پاسخی به چند سؤال پیرامون «جمهوری اسلامی ایران»
خبرگزاری تسنیم: آیا به تمام اهداف و آرمانهای خود دست یافته ایم؟، آیا این میزان کارآمدی میزان مناسبی است؟، آیا می توان گفت باید کار را تعطیل کرد چون نتوانسته ایم به تمام اسلام عمل کنیم؟، آیا جمهوری اسلامی مسئول فساد برخی از مسئولان خود است؟ و ...
به گزارش خبرگزاری تسنیم، متن یادداشت هادی شریفی با عنوان «پاسخی به چند سؤال پیرامون جمهوری اسلامی ایران»را در ذیل از نظر می گذرانید:
آیا به تمام اهداف و آرمانهای خود دست یافته ایم؟
آیا این میزان کارآمدی میزان مناسبی است؟
آیا می توان گفت باید کار را تعطیل کرد چون نتوانسته ایم به تمام اسلام عمل کنیم؟
آیا جمهوری اسلامی مسئول فساد برخی از مسئولان خود است؟
آیا نباید رفاه اقتصادی مردم را فراهم کرد؟
حال که مشکلات اقتصادی به وجود آمده آیا نباید از آرمانهای خود کوتاه بیاییم؟
36 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران می گذرد و حال نظام جمهوری اسلامی ایران همچون جوانی 36 ساله است که به عملکرد و گذشته خود می نگرد و آن وارسی می کند تا با برطرف کردن ضعف ها و تقویت قوت ها موقعیت حال و راه آینده خویش را ترسیم کند. جوانی که در دوران کودکی جنگی سهمگین را با عزتمندی و موفقیت البته با هزینه های بسیار پشت سر گذاشته و در دوران نوجوانی با شبیخون فرهنگی غرب دست و پنجه نرم کرده و حال در جوانی با جنگ سخت و طاقت فرسای اقتصادی روبروست، هرچند که درگیر جنگ نرم نیز بیش از گذشته هست.
آسیب شناسی و بررسی عملکرد 36 ساله انقلاب و کارآمدی نظام اسلامی و اینکه آیا در طول این سالها توانسته است به شعارهای خود دست یابد یکی از مهمترین اقداماتی است که باید به آن پرداخت تا بتوان آینده نظام را آنگونه که می خواهیم رقم بزنیم و آنچه که در این زمینه بسیار مهم است بازخوانی تاریخ 36 ساله انقلاب است که چگونه بوده است زیرا تاریخ انقلاب اسلامی ایران از بدو تاسیس تا کنون دچار نشیب و فرازها و روزهای سختی بوده است که بسیار بر رویه آن تاثیر گذارده اند.
بررسی نقاط بحرانی تاریخ انقلاب اسلامی
در ابتدای تشکیل جمهوری اسلامی ایران پس از مسائل داخلی که انقلاب ها در بدو تاسیس آن را تجربه می کنند، توطئه های منافقین و ترورهای پی در پی یاران اصلی و جریان ساز انقلاب نظیر شهید مطهری و شهید بهشتی، کودتای نوژه برای بازگردادن عوامل شاه به قدرت، خیانت بنی صدر و عزل وی و لطمات عمده ای که در آغاز جنگ تحمیلی از این خیانت ها متوجه کشور شد، بمب گذاری در دفتر نخست وزیری و شهادت شهید رجایی و باهنر و 70 نفر دیگر از حزب جمهوری اسلامی، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران و تلاش آمریکا برای آزاد سازی گروگانها با حمله نظامی و نهایتا شکست برنامه نظامی آمریکا در طبس، بلوای تجزیه طلبان کرد با تحریک بیگانگان، 8 سال جنگ تحمیلی و تبعات فراوان اجتماعی و اقتصادی آن و حدود 200 هزار شهید و 700 هزار زخمی و 42 هزار اسیر جنگ تحمیلی و خسارت فراوان آن و تخریب کامل بسیاری از شهرهای جنوب غربی کشور که صدها میلیارد دلار هزینه و تخریب برجای گذاشت.
پس از آن تهاجم و ناتوی فرهنگی که فرهنگ و اعتقادات جوانان و مردم کشور را نشانه گرفت و تخریب های بسیاری در جامعه برجای گذاشته و می گذارد، دست اندازی آمریکا به خاورمیانه و آغاز جنگ های عظیم در منطقه در افغانستان و عراق که تبعاتی برای ایران داشت، تهدیدهای مکرر توسط آمریکا برای حمله به ایران، شروع تحریم های سنگین اقتصادی که ایران را در تنگنای مبادلاتی با بازار جهانی قرار داد آن هم برای کشوری که پس از جنگ تحمیلی دچار تخریب های بسیاری شده بود، فتنه 78 و 88 که دسیسه غرب به کمک ابزارهای اطلاع رسانی غربی با دروغ پردازیها و سیاه نماییها و خیانت برخی افراد در داخل کشور با هم افزایی معاندین و منافقیان نظام را با چالش های عمده مواجه ساخته و حال تحریم های شدید و وحشتناک و جنگ اقتصادی که کشور را در یک حصر و جزیره مبادلاتی و تجاری با دنیا قرار داده که نه می تواند کالای خود را صادر کند و نه کالای مهمی از دارو گرفته تا تجهیزات صنعتی وارد کند و مذاکرات پی در پی و طاقت فرسا بر سر حقوق هسته ای، نقاط بحرانی منحنی تاریخ انقلاب اسلامی ایران را ساخته و شکل داده است.
به عبارتی می توان گفت نظام جمهوری اسلامی تا حال به امکانی دست نیافته که خارج از فشارهای خارجی بتواند با آزادی کامل کار را به دست گیرد تا بتواند آنچه را که می تواند به نمایش بگذارد و کارآمدی خود را نشان دهد و هر روز حلقه محاصره دشمنان خارجی به انحاء گوناگون تنگ تر شده است؛ اما حال با تمام شرایط سخت و پیچ های خطرناک مقتدرانه وضعیت ثباتی را حاصل کرده است که با عزتمندی پای میز مذاکرات هسته ای بر سر حقوق خود در مقابل ابرقدرتهای دنیا بنشیند و قدرت خود را به رخ آنها بکشد.
در این میان چند سوال مطرح می شود؛
اول اینکه آیا توانسته ایم به تمام اهداف معنوی خود دست یابیم و به عبارتی آیا واقعا یک نظام ایده آل اسلامی بوده است؟
در پاسخ، توجه به این نکته ضروری است که وقتی درباره نظام جمهوری اسلامی ایران با حدود 78 میلیون نفر جمعیت سخن می گوییم درباره چند هزار مدیر ارشد و میانی صحبت می کنیم که سوء مدیریت هرکدام به پای جمهوری اسلامی نوشته خواهد شد و همین مساله با توجه به اینکه مردم ایران سابقه بسیار کمی در علم و تجربه مدیریت دارند و همیشه پادشاهان و یا استعمارگران برای آنها تصمیم گرفته اند و اولین تجربه مردمسالاری خود را پشت سر می گذارند بسیار دشوار است بخصوص حال که با پیشرفت تکنولوژی و ورود به عصر ارتباطات و تجارت جهانی مدیریت ویژه ای را می طلبد و مجموع آنچه گفته شد و دلایل دیگر سبب شده است جمهوری اسلامی ایران نتواند به اهداف خود در زمینه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دست یابد.
در رابطه با سوال اول باید گفت شیعه حکومت ایده آل را در سایه تشکیل حکومت معصومین(ع) می بیند اما در عصر غیبت تأسی به اصل ولایت مطلقه فقیه سعی دارد حتی الامکان با انتخاب ولی فقیه که از جهت علم، تقوا و کاردانی و مدیریت بیشترین شباهت را به رفتار معصومین(ع) دارد حکومتی نزدیک به آن ایده آل را تشکیل دهد.
جمهوری اسلامی در این 36 سال با توجه به اینکه بر مبنای ولایت مطلقه فقیه استوار بوده است تمام سعی خود را کرده که بر این صراط مستقیم حرکت کند اما با توجه به دشمنان خارجی، ضعف ها، سوء مدیریت ها، اختلافات و کارشکنی های داخلی و رفتار منافقانه و یا نفاق آلود برخی که نمود بارز آن را می توان از ماجرای منافقین و بنی صدر تا فتنه 88 دید نتوانسته است به آن ایده آل دست یابد و تا ایده آل فاصله دارد.
ضمن اینکه بروز و نمود برخی ایده آل ها نیاز به زمان و تغییرات علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی دارد.
بعنوان مثال این نقل قول از یکی از سیاستمداران دوران پهلوی که ایرانی بدون دخالت بیگانگان یک لوله هنگ(آفتابه) هم نمی تواند بسازد نقل قول معروفی است اما حال جمهوری اسلامی ایران موفقیت های بی نظیری را پس از انقلاب اسلامی به دست آورده است که نمود آن را می توان در پیشرفت ویژه در پزشکی، نانوتکنولوژی یا سلولهای بنیادی و یا ارسال ماهواره به فضا و ساخت فضا پیما و هواپیمای جنگی دید.
همچنین رشد مقالات علمی در جهان و جایگاه هفدهم ایران در ISI، رتبه نخست تولید علم در منطقه خاورمیانه، رشد 12 برابری تعداد مراکز آموزش عالی کشور، افزایش چندین برابری دانشجویان و فارغ التحصیلان رشته های پزشکی، فنی و انسانی، رتبه 12 در تولید داروهای بیوتکنولوژی و تولید داروهای انحصاری، کاهش چشمگیر آمار بی سوادی و مرگ و میر، رشد فوق العاده در تجهیزات نظامی و ساخت موشک های شهاب ، میثاق، توفان، سجیل، صیاد، صاعقه و...، جشن خودکفایی در تولید گندم، و رشد چشمگیر در کشاورزی و صنعت و... همه از دستاوردهای انقلاب اسلامی است که حال با همه این تحریم ها توانسته است جای ویژه ای در جهان برای خود پیدا کند تجلی و تبلور شعار "ما می توانیم" باشد و چه بسا همین سرعت رشد علمی با وجود این همه دست اندازهایی که نام برده شد تا نیم قرن دیگر ایران را به یکی از قطب های علمی جهان تبدیل کند و اگر جمهوری اسلامی ایران تشکیل نشده بود همان گفته "ما نمی توانیم" رژیم شاهنشاهی بر ایران مستولی بود و ایران فقط یک مرکز خوب برای تامین مواد اولیه مورد نیاز صنعت غرب و مصرف کننده خوب برای کالاهای آنها بود.
سوال بعد؛ با توجه به اینکه می توان گفت نتوانسته ایم است به تمام آنچه در اسلام گفته می شود دست یابیم آیا می توان گفت پس حال باید جمهوری اسلامی را تعطیل کرد چون نتوانسته ایم به تمام اسلام در آن عمل کنیم؟
برای پاسخ به این سوال باید به سراغ سیره پیامبر(ص) و ائمه اطهار رفت چون وجهه عملی اسلام و حکومت اسلامی در سیره عملی اهل بیت(ع) هنگامی که زمام امور را به دست گرفته اند نهفته است. در این زمینه باید گفت در دوران پیامبر(ص) هم که بسیاری از دستوارات اسلام اجرا شد باز اتفاقات ناگواری مانند سرپیچی از دستور ایشان در ماجرای جنگ احد و یا حرکات منافقانه برخی که نهایتا منجر به انحرافات بسیاری پس از ایشان شد صورت گرفت. همچنین در زمان خلافت حضرت علی(ع) ماجرای جنگ جمل و سرپیچی خواص و صحابه از دستور ایشان که مشابهت بسیاری به ماجرای فتنه 88 دارد و همچنین جنگ صفین و فریبی که سپاهیان حضرت از معاویه خوردند بسیار مشهود است و اگرچه رفتار پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) اسلام کامل بود اما بسیاری خطاهای خواص و عوام، حرکت حکومت اسلامی را از مسیر اصلی منحرف می کرد. همچنین در دوران خلافت امام حسن(ع) سرپیچی و خودفروشی سرداران سپاه ایشان و نهایتا صلح با معاویه رخ داد. پس می توان گفت با توجه به مشکلات داخلی و خارجی و بروز برخی مفاسد اجتماعی، پیامبر و ائمه(ص) نیز نتوانستند آنچه که اسلام کامل است را در جامعه پیاده سازی کنند اما به حرکت خود برای ایجاد "جامعه اسلامی تر" ادامه دادند لذا عدم امکان پیاده سازی اسلام کامل توسط جمهوری اسلامی و ایجاد جامعه کاملا اسلامی دلیلی بر قطع ادامه آن نمی تواند باشد.
نکته دوم، آیا با اینکه پیامبر(ص) می دانستند پس از ایشان حکومت و خلافت به خطا خواهد رفت، از صاحب اصلی آن حضرت علی(ع) غصب خواهد شد، دختر گرامی ایشان مورد اذیت و ظلم واقع خواهد شد و حضرت علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) توسط همین مسلمانان و به اسم اسلام به شهادت خواهند رسید که در احادیث بسیاری آن را نقل کرده اند چرا باز حکومت اسلامی را تشکیل دادند و آیا در این صورت نباید اصلا به سراغ حکومت اسلامی نمی رفتند!؟ آیا بدی بالاتر این وجود دارد که امام حسین (ع) را فرد فاسدی مثل یزید به نام مخالفت با خلیفه مسلمین آن گونه به شهادت برساند آن هم تنها حدود نیم قرن پس از رحلت پیامبر(ص)!؟ یا اینکه در دنیای امروز داعش به اسم حکومت اسلامی قتل و تجاوز را پیشه خود کند!؟
پاسخ این سوال این است که گرویدن به اسلام و ترک شرک، بت پرستی و فساد و هدایت هرچه بیشتر انسانها آنچنان ارزش والایی داشته که پیامبر(ص) تمام خاندان خود را فدای آن کردند و با توجه به اینکه می دانستند پس از رحلت ایشان حکومت اسلامی به انحراف خواهد رفت اما آن را متوقف نکرده اند. پس از این سیره رسول الله(ص) در می یابیم که توقف یک حرکت برای تشکیل حکومت اسلامی به علت اینکه نمی تواند به تمام اهداف خود تحقق بخشد و یا اینکه دچار فساد می شود صحیح نیست بلکه مومنین باید تمام سعی خود را برای حفظ نظام اسلامی انجام دهند و باید هرچه که در توان دارند در جهت اعتلای اسلام بکوشند و هرچه بیشتر در جهت اجرای احکام اسلام بکوشند و هرکس مسئول عمل خویش است.
سوال دیگر اینکه؛ آیا جمهوری اسلامی مسئول فساد برخی از درون خود است؟
در پاسخ به این سوال با توجه به همان سیره معصومین باید ابتدا به این سوال پاسخ داد که آیا معاذالله پیامبر(ص) مسئول نافرمانی برخی مسلمانان در جنگ احد و یا جانشینی ایشان است؟ و آیا حضرت علی (ع) مسئول نافرمانی عده ای زیاده خواه در جنگ جمل یا ساده لوح در جنگ صفین و یا متعصبِ جاهل در نهروان است؟ و آیا امام حسن (ع) مسئول خوفروشی و فرار برخی از سرداران سپاه خود به سمت معاویه و تزلزل سپاه خود است؟ مسلما نه! بلکه معصومین(ع) تمام سعی خود را برای هدایت افراد و انتخاب آنها کرده اند که افراد مناسبی برای ماموریت ها برگزینند اما این افراد با فریب دشمن راه باطل را پیش گرفته اند. نمونه بارز آن انتخاب عبیداللهبن عباس بعنوان فرمانده سپاه توسط امام حسن(ع) بود که وی پسرعموی امام و از والیان و امیرالحاج حضرت علی(ع) بود و در جنگ با معاویه در آن زمان شکست خورده بود و معاویه سر فرزندانش را بریده بود و به همین سبب امام حسن(ع) وی را به فرماندهی سپاه برگزید چراکه انگیزه بسیاری برای ایستادن در مقابل معاویه داشت اما او فریب معاویه را خورد و به درهم و دینار خود را به معاویه فروخت و این مجوزی شد برای خودفروشی دیگر خواص و بسیاری از عوام.
سوال دیگر اینکه حال پس از 36 سال از انقلاب اگر چه تغییر چشمگیری در وضعیت رفاه مردم صورت گرفته اما به علت تحریم های خارجی و سوء مدیریت های داخلی مشکلات اقتصادی به وجود آمده است. آیا جمهوری اسلامی نباید رفاه اقتصادی مردم را فراهم کند و حال که مشکلات اقتصادی دامنگیر شده آیا نباید جمهوری اسلامی از آرمانهای خود کوتاه بیاید و یا اصلا کار خود را ادامه ندهد؟
در پاسخ باید گفت وظیفه جمهوری اسلامی فراهم آوردن رفاه اقتصادی مردم است و البته احادیث مختلفی در مذمت فقر نقل شده است اما ذکر این نکته ضروری است همانطور که گفته شد جمهوری اسلامی تا کنون با توجه به وجود دشمنان فراوان خارجی نتوانسته است با آزادی کامل کار را به دست گیرد تا بتواند آنچه را که می تواند به نمایش بگذارد و کارآمدی خود را نشان دهد و هر روز حلقه محاصره دشمنان خارجی به انحاء گوناگون تنگ تر شده است. شرایط تحریم و جنگ که در 36 سال گذشته مدام بر این کشور اعمال شده است نگذاشته و نمی گذارد تا جمهوری اسلامی قدرت واقعی خود را به نمایش بگذارد.
نکته بعد اینکه جمهوری اسلامی یک حرکت معنوی است برای رستگاری مردم که در این مسیر ممکن است سختی های بسیاری به مردم وارد شود همانطور که در زمان پیامبر(ص) شرایط شعب ابی طالب پیش آمد که شاید مسلمانان روزها گرسنگی می کشیدند و غذایی برای خوردن نداشتند اما دست از آرمانهای خود برنداشتند.
همینطور تمام جنگ های حضرت علی(ع) علی رغم خلفای پیش از ایشان با مسلمانان بود. خلفای پیشین با مشرکان می جنگیدند و غنائم بسیار به دست می آوردند اما مسلمانان در زمان حضرت علی(ع) مجبور بودند با مسلمانان ظاهری بجنگند که غنیمتی برای آنها همراه نداشت و صرفه اقتصادی برای آنها نداشت و این خود یکی از دلایل تزلزل آنها درهنگام جنگ بود. همینطور امام حسن (ع) در ابتدای خلافت خود جنگ را با معاویه شروع کردند با اینکه می دانستند هزینه بسیاری دارد که نهایتا هم جنگ منجر به صلح با معاویه شد. اما نکته اینجاست که اسلام نمی تواند وجود فردی فاسد مثل معاویه را بپذیرد و به هر قیمتی به جنگ با معاویه بر می خیزد. همانگونه که امام حسین(ع) هیچ گاه با یزید فاسد بیعت نکرد و این به قیمت شهادت خود و خاندان و یاران باوفا و هتک حرمت خاندان ایشان تمام شد.
همچنین وقتی فرد فاسدی مانند شاه که آوازه فسادش گوش فلک را کر کرده است پادشاه یک مملکت شیعه می شود گذشته از اینکه حکومت پادشاهی اصلا مورد تایید دین اسلام نیست و سیره ائمه مبنی بر مردمسالاری دینی بوده است اما وظیفه مسلمانان است که بر علیه او قیام کنند حتی به قیمت از دست دادن جانشان همانطور که حضرت سیدالشهدا(ع) کرد. اگرچه ممکن است در این راه سختی های بسیاری نظیر جنگ و تحریم های اقتصادی را هم تحمل کنند اما آرمانهای الهی آن ها مهم تر است. کما اینکه شرایط سخت پیش آمده فرصت مناسبی برای خودکفایی و خوداتکایی و اقتصاد مقاومتی است چرا که همیشه عادت به این داشته ایم که از فروش نفت و واردات کالاهای غربی امورات بگذرانیم و حال که این راه بسته شده است باید به فکر چاره ای برای رفع مشکلات از درون کشور باشیم و شرایط کنونی هم فرصت است و هم تهدید و اگر بتوانیم آن را مدیریت کرده و به استقلال اقتصادی برسیم فرصتی بی نظیر و اگر نتوانیم از پس مدیریت آن بربیاییم مسلما یک تهدید بزرگ خواهد بود.
نیاز امروز جمهوری اسلامی
1- نظارت پیگیر و مبارزه جدی با فساد و دست اندازی به بیت المال
آنچه که در حال حاضر بیشتر نظام اسلامی به چالش داخلی کشیده است، نبود نظارت کافی و فساد برخی از کسانی است که به نوعی جزئی از این درخت عظیم جمهوری اسلامی بوده و مسئولیتی در این نظام داشته اند و یا فساد منسوبین ایشان و آقازاده ها است. اگرچه وجود برخی مفاسد اقتصادی درحال حاضر قابل مقایسه با فساد گسترده و علنی خاندان پهلوی نیست و اسناد این را به خوبی نمایان می کند اما آنچه بیش از همه مردمی را که هزاران شهید برای به ثمر نشستن و استقرار جمهوری اسلامی داده اند آزار می رساند ضعف نظارت و دست اندازی عده ای به بیت المال و به وجود آمدن فسادهای مالی است که در چند سال اخیر بسیار افکار عمومی را آزرده است. لذا جمهوری اسلامی باید به تأسی از برخورد معصومین(ع) با فساد خواص و دست اندازی ها به بیت المال هرچه می تواند در جهت پالایش از درون و پاک کردن این لکه های فساد بکوشد تا استواری خود را بیش از پیش رقم بزند چراکه بد، بد است و از نزدیکان بدتر و یک لکه سیاه بر روی لباس اگرچه کوچک باشد می تواند پاکیزگی کل آن را تحت الشعاع قرار دهد.
حضرت علی (ع) در نامه تاریخی به مالک اشتر می فرمایند: «از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکى از آنان دست به خیانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تایید کرد، به همین مقدار گواهى قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او بازپس گیر، سپس او را خواردار و خیانتکار بشمار و طوق بدنامى به گردنش بیافکن». لذا جمهوری اسلامی باید بکوشد برخی مسئولین که موجب پیدایش فسادهای عظیم مالی شده اند از خود دور نماید.
دو چیز موجب استحکام هر چه بیشتر شجره طیبه انقلاب می شود؛ اول خون شهید که همچون آب زلال آن را آبیاری کند و دوم مجازات مسئول فاسد که همچون برگهای زردی است که به پای درخت می ریزد و خاک آن را تقویت می کند و هرچه این برگهای فاسد بیشتر و بیشتر از درخت انقلاب جدا شوند، طراوت و شادابی و سرسبزی و رشد بیشتر آن را رقم خواهند زد.
2- ایستادگی و پافشاری بر سر اصول
نکته دوم ایستادگی و پافشاری بر اصول و آرمانهاست. جمهوری اسلامی امروز بر سر یک پیچ تاریخی است از نوع زورآزمایی گفتمانها. نبرد بین ایران و آمریکا نبرد بین دو کشور نیست بلکه نبرد بین دو گفتمان است. آنچه در جهان امروز مشاهده میشود بهگونهای جهانی با دو قطب، یکی گفتمان پیشرفت اسلامی که نماد آن ایران است و دیگری گفتمان پیشرفت غربی یا لیبرال دموکراسی که نماد آن آمریکا است. خیزشهای مختلف در کشورهای اسلامی و بیداری اسلامی نشان دهنده این است که مردم خواهان تغییر در وضعیت خویش هستند و همینطور برای این تغییر دو مسیر قرار دارد، یکی مسیر پیشرفت اسلامی و دیگری پیشرفت غربی، که البته انتخاب آن با خود افراد جامعه است و اگر هرکدام از این دو از سوی ملتها انتخاب شوند بهمثابه پیروزی آن گفتمان تلقی میشود.
اگر ایران در مواجهه با آمریکا کوتاه بیاید پیچ تاریخی جهان را بهسمت گفتمان لیبرال دموکراسی سوق داده و بالعکس اگر آمریکا مجبور به پذیرش شروط ایران برای مذاکره شود این پیچ بهسمت گفتمان پیشرفت اسلامی سوق خواهد یافت.
آنچه مسلم است این است که ایران در شرایط کنونی در موضع ضعف نیست و با توجه به هیمنه کاذب آمریکا و صهیونیسم در جهان، باید گفت توافق حاصله با رعایت خطوط قرمز یک پیروزی ایدئولوژیک برای جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود و ایران به اهداف خود دست یافته است زیرا قدرت ایدئولوژیکی ایران با قدرت سخت افزاری آمریکا برابری کرده است.اگر نیز با پافشاری ایران روی خطوط قرمز خود توافقی حاصل نشود باز میتوان گفت پیروزی گفتمان مقاومت جمهوری اسلامی خواهد بود که امروزه حتی کشوری مثل روسیه در قبال مسئله اوکراین و کریمه به آن اقتدا کرده و از آن درس گرفته است و تأکید همیشگی رهبر معظم انقلاب نیز بر آیه «وَلَیَنصُرَنَّ اللّهُ مَن یَنصُرُه» به همین دلیل است.
انتهای پیام/