تأثیر بحران اوکراین بر ایران
خبرگزاری تسنیم: مشخص نیست که دعوای روسیه و غرب بر سر اوکراین تا چه زمانی طول بکشد؛ چراکه این قدرتها سرانجام و برای تقسیم غنایم بین خود باید همکاری با یکدیگر را سرلوحهی کار خود قرار دهند و آن زمان است که دولتهایی همانند ایران قربانی خواهند شد.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، تحولات اوکراین روزبهروز وارد مراحل جدیدی میشود. در حال حاضر، جدال روسیه به نمایندگی از شرق و اتحادیهی اروپا و ایالات متحده به نمایندگی از غرب در اوکراین به مراحل حساسی رسیده است و حتی سخن از تحریم مسکو به میان میآید. بدون شک قدرتهای بزرگ همواره بر سر مناطق نفوذ خود دچار جنگ و درگیری بودهاند و این امر تا پایان تاریخ ادامه خواهد داشت. اما سؤالی که در این نوشتار به دنبال پاسخگویی به آن هستیم این است که تحولات اوکراین چه تأثیری بر ایران و بهخصوص بحث هستهای خواهد داشت؟
این بحث از این جهت اهمیت دارد که کشورهای گروه 1+5 که در اکثر مواقع تصمیماتی هماهنگ را دربارهی موضوع اتمی ایران گرفتهاند، اکنون به چه صورتی عمل خواهند نمود. از میان این کشورها، آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان طرفدار دولت جدید اوکراین هستند، روسیه مخالف دولت جدید رویکارآمده در کییف است و حتی آن را به رسمیت نمیشناسد و چین نیز همانند رویکردهای پیشین خود، محافظهکاری را بر هر امر دیگری ترجیح داده و موضعی میانه (یکی به نعل و یکی به میخ) را اتخاذ نموده است.
بدون شک این شرایط کشورهای گروه 1+5 را از هماهنگیهای پیشین بازخواهد داشت و از این جهت میتواند فرصتی برای دیپلماسی ایران نیز باشد. در هر حال، اکنون که چنین تحولاتی رخ داده است، ما به دنبال این موضوع هستیم که موضع این کشورها را در مقابل گفتوگوهای هستهای با ایران در سناریوهای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
موضع ایران در قبال بحران اوکراین
طی هفتههای اخیر و به موازات اوجگیری بحران سیاسی در اوکراین و سپس اقدام نظامی روسیه در منطقهی کریمه، دو دیدگاه کلی در محافل مختلف تحلیلی و بعضاً سیاسی در کشور شکل گرفت. دو دیدگاهی که به نظر میرسد حاصل دو نگاه افراطی و تفریطی به موضوع بوده و هریک دارای مزایا و معایب خاص خود است.
دیدگاه نخست، ضمن مبنا قرار دادن تحلیل وقایع جاری در اوکراین از منظر تلاش غرب برای توسعهی دامنهی نفوذ خود و تقابل روسیه با این روند از یک سو و طرح ضرورت غربستیزی و بهطور کلی امپریالیسمستیزی در سیاست خارجی کشور، رویکردی مدافع روسیه را مطرح کرده و از لزوم جهتگیری رسمی و علنی جمهوری اسلامی ایران به نفع روسیه و حمایت از اقدام این کشور در کریمه و احتمالاً دیگر نقاط اوکراین سخن میگوید.
از منظر باورمندان به این تحلیل، روسیه در حال حاضر بیشترین پتانسیل را در عرصهی بینالمللی برای تقابل با غرب و بهویژه آمریکا و ضربه زدن به منافع غربیها داراست و ایران میتواند از طریق همسو شدن با این کشور در بحران کنونی، به اصول کلی مندرج در چارچوبهای سیاست خارجی کشور مبنی بر مقابله با آمریکا جامهی عمل بپوشاند. از نظر این دست از تحلیلگران، مسکو توانسته است در سالهای اخیر حمایتهای نسبی از بحث هسته ای ایران داشته باشد. بنابراین حمایت ایران از موضع کرملین در بحران اوکراین میتواند پشتیبانی مسکو از بحث اتمی ایران را افزایش دهد.
در نقطه مقابل این رویکرد، دیدگاه دیگری وجود دارد که شرایط جاری را فضایی مساعد برای نزدیک شدن ایران به غرب و بهبود دیدگاه کشورهای غربی نسبت به ایران ارزیابی میکند. از منظر این رویکرد، ایران در شرایط کنونی، باید ضمن حمایت دولت جدید در اوکراین و محکوم کردن صریح اقدام روسیه در ارسال نیروی نظامی به کریمه، نظر کشورهای غربی را نسبت به خود جلب کرده و از این ابزار، در راستای روند تنشزدایی در روند سیاست خارجی استفاده کند.[1]
یکی از مسائلی که از دید برخیها میتواند فرصتی برای ایران باشد بحث تحریم انرژی روسیه است. از نظر معتقدان به این امر، ایران در صورت تحریم شدن انرژی روسیه توسط اتحادیهی اروپا، میتواند جایگزین شود. اما کمی واقعبینی نشان میدهد که بازار انرژی منطقه بهطور کامل در دست شرکت روسی «گازپروم» است و نه این شرکت اجازهی چنین کاری را به ایران خواهد داد و نه اتحادیهی اروپا خواهان تحریم انرژی روسیه است؛ چراکه وابستگی عمیقی به این امر دارد. بنابراین به نظر میرسد به نفع ایران است که با پیشه کردن سیاست بیطرفی فعال به تأمین منافع خود بپردازد.
همانطوری که در مقدمهی بحث عنوان شد، روسیه و غرب سالهای سال است که بر سر منافع ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک با یکدیگر در رقابت هستند و کشورهایی همانند ایران نه داعیهی این امر را دارند و نه به نفع آنهاست که وارد چنین فضایی شوند. بدون شک اگر ایران بخواهد براساس رویکرد نخست، حمایت صریح خود را از روسیه نشان دهد، موجب افزایش فشارهای غرب بر کشور خواهد شد. علاوه بر این، مشخص نیست که دعوای روسیه و غرب بر سر اوکراین تا چه زمانی طول بکشد؛ چراکه این قدرتها سرانجام و برای تقسیم غنایم بین خود باید همکاری با یکدیگر را سرلوحهی کار خود قرار دهند و آن زمان است که دولتهایی همانند ایران قربانی خواهند شد. در حال حاضر، روسیه نیز خواهان تعارض با آمریکا نیست و همانند رویکرد سالهای گذشتهی خود، از استراتژی رقابت در عین همکاری استفاده میکند. عدم پذیرش ایران در سازمان همکاریهای شانگهای را نیز میتوان بدین دلیل دانست که روسها به نیکی میدانستند با ورود ایران جنبه ضدیت با امریکا در شانگهای تقویت خواهد شد، امری که برای آنها زیان داشت.
بدون تردید در حال حاضر، زمان جنگ سرد و جهان دوقطبی نیست که هرکدام از کشورها مجبور به طرفداری از یک طرف درگیر بشوند. از سوی دیگر، رویکرد دوم را نیز میتوان دارای انتقادهای عمدهای دانست. روسیه قدرتمندترین همسایهی ایران است و در بسیاری از مسائل بینالمللی، از جمله سوریه، میان دو کشور هماهنگی مواضع وجود دارد.
رفتن به سمت غرب غیرقابلاعتماد، باعث رنجش روسیه شده و موجب ضرر و زیان ایران خواهد شد. با وجود اینکه روسها در عمدهی تحریمهای ضدایرانی همراه و همکار غرب بودهاند، اما در برخی زمانها سبب تعدیل فشارها بر تهران شدهاند. اتخاذ رویکرد دوم از سوی ایران میتواند باعث کارشکنی مسکو در قبال برنامهی هستهای ایران شود و از این به بعد، تعدیلهای سابق نیز در تحریمهای ضدایرانی اعمال نشود. نتیجهی امر اینکه به نظر میرسد در پیش گرفتن سیاست بیطرفی مثبت و فعال بهترین سود را برای ایران داشته باشد.
وزارت امور خارجهی ایران نیز فارغ از دو دیدگاه فوق در این چارچوب، ضمن تأکید بر حفظ ثبات و آرامش و پرهیز از خشونت، عنوان کرد که سرنوشت اوکراین با تحقق ارادهی ملت و تفاهم نیروهای سیاسی این کشور و عدم دخالت خارجی میسر است. همین مسیر در زمان بحران اوستیا و آبخازیا نیز از سوی ایران دنبال شد.
بحران اوکراین و موضوع هستهای
نکتهی مهمی که باید در اینجا به آن اشاره داشت این است که هرچند برخی قضیهی اوکراین را موضوعی مستقل ارزیابی کرده و آن را بیارتباط با بحث هستهای ایران میدانند، اما واقعیت امر این است که همهی پدیدههای بینالمللی میتوانند بهنحوی از انحاء بر یکدیگر تأثیر بگذارند. کشورهای غربی و بهخصوص گروه 1+5 هماکنون حداقل در دو موضوع سوریه و ایران دارای رایزنی هستند و امری که مشخص است این است که این قضایا میتواند باعث چانهزنی بین دوطرف شود. برخیها بر این باورند که معاملهای که بین غرب و روسیه میتواند شکل بگیرد این است که روسها در قضیهی سوریه کوتاه آمده و پشتیبانی از بشار اسد را کاهش و یا حتی قطع کنند و در مقابل غربیها دست مسکو را در اوکراین بازبگذارند.
استدلال این گروه را میتوان به صورت کامل رد کرد؛ چراکه وقوع چنین پدیدههایی در سیاست بینالملل سابقه نداشته است. میتوان این موضوع را بیان نمود که کشورهای غربی بعد از موفقیتهای دیپلماتیک کرملین در سال 2013 برآن شدند تا در اوکراین جلوی پیشروی روسها را بگیرند. در هر حال، این افراد معتقدند اکنون هم میتوان نوعی مصالحه بین روسیه و غرب بر سر برخی قضایای بینالمللی، از جمله بحران سوریه، صورت گیرد.
اما به نظر میرسد این امر نمیتواند به این سادگی امکانپذیر شود؛ چه اینکه مطالعه در سیاست خارجی روسیه این امر را واضح و مبرهن میکند که این کشور بر سر خطوط قرمز خود هیچگاه کوتاه نخواهد آمد و این امر در قضیهی گرجستان و به رسمیت شناختن استقلال آبخازیا و اوستیا بهخوبی نمایان شد. اوکراین در میان کشورهای برجایمانده از فروپاشی شوروی، بیشترین اولویت را در سیاست خارجی روسیه دارد و از طرف دیگر، سوریه نیز به دلایل مختلف که از عهدهی این مقال خارج است، دارای اهمیت برای کرملین است. پس نمیتوان این گزاره را بهطور صحیح پذیرفت که روسیه و غرب، در قضایای سوریه و اوکراین، با یکدیگر تعامل خواهند نمود. نه غرب از اوکراین دست برمیدارد و نه روسیه حمایت از سوریه را کاهش میدهد و بازی بین طرفین کماکان ادامه خواهد داشت.
دربارهی بحث هستهای ایران هماکنون موضوعات مختلفی مطرح میشود. از یک طرف برخی بر این باورند که بحران اوکراین و چالشهای آن بر مذاکرات هستهای 5+1 با ایران تأثیر میگذارد و یکپارچگی کشورهای مذاکرهکنندهی هستهای با تهران را تحت تأثیر قرار میدهد.
از طرف دیگر، عدهای معتقدند مسائلی مانند بحران اوکراین یکپارچگی و وحدت نظر گروه 1+5 در ارتباط با موضوع هستهای ایران را زیر سؤال نخواهد برد. در همین رابطه، سخنگوی وزارت امور خارجهی آمریکا در اظهاراتی اعلام کرد که تنشهای ایجادشده میان ایالات متحده و روسیه بر سر اوکراین و اقدامات تنبیهی واشنگتن علیه مسکو، تأثیری در همکاری دو کشور در خصوص موضوع هستهای ایران نخواهد داشت.
به گفتهی سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا، واشنگتن نگرانی خاصی در این مورد که موضوع اوکراین و ایران به هم آمیخته شوند ندارد. ساکی در ادامه افزود: اختلافنظرهایی میان آمریکا و روسیه وجود دارد و ما در همهی موارد با یکدیگر توافق نداریم، اما مسکو نیز در خصوص ایران و مذاکرات هستهای با این کشور دیدگاه مشترکی با واشنگتن داشته و در مورد نگرانیهای خود از دستیابی ایران به سلاح هستهای سخن میگوید. من به شما اطمینان میدهم که روسیه بهعنوان یک عضو مهم در مذاکرات با ایران حضور خواهد داشت.
اظهارات ساکی نشان میدهد که نگرانی از سرایت تنشهای اوکراین به سایر حوزههای مسائل بینالملل جدی است و آمریکا و روسیه مراقباند اختلافات آنها بر سر سرزمین انقلاب نارنجی، به روندی که در خصوص حل پروندهی هستهای ایران آغاز شده ضربه نزد.[2]
نتیجهگیری
میتوان این امر را به ضرس قاطع بیان کرد که بحث هستهای ایران و موضوع اوکراین بر یکدیگر تأثیر خواهند گذاشت. این امر در اظهارات اعلانی وزارت امور خارجهی آمریکا نیز مشهود است و آنها طی چند روز اخیر، در برخی مواقع، عنوان داشتهاند که فشار بیش از حد به روسیه باعث واگرایی این کشور از گروه 1+5 و حرکت به سمت ایران خواهد شد. شاید این امر بهصورت مستقیم مطرح نباشد، اما در روند چانهزنی بین قدرتهای بزرگی مانند روسیه و ایران قطعاً مؤثر خواهد بود. آمریکا و اروپا بدون همراهی روسیه نخواهند توانست بحث هستهای ایران را به پیش ببرند؛ بهطوری که خود بارها به این موضوع اذعان داشتهاند.
در ارتباط با سیاست خارجی ایران نیز باید گفت نگاهی واقعگرایانه به موضوع تحولات اوکراین نشان میدهد که هیچکدام از رویکردهای دوگانهی حمایت از روسیه یا حمایت از غرب نمیتواند منافع ملی ایران را در شرایط کنونی تأمین کند.
منبع: برهان
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.