صنعت اوقات فراغت فرصتی طلایی برای آموزش و پرورش و دانشآموزان
خبرگزاری تسنیم: نگاه فروکاهانه به اوقات فراغت و دست و پا گیر دیدن برنامههای فراغتی موجب شده تا نه تنها اوقات فراغت سرمایه دیده نشود بلکه برنامهریزی برای آن نیز کاری بیهوده به نظر برسد.
امروز یکی از دغدغههای خانوادهها اوقات فراغت فرزندان در تابستان است تعطیلات تابستانه دانشآموزان موجب شده اولیاء نگران چگونه برگزار شدن اوقات فراغت فرزندان خود باشند.
تردیدی نیست که اوقات فراغت با وجود فراهمسازی فرصت شناسایی ذوق و علایق دانشآموزان تبدیل به یک تهدیدی از جنس بزهها و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی شده است.
آمارها و گزارشات مراکز مرتبط و رسانهها حاکی از فراوانی آسیبهای اجتماعی در این فصل از سال است.
واقعیت این است اوقات فراغت که میتوانست به یک فرصت مناسب در شناسایی استعداد و ذوقیات و بالتبع برنامهسازی برای آینده دانشآموزان و انتخاب رشته و گرایش آنها باشد، تبدیل به یک معضل و کلاف سر در گم شده است.
بهنظر میرسد توجه به چند نکته در مدیریت مناسب و برنامهسازیها بهواقع خالی از لطف نیست:
1) واقعیت این است که اوقات فراغت از گذشتههای دور دچار ضعف مدیریت نظاممند بوده است و این سستی موجب شده تا راهبری و تدابیر هوشمندانه اداری و پشتیبانی؛موسمی، تکلفی و محدود به دورهای کوتاه گزارشگیری تشریفاتی باشد.
** استقرار دبیرخانه اوقات فراغت در وزارتخانههایی که قرابتی با دانشآموزان ندارند
شاید علت اصلی یا یکی از دلایل مهم موضوع، استقرار دبیرخانه اوقات فراغت در سازمان و وزارتخانههایی باشد که قرابت زیادی با اوقات فراغت دانشآموزان نداشته و با نیازهای سنی جامعه مخاطب خود آشنایی ندارد.
ناگفته پیداست اگر دبیرخانه در آموزش و پرورش و با سازکارهای اداری و مالی قوی و با عضویت تمام نهادها و سازمانهای دولتی و حاکمیتی قرار میگرفت این نابسامانی مدیریتی و عملیاتی کاهش پیدا میکرد و هماهنگی و ساماندهی بیش از 30 دستگاه دستاندرکار، روانتر و نهال نهاد فراغت دانشآموزی به یک درخت پر شاخ و برگ و ثمری تبدیل میشد.
** پوشش پایگاههای اوقات فراغت تابستان از 15 درصد تجاوز نمیکند
جای تأمل است که آمارهای ارائه شده ضمن بیگانگی با آثار فراغت در مواردی از شمار کل دانشآموزان نیز تجاوز میکند این در حالی است که پوشش پایگاههای فراغت تابستان از 15 درصد تجاوز نمیکند.
پیداست ارزش این قبیل گزارشات، رضایتبخشی مدیریتی و افادههای اداری است.
دبیرخانه اوقات فراغت باید با تجمیع تمام امکانات و ظرفیتهای ادارات دولتی و سایر نهادها اوقات فراغت را خروجیمدار، متناسب با هزینه فایده و در ذیل راهبردهای اسناد بالا دستی مدیریت کند و گزارش قابل دفاعی از آن ارائه کند.
2) در اوقات فراغت باید برنامهسازیها متناسب با نیاز، ضروت و مهمتر از همه علاقه و انتظارات خانوادهها باشد. پیداست در عصر فضای مجازی و دنیای نوشونده و پرشتاب، ماندن در گذشته و باز تکرار برنامههای نخ نما و مندرس توجیهی ندارد.
باید برنامههای فراغت نیازهای هنری و دغدغههای مهارتی و شغلی و حتی معیشتی دانشآموزان را مرتفع کند.
3) در اوقات فراغت توجه به برخی شاخصهای پایهای اعم از سن و جنسیت غیرقابل اجتناب است. بی توجهی به نیازهای مقطعی و جنسیتی ضمن آسیبزایی طراوت و اقبال را از مخاطبان می گیرد.
** نیازهای دختران و پسران در برنامهریزیهای اوقات فراغت لحاظ شود
تردیدی نیست که کودکان ابتدایی با نوجوانان متوسطه اول و نیز جوانان متوسطه دوم به لحاظ نیاز، کشش، توان و تحمل جسمی و روانی تفاوت دارند. این مهم در بسیاری از برنامههای فراغت بهدلیل نگاه یک سویه و سطحی از جدیت برخوردار نیست.
تأملآمیز اینکه برنامههای دخترانه جز در چند برنامه تفکیکی تفاوت زیادی با برنامههای ابلاغی پسرانه ندارد این در حالی است که باید برنامهریزیهای فراغتی دختران متناسب با نیازهای آنان از تفاوتهای ماهیتی و کارآمدی برخوردار باشد.
** برنامههای رسمی آموزشگاهی در قالب برنامههای اوقات فراغت
4) در اوقات فراغت باید به اموری که بدلیل اشتغالات رسمی فرصت پرداختن نبوده است، توجه شود. روا نیست برنامههای رسمی آموزشگاهی در قالب برنامههای فراغتی، آموزش داده شود دانشآموز نیازمند به آموزشهای تابستانه را از رسیدن به مهارت و پرداختن به برنامههای دلخواه محروم کند.
پیداست؛ انباشت برنامههای درسی از جنس کلاس و کتاب مدرسه با روح برنامههای فراغت ناسازگار است و این نگاه ضمن اینکه فراغت را از ماهیت خود خارج و لذت را از روح فراغت میگیرد؛ زمینه برنامهسازیهای اصولی و متناسب با نیازهای فردی و اجتماعی، سنی را نیز از آن سلب میکند.
تردیدی نیست این رویکردها به اوقات فراغت رفته رفته باعث شده شیب همه برنامهها و فعالیتها به آموزش و همه نگاهها به فعالیتهای آموزشی باشد.
هرچند این دست اختلالآفرینیها که در فرهنگ ما قصه غصهناک دارد موجب تغییر در ذائقه مردم و بازماندن از امور مهم زندگی روزمره شده و بسیاری از نابسامانیهای ما ریشه در این جابجاییهای سلیقهای داشته است؛ و مجالی اگر بود و نوشته مناسب موضوع؛ در باب صدمات و آسیبهای فراوان این دستبردها به تفصیل سخن میگفتم.
5) تردید نباید کرد که اوقات فراغت یک سرمایه زمانی مناسب برای انجام برخی از نیازهای فردی و اجتماعی است. اگر به اوقات فراغت نگاه سرمایهای شود و از ظرفیت مهارتآموزی فردی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و دهها مهارت نوپدید بهدرستی بهره گرفته شود از مشکلات موجود امروزی که حاصل فقر مهارت است پیشگیری میشود.
** نگاههایی که باعث شده اوقات فراغت سرمایه محسوب نشود
نگاه فروکاهانه به اوقات فراغت و دست و پا گیر دیدن برنامههای فراغتی موجب شده تا نه تنها اوقات فراغت سرمایه دیده نشود بلکه برنامهریزی برای آن نیز کاری بیهوده به نظر برسد ولاجرم این طرح از بسته برنامهسازیها خارج و فراغت فرصت مرده و مازاد به شمار آورده شود.
** نگاه سرمایهای به اوقات فراغت
6) وقتی نگاه به فراغت سرمایهای شد و مهارت محور کارآفرینی شد و بالتبع زمینههای لازم برای اشتغال و کار اقتصادی فراهم شد؛ دور از انتظار نیست اگر برای حمایت از مهارتجویان و کارآفرینان سازگارهای حمایتی فراهم شود.
دادن وام به کارآفرینان با کارمزد صفر درصد زمینههای لازم را برای ایجاد واحدهای مولد کسب و کار فراهم خواهد شد.
پیداست این طرح ضمن عدم منافات با برنامههای آموزشی بهویژه فنی وحرفهای و کاردانش تأثیر زیادی در بهرهوری از استعداد و توانائیهای بالقوه و شکوفایی اقتصادی و رونق بازار کار خواهد داشت.
ایجاد بازارچههای خود اشتغالی در آخر تابستان و پایان دورههای سه ماهه اوقات فراغت با مشارکت بخشهای مختلف و با نگاه ارزشگذاری ملی خواهد توانست زمینه خوبی در عملیاتی سازی اقتصاد مقاومتی فراهم شود.
پیداست فراهمسازی فرصت ارائه فراوردههای حاصل از فعالیت کارآفرینانه هنری، فنی، تولیدی، خدماتی، تبدیلی و دهها مهارت دیگر و پشتیبانی رسانهای و بیمهای و یارانهای حتی نیکاندیشانه موجب خواهد شد فراغت از یک دغدغه تهدیدی به فرصت بی رقیب کارآفرینی تبدیل شود.
پیشنهاد میشود دولت با داعیه توسعه فضاهای کسب و کار ضمن ایجاد بانک و یا حسابی با همین نام و ... از محل اعتبارات تخصیصی وام تشویقی سرانهای به مراکز کارآفرینی در ازای جذب نیروهای کار فراغتی دارای دیپلم مهارتی اعطا کند.
7) وقتی نگاه به فراغت جامع، اصولی و مبتنی بر هندسه مهارت بنیان باشد و دانشآموزان از فرصت طولانی فراغت به مهارتهای دلخواه و کاربستی راه پیدا کنند باید نگاه ما از فراغت مصطلح تابستانه خارج و دامنهای به فراخی یک سال وهم دوش دوره سال تحصیلی رسمی شود و فراغت ضمن تحصیل را نیز پوشش دهد.
بنابر این فراغت بدلیل تغییر نظام یاددهی و یاد گیری در بستر فضاهای جدید رسانهای و سبک شدن تکالیف و فراوانی پنجره باز دانشآموزان مفهومی وسیع و گستره عملیاتی فراخ پیدا میکند.
8) ایران عزیز رنگین کمانی از مشاغل و ظرفیتهای گوناگون کارآفرینی است اوقات فراغت خواهد توانست ضمن احیا بسیاری از رشته و فنون هنری فراموش شده و در حال انقراض؛ ظرفیتهای اقتصادی و فرصتهای اشتغالی آن را بازآوری کند. این اتفاق زمانی رخ خواهد داد که برنامههای فراغت بر محور مهارتآموزی و با تکیه بر ظرفیت مشاغل بومی و محلی باشد.
افزون بر این باید در اوقات فراغت به اقتضائات جغرافیایی شهر و شهرستان و روستا و عشایر توجه داشت.
** برنامههای اوقات فراغت بیتوجه به نیازهای بومی
باید پذیرفت که با گذشت اینهمه سال هنوز برنامه سازیهای فراغتی ما تهرانیزه و بهدور از نیازسنجی مبتنی بر شاخصهای جغرافیایی، اقلیمی و منطقهای دانشآموزان در استانها بهویژه روستا و عشایری است.
9) اوقات فراغت باید با مشارکت و خودیاری مردمی همراه باشد تجربه نشان داده است برنامههای اوقات فراغت اگر دولتی و بر قاعده بخشنامههای جاری انجام گیرد از مشارکت مردم و حضور بخش خصوصی و بهویژه خانوادههای محروم و حاصلی جز مجموع برنامههای تکراری، تکلیفی، کم جاذبه و تشریفاتی نخواهد داشت. ناگفته پیداست همه آنچه بهصورت گزارش گفته و یا در اخبار مدیران میآید آمار است تا آثار و سیاهههای دندانگیر و در عرف ادارات ستودنی!
10) برنامههای اوقات فراغت ضمن مهارت محور بودن باید پروندهای و قابل پیگیری و فرایندی باشد.
باید این فرصت فراهم شود تا دانشآموزان از سرانجام و چشماندازهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برنامههای پایگاهها آشنایی داشته و با آگاهی خود را برای طی یک یا چند مهارت متناسب با علاقه و ذوق آماده نمایند.
باید دانشآموز بهصورت پروندهای و پلکانی مراحل فراغت آموزی را طی و از نتایج و سطح مهارتی آگاهی حاصل کند.
پیشنهاد میشود آموزش و پرورش ضمن توجه به برنامههای فراغتی دانشآموزان؛ واحدهای طی شده را در کارنامه سنواتی درج و همزمان با ارایه دیپلم پایان تحصیلی دیپلم مهارت فراغت را نیز ارایه کند.
** استفاده از ظرفیت بخش خصوصی برای اوقات فراغت دانشآموزان
11) آموزش و پرورش همه ساله بهدلیل کمبود اعتبارات و نیز اقتضای تعطیلی تابستانه نتوانسته با مدیریت متناسب هم به لحاط پوشش و هم خروجی کارنامه درخشانی داشته باشد. اقدام به عملیاتی سازی برخی تجربیات موفق بخش خصوصی خواهد توانست در این بخش توفیقات قابل قبولی را بدست دهد.
پیداست؛ استفاده از ظرفیت بخش خصوصی بهویژه تشکلهای تولیدی خدماتی، فنی، هنری و دهها اتحادیه صنفی از یک سوی؛ ضمن توسعه صنعت کسب و کار؛ رویکرد فراغت را از مجموعه برنامههای تکلیفی هدفگذاری نشده به مدیریت مبتنی بر حرفهآموزی و حتی ایجاد اشتغال ضمن تحصیل دانشآموزی سوق دهد. این طرح که با ملاحظات، نظارت و کنترلهای تربیتی انجام خواهد گرفت برای همیشه دلمشغولیهای موجود برای خانواده، آموزش و پرورش و حتی دانشآموزان را مرتفع خواهد ساخت.
ناگفته پیداست این طرح احیا سبک دیرین استاد شاگردی جاری دیرین گذشته نظام تربیت اجتماعی بوده و ریشه و سابقهای طولانی دارد.
از سوی دیگر آموزش و پرورش برای رهایی از نابسامانی اوقات فراغت که بی ارتباط با اعتبارات و مشکل دستمزدها و حقالزحمهها نیست می تواند؛ با صنعتیسازی پروژه بزرگ اوقات فراغت از ظرفیت بخشهای غیردولتی فعال در زمینه فراغت و نیز برنامهسازیهای کارآفرینی از فرصت تجربه و تخصص بازنشستگان آموزش و پرورش که متأسفانه بهدلیل ضعف مدیریتها هرز و بدون استفاده مانده است استفاده کند. ساماندهی معلمان و مربیان توانمند و علاقمند در قالب پیشگامان تربیت موجب خواهد شد آموزش و پروش ضمن بازگرداندن این ظرفیت بی ادعا و پرتجربه و آشنا با نظام آموزشی و تربیتی به چرخه خدمت دغدغههای تربیتی و مدیریتی و ارتباطاتی درون مجموعهای را برطرف کند.
واگذاری اردوگاهها و کانونها به بازنشستگان مجرب در قالب یک فعالیت مشارکتی فرهنگی و تربیتی خواهد توانست مجموعهها را فعالتر و برخورداریها را صدها برابر افزایش دهد.
اگر آموزش و پرورش مثل برخی از مؤسسات اقتصادی و ... در اندیشه بهکارگیری تکریمی و استفاده از تجربیات گرانسنگ بازنشستگان و ترمیم و جبران نیروی انسانی مهارتی خود است می تواند طرح بازگشت به کار نیروهای مدیر و کارآفرین خود را در قلب طرح و پروژههای اقتصادی در دستور کار داشته باشد.
انتهای پیام/