آمد.» وی در عین حال مدعی شد: «طی سالهای گذشته هیچ محدودیت و ممنوعیتی برای بانوان وجود نداشت و طی یکی دو سال گذشته این ممنوعیت برای مسابقات والیبال به وجود آمد که امیدوار هستیم برای برگزاری مسابقات والیبال مشکل خاصی بوجود نیاید».
این اظهارات معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده، کافی بود تا یکبار دیگر موضوعی که یکی از نگرانیهای اصلی جامعه متدین کشور، بخصوص علما و مراجع عظام تقلید در دوره دولتهای نهم و دهم را تشکیل میداد، اینبار توسط یکی از اعضای کابینه دولت یازدهم مطرح و بر سر زبانها بیافتد. سخنان عضو کابینه دولت یازدهم طی روزهای اخیر با موضعگیریها و واکنشهای متفاوتی روبرو شده که از استقبال «سپ بلاتر» رئیس فدراسیون بینالمللی فوتبال (فیفا) گرفته تا اظهارات سردار «سعید منتظرالمهدی» معاون اجتماعی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران را دربرمیگیرد. واکنش معاون اجتماعی ناجا به طرح دوباره ورود زنان به ورزشگاهها شاید جزء آخرین موضعگیریها باشد. موضعی که طی آن سردار منتظرالمهدی به صراحت ناجا را مخالف این طرح معرفی کرد و درعین حال افزود: «اگر قانون در این باره به نتیجه برسد، ما آن را اجرا خواهیم کرد.»
معاون اجتماعی نیروی انتظامی گفته است: «حضور بانوان و خانوادهها در استادیومهای ورزشی و ورزشگاهها، تابع یک سری شرایط است که آن را قانون تصویب میکند و ما نیز تابع مصوبات قانونی هستیم و آن را اجرا میکنیم، اما حضور بانوان در استادیومها را صلاح نمیدانیم. ما در این خصوص نظر خود را داریم، اما آنچه که قانون تصویب و ابلاغ کند را اجرا خواهیم کرد.»
اظهارنظرهای خارج از چارچوب مصالح عمومی و عرف مذهبی و همچنین به دور از فرهنگ مردم مسلمان ایران، متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب کم نبوده است و طبعا چنین مواردی در آینده نیز مشاهده خواهد شد. متاسفانه این اظهارنظرها مختص افراد و سیاسیون طرفدار و یا منتسب به یک گروه خاص سیاسی نیست و همواره در دولتها افرادی بودهاند که رعایت چهارچوبهای عرف مذهبی را در اظهارنظرهای خود نکردهاند و با حاشیهسازی علاوه بر ایجاد مشکل برای خود، برای مسئولین کابینه و بالاتر از آن برای کشور مشکل ایجاد کردهاند و برای مدتی همه را درگیر موضوعات حاشیهای و البته بیسرانجام نمودهاند.
موضوع ورود بانوان به ورزشگاهها نیز از قبیل همین حاشیهسازیهاست که البته پروندهای قطور در دولتهای نهم و دهم دارد. برای روشن شدن موضوع، نگاهی به سابقه این موضوع در دولت احمدینژاد میاندازیم.
احمدینژاد در چهارم اردیبهشت ماه سال 1385 و در شرایطی که کمتر از یک سال از نشستن او برکرسی ریاست جمهوری میگذشت، به بهانه انتقاد از برخورد قوه قضائیه و نیروی انتظامی با مساله بدحجابی، در اقدامی شتابزده و علنی نامهای به رئیس وقت سازمان تربیت بدنی نوشت و طی آن خواستار حضور بانوان در میادین ورزشی برای تماشای مسابقات ملی و حساس فوتبال شد. وی در آن نامه مدعی شده بود «برخلاف تصور و تبلیغ عدهای، تجربه نشان داده است که حضور انبوه خانوادهها و بانوان در محیطهای عمومی، سلامت و اخلاق را در آن محیطها حاکم کرده است»(!) احمدینژاد با این استدلال و بدون درنظر گرفتن چارچوبهای شرعی و حتی بدون اعتقاد به بررسی کارشناسانه ابعاد مختلف این موضوع، در دستور علنی و شتابزده خود «ضرورت اختصاص جایگاه ویژهای برای بانوان» در ورزشگاهها را مورد تاکید قرار داد.
روزنامه جمهوری اسلامی که عواقب خطرناک چنین دستوری را دریافته بود در اولین موضعگیری در مخالفت با این دستور، در سرمقالهای تحت عنوان «صریح با رئیس جمهور» به تاریخ 6/2/85 نوشت: «... در خصوص دستورالعملی که شما آقای رئیسجمهور به رئیس سازمان تربیت بدنی برای فراهم ساختن ورود زنان به ورزشگاهها دادهاید، هر چند نکات فراوانی برای گفتن داریم ولی در این مجال اندک فقط به همین اکتفا میکنیم که اوضاع ورزشگاهها منهای حضور زنان چنان ضداخلاقی است که باید به حال آن گریست. آیا به عواقب و عوارض ورود زنان به چنین محیطی اندیشیدهاید؟ آیا شما با این دستورالعمل درصدد برآورده ساختن مطالبات خانوادههای متدین هستید؟ زنان مذهبی، آیا چنین مطالباتی دارند؟ حتی اگر داشته باشند آیا هم اکنون که در پارکهای عمومی امنیت ندارند در ورزشگاهها امنیت خواهند داشت؟ علاوه بر اینها با مسائل شرعی و واقعیتهای تلخ موجود چه خواهید کرد؟ ضمنا آقای رئیس جمهور! توصیه دوستانه و خیرخواهانه ما به شما اینست که به تعریف و تمجید آن دسته از اصحاب رسانهها که کاری جز تایید ندارند دل نبندید، در جامعهای که شما ریاست اجرائی آن را بر عهده دارید خبرهای دیگری هم هست که باید از زبان و قلم کسانی که اهل مدیحه سرائی نیستند و واقعبینی و واقعگوئی و واقعنگاری را وظیفه خود میدانند شنید و خواند.»
بیتوجهی دولتمردان نهم به مخالفت وتوصیههای دلسوزان که حتی در مواردی با اهانت برخی از اطرافیان رئیس دولت نهم به مراجع نیز همراه شد و از طرفی خودداری صداوسیما از انعکاس اخبار مربوط به واکنش مراجع عظام نسبت به این اقدام خلاف شرع، موجب شد حضرت آیتالله العظمی حاج شیخ محمدفاضل لنکرانی (رحمتالله علیه) در پاسخ به استفتای جمعی از مقلدین در این زمینه مرقوم نمایند:
«به دنبال سئوالات و استفتائات فراوانی که از طریق تلفن و یا به صورت کتبی و یا حضوری از اینجانب در رابطه با حضور بانوان محترم در ورزشگاهها شده است اشعار میدارد که اولا از نظر فقهی روشن است که نظر زن به بدن مرد حتی بدون لذت و ریبه جایز نیست و ثانیا از مسائلی که اسلام روی آن تکیه فراوان دارد عدم اختلاط زن و مرد است و ملاحظه شده است که اختلاط در جوامع غربی و متاسفانه در برخی نهادهای داخلی چه مفاسد فراوانی به دنبال داشته است. بنابراین شرکت بانوان در مکانهای عمومی ورزشی که همراه با اختلاط است به هیچوجه جایز نیست و در این امکنه ولو مکانهای خاصی برای زنان اختصاص یابد اما مفاسد اختلاط بر آن مترتب است و لازم است دولت محترم جمهوری اسلامی مکانهای مستقلی را با رعایت همه ضوابط شرعی برای بانوان جهت امور ورزشی اختصاص دهد و از این جهت تبعیضی بین آنان قائل نشود. انتظار آن است که حرکت مسئولین محترم در مسیر احیای ارزشهای اسلامی باشد و از اموری که موجب خدشهدار نمودن این امر است اجتناب نماید. خداوند به همه توفیق عمل به احکام اسلامی را عنایت فرماید.»
در کنار این پاسخ، حضرات آیات میرزاجواد تبریزی، مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی، و بسیاری دیگر از علمای اعلام، موضع مشابهی گرفتند و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نیز با صدور اطلاعیهای از نظر صریح مراجع عظام تقلید حمایت و پشتیبانی نمود و از رئیسجمهور وقت خواست با مشورت با عناصر خبره و دلسوز و آشنا به مبانی اصیل اسلام ناب از صدور چنین دستورات غیرشرعی جلوگیری نماید.
علیرغم این موضعگیریها و در حالیکه به مسئولین دولت احمدینژاد یادآوری شد که در سال 1382 و در زمان دولت آقای خاتمی نیز هنگامی که موضوع ورود زنان به ورزشگاهها مطرح شد، نظر رهبر معظم انقلاب همراستا با نظر سایر مراجع و مبنی بر ممنوعیت این کار بوده و به وزارت کشور وقت ابلاغ گردیده است، بااینحال علیآبادی (رئیس سازمان تربیت بدنی وقت) طی اظهاراتی ضمن پافشاری بر اجرای دستور رئیس جمهور، بر تشکیل کمیتهای خاص برای اجرایی کردن این دستور تاکید نمود و احمدینژاد نیز اقدامی برای لغو دستور خود به عمل نیاورد. (رهبر معظم انقلاب در تاریخ 25/2/1382 در هامش گزارش فرماندهی نیروی انتظامی که در خصوص ورود زنان و دختران به استادیومهای ورزشی نوشته شده بود، صراحتاً مرقوم فرمودند:« به وزارت کشور: - این کار ممنوع و خلاف است وسرپیچی از آن تخلف محسوب میشود.)
متاسفانه این سرپیچی انجام شد و بسیاری از افراد که با شعار اصولگرایی در رسیدن دولت نهم به قدرت، نقش ایفا کرده بودند نه تنها در این زمینه سکوت اختیار کردند بلکه در موارد اندکی نیز که ناچار به اظهار نظر شدند، رو به توجیه اقدامات خلاف دولت آوردند و در یک مورد یکی از پروپا قرصترین روزنامهنگاران حامی احمدینژاد مدعی شد: «هیچ فقیهی، حضور بانوان باحفظ شئونات اسلامی در استادیومهای ورزشی و برای تماشای مسابقات فوتبال را ممنوع اعلام نکرده»(!)، بلکه شرایط کنونی وجو آلوده ورزشگاهها، بیاحترامی به مقام زن را در پی دارد.»(!)
این کش و قوسها برای مدتها ادامه داشت و معلوم نبود که آیا دولتیان واقعاً اشکالات علما و مراجع را به طور کامل متوجه نمیشوند و یا اینکه خود را به غفلت زدهاند؟ البته بعدها مشخص شد که بیاعتنائی رئیس دولتهای نهم و دهم در این زمینه عامل اصلی بود و همین امر موجب دلخوری مراجع از رئیس دولت و دولتیان گردید ودر موارد متعدد از پذیرش دولتمردان برای ملاقات و... خودداری نمودند.
اشکالات علما و مراجع برای مخالفت با ورود بانوان به ورزشگاهها عمدتاً بر دلایل زیر استوار است:
- مساله حرمت نگاه زن به بدن مرد مسلمان
- موضوع اختلاط زنان و مردان که مفاسد فراوانی را به دنبال دارد
- از بین رفتن ارزشهای اسلامی، اخلاقی و انسانی
- شکسته شدن حیا و از بین رفتن قبح به کارگیری الفاظ و اشعار رکیک
- ایجاد هیجانات غیرقابل کنترل که موجب فرو ریختن نظم جامعه میشود
- سوءاستفاده افراد فرصت طلب و معاند برای از بین بردن امنیت جامعه
و بسیاری دیگر از مفاسد مترتب بر آن که کارشناسان مربوطه بر آنها اذعان دارند.
بالاخره پس از مدتها کش و قوس بر سر این موضوع و بیتوجهی رئیس دولتهای نهم و دهم به تذکرات علما و مراجع، سرانجام رهبر معظم انقلاب بر نظر مراجع عظام تاکید نموده و از احمدینژاد خواستند نسبت به دستور خود تجدید نظر کند و پس از این موضعگیری بود که لجبازی احمدینژاد بر سر این مطلب پایان یافت، به طوری که در تاریخ 19 اردیبهشت 1385 سخنگوی دولت وقت، در پاسخ به سئوال خبرنگاری پیرامون حضور بانوان در ورزشگاهها گفت: «رهبر معظم انقلاب در این خصوص فرمودهاند که به منظور احترام به نظر مراجع عظام مبنی بر عدم حضور بانوان در ورزشگاهها، دولت در دیدگاه خود نسبت به حضور زنان در ورزشگاهها تجدیدنظر نماید. لذا در این خصوص طبق دستور رهبری عمل خواهد شد.»
بالاخره دوران احمدینژاد با همه مصایب و سختیهایش گذشت و با انتخاب دولت «تدبیر و امید» گمان و امید میرفت در مملکتی که مزین به نام امام زمان«عج» است، با تکیه بر رویکردهای مدبرانه و اعتدالی دیگر جایی برای مطرح نمودن و یا حتی مجال مطرح شدن امور خلاف شرع وجود نداشته باشد، اما گویی جریان امور به گونهای است که در برخی موضوعات نشانههای تدبیر و امید در حال کمرنگ شدن است. گویا قرار نیست حاشیهسازان دولتها دست از حاشیه سازی بردارند و برای دولتهایشان مشکل ایجاد نکنند.
سابقه موضوع ورود بانوان به ورزشگاهها در دولتهای قبل، از آن جهت یادآوری شد که متذکر شویم این موضوع،موضوعی آزمایش شده است و همگان میدانند که «آزموده را آزمودن خطاست.»
ما ثابت کردهایم که از هر مدعی دلسوزی برای دولت «تدبیر و امید» دلسوزتر و به موفقیت آن مشفقتر و امیدوارتریم و بر همین مبنا به خود اجازه میدهیم که مانع افتادن دولتمردان یازدهم به وادیهای خارج از چارچوب اعتدال و یا خدای ناکرده خارج از چارچوبهای احکام شرعی شویم و به همین منظور هشدار میدهیم که اجازه ندهید تجربه دولتهای نهم و دهم با این دولت نیز تکرار شود. برهمین مبنا توجه مقامات و مسئولان دولتی و همچنین دستاندرکاران دولتی در امور ورزش را به این نکته جلب مینمائیم که دولت «اعتدال» در حال حاضر به اندازه کافی از مشکلات و معضلات به ارث رسیده برخوردار است و درکنار آن عده زیادی هستند که تلاش میکنند این دولت به موفقیتهای موردنظر خود نرسد و لذا از هر بهانهای برای سنگاندازی در مقابل آن بهره میبرند. در چنین شرایطی وظیفه مسئولین دولتی کمک به مجموعه خود برای گرفتار نیامدن در چالههای این سنگاندازیهاست، نه آن که خود به دست بهانهگیران بهانه بدهند و با درست کردن حاشیه برای دولت، وقت و فکر و امکانات آن را به سمت مسائل بیهوده سوق دهند.
در پایان سئوالی را نیز مطرح میکنیم و انتظار داریم کسانیکه در تلاش هستند این دولت را با طرح مسائل بیمورد به حاشیه ببرند، به آن پاسخ دهند. البته نه پاسخ به ما بلکه پاسخ به وجدان خودشان و با در نظر گرفتن انصاف کامل؛ آن سئوال اینست که: «انصافاً شما که برای ورود بانوان به ورزشگاهها تلاش میکنید، چنانچه از شما خواسته شود خودتان یا زنانتان و دخترانتان با آگاهی از جو ورزشگاهها و آلودگیهای آنها وارد چنین فضایی بشوید و در کنار مردان و نامحرمان قرار گیرید و مسابقات فوتبال را تماشا کنید، انصافاً و وجداناً چنین کاری را خواهید کرد»؟
* موضوع ورود بانوان به ورزشگاهها، یکی از حاشیهسازیهایی است که پروندهای قطور دردولتهای نهم و دهم دارد
* روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله «صریح با رئیس جمهور» به تاریخ 6/2/1385، صراحتا دستور شتابزده، غیرکارشناسانه و خارج از چارچوبهای شرعی احمدینژاد را در تناقض با احکام شرع مقدس اسلام، فرهنگ مردم متدین ایران و عرف جامعه اعلام کرد
* حضرت آیتاللهالعظمی حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی (رحمتالله علیه) در برابر بیتوجهی دولتمردان نهم به توصیههای دلسوزان و در پاسخ به استفتای جمعی از مقلدین، موضوع ورود بانوان به ورزشگاهها را خلاف موازین شرعی اعلام کردند و از مسئولین خواستند از اموری که موجب خدشهدار شدن ارزشهای اسلامی است اجتناب کنند
* رهبر معظم انقلاب در تاریخ 25/2/1382 در هامش گزارش فرماندهی نیروی انتظامی که در خصوص ورود زنان و دختران به ورزشگاهها نوشته شده بود، صراحتاً مرقوم فرمودند: «به وزارت کشور: - این کار ممنوع و خلاف است و سرپیچی از آن تخلف محسوب میشود.»
* بیاعتنایی رئیس دولتهای نهم و دهم به عنوان عامل اصلی لجبازی دولت با نظرات فقهی مراجع، موجب دلخوری مراجع از رئیس دولت و دولتیان شد و در موارد متعدد از پذیرفتن دولتیها امتناع کردند
* پس از مدتها بیتوجهی رئیس دولتهای نهم و دهم به تذکرات مراجع، سرانجام سخنگوی وقت دولت گفت: رهبر معظم انقلاب در خصوص حضور بانوان در ورزشگاهها فرمودهاند که به منظور احترام به نظر مراجع عظام مبنی بر عدم حضور بانوان در ورزشگاهها، دولت در دیدگاه خود تجدیدنظر مینماید
* مطرح شدن مجدد موضوع ورود بانوان به ورزشگاهها در دولت یازدهم نشانه کمرنگ شدن نشانههای «تدبیر و امید» است. گویی قرار نیست حاشیهسازان دولتها دست از حاشیهسازی بردارند
* توجه مقامات و مسئولان دولت یازدهم را به این نکته جلب میکنیم که دولت «اعتدال» به اندازه کافی مشکلات و معضلات به ارث رسیده دارد و شما به جای کمک به مجموعه خود نباید برای سنگاندازان بهانه درست کنید.
انتهای پیام/