نقدی بر فیلم هالیوودی نوح
خبرگزاری تسنیم: هالیوود این بار پس از ۱۰ سال به سراغ یکی دیگر از پیامبران الهی رفته و داستان زندگی ایشان از منظر تورات و انجیل را مورد بررسی قرار داده است.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم،به باور همه ادیان ابراهیمی، حضرت نوح به عنوان پیامبری که در نقطه حساس زندگی بشری، موجبات ادامه حیات را به اذن خداوند فراهم میکند شناخته میشود و همه این ادیان به اتفاق پذیرفتهاند که حوادث رخ داده در زمان حضرت نوح گلوگاهی برای از بین بردن گناهکاران و رسیدن مؤمنان به ساحل نجات بوده است.
به باور مسلمانان نیز نام اصلی حضرت نوح، عبدالغفار بوده که به سبب گریهها، راز و نیازها و نوحههای مداوم در پیشگاه خداوند، لقب نوح به او داده شد.
در 28 مارس 2014 فیلم نوح با بودجه 128 میلیون دلاری و به کارگردانی دارن آرنوفسکی با قالبی اکشن، مذهبی، درام در سراسر جهان به اکران عموم درآمد و همچنان با استقبال کم نظیری در گیشهها، با فروش چشم گیر 360 میلیون دلاری به کار خود ادامه میدهد.
فیلم نوح که از زمان آغاز فیلمبرداری تا زمان اکران آن در سکوت خبری به سر میبرد، به عنوان یکی از جنجالیترین فیلمهای تاریخی مذهبی سینمای جهان، به سبب حواشی بسیار آن از جمله ساخت یک فیلم مذهبی توسط کارگردانی غیر مذهبی، استفاده از المانهای شیطان پرستی در داستان زندگی یک پیامبر الهی و تهیه کنندگی آرنون میلچن صهیونی، که به اذعان خودش جاسوس سرویس اطلاعات امنیت موساد بوده و برای برنامههای اتمی اسرائیل کار کرده است شناخته میشود.
نوح مجنون
این فیلم با آنکه درباره یکی از پیامبران خداست، اما نه ردی از پیامبری دارد و نه نامی از خدا به میان میآورد؛ نه خدا، بر هر چیزی مسلط است و نه پیامبرش بر زهد و خشوعاش استوار.
نوح آرنوفسکی، نه منذر است و نه مبشر، نوحی است دیوانه و مجنون، از مردم دوری میجوید و از آنها میگریزد؛ نه وحی بر او نازل و نه عبادتی از او دیده شده و در بخشهای مختلف فیلم، یک گوشه گیر متوهم فراری نشان داده میشود.
بر خلاف گفته کارگردان فیلم نوح که این فیلم از منظر انجیل نقل میشود، مشاهده میکنیم که در آن پایبندی کمی به انجیل وجود داشته و فیلم حتی به روایت تورات نیز نزدیک نیست و به طریق اولی بر قرآن هم منطبق نیست؛ همچنان که تیم تهیه کننده، بخشهای زیادی را به دلخواه خود به فیلم اضافه کرده و میتوان در آن رگههایی از شیطان پرستی را نیز یافت.
پیامبر الهی به روایت هالیوود
فیلم نوح، از لحاظ جلوههای بصری یک اکشن دلهره آور و هیجان انگیز است. صحنه رسیدن حیوانات به کشتی حضرت نوح، جوشیدن آب از زمین، امواج سهمناک و اجساد درون آب مسحور کننده است.
راسل کرو نقش حضرت نوح را به خوبی بازی میکند؛ اما راسل کرو نوح، بیش از آنکه یک پیامبر نوع دوست مهربان باشد، به ماکسیموس(1) گلادیاتوری شباهت دارد که در دنیای میانه ارباب حلقهها(2) زندگی میکند.
بازیهای دیگر بازیگران فیلم نیز بسیار تأثیر گذار و جذاب است؛ اما واتسون در نقش ایلا «دختر خوانده نوح» فراتر از حد انتظار بازی میکند. جنیفر کانلی در نقش همسر حضرت نوح، احساسات مادر نگران را به خوبی به نمایش میگذارد و لوگان لرمن در نقش «حام» پسر حضرت نوح، حسادت عظیمش به سام «داگلاس بوث» را تأثیر گذار نشان داده است. ری وینستون با مهارت و ظرافت، عواملی که سبب سقوط یک انسان است را به نمایش میگذارد و به تنهایی مسؤولیت شخصیت منفی داستان را به دوش میکشد و آنتونی هاپکینز در نقش متوشالح «جد نوح»، همچون یودای جنگهای ستارهای راهبر و لیدر مستعفی و خسته از دنیا نشان داده شده است.
نوح آرنوفسکی بیش از آنکه فیلمی بر محوریت خداپرستی باشد، مبنای اومانیزمی و انسان محوری دارد.
نام خداوند هیچگاه در چنین فیلم مذهبی آورده نمیشود و به جای اشاره به نام خداوند، از واژه «creator» به معنای خالق استفاده میشود؛ حال آنکه استفاده از واژه خالق میتواند به اشکال مختلف قابل تعبیر باشد. «همانگونه که شیطان پرستان، خالق خود را شیطان و داروینیسمها خود را مخلوق طبیعت میدانند.»
استفادهٔ بسیار زیاد از واژه «creator» در این فیلم، اینگونه به ذهن القا میکند که خداوند تنها یک آفریننده است؛ ربوبیت نداشته و در دنیا دخل و تصرفی ندارد.
فیلم بارها به مخاطب القاء میکند که خدا ساکت است و با انسان سخن نمیگوید؛ او حتی فرشتهٔ وحی را نیز برای حضرت نوح نمیفرستد و پیامبر خدا به سبک سرخپوستان آمریکایی با نوشیدن دارویی خاص که متوشلح جادوگر مأب به او میدهد، متوجه منظور خدا میشود.
خدای فیلم نوح، بیش از آنکه «الله» ادیان ابراهیمی باشد، «زئوس»(3) یونانی و ژوپیتر رومی است! از روی خشم و نفرت تصمیم میگیرد؛ نه رحمان است و نه رحیم. توبهٔ کسی را نمیپذیرد و در پی آن است تا از همه انسانها انتقام بگیرد.
فرشتگان را تبعید کرده و به سنگ تبدیل میکند؛ اما با این حال ناتوان است و از نوح میخواهد که نسل انسانها را از روی زمین پاک کند؛ اما حضرت نوح در پایان چون «پرومته»(4) آتش خلقت انسانی را از خدای «زئوس» مانند میدزدد و از فرمان خداوند سر باز میزند.
روایت شیطان از نوح بر پایه تورات
فیلم با بر برداشتی از تلمود5، داستان حضرت آدم و حوا را در آغاز به شکلی مبهم بازگو میکند و ماری را نشان میدهد که در حال پوست انداختن است و به جلو میخزد.
در سکانس دیگری، «ولمک» پدر حضرت نوح زمانی که میخواهد ارثیهٔ پیامبری را به حضرت نوح اعطا کند، پوستی از مار را به دور دستان خود میپیچد تا با نوح جوان مصاحفه کند؛ اما به سبب حملهٔ فرزندان قابیل که شخصیتهای منفی فیلم هستند، کشته میشود که بعدها حضرت نوح موفق میشود این عمل را با نوههای دختر خود انجام دهد.
تورات داستان خلقت را چنین میداند که آدم و حوا توسط «ماری» راستگو، متوجه دروغ خدا در مورد درخت نیک و بد میشود و از میوهٔ آن میخورند و بر خلاف گفتهٔ خدا که اگر از آن میوه بخورند، میمیرند، از خواب غفلت بیدار شده و بر عالم هوشیار میشوند و خداوند مار را نفرین میکند که تا ابد بر بدن خود بخیزد و خاک بخورد و پاشنه پای زنان را نیش بزند؛ خداوند همچنین حوا را نفرین میکند که تا درد زایمانهایش را سخت کند و این سختی را برای همه زنان تا ابد قرار میدهد.
فیلم نوح، انتقال رسالت را توسط پوست نازک ماری که موجب فریب حوا شد و میدرخشد، نشان میدهد؛ حال آنکه مار نمادی از شیطان پرستی است و این فیلم احقاق رسالت را تنها با حمایت شیطان ممکن میداند.
کشتی نوح، سفینه النجاه قابیلیان
در این فیلم خبری از کنعان پسر چهارم نوح نیست، تا با بدان بنشیند. او سه پسر دارد به نامهای سام، حام و یافث و یک دختر خوانده عقیم به نام ایلا.
«متوشلح» همچون جادوگری ایلا را درمان میکند و در آخر توسط امواج میمیرد؛ در حالی که در روایات مرگ او را هفت روز قبل از معجزه اعلام کردهاند.
در فیلم، «حام» نافرمانی پدر را میکند و به سوی قابیلیان میرود؛ اما در آخر اوست که به کمک پدر میآید تا دشمن را شکست بدهد.
«سام» نیز نافرمانی پدر را میکند و قصد دارد تا برای حفظ جان خود، همسر «ایلا» و دو دخترش، در مقابل پیامبر خدا نوح را بکشد.
میتوان گفت در نوح آرنوفسکی، حضرت نوح چون دیوانهٔ متوهمی تلاش میکند تا نظر خدا را از روی برداشتهای خود متوجه شود و اینگونه در مییابد که خداوند میخواهد تا همه انسانها، از جمله اهل بیت حضرت نوح نیز کشته شوند.
نوح آرنوفسکی، تنها حیوانات را لایق زنده ماندن نشان میدهد و دلیل را آن میداند که خداوند میخواهد همه انسانها را به سبب گناهانی که کردهاند از روی زمین بردارد.
با نگاهی به داستان خلقت میتوان اینگونه گفت، زمانی که فرشتگان به درگاه خداوند آمدند، عرض کردند که میخواهی انسانی بیآفرینی که در زمین جنگ کند و خون بریزد؟ و خداوند فرمود من چیزی میدانم و شما نمیدانید؛ پس بر او سجده کنید و شیطان سر باز زد.
این فیلم که گاهی بر پایهٔ تورات و گاهی بر اساس مکاتب شیطان پرستی سخن از خداوندی میزند که به اشتباه خود پی برده و میخواهد نسل انسانها را از روی زمین بردارد، حیوانات را به عنوان خلیفهٔ خدا بر روی زمین میداند.
این اوهام گویی و دروغ پردازیهای صهیونیستی به اینجا ختم نمیشود؛ در حالی که کشتی نجات تنها برای کسانی است که از خداوند تبعیت کردهاند و او را عبادت کردهاند. در کمال ناباوری دیده میشود شخصیت ملحد و منفی داستان، با ورود پنهانی به کشتی، خود را از امر خدا ایمن میکند.
نوح قاتل
در حالی که روایات و باستان شناسیهای امروزی به این موضوع استناد میکند که زمانی که حضرت نوح به ساحل نجات میرسد، قریه ثمانین «هشتاد» را به خاطر هشتاد مؤمن نجات یافته دایر میکند، در این فیلم و در آموزههای تلمود، حضرت نوح را شرابخواری مست نشان میدهد که برهنه و عریان، چون دیوانگان در ساحل نجات از خود بیخود میشود و این دیگران هستند که او را از این مستی بیرون میآورند!
فیلم نوح، نه یک فیلم مذهبی قوی است و نه یک فیلم اکشن ماجراجویی، نه المانهای دینی به درستی به کار رفتهاند و نه جنگهای فانتزی آن، مجذوب کننده هستند.
نوح هالیوود، یک نوح قاتل است. سلاح به دست میگیرد و چون مبارزان با دشمنان میجنگد، نه روح الهی دارد و نه مهربانی خداوندی؛ او با دشمنی همانند خود میجنگد. هر دو میدانند خدا هست، اما سکوت کرده، دشمنانش بت پرست نیستند؛ بلکه از زمانه به تنگ آمده و به یکدیگر ظلم میکنند و هر دو از خدا توجه میخواهند.
در مجموع میتوان گفت، نوح هالیوود بیش از آنکه بازگوکنندهٔ تاریخ انبیاء خداوندی باشد، دروغی است که شیطان آن را زیبا جلوه میدهد.
علی ملحانی
/9462/701/ر
- پی نوشت
1. ماکسیموس/گلادیاتور (به انگلیسی Gladiator) فیلمی به کارگردانی ریدلی اسکات عرضه شده در سال 2000 و به بازیگری راسل کرو و یواکین فینیکس است. این فیلم درباره ماکسیموس، گلادیاتور رومی میباشد، که با دلاوریهای خود به عنوان یک قهرمان شناخته شود.
2. سرزمین میانه/سرزمین میانه به عنوان سرزمینی که داستان ارباب حلقهها نوشته «جی آر آر تالکین» در آن میگذرد شناخته میشود. سرزمین میانه با معنای انتزاعی از کرهٔ زمین، حول محور مبارزه بین خیر و شر میگردد.
3. زئوس/در اساطیر یونانی، پادشاه خدایان و فرمانروای تمام زیارتگاههای واقع در کوه «المپ» است. وی خدایی سخت گیر، تند خو، و در گاهی اوقات ظالم نشان میدهد.
4. پرومته/پرومته یا پرومتئوس (به یونانی Προμηθεύς به انگلیسیPrometheus) در اسطورههای یونانی، یکی از تیتانها و پسر «یاپتوس» و «کلیمنه» و خدای آتش است. زئوس در عصر آفرینش انسانها، پرومتئوس را برگزید تا همه چیز را به انسان بدهد جز آتش را پرومتئوس مورد اعتماد این کار را کرد و بسیاری از مسائل آدمیان را برطرف کرد او به انسانها عشق میورزید و نمیتوانست ناراحتی و رنج آنها را ببیند. به همین علت به دور از چشم زئوس آتش را به انسان داد. وقتی خبر به زئوس رسید او را بر سر قله قاف (درقفقاز) برد و بست و او را به سزای اعمال خود رساند.
5. تلمود/ (به عبری: תלמוד) به معنی آموختن، «تلمّذ»، که از آن به عنوان تورات شفاهی نیز یاد میشود، یکی از کتابهای مذهبی یهود میباشد که به عنوان تفسیری بر میشنا، مجموعهای حاوی شریعت شفاهی یهود و فتاوای فقیهان این قوم، از آثار مهم و ارزشمند در ادبیات دینی یهود میباشد. این کتاب دارای دو بخش میشنا מש ה و گمارا גמרא میباشد.
تلمود از 6 بخش تشکیل شدهاست و هر بخش را سِدِر مینامند و در مجموع 63 رساله را دربر دارد.
منبع:خبرگزاری رسا
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.