الهی، امشب در لابهلای اللهی العفو؛ شب قدر خود را به تو میسپاریم
خبرگزاری تسنیم: الهی، خود را امشب در لابهلای اللهی العفو به تو میسپارم و نیک میدانم که با دل سپردن به توست که رنجهایم مرتفع و غم اندوههایم فروکش میشود، با دل سپردن به توست که دلم آرام و گامهایم استوارتر برای جهاد در راه تو میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، اکنون رمضان به سرازیری خود رسیده اما هنوز شرمی بزرگ بر پیشانی خود دارم، انگار کوله بارم سبک نشده، شاید فرصت نفس کشیدن دوباره در هوای 23 رمضان و بالا گرفتن کتاب حکمت و تقدیر، معجزهای باشد که تو ای بخشنده مهربان در پیش پای من گذاشتی.
نمیدانم چگونه بر سر سجاده حاضر شوم وقتی سالی پر از غفلت داشتم و چگونه سر به مهر شوم وقتی کوله بار گناهانم بر شانههای خستهام سنگینی میکند، اما از تو چه پنهان من به امید بخشش تو امیدوار ترم تا به وعده عذاب...
بارالها، امشب خودم را به تو میسپارم که تنها تو محرم اسرار سر به مهر منی و جز تو انیس، همدم و همراهی نیست، تو را میطلبم و تنها دل در گرو عشق و محبت بیمثال و بیمنت تو میبندم،
آری! با تمام وجود سوگند یاد میکنم: قسم به ابرهای باران زایت، سوگند به فرشتگان مقرب و بندگان مخلصت، که هر آنچه از تو بر من میرسد و هرآنچه که بر من مقدر میداری، مرا به سوی شادمانی، شعف و سرافرازی رهنمون میسازد.
پس چه جای غم و اندود و ناسپاسی از مصائب روزگار، چون تو با منی...
اللهی؛ خودم را امشب در لابهلای اللهی العفو به تو میسپارم و نیک میدانم که با دل سپردن به توست که رنجهایم مرتفع و غم اندوههایم فروکش میشود، با دل سپردن به توست که عظمت وجود و مقام کبریائی خویش را از زیر شکنجه بیهودگی و حقارت به در آورده و آن را در انظار تمامی آفریدگانت به نمایش میگذارم، با دل سپردن به توست که... اما سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من نار یارب، مرا از آتش دنیا، هوا و هوس رها فرما...
چه انتظار عجیبی است، انتظار رسیدن به لحظه دیدار معبود، اینکه پای سجاده معطر از اسماء با صورت خیس از اشک از تو درخواست کنم که به خق و حقیقت، به ذات مقدست و بزرگترین صفات و اسمای مبارک چشم از این بنده کوچکت بر ندار و اوقت مرا در شب و روز به یاد خود مامور گردان و پیوسته به خدمت بندگیات بگذران و اعمال مرا مقبول درگاه کرامت خود فرما، ای معبودی که تمام اعتماد و توکلم بر توست...
الهی و ربی من لی غیرک...
سید الساجدین در نیایش عاشقانه خود با حضرت معبود اینگونه سخن میگوید، بار خدایا، تو با دوستانت از همه دوستان بیشتر دوستی و برای اصلاح کار آنان که به تو توکل مینماینده، از آنها حاضرتری، نهانهایشان را دیده و بر اندیشههایشان آگاهی و اندازه بینائی و عقولشان را میدانی، پی، رازهایشان نزد تو آشکار و دلهایشان به سوی تو نگران است و اگر اندوههایشان بر آنان چیره گردد و پناه جستن از تو توسل میجویند، چون میدانند سر رشته کارها به دست تو و منشا قضا و قدر توست.
امشب معبود را در لابهلای ابوحمزه ثمالی خواهی یافت
امشب فرصت مغتنمی است که بانگ برداری، صدایت را میشنود و میداند و میخواند تو را.... نگاه کن عاشقانه بنگر! او را در لابهلای ابوحمزه ثمالی خواهی یافت که چگونه تو را، مرا، ما را به سوی خود و به سوی زیبائیهای طربناک هستی، به سوی نور و روشنائی، به سوی بالندگی و شکوفائی و آزادگی و تو را به سوی بهشت برین فرا میخواهند.
او را خوب تماشا کن، تنهای لحظهای در نشانههایش درنگ کن، شاید نوائی در دلت بگوید "فَبِأَيِّ آلَاء رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ" و دستانت لرزان شود و چشمانت تر...
امشب در میان هزاران نوای اللهی العفو، پناه به بزرگی و روشنائی درگاه او ببر و به سفارش سیدالساجدین در حق دیگران طلب خیر کن تا خداوند بیش از گذشته الطاف خویش را بر تو نازل کند.
و یادمان نرود در این روزهای تیره قرن 21 که جهان در فراغ عدالت میسوزد و کودکان و زنان بیپناه هرشب عزادار و خونیندل هستند، دعا کنیم منجی حیات بخش بیاید و جهانی را از شر ظلم و ستم رهائی بخشد که تنها اوست که برهم زننده نقشه شوم کفار است.
اللهم عجل الولیک الفرج...
انتهای پیام/ ب