مدیرمسئول سابق عصر داستان: سیاست‌گذاری در تولید کاغذ، حمایتی مهم‌تر از خرید مستقیم کتاب توسط دولت

مدیرمسئول سابق عصر داستان: سیاست‌گذاری در تولید کاغذ، حمایتی مهم‌تر از خرید مستقیم کتاب توسط دولت

خبرگزاری تسنیم: مدیرمسئول سابق انتشارات عصر داستان معتقد است، با تنوع نگاه‌ها، وجود دیدگاه‌های خاص و رسانه‌های کنونی، بهترین راه‌حل همان ممیزی متمرکز ارشاد است. او می‌گوید: چگونه می‌توان یک اقدام حاکمیتی را به تشکلی با گرایشات شخصی داد؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، صنعت نشر ایران طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسیر رو به رشدی را سپری کرده است،‌ هر چه بر طول این مسیر افزوده می‌شود،‌ توجه به عرض مسیر و کیفیت صنعت نشر نیز ضرورت بیشتری می‌یابد. اما مدتی است که حوزه نشر و بازار کتاب در کشور با سختی‌ها و مسائلی روبروست. بطور خلاصه باید گفت در سال‌های اخیر مسئله اقتصاد نشر، تهیه کاغذ، شبکه‌های‌ توزیع، فروشگاه‌های کتاب، حقوق نویسندگان، تهیه محتوای مناسب و ممیزی از جمله مسائل اصلی این حوزه بوده‌اند. با این وجود کمتر مسئولی برای حل مشکلات ریشه‌ای نشر قدم برداشت.

در همین راستا برای شنیدن دغدغه‌ها و راه‌حل‌های اصلی حوزه نشر از زبان ناشران، این بار و پس از پایان مدیریت محمد حسنی بر «بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان» با او به شنیدن تجربیاتش از حوزه نشر نشستیم‌.

«بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان» نهادی فرهنگی است که سال 1387 در زمان تصدی محسن پرویز در جایگاه معاونت فرهنگی وزارت ارشاد به عنوان بازوی اجرایی وزارت در حوزه گسترده، تأثیرگذار و راهبردی ادبیات داستانی، بنیانگذاری شد. اخیراً و پس از تلفیق حوزه شعر و داستان در اساسنامه این بنیاد، حسنی جای خود را به مهدی قزلی به عنوان مدیر مسئول «بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان» داد، حسنی در این مصاحبه از تجربیات و راهکارهای مورد نظرش برای حل معضلات حوزه نشر سخن گفته است.

وی صنعت نشر را شامل سه حوزه تولید، توزیع و مصرف می‌داند. او معتقد است نشر در هر یک از این سه عرصه مختلف، مهم و راهبردی دارای مسائل و مشکلاتی است که بر احساس نیاز به کتاب در مخاطب به عنوان مهمترین عامل در ارتقای کتابخوانی تأثیرگذار بوده است.

بخش دوم این گفت‌وگو به شرح ذیل است:

سیاست‌گذاری در تولید کاغذ، حمایتی مهمتر از خرید مستقیم کتاب توسط دولت

تسنیم: یک مسئله‌ بحث حمایت‌های دولتی است؛ چه در حوزه تولید و چه در حوزه توزیع. چنانچه گفتید به عقیده شما دولت وظیفه حمایت دارد. اما چگونه و با کدام معیار؟ برخی معتقدند دولت می‌تواند در حمایت از اندیشه‌های سالم، آثار ارزشمند منتخب را برای کتابخانه‌ها خریداری کند تا ناشر به تولید کتاب خوب تشویق شود. این‌گونه ورود دولت برای حمایت از ناشران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

اولا باید بحث کتابخانه‌ها را جدا کنیم. بله. قاعدتا کتابخانه‌های ما ظرفیت ندارد که همه کتاب‌ها خریداری شود. از طرفی درصدی از کتاب‌های، ما کتاب‌های خوبی هستند که آن نیز در نظام رتبه‌بندیِ مخاطب، ممکن است کتاب تخصصی حوزه‌ای باشد که مخاطبان اندکی دارد و قاعدتا باید در کتابخانه‌های مرکزی استان و شهرستان یا کتابخانه‌های خاص دیگر برود. یعنی تطبیق توزیع و خرید با مخاطب. توزیع ما با میزان احتمال برخورد مخاطب بالقوه اثر با این کتاب‌ها باید تنظیم شود.

به طور کلی به نظر می‌رسد کمک مهمتر دولت در حوزه‌های حمایتی دیگر نظیر تولید کاغذ باشد، نه خرید کتاب. همانطور که گفته شد سیاست‌گذاری شود تا تقاضای کاغذ کم شود و تولید افزایش یابد. اینجا باید حمایت شود. برخی مواقع شاید نیاز باشد حمایت شما جنس اطلاعاتی ـ امنیتی پیدا کند. مثلا برای مقابله با یک احتکار بزرگ کاغذ. چه کسی باید پاسخگو باشد؟ چه کسی باید پیگیر باشد؟ باید همه دستگاه‌های دولتی دست به دست هم دهند.

کتابی شایسته خرید است که در بازار نیز به فروش برسد

* تسنیم: خرید کتاب توسط دولت را شما چقدر استقبال می‌کنید؟

این یک بخش است. اما چقدر؟ زمانی که آقای صفار هرندی در سال 84 آمد وزیر فرهنگ شد، اعلام کرد چهار میلیارد کتاب در انبار مؤسسه نمایشگاه‌های کتاب موجود است. همین کتبی که وزارت ارشاد می‌خرید و کسی آن‌ها را نمی‌برد. کتابی شایسته خرید است که در بازار نیز به فروش برسد.

* تسنیم: دقیقا خرید کتاب ارزشمند مدنظر است.

بله! از شاخص‌های کتاب خوب، صحت محتوایی و جذابیت اثر است. یعنی برای مخاطب جذابیت داشته باشد. البته این جذابیت در طبقات مختلف است. یک کتاب فلسفی را نمی‌توان با لذت کتاب رمان پلیسی- جنایی مقایسه کرد. آن مخاطب خاص خودش را دارد و آنجا این جذابیت معنای دیگری پیدا می‌کند. پارادوکس جالبی برایتان بگویم. من نهاد کتابخانه‌های عمومی که بودم نامه می‌نوشتند، عجز و لابه می‌کردند، التماس می‌کردند که کتاب‌های ما را بخرید. کسانی که کتابشان در انبارشان مانده است.

من این‌ها را بخرم برای کتابخانه‌ها بفرستم؟ حقوق مخاطب این‌جا چه می‌شود؟ پول بیت‌المال چه؟ چه لزومی دارد؟ بعد به چالش دیگری برمی‌گردیم. باید گفت این کتاب را مخاطب حاضر است برایش هزینه دهد، پس نهاد کتابخانه‌ها آن را برای مخاطبینی که همان مقدار پول را نیز ندارند یا مخاطبین زیادی آن را می‌خواهند بخوانند، خریداری کند.

اعطای بدون پشتوانه مجوز نشر اشتباه است

در دوره‌ای از این سی و چند ساله فراوان مجوز نشر داده شد. هرکسی آمد مجوز نشر گرفت. این اشتباه است. در صورتی که نشر کاری فوق‌العاده تخصصی است. ابعاد مختلفی دارد؛ ابعاد اقتصادی، اجتماعی و هنری. هرکسی نمی‌تواند وارد شود. وقتی من بدون پشتوانه و تخصص، چندین کتاب چاپ و بدون تسلط بر بازار و اقتضائات جامعه آنها را توزیع کردم، همین می‌شود که مجبورم به چندین جا برای خریدش بروم. آیا از این کتاب قبل از چاپ، برای چند نفر تکثیر کردم تا بخوانند که ببینم اصلاً روی پیشخوان کتابفروشی به فروش می‌رسد یا خیر؟ در حالی که به خاطر دارم در نهاد کتابخانه‌های عمومی برخی از ناشران صاحبِ نام که آثار  خوب و مؤثری ارائه می‌کردند، اصلا حاضر نبودند کتاب‌هایشان را به هر قیمتی به ما بفروشند. می‌گفتند تنها 5 درصد تخفیف می‌دهیم. چون به محتوای خوب خود ایمان داشتند. این نهاد کتابخانه‌ها بود که باید حتی با درصد تخفیف کمتر، به سراغشان می‌رفت. بلعکس کتب برخی ناشران را باید با 30-40 درصد تخفیف می‌خریدیم. بنابراین اولا دولت باید براساس نیازهای واقعی خود کتاب بخرد؛ نه نیازهای موهومی‌اش. دوماً کتابی که ویژگی‌های شایسته را برای مخاطب داشته باشد بخرد؛ نه برای قفسه کتابخانه.

* تسنیم: دقیقاً مسئله این است که کتاب برای مخاطب یا برای قفسه کتابخانه. امروز برخی از کتاب‌فروشی‌های ما براساس چینش خاص یا رنگ‌بندی قفسه‌هایشان، کتاب سفارش می‌دهند.

بله متاسفانه. من حوزه تولید را مفصل گفتم و به حوزه توزیع اشاره‌ای کردم. حوزه توزیع بحث مفصلی دارد، اما عرصه‌ای است که به صورت مستقل جای بحث دارد. و اما حوزه مصرف. حوزه مصرف پس از توزیع است. البته برخی از مراحل آن قبل از توزیع است و ربطی به توزیع ندارد. به طور مثال بحث تبلیغ، ترویج و معرفی کتاب. گاهی اوقات شما به صرف یک برنامه تلویزیونی می‌گویید این کتاب خوب است یا ناشرش فلان و بهمان است، پس بخوانید، اما گاهی به گونه‌ای این کتاب را معرفی می‌کنید که مخاطب کنجکاو می‌شود. لنگری در وجودش می‌اندازید.

رفتار رهبری در نگارش تقریظ بر کتاب یک نوع ترویج کتابخوانی است

برای مثال امروز مقام معظم رهبری بر برخی آثار تقریظ می‌نویسند. چرا بلافاصله عده زیادی آن اثر را می‌خرند و می‌خوانند؟ برخی تعبیر نابخردانه‌ای دارند. می‌گویند فرمایشی است. یعنی نهادهایی نظیر سپاه، بسیج و... می‌خرند و توزیع می‌کنند. واقعا بخشی نیز همین‌گونه است. منتظر هستند رهبری نکته‌ای بگویند بلافاصله به بدترین شیوه با آن برخورد کنند. درصورتی که اگر آن کتاب خوب است، شما به عنوان یک مسئول باید قبل از بیان رهبری، این کتاب خوب را برای مجموعه‌ات، شناسایی کنید و بخرید. اما بخش اعظم جامعه می‌گویند حضرت آیت الله سیدعلی خامنه‌ای فارغ از جایگاه رهبری‌اش، یک کتاب‌خوان حرفه‌ای است. اگر کتابی را خواندند و این نکته را راجع به آن گفتند، حتماً خواندنی است. این خود یک تبلیغ است. یعنی چه؟ یعنی آنکه اگر استاد شما سر کلاس بگوید که این کتاب در این حوزه خاص، کتاب بسیار خوبی است، شما خواهی خرید. چون می‌دانی ایشان کتاب نخ‌نما و غیر نخ‌نما می‌شناسد. وقتی به شما می‌گوید این کتاب، یعنی همه کتاب‌ها را خوانده است. این یک تبلیغ است.

* تسنیم: اتفاقاً خیلی از ناشران با همین تبلیغ‌ها بهتر توانستند کتابشان را بفروشند.

آفرین. برخی نگاهشان به گروه‌های مرجع است. به طور مثال فوتبالیست‌ها یا بازیگران سینما رسانه‌ساز هستند. نه صرف تبلیغ کاذب؛ کسانی که کتاب را خوانده باشند. مثلاً کتاب «بابانظر» را آقای پرویز پرستویی خوانده بود و در موردش حرف زد. مخاطبی که آن فرد خیلی برایش بزرگ است، احساس خوبی به او دست می‌دهد وقتی ببینند آن شخصیت همان کتابی را می‌خواند، که ایشان ‌می‌خواند. چرا ما از این فرصت استفاده نمی‌کنیم؟ از این خرده احساسات بسیار فراوان هست. می‌توانیم از آنها برای تبلیغ کتاب استفاده کنیم.

به طور کلی مباحث نرم‌افزاری نظیر ایجاد احساس نیاز و عطش به کتاب‌خوانی و ایجاد تحریک در مخاطب برای گام برداشتن جهت تهیه اثر و مطالعه آن، بخش مهمی از حوزه مصرف را شامل می‌شود. گام بعد آن است که دریابیم چه مخاطبی چه کتابی نیاز دارد. نقش فروشندگان کتاب در اینجا مهم می‌شود. او باید از مخاطب بپرسد تابه حال چه کتاب‌هایی خوانده‌ای؟ چند ساله هستی؟ چه چیز به شما بدهم که نروی فردا ده صفحه‌اش را بخوانی بیاندازی کنار؟ یعنی کارشناسانی نیاز داریم که مشاوره کتاب دهند. تهیه سیر مطالعاتی در بحث‌های مصرف. کتاب تولید شده است و مشکل توزیع نیز ندارد. به هر حال یک سری کتاب در جامعه هست و یک سری مخاطب نیز هست. حالا چگونه بین این‌ها ارتباط برقرار کنیم؟ کدام کتاب به درد چه کسی می‌خورد؟

فروشنده باید کتاب‌شناس باشد

*تسنیم: یعنی فروشندگان ما نیز نباید صرف فروشندگان سوپر مارکتی باشند.

بله. بعضی از کتابفروشی‌های ما این‌گونه هستند. پشت کامپیوتر نشستن، بارکدخواندن و پول گرفتن کافی نیست. بلکه فروشنده باید شما را راهنمایی کند. باید کتاب‌شناس باشد. تأثیر این کار بسیار زیاد است. باید به این فروشندگان شأن و شخصیت داد و مورد تجلیل قرار داد. اینها هستند که کار فرهنگی اصلی را انجام می‌دهند.

* تسنیم: خود ناشر نیز می‌تواند به این فکر کند که چه کسی اثرش را بفروشد؟

بله. مراتب به همین شکل است. در همه حوزه نشر این مسئله، یک مسئله کلیدی است.

مسئله نظارت یک اصل عقلی است/ در هیچ کجای دنیا آزادی مطلق معنا ندارد

* تسنیم: مدتی است مسئله نظارت و ممیزی در حوزه کتاب مطرح شده است و گاهاً شنیده می‌شود ممیزی باید حذف گردد یا در دنیا چیزی به نام ممیزی وجود ندارد. طبق فرآیند سه‌گانه‌ای که گفتید تولید، توزیع و مصرف به نظر شما اساساً ممیزی چقدر دغدغه این حوزه است و آیا مسئله ممیزی تنها در کشور ما مطرح است یا خیر در کشورهای دیگر نیز وجود دارد؟

مسئله نظارت یک اصل عقلی است. در هیچ کجای دنیا، آزادی به معنای مطلقش وجود ندارد. اساساً به نحوی امکان ندارد. چون تزاحمات اراده‌ها امکان ندارد مطلق العنان باشد. منتهی بسیاری از کشورهای دیگر طی مراحلی به شرایطی رسیدند که به صورت غیرمستقیم ساختار و بافت جامعه این وظیفه را انجام می‌دهد. به طور مثال اگر قرار است، در فرانسه کتابی درباره هولوکاست منتشر نشود، ساختارهای اجتماعی این اجازه را نمی‌دهند. البته من مثال خوبی نزدم. چون این خاص است. خیلی چیزهای دیگر را نیز ساختارها هدایت می‌کنند. وظیفه تمدن این است که شیبی ایجاد کند. این شیب فرهنگی شما را می‌برد و در یک نقطه رهایی را رها می‌کند. لذا مسئله ممیزی مسئله عقلانی است. نباید افراط و تفریط باشد. نباید کج‌سلیقگی، سلایق شخصی و دیدگاه‌های فردی وارد شود. از آن سو ولنگاری و روشنفکرمأبی کنار گذاشته شود. من فکر می‌کنم اگر مسئله نظارت بر مدار منطق قرار گیرید و سلایق شخصی به حداقل رسد، حقی ضایع نمی‌شود.

اگر نظارت بر مدار منطق قرار گیرید و سلایق شخصی به حداقل رسد، حقی ضایع نمی‌شود

* تسنیم: آیا این روند نیاز به اصلاح یا تسهیل دارد؟

بله. در دوره‌های پیشین نیز ایراداتی وجود داشته است. من خود در جایگاهی بودم که شاهد این ماجرا بودم. مواقعی شاکی می‌شدم، اما واقعیتش این است که مسئله ممیزی، ابعاد مختلفی دارد. بخشی از آن اقتصادی است. یعنی نیاز به افراد کارکشته و خبره است. فردی که در مسیر عدالت و اعتدال قدم بردارد. به هر حال به خدمت‌گرفتن این فرد هزینه‌ای می‌برد. بایستی تأمین شود. اگر تأمین نشد بالاجبار باید فردی با سه درجه پایین‌تر از او را بیاوریم و طبیعتا به ضرر مجموعه تمام می‌شود و آن ممیزی لازم را انجام نمی‌دهد. گاهی مواردی زیر دستش در می‌رود که وحشتناک است و از سویی به مواردی گیر می‌دهد که آنها نیز وحشتناک است. بنابراین مسئله فقط این نیست که این دولت سهل می‌گیرد، آن دولت سخت یا این‌ها حزب‌اللهی هستند، آن‌ها لیبرال. خیر. همه در اصولی مشترک‌اند.

خاطرم است انتشاراتی قصد چاپ کتابی داشت. جایی از این کتاب به طور مثال رئیس‌جمهور آمریکا می‌گفت ما باید از اسرائیل حمایت کنیم. گفتند اسرائیلش را خط بزنید و بنویسید «رژیم غاصب صهیونیستی». در صورتی که رئیس‌جمهور آمریکا که «رژیم غاصب صهیونیستی» نمی‌گوید! یا جایی به ما گفتند لفظ «مشروب» را خط بزنید. در صورتی که ما در یکی از بهترین سریال‌های تلویزیونی‌مان مشروب‌خواری را نشان می‌دهیم. آن هم چه کسی؟ یار امام حسین علیه‌السلام! و شما برداشت بد نمی‌کنید. برداشت تنبیهی می‌کنید. در سریال «مختار» یار امام حسین علیه‌السلام می‌گوید من از فراق امام حسین علیه‌السلام مشروب‌خوار شدم. اگر این مطلب را در کتاب می‌نوشتی جلویش را می‌گرفتند. ممکن است حتی در کتابی این باشد، اما این به تنهایی یک محتواست است که در درون یک متن باید آن را دید. یک متن است که در درون یک بافت باید مشاهده کرد. یعنی باید دید چه برداشتی را می‌رساند. به هر حال هرچند مدیوم فیلم با کتاب متفاوت است و هرکدام اقتضائات خاص خود را دارد، اما فاصله بین این دو وحشتناک است.

ممیزی مسئله اصلی نشر ما نیست

*تسنیم: اساساً این موضوع، مسئله چه تعداد ناشر است؟

این موضوع نیاز به مطالعه میدانی دارد. باید دغدغه‌سنجی شود. اما قطعاً مسئله اصلی نشر ما نیست. یکی از مسائل مبتلابه است. مسائل مهم‌تر از آن هستند. خاطرم است سینماگر ماهری جایی گفته بوده است که تا پخش اتاق خواب را اجازه ندهند، من دیگر فیلم نمی‌سازم. واقعا مسئله ما اتاق خواب است؟ همین فیلم‌هایی که تلویزیون پخش می‌کند با وجود ایرادات فنی‌اش، جذابیت دارد. یعنی دوبله دوبلورهای ما جذابیت از دست‌رفته ناشی از سانسور را نه تنها جبران می‌کند، بلکه افزایش می‌دهد. چطور فیلم‌های غربی با سانسورهایی جزئی کاملا جذابیت خود را حفظ می‌کنند؟ پرمخاطب‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما از جذابیت‌های جنسی بی‌بهره‌اند. پس مسئله ما اتاق خواب نیست. در حوزه کتاب نیز همینطور. مسئله ما ممیزی چند جمله نیست. ما پاهایمان در خلاقیت می‌لنگد. کتاب «هزار و یک شب» ما در این تمدن خلق شده است. باید مشکل را پیدا کنیم. بی‌رودربایستی باید سراغ این مسائل رفت. این‌ها شوخی است که آقا ما حتما باید فلان مسائل را بگوییم، فلان فحش‌ها را بدهیم، فلان صحنه‌های جنسی تحریک‌آمیز را به تصویر بکشیم تا منظور خود را برسانیم. باید دید کسانی که نقد میکنند از کدام طیف هستند. نقدشان مبتنی بر منطق و اصلاح روند است یا خیر از اساس با این مسئله، مشکل دارند.

با ممیزی ناشران با شرط وجود چارچوبی مشخص موافقم

* تسنیم:‌ اخیراً وزارت فرهنگ و ارشاد به دنبال اجرای طرحی است که طبق آن می‌توان به برخی از ناشران باسابقه‌ای که از مسیر قانونی تخلفی نداشته‌اند اجازه داد کتاب‌ها را خودشان ممیزی و منتشر کنند. نظر شما در این باره چیست؟

من موافقم. به شدت با این موافق هستم. منتهی بایستی چارچوب داشته باشد. اصلاح مسئله از نظر من چند مرحله دارد. برخی ناشران دولتی نظیر سوره مهر، بوستان کتاب، حوزه علمیه قم، دانشگاه تهران، سمت و ... نیازی به تفاهم‌نامه ندارند. کافی است اطلاعات مربوط به کتبشان را در سایت وزارت ارشاد وارد کنند و دو نسخه کتاب را آنها بفرستند. حالا سراغ ناشران خصوصی می‌آییم. می‌بینیم یک ناشر خصوصی امتحانش را پس داده است.

* تسنیم: برخی می‌گویند این مسئله چیز جدیدی نیست و از سال‌ها قبل بوده است.

بله. برخی ناشران از قبل این امتیاز را داشته‌اند. منتهی دوره به دوره تغییر کرده است.

* تسنیم: این مسئله برای ناشران ریسک‌پذیر نیست؟

باید روی این موضوع فکر شود. شما تفاهم‌نامه‌ای با ناشر امضا می‌کنید. می‌گویید اختیارش با خودتان، اما این نکات را باید رعایت کنید. می‌بایست مطالعه سریعی انجام داد تا ببینیم چالش‌های ممیزی ما بیشتر در کدام حوزه‌ها است تا آنها را در اولویت گذاشت. نه آنکه سایر بخش‌ها را رها کنیم. من معتقدم ما بیشتر در حوزه رمان و داستان چالش داریم. در برخی از کتب دینی و... نیز ممیزی چالش‌برانگیز است؛ چون حوزه تند و تیزی است. بنابراین باید یک گروه کارشناسی به تفصیل و با مصداق درباره موارد ممیزی بحث کنند. این لفظ حذف شود، این لفظ جایگزین شود و... . چرا که پیچیده است. تازه پس از این نیز مشکل به طور کامل حل نخواهد شد. اما وجود چنین دستورالعمل دقیقی یک گام به جلو است. ماجرا را شفاف‌تر می‌کند. بالاخره نویسندگان و ناشران نیز باهوش هستند. کلیات گفتمان را می‌گیرند. سپس اگر ناشری به تفاهم‌نامه عمل نکرد، یک بار تذکر می‌دهید. اگر مجدد رعایت نکرد، مجدد تذکر می‌دهید. برای بار سوم این امتیاز را از او می‌گیرید. به طور مثال می‌گویید باید تا یک سال مجوز کتاب‌هایش را از وزارت ارشاد بگیرد. لذا یک سازوکار دائم باید در این ماجرا باشد. نه آنکه به واسطه یک اشتباه، او را نابود کنیم. ممکن است ناشر خوب و متعهدی باشد که جایی از دستش در رفته است.

بهترین راه‌حل در شرایط کنونی همان ممیزی متمرکز ارشاد است

* تسنیم: از آنجایی که ممکن است تبعات آن گریبان ناشر را بگیرد، ممکن است از این طرح استقبال نشود؟

بنده معتقدم در فضای فعلی و شرایطی کنونی ـ تأکید می کنم که در بافت فعلی صحبت می‌کنم ـ با تنوع نگاه‌ها، وجود دیدگاه‌های خاص و رسانه‌های کنونی، بهترین راه‌حل در حال حاضر همان ممیزی متمرکز ارشاد است. من در گذشته طی تحقیقی مشاهده کردم که با واگذاری فرایند ممیزی به تشکل‌های خصوصی اولین کسانی که صدایشان در آمد، کسانی بودند که اتفاقاً ما به اسم جبهه متمایل به غرب و روشنفکر می‌شناسیمشان. یعنی چه؟ ما وزارت فرهنگ و ارشاد را بیشتر قبول داریم تا آنکه فلان انجمن یا تشکل. درست هم می‌گفتند. واگذاری نظارت به بخش خصوصی یک شعار است. به کدام تشکل واگذار کنیم؟ وقتی تشکل‌ها خصوصی هستند، هر کدام آزادند تا گرایش‌های خاص خود را داشته باشند. شما چگونه می‌توانید یک اقدام حاکمیتی را به تشکلی با گرایشات شخصی بدهید؟ گرایشات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و قص علی هذا. طبیعتا مناسبات پیش می‌آید. البته که نظر ارشاد تا آنجایی که می دانم این نیست. یعنی بحث واگذاری ممیزی به بخش خصوصی نیست بلکه مشارک ناشران در امر ممیزی است. که البته روی ملاحظات آن حرف داریم.

به هر حال به نظرم در این شرایط اگر ممیزی توسط مرکزیت، خوب، عادلانه، منطقی، صحیح و شفاف انجام شود، از همه راه‌حل‌های موجود، مناسب‌تر و بهتر است. البته ایرادات این روش نیز باید رفع شود. گاهی این ایرادات سطحی است و گاهی بنیادی‌تر؛ اما به هر حال باید نشست و رفع کرد. باید دست متخصص داد. به طور مثال در حوزه رمان باید 2 ماه ممیزهای کارکشته با سرگروه‌ها به مکان دیگری بروند و کتاب‌ها را با یکدیگر ممیزی کنند، تا افق‌هایشان یکی شود. گاهی می‌بینیم کتابی را یک ممیز رد می‌کند. همان کتاب را دیگری تأئید می‌کند. چرا؟ چون این‌ها کنار یکدیگر ننشستند و هم‌افق نشدند. اما اگر هر کدام جداگانه خواندند، سپس در یک کلاس با حضور استاد بزرگتری جدل و بحث کردند، هم افق خواهند شد. لذا کارهای مختلفی باید شکل گیرد تا مشکلات موجود حل شود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران