چرا حامیان فتنه را به خط قرمز نظام ترجیح دادید؟!
خبرگزاری تسنیم: .روحانی دیروز در مراسم آغاز نمادین فعالیت دانشگاهها گفت: حق مجلس است که به وزیری تحت عنوان استیضاح رای ندهد اما ما هم نمیتوانیم تاسف خود را ابراز نکنیم از اینکه یک وزیر عالم دانشمند انقلابی را از دست دادیم.
به گزارش خبرگزاری تسنیم در ستون اخبا رویژه کیهان آمده است:
چرا حامیان فتنه را به خط قرمز نظام ترجیح دادید؟!
رئیسجمهور گفت این دومین ماه مهر است که وزارت علوم وزیر ندارد و با سرپرست اداره میشود.روحانی دیروز در مراسم آغاز نمادین فعالیت دانشگاهها گفت: حق مجلس است که به وزیری تحت عنوان استیضاح رای ندهد اما ما هم نمیتوانیم تاسف خود را ابراز نکنیم از اینکه یک وزیر عالم دانشمند انقلابی را از دست دادیم. وقتی آن همه اساتید دانشگاه برای من نامه مینویسند که آقای دکتر فرجی دانا شایستگی دارد تا مدیریت این وزارتخانه را برعهده بگیرد من با فشار این و آن حاضر شوم به او بگویم استعفا دهد؟ این با اخلاق و با چارچوبی که دولت از روز اول به مردم قول داده انطباق دارد؟ پارسال ما آمدیم اینجا برای شروع مراسم تحصیلی، وزیر نداشتیم و وزارتخانه سرپرست داشت؛ حالا امسال دانشگاه هم سرپرست دارد. هر دو.
وی افزود: در طول یک سال ما 4 وزیر و سرپرست را تجربه کردیم. آقای میلی منفرد را مجلس نپسندید اشکالی ندارد. آقای دکتر توفیقی سرپرستی را قبول کردند از یمین و یسار به ما فشار آمد که معرفیش نکن گفتیم اهلا و سهلا. سرفرود آوردیم تا دانشگاه و کشور آرام باشد. فرجی دانا را آوردیم شروع به کار کرد.رئیسجمهور ادامه داد: بورسیه و ما ادراک ما البورسیه به هرحال همه باید به اخلاق علمی توجه کنیم. نمیتوانیم در مسئلهای که صداقت و دقت و قانون مورد توجه قرار نگرفته آن را رها کنیم. از روز اولی که دکتر نجفی سرپرست شدند اولین کلامم به او این بود که مسئله بورسیه را باید دنبال کنی در این دوره. درباره این اظهار شایان ذکر است که مجلس شورای اسلامی سال گذشته با اغماض به کابینه معرفی شده نگاه کرد و اغلب وزرا -غیر از میلیمنفرد و نجفی- را تایید کرد. مشکل میلیمنفرد همراهی با فتنهگران بود و طبیعتا مجلس نمیتوانست سکان وزارت حساس علوم را به حامیان فتنهای بسپارد که دانشگاه را در اتاق جنگ میخواهند. با این وجود آقای روحانی در اقدامی سؤالبرانگیز سرپرستی وزارت علوم را به جعفر توفیقی سپرد که 26 خرداد سال 88 در جمع دانشجویان مدعی دروغ تقلب شده و به جای آرام کردن فضا دانشجویان را به ایجاد التهاب و تشنج تحریک کرده بود. ویدئوی این اظهارات خیانتآمیز در فضای مجازی موجود است و معلوم نیست آقای روحانی که سال 78 و سال 89 درباره فتنهگران و آشوبگران مزدور بیگانه صریحا موضعگیری کرده، چگونه توفیقی را پذیرفته بود. همچنان که روشن نیست چرا در این باره از خط قرمز نظام درباره فتنه و فتنهگران غفلت شده است؟
مجلس شورای اسلامی پس از معرفی فرجی دانا- به رغم بدبینیهای جدی موجود نسبت به ارتباط وی با فتنهگران - بنا را برحسن ظن گذاشت و ضمن اخذ تعهداتی سکان وزارت علوم را به دست وی سپرد اما فرجی دانا خلاف تعهد خود در قبال نمایندگان عمل کرد و به انتصاب برخی متهمان نشاندار که فیلم و اسناد تحریکگری آنها به اغتشاش موجود است، راهی جز استیضاح باقی نگذاشت. بنابر اظهار صریح محمدرضا باهنر نایب رئیس مجلس 5 تن از وزرا با مشاهده مستندات، استیضاح وزیر علوم را تایید کردهاند. درهمین دوره یک ساله رتبه رشد علمی ایران در جهان 2 پله سقوط کرد.پس از برکناری فرجی دانا نیز محمدعلی نجفی به عنوان سرپرست از سوی رئیسجمهور معرفی شد که چندین شغل را طی همین یک سال تست زده! و پیش از معرفی برای سرپرستی، «ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» و «دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی دولت» را تجربه کرده و استعفا داده بود.
درعین حال درباره موضوع بورسیهها و جنجالی که برای حاشیهسازی علیه اصل استیضاح مطرح شد شایان ذکر است که «علی-غ» عامل اولیه این جنجال بعدها اعتراف کرد که از سوی برخی افراطیون لانه کرده در وزارت علوم در جهت تسویه حسابهای باندی و انحراف اذهان از اصل استیضاح به بازی گرفته شده است. همچنین سرپرست وزارت علوم اعلام کرده که در اولین بررسیها معلوم شده 2100 بورسیه هیچ مشکلی ندارند و سوال این است که آیا برای برخورد با چند تخلف محتمل -که در حوزه کاری ممکن است اتفاق بیفتد- آیا باید 3 هزار بورسیه شده مورد ترور شخصیت قرار میگرفتند؟!
فرانس 24: انقلاب ایران در حال فتح چهارمین کشور عربی است
اینکه عکسهای رهبران ایران در بیروت و بغداد برافراشته میشود، پیروزی بزرگ ایرانیهاست.شبکه تلویزیونی فرانس 24 با انتشار این تحلیل نوشت: تحولات سریع در منطقه آشوبزده خاورمیانه در جریان است و نشستهای منطقهای و بینالمللی از جمله درباره نحوه مقابله با داعش در میان کشمکشهای سیاسی و نظامی در برخی کشورهای عربی برگزار میشود. گرچه ایران به نشست پاریس دعوت نشد اما خواه ناخواه از این تحولات دور نبوده، تا جایی که جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب ایران به تازگی گفته است که توازن قوا در منطقه به نفع جمهوری اسلامی ایران تغییر کرده است. فرانس 24 میافزاید: ایران در نشست جده که هسته نخستین تشکیل ائتلاف بینالمللی برضد داعش بود و سپس در نشست ائتلاف پاریس دعوت نشد. جالب است که فقط چند روز بعد این ماجرا، حوثیها صنعا را تسخیر کردند؛ حوثیهایی که در یمن از آنها به جای «انصارالله»، «انصار ایران» نام برده میشود. پس از تحولات صنعا ایرانیها معتقدند که پس از دمشق، بغداد و بیروت، چهارمین پایتخت عرب هم با آنها همسو شده و به تعبیر جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب توازن قوا در منطقه به نفع ایران تغییر کرده است.
در ادامه گزارش تلویزیون فرانس 24 خاطرنشان شده است ایران معتقد است نظام باطلی که آمریکا در منطقه خاورمیانه ایجاد کرده بود اکنون فرو میریزد و نظام جدیدی خارج از اراده غرب شکل میگیرد. آنچه وی به وضوح بیان نکرد ولی تلویحا به آن اشاره کرد این بود که ایران محور نظام جدید است و درحالی که قبلاً در مرزهای خود با ائتلاف دشمنانش میجنگید اکنون تا شرق مدیترانه پیش رفته است و نفوذ تهران در جایی که نفوذ واشنگتن درحال کاهش است، افزایش مییابد.در ادامه این گزارش آمده است: رسانههای ایران در توصیف سقوط صنعا به دست حوثیها اعلام کردند انقلاب اسلامی پیروز شد. شعارهای انقلاب ایران در برخی کشورهای عربی سر داده میشود و عکسهای رهبران ایران در بیروت و بغداد برافراشته میشود؛ این یک پیروزی بزرگ برای ایران است.
آرمان: اصلاحطلبان با تنفس مصنوعی زندهاند
«زنده نگه داشتن اصلاحات با تنفس مصنوعی را نمیتوان مؤلفهای برای پویایی و زنده بودن اصلاحطلبان دانست.»روزنامه زنجیرهای آرمان این مطلب را در بررسی آسیبهای اصلاحطلبی پس از انتخابات 92، عنوان کرد. این روزنامه تعبیر «اصلاحات مرد» را که حجاریان گفته بود به بادامچیان نسبت داده و مینویسد: آیا اصلاحطلبی از خود پرسید که به چه سبب بادامچیان چنین جملهای در وصف اصلاحات گفته است؛ اصلاحطلبان اگر در آن زمان (سال 91) کمی بیشتر به خطری که اردوگاه اصلاحات را تهدید میکند توجه داشتند امروز روزگار دیگری میگذراندند. بدون هیچ پردهپوشی روزگار امروز اصلاحطلبان آن روزهایی نیست که انتظارش را میکشیدند و در باور خود ترسیم کرده بودند. تنفس مصنوعی غنیمت نیست.
آرمان ادامه میدهد: «زنده نگه داشتن اصلاحات با تنفس مصنوعی را نمیتوان مولفهای برای پویایی و زنده بودن یک جریان دانست و نباید آن را در شرایطی که برنامههای زیادی برای پیشرفت طراحی شده بود اما امکان آن وجود ندارد، به عنوان یک غنیمت مورد ستایش قرار داد. تنفس مصنوعی خیالی باطل است که هر لحظه امکان توقف دارد و آن گاه است که صدای «دیدی ما راست میگفتیم» از اردوگاه رقیب به گوش میرسد. مدتها قبل از انتخابات سال 92 بود که اصلاحطلبان عزم خود را جزم کردند و به امید پایان محدودیتهایی که از سوی رقیب سیاسی به آنها تحمیل شده بود تصمیم گرفتند کاندیدایی را معرفی و در پشت آن قرار بگیرند.آرمان میافزاید: «همان زمان اولین زنگ هشدارها به صدا درآمد گروهی که از ابتدا آنچنان دلبستگی به آرمانهای اصلاحطلبی نداشتند بر طبل لزوم حمایت از کاندیدایی به نام دکتر حسن روحانی کوبیدند که البته با بررسی تمام مولفهها بخش اعظم اصلاحطلبان هم دلایل آنها را کافی دانستند. اما از سوی دیگر گروهی بودند که بر طبل اصلاحطلب نبودن روحانی کوبیدند و عارف را مظهر اصلاحطلبی معرفی کردند در آن هنگامه بزرگان اردوگاه اصلاحطلبی بقای اصلاحطلبی را در حمایت از روحانی ارزیابی کردند.
روزنامه اصلاحطلب با انتقاد از اینکه دولت روحانی امتیازی برای اصلاحطلبان درنظر نگرفته تلویحا از اظهارات اخیر عارف انتقاد میکند و مینویسد: برخی در اردوگاه اصلاحات هستند و از قدیمیهای این اردوگاه هم محسوب میشوند اما اتفاقات سالهای اخیر و فشارهای رقیب سبب شده تا میزانی از شجاعت و جسارت آنها کاسته شود. چنانکه از هماکنون برای اطمینان از احتمال پایین عدم اقبال به آنها در انتخابات مجلس دهم بر طبل ائتلاف با اصولگرایان میکوبند.
فقط نوستالژی یمن باقی مانده عربستان قافیه را باخته است
یک رسانه اماراتی معتقد است عربستان سعودی قافیه را در قبال انقلاب مردم یمن باخته است.گلفبیزنس در نوشته با عنوان عربستان از نفوذ ایران در یمن میترسد یادآور شد: تسخیر پایتخت یمن توسط معترضانی که از حمایت ایران برخوردارند، موجب نگرانی عربستان شده و آنها را بر آن داشته تا از ایجاد اختلال توسط این رقیب در حیاط خلوت خود جلوگیری کنند. برای حاکمان موروثی عربستان، مرز 1400 کیلومتری با یمن همواره یک کابوس امنیتی بوده است. حاکمان آلسعود اکنون به دنبال یافتن متحدانی در یمن هستند که بتوانند ظاهر نظم را در کنار نزدیکی با ریاض حفظ کنند.نویسنده خاطرنشان میکند: ریاض همواره نسبت به هر کشور دیگر، نفوذ بیشتری در یمن داشته است و با اینکه هنوز کمکهای مالی زیادی به این کشور میکند، ولی پس از ناآرامیهای سال 2011 دشمنان زیاد و دوستان قابل اعتماد کمی برای این کشور در یمن باقی ماندهاند.
عبدالله العسکر، رئیس کمیته امور خارجه شورای عربستان سعودی که به دولت مشاوره سیاسی میدهد میگوید: «کشمکش یمن تهدیدی برای کشورهای همسایه است و عربستان باید نگران آن باشد که این کشور بتواند تبدیل به سرزمین دیگری برای طالبان شود.» (!) این ادعا در حالی است که طالبان را آلسعود با همکاری انگلیس و آمریکا به وجود آوردند.عسکر میگوید: «یک دولت واقعی لازم است تا علیه شبهنظامیان اقدام کند. صنعا نمیتواند به دست حوثیها و ایرانیها بیافتد. ایران به خاطر این کار باید تحت فشار بینالمللی قرار بگیرد؛ دیگر بس است. باید متوقفش کنند.»گلف بیزنس در ادامه گزارش خود نوشت: ارتباط نزدیکی بین ایران و حوثیها وجود دارد. آنها اعضای ارشد خود را برای آموزش به تهران فرستادهاند و به میزان زیادی از ایدئولوژی سپاه پاسداران ایران وام گرفتهاند؛ اما میزان این ارتباط روشن نیست. چیزی که عسکر و بقیه سعودیها را میترساند این است که حوثیها مدل حزبالله لبنان را ادامه دهند و با استفاده از حمایت شیعیان و حضور نظامی، سیاست را قبضه و قدرت ایران را تقویت کنند.
این رسانه منطقهای در ادامه مینویسد: با هرج و مرج ناشی از کنار رفتن علی عبدالله صالح، تلاشهای عربستان برای مقابله با رشد حوثیها پیچیده شده است و باعث شده متحدان خود در صنعا را از دست بدهد و بیاعتمادی نسبت به همسایه جنوبی افزایش یابد.عربستانسعودی توسط شاهزاده سلطان، وزیر دفاع فقید خود با قبایل و سیاستمداران یمنی شبکه نزدیکی برقرار کرده بود. مهمترین متحد یمنی او شیخ عبدالله الاحمر، رئیس فدراسیون قبایل حشید بود که مرگش در سال 2007 موجب سقوط قدرت خانواده او در میان قبایل و قدرت گرفتن حوثیها شد. این موضوع باعث شد عربستان یک متحد قابل اعتماد را در زمانی بسیار حساس از دست بدهد. شاهزاده محمد بن نایف، وزیر کشور عربستان با دولت جدید منصور هادی در یمن همکاری نزدیکی دارد.
به گزارش گلف بیزنس یک پروفسور علوم سیاسی سعودی میگوید: «وضعیت یمن آنقدر پیچیده است که نمیدانم چه کسی دوست است که بشود با او همکاری کرد.»در پایان این گزارش آمده است صالح هیچوقت متحد نزدیک عربستان نبود و اختلافنظر آنها در مورد حمله عراق به کویت در سال 1990 ریاض را مجبور کرد میلیونها کارگر یمنی را اخراج کند و این موجب بحران اقتصادی شد و جنگ داخلی این کشور در سال 1994 را سرعت بخشید. اما سعودیها ثبات قبلی در منطقه را با نوستالژی نگاه میکنند. یک تحلیلگر میگوید «دولت مرکزی یمن بسیار ضعیف است. ارتش از هم پاشیده است و نمیتواند در مقابل حوثیها بایستد. در گذشته صالح همهچیز را آرام نگه داشته بود.»
انتهای پیام/