تاثیر توافق هستهای ایران بر معادلات منطقهای و جهانی
خبرگزاری تسنیم: امضای احتمالی توافق هستهای ایران تاثیر گستردهای را در معادلات منطقهای و جهانی ایجاد کرده و نقطه عطفی در تقابل محور مقاومت منطقه با اردوگاه آمریکایی است.
به گزارش گروه بین المل خبرگزاری تسنیم، غالب قندیل تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقالهای در روزنامه البناء لبنان نوشت که به نظر میرسد دولت آمریکا در ادامه مذاکرات سخت در مورد برنامه هستهای ایران مصمم است و پیشبینیها نشان میدهد که احتمال رسیدن به توافق چه در مورد تمدید مجدد مذاکرات یا اعلام توافق مقدماتی قبل از توافق نهایی وجود دارد.
بعضی از کارشناسان اعتقاد دارند که تصمیم در همزیستی با قدرت روز افزون ایران در بین مؤسسات حاکم در آمریکا اتخاذ شده و در این رابطه هیچ یک از دو حزب دموکرات و جمهوریخواه با هم اختلاف نظر ندارند، این نتیجه حاصل از محاسبات در مورد نتایج و روند رویارویی با تهران است که نشان میدهد هر درگیری احتمالی ممکن است به جنگ بزرگی خارج از توان آمریکا و اسرائیل تبدیل شود و آنها مجبور به تحمل پیامدهای منطقهای و بینالمللی این جنگ شوند.
این محاسبات در سال های اخیر و به ویژه بعد از جنگ لبنان در سال 2006 در پنتاگون شکل جدی به خود گرفته است و مقامات نظامی آمریکا بعد از تهدید به حمله نظامی از سوی باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به سوریه بار دیگر با چالش برآورد هزینههای جنگ بزرگ در منطقه مواجه شدند. در همین راستا بود که آنها مجبور شدند سیگنالهایی را برای آغاز مرحله جدید گفتگوها با ایران ارسال کنند که در سال گذشته به امضای توافق مقدماتی ژنو منجر شد.
استراتژیستهای آمریکایی غیرممکن بودن ادامه تحمیل تحریمها بر ضد دشمنان خود از طریق شورای امنیت را میدانند، چرا که در مورد سوریه با وتوی دو کشور مواجه شدند، آنها میدانند که ایران محاصره استعماری را از طریق شرکتهای بزرگ بینالمللی و شاخههای مختلف آنها ناکارآمد کرده و از طریق همین تحریمها تواناییهای بومی و مستقل و بزرگی در تمامی ابعاد به دست آورده است.
آنها همچنین از کودتای راهبردی که منطقه در صورت اذعان آمریکا به ایران هستهای و رفع تحریمهای اقتصادی و مالی از آن و رفع ممنوعیت همکاری تجاری با این کشور در منطقه روی میدهد، آگاه هستند. علاوه بر اینها شرکتهای بزرگ آمریکایی به دنبال سهم برداشتن از کیک سرمایهگذاریهای سودآور در بازارهای مهم منطقهای هستند.
تفاهم آمریکا با ایران مرحله جدیدی از مناسبات دو جانبه را ایجاد خواهد کرد که میتوان آن را آرامشی در آستانه جنگ سرد مستمر خواند. در این صورت مناسبات دو کشور به نمونه مناسبات چین و آمریکا شبیه میشود که 4 دهه از عادیسازی روابط بین آنها میگذرد، ولی همچنان این مناسبات شاهد کشمکش و رقابت گسترده است. تا آنجاکه آمریکا در دیدگاههای راهبردی خود اعتقاد دارد چین بزرگترین خطر پیش روی آینده آمریکا است. واشنگتن در همین راستا برنامه استفاده از پایگاههای نظامی خود را برای مقابله با نقشههای جدید نفوذ و جنگ تجاری با چین به ویژه در آفریقا و مناطق شمال اقیانوس آرام تهیه کرده است.
شکی نیست که بعد از توافق احتمالی هستهای بین ایران و آمریکا درگیری برای نفوذ بین دو کشور شامل مناطق جدیدی در آسیای مرکزی و کشورهای عربی و جهان اسلام خواهد بود، به ویژه اینکه توافق احتمالی امضا شده بین دو طرف شامل مسائل اساسی از جمله فلسطین نیست، چرا که هر کدام از طرفین مواضع و گزینهها و راهبردهای استراتژیک در این زمینه دارند که از آن عقبنشینی نمیکنند.
تفاهم امضا شده، روند سیاسی جدیدی در مسائل منطقهای دیگر شامل موازنههای متغیر به ویژه در سوریه ایجاد میکند و هر اندازه که دستاورد ایرانیان از این توافق بزرگتر باشد، سهم شریک سوری مهمتر و بیشتر خواهد بود. به همین صورت توافق امضا شده، در معادلات درگیریهای منطقهای بین دو محور متخاصم شامل اردوگاه روسیه و چین و گروه بریکس و اردوگاه غربی در مورد آینده مناسبات بینالمللی تأثیر خواهد داشت.
مانعتراشی در روند این تحولات بیسابقه و جلوگیری از نتیجه بخشی آن نشان میدهد که آمریکا افراط بیشتر و خودکامگی بالاتری در تعامل با دولتهای جهانی دارد که انتظار میرود در صورت اذعان به توان روزافزون ایران نقش آنها در معادلات جهانی نیز حفظ شود. این موضوع خودکامگی و زیاده گویی موجود در تعامل با روسیه در جریان نشست اخیر گروه 20 و ادامه تلاش محور غربی برای رویارویی با چین را تفسیر میکند، چرا که پکن نیز در بالاترین حد تمایل به ادامه همکاری با دولتهای منطقهای بازدارنده در برابر نفوذ آمریکا دارد.
تصمیمسازان آمریکایی از تهدید دولتهای وابسته به خود در منطقه و ایجاد زلزلههای بزرگ در آنها نگران هستند، این دولتها نیز محاسبات و نقشهای منطقهای خود را در جدیت با دشمنی با جمهوری اسلامی از زمان پیروزی انقلاب در این کشور قرار داده و در همین راستا ارباب آمریکایی آنها نقشهای خصمانهای را در مراحل مختلف درگیری با ایران و گروههای مقاومت منطقه در کنار اسرائیل به آنها داده است.
زمان سلطهطلبی یکجانبه به پایان آمده و دنیا وارد مرحله جدیدی از موازنات شده که در آن قواعد مناسبات بین قدرتهای بزرگ و امپریالیستی تغییر کرده و ماجراجوییهای استعماری این کشورها با مشکلات شدیدی مواجه شده است. در همین راستا است که گفتمان باراک اوباما در مورد چین و روسیه و سوریه دچار حیرت و تردید و در عین حال خودبزرگ بینی شده است.
در روزهای آینده حوادث و تحولاتی آغاز خواهد شد که براساس آن محاسبات و موازنه ها تغییر میکند، البته واشنگتن به دنبال کُند کردن این مسیر است، اما قدرتی بزرگ ناشی از دولت های مشرق زمین ایجاد شده که ایران و سوریه و نیروهای مقاومت به همراه روسیه و چین محورهای اصلی آن را با پایداری و ثبات قدم خیره کننده خود تشکیل دادهاند.
انتهای پیام/ع