روحیه انقلابی و تکلیف ما
خبرگزاری تسنیم: هر چند "از یک دید وسیعتر..."، کشور ما از زمان فتوای مهم تحریم تنباکو، که آغاز ورود پر توان مرجعیت دینی به عرصه سیاست، و به تبع، ایجاد تحرک دینی ویژه در کالبد تمدن ما بود، تا کنون روند متزاید رو به پیشرفتی داشته است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دکتر حامد حاجی حیدری در مطلبی با عنوان«روحیه انقلابی و تکلیف ما»چاپ شده در ستون سرمقاله روزنامه رسالت اینطور نوشت:
هر چند "از یک دید وسیعتر..."، کشور ما از زمان فتوای مهم تحریم تنباکو، که آغاز ورود پر توان مرجعیت دینی به عرصه سیاست، و به تبع، ایجاد تحرک دینی ویژه در کالبد تمدن ما بود، تا کنون روند متزاید رو به پیشرفتی داشته است، و هر چند که پس از وقوع انقلاب، به رغم همه دشواریها و مضیقهها، روند رو به پیشرفت ما غیر قابل انکار بوده است، اما امسال، سالگرد انقلاب اسلامی، به همت دولتمردان عالیمقام و نخبگان سیاسی کمتحرک، شور و حال انقلابی همیشگی را ندارد.لحن نه چندان عزتمند سیاست خارجی ما، ابراز ناتوانی رئیس جمهور کشور در مقابل اصحاب رسانه آمریکایی در قلب نیویورک از خزانه خالی، در کنار بی تدبیری توزیع سبد کالا، یا ناتوانی محرز دولت در واکنش مناسب به امواج سرما که عملاً با ناکارآمدی همراه شده است، عزل متجاوز از 2600 مدیر تازه نفس جوان که در سختترین شرایط هشتاد و هشت پشت انقلاب را خالی نکردند، و به کار گماری مدیرانی که نه تنها دیگر از طراوت جوانی و انقلابی در ایشان اثری نیست، بلکه در شرایط سخت هشتاد و هشت، یا پشت انقلاب را خالی کردند، یا بیپرده به روی انقلاب قداره کشیدند،..
همه اینها ... همه و همه، شباهت دولت ما را به سیاست یک ملت انقلابی زایل میکند، و به تبع، حس شور و حال انقلابی را در این سالگرد انقلاب، از کشور میگیرد. گاه، به نظر میرسد که تنها چیزی که دولت ما را هنوز شبیه دولت انقلابی نگه داشته است، دیدار رئیس جمهور با جانبازان باشد، شاید که تأثیر خود را بر روحیه سیاستگذاران بگذارد. خدا این جانبازان و ایثارگران را از ما نگیرد، که هنوز هم منشأ برکتاند. ولی فقط همین نما برای یک دولت انقلابی کافیست؟ امسال، سالگرد انقلاب، حال و هوای همیشگی را ندارد. باید فکری کرد...؛ باید امیدوارانه فکری کرد. ملتی که خدا دارد، بنبست ندارد. در این یادداشت، اول "از یک دید وسیعتر..."، به موضوع خواهیم نگریست، و سپس، تزهایی را برای برون رفت از این وضع و حال غیر انقلابی مطرح خواهیم نمود...
از یک دید وسیعتر...
از اول انقلاب تا امروز، که سی و پنج سال میگذرد، در حوادث گوناگون، حوادثی که بعضی از آنها، میتوانست یک ملت را، یک نظام را از جا بکند، میتوانست یک کشور را دچار دریای طوفانیای بکند که ندانند چه میکنند و چه باید بکنند (همین طور که میبینیم در بعضی از کشورهای همسایهیمان) برای این کشور پیش آمد؛ اما، این کشتی استوار که متکی به ایمانهای مردم، به اراده مردم، به دل نورانی مردم به ذکر خدا بود، در این طوفانهای گوناگون، اندک اضطرابی پیدا نکرد. این، نشانه رحمت الهی است؛ این، نشانه تفضلات خداوند به ملت مؤمن است.با وجود این همه عوامل انحراف، بحمد الله ملت ما مؤمنند، خدا دوستند، دینشناسند، به معنویت علاقهمندند. امروز جوانها در دنیایی که مادیگری بر آن حاکم است، غرق در حیرت و آشفتگیاند؛ دوری از معنویت آنها را دچار آشگفتی کرده است؛ نمیدانند چه بکنند؛ متفکرانشان هم ماندهاند؛ و بعضی از آنها فهمیدهاند که راه اصلاح کارهایشان مراجعه به معنویت است. ولی چه جور میتوانند معنویت از دست رفته را، معنویتی را که دو قرن است در کشورهای غربی دائماً با وسائل گوناگون کوبیده شده است، برگردانند؟ کار آسانی نیست؛ اما، ملت ما این جور نیست. ملت ما در این مجرای عظیم معنویت حرکت کرد، با معنویت توانست یک انقلابِ با این عظمت را به پیروزی برساند، با معنویت توانست در این دنیای مادی یک نظام اسلامی را که متکی به معنویت است، برافرازد، پایههای آن را محکم کند و آن را در مقابل، تهاجمها و طوفانهای گوناگون حفظ کند.
ملت ما یک جنگ هشت ساله تحمیلی را با تکیه به همین معنویت توانست با سرافرازی و پیروزی طی کند. امروز هم جوانهای ما اکثراً جوانهای مؤمن و معنوی هستند. حتّی آن کسانی که به ظاهر گرایش معنوی در سیمای آنها نیست، انسان در مواقع حساس میبیند دلهایشان متوجه خداست. بارها من عرض کردهام که در این شبهای قدر، در این روزهای اعتکاف، در این مراسم نماز عید فطر، چه افرادی، چه اشخاصی که انسان گمان نمیکند، دلهایشان را متوجه خدا میکنند.مشمول تفضلات الهی شدن یک مسئله است، حفظ تفضلات و رحمت الهی یک مسئله دیگر. مبادا به خودمان مغرور شویم؛ مبادا وقتی دست کمک پروردگار را در شمایل جانبازان میبینیم، بگوییم: "ما که مورد توجه پروردگار هستیم" و از وظایفمان غفلت کنیم؛ مبادا یاد خدا از دلها برود. باید جوانها، این دلهای پاک را، این دلهای نورانی را، این دلهای نرم را مغتنم بشمرند؛ آنها را با یاد پروردگار سیراب کنند؛ آنها را از ذکر خدا لبریز کنید، که خدای متعال توجهاتش را و رحمتش را بر این ملت مستدام خواهد کرد (برداشت از آیت الله سید علی حسینی خامنهای، مقام معظم رهبری).
دقیقاً چه باید کرد؟
گام اول: گروه "نخبگان غیردولتی"، که امروز با اخراج توأم با بی مهری بیش از 2600 مدیر دولتی جوان، به یک پیکره بزرگ که نه، به یک توده "عظیم" تبدیل شدهاند، امروز باید متشکل شوند، و احساس مسئولیت انقلابی کنند. آنها وظیفه دارند.برای استمرار مشمول تفضلات الهی شدن، ابتدا احساس مسؤولیت انقلابی لازم است. باید، همه، حس اضطرار و نیاز جدی داشته باشندبه چیزی که عامل اصلی پیشرفت و مقاومت ما طی سی و پنج سال اخیر بوده است. گروه "نخبگان غیردولتی"، باید حرکت به سمت "روحیه انقلابی" را برای حیات خود و اجتماع مهم بدانند. تک تک نخبگان، بدون آن که تکلیف را به گردن دیگری بیندازند، باید در حیطه عملکرد خود، تهدیدات بالقوه را شناسایی کنند، و سناریوهایی بسازند که نشان دهد در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد. آنها باید از هر فرصتی، برای بیان ضرورت "روحیه انقلابی" استفاده کنند. با مردم، گفتگو کنند، و دلایلی قانع کننده برای تغییر بیاورند. نهایتاً از همفکری با مردم، برای تقویت روحیه انقلابی کمک بگیرند.
گام دوم: در گام دوم، و پس از بر آمدن یک حس واقعی اضطرار تغییر، باید ائتلافی قدرتمند تشکیل دهند. این موضوع، نیاز به رهبری قوی و حمایت افراد کلیدی اجتماع دارد. برای راهبری تغییر به سمت "روحیه انقلابی"، نیاز به اتحاد نیرومند از افراد با نفوذ اجتماع، چه اجتماع عینی، و چه اجتماع شبکهای هست. این افراد، باید با ارتباط های منطقی و عقیدتی و عاطفی به هم پیوند یابند و پیوند آنها مدام تقویت شود.
گام سوم: برای ایجاد و تحکیم ائتلاف میان نخبگان، و در نهایت سازماندهی یک اتاق فرمان برای تغییر، خلق یک چشمانداز آینده، نقش کلیدی دارد. همه نخبگان باید به سهم خود، تصویر یک چشمانداز آینده منطقی و قابل درک و به یادماندنی از تغییر را برای مردم بسازند، و مسیرهای رسیدن به آن را معلوم نمایند. به لحاظ عملیاتی، نخبگان غیر دولتی، باید ارزشهایی که برای ایجاد تغییر ضروری هستند، تعیین کنند؛ برای رسیدن به این چشمانداز، استراتژی تعریف کنند؛ و برای رسیدن به این چشمانداز استراتژیک، ممارست و تشریک مساعی نمایند.
گام چهارم: نخبگان، باید از طریق چشمانداز تغییر، با افراد ارتباط برقرار کنند. نهایتاً، آن چشمانداز و استراتژیای مؤثر واقع میشود که در جملات کوتاهی میان مردم رد و بدل شود، و هر یک از مردم بتوانند در چند دقیقه آن را توصیف کنند. نخبگان انقلابی باید از هر فرصتی برای صحبت با مردم در مورد چشمانداز آینده انقلاب استفاده کنند، و به طور آشکار و بیپرده به مردم نشان دهند که دغدغههای آنها چگونه با تغییر پاسخ داده میشود. یک نکته دیگر این است که برای حفظ انقلاب و روحیه انقلابی، نخبه برج عاج نشین به درد نمیخورد؛ بلکه باید تغییر را راهبری کرد و گام به گام و در هر مقطع، مسیر را برای مردم انقلابی معلوم نمود.
گام پنجم: در مرحله بعد، نخبگان انقلابی باید موانع را از سر راه بردارند. اتاق فرمان نخبگان انقلابی، در استمرار خط خود، پس از ارائه چشمانداز و استراتژی و تبیین آن برای مردم، ساختار اجتماعی را رصد میکنند، و از این که همه لایههای اجتماع، همراه آنها خواهند بود، اطمینان حاصل میکنند. باید بخشی از مردم که هنوز چشم امید به این گفتمان غیرانقلابی دارند را بررسی و نیازهای آنها را شناسایی کرد، تا راه حل کامل روحیه انقلابی برای آن مشکلات ارائه شود.
گام ششم: نخبگان با روحیه انقلابی، در ادامه خط تغییر، باید پیروزیهای کوتاه مدت و میان مدت به دست آورند، طوری که به واسطه آن، انگیزه مردم برای استمرار خط انقلاب تحکیم شود. نخبگان انقلابی، باید به اجتماع خود طعم خوب حاصل از روحیه انقلابی را در سراسر مسیر بچشانند. تا به این ترتیب، مدام افراد جدیدی به سازمان اصولگرایانه تغییر اضافه شود و بر سرعت بازگشت کشور به خط انقلاب افزوده شود. بدین ترتیب است که روحیه انقلابی، بیش از پیش، به بخش ثابتی از فرهنگ جدید ما تبدیل میشود، و برکات بلندمدت خود را هر چه بیشتر به جای خواهد گذاشت .
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.