آیا لبنان به گذرگاه القاعده یا محل استقرار آن تبدیل شده است؟
خبرگزاری تسنیم: انفجار اخیری که در بیروت رخ داد، این سوال را برای کارشناسان و صاحبنظران مطرح کرده که آیا واقعا لبنان به گذرگاه سازمان تروریستی القاعده یا محل استقرار آن تبدیل شده است؟
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه «الجمهوریه» چاپ قاهره در مقالهای درباره فعالیت سازمان تروریستی «القاعده» در لبنان مینویسد: پس از انفجار مشکوکی که هفته گذشته سفارت ایران در بیروت را هدف قرار داد، اکنون دیگر برای همگان مبرهن شده که لبنان به یکی از گذرگاهها و معابر سازمان تروریستی القاعده تبدیل شده است و این امر بر خلاف باوری عدهای است که لبنان را مقر القاعده تلقی میکنند.
این انفجار به روشنی نشان داد که سازمان القاعده در بیروت از زیر ساختهای کاملی برخوردار است که توانسته چنین عملیاتی را به انجام برساند.
بالطبع چنان چه مسئولان لبنانی بخواهند، از رخ دادن چنین رخ دادهای خطرناک و تروریستی که اکنون در این کشور در حال اجراست، جلوگیری کنند، میتوانند اما باید دانست که این امر در صورتی میسر میشود که به بهبود اوضاع داخلی در این کشور توجه کنند و یکی از این راهها آگاه کردن اذهان عمومی به واسطه تبلیغات رسانهای است.
نکته مهم در حوادث اخیر جاری در لبنان که نخبگان سیاسی در این کشور از آن غافل هستند، آن است که ریشه تمام حوادث جاری در لبنان به داخل این کشور باز میگردد. بارزترین نمونه این امر حادثهای است که در منطقه عرسال رخ داد و چنانچه ارتش لبنان میتوانست به طریقه موفقتری عمل کند، امکان جلوگیری از رخ دادن آن وجود داشت.
حقیقت این است که واشنگتن با توجه به شکل گیری انقلابهای عربی در منطقه از یک سو و حضور سازمان تروریستی القاعده در این کشورها از سوی دیگر، دیدگاه و نگرش خود را به کشورهای عربی و در رأس آنها لیبی تغییر داده است.
پس از ترور سفیر آمریکا در شهر «بنغاری» لیبی به خوبی آشکار شد که سیاست آمریکا روی روابطش با نیروهای مسلح، سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی تمرکز یافته است.
از این رو انقلابهای عربی به عاملی جهت انتشار سازمانها و گروههای افراطی و تندور و نیز در عین حال سودجو جهت نفوذ در کشورهایی که شاهد انقلابهای مردمی بودهاند و به قدرت رساندن اسلام سیاسی مبدل شده است.
در این میان علاوه بر ضربههایی که سازمانهای امنیتی در کشورهایی که انقلابهای عربی در آنها به دراز کشیده است، دریافت کردند، در عین حال نتوانستند نسبت به اهداف و وظایف مهم خود از جمله مقابله با عملیاتهای تروریستی و کنترل آنها به خوبی ایفای نقش کنند. شاید این امر موجب شد که «ایمن الظواهری»، رهبر سازمان تروریستی القاعده که جایگزین «أسامه بن لادن» در این سازمان شده در دهمین سالگرد حادثه یازده سپتامبر اعلام کند که جنبشهای اسلامگرا راه را جهت شکل گیری انقلابهای عربی فراهم کردند.
برخی در این میان بر این باورند که اشتباهات واشنگتن نسبت در قبال انقلابهای عربی سبب شده تا در محاسبات خود به شدت تجدید نظر کند، به ویژه در کشور سوریه که در حال حاضر به منطقهای امن جهت نفوذ و فعالیت و گسترش حضور سازمان القاعده تبدیل شده است.
«ابوجهاد الشامی»، مسئول سازمان القاعده در «بلاد الشام» یا همان «سرزمین شام» کتابچه 52 صفحهای را در اختیار گروههای مسلح سوری قرار داده که در آن راهنماییها و توصیههایی تحت عنوان «استراتژی سرزمین محشر(سوریه)» را آورده است.
وی به عناصر خود که در مناطق مرتفع و کوهستانی «جبل الشیخ» و مناطق سنینشین سوریه حضور و نفوذ دارند، توصیه کرده که جهت حفظ بقای خود هر آنچه که در توان دارند، در قبال ارتش سوریه مقاومت و ایستادگی کنند.
ابو جهاد الشامی همچنین از گروههای تروریستی مسلح میخواهد که در مناطق نزدیک به مرزهای لبنان اقامت کنند تا در صورت نیاز، بتوانند به راحتی و سهولت از مرز به داخل اراضی این کشور فرار کنند.
از این نکته به خوبی میتوان اهمیت منطقه القلمون و نیز ایجاد زیر ساختهای اساسی سازمان القاعده در این نقطه را دریافت، چراکه این منطقه در کنار منطقه عرسال لبنان قرار دارد که میتواند نقطهای مهم جهت ورود عناصر مسلح از سوریه به لبنان در صورت اقتضای شرایط باشد.
ابو جهاد الشامی همچنین در ادامه توصیههای خود از عناصر خود درخواست کرده که از یک سو پایگاههای جدیدی را جهت اجرای عملیاتهای سری و محرمانه خود در لبنان ایجاد کنند و از سوی دیگر این پایگاهها را به محلی جهت اجرای عملیاتهای هجومی خود به داخل سوریه مبدل کنند.
اما خیلی زود آشکار شد، شرایط میدانی در سوریه به گونهای پیش نرفت که ابو جهاد الشامی و امثال وی انتظار آن را داشتند، شاید یکی از مهمترین تغییرات حاصله در عرصه میدانی سوریه که برای گروههای مسلح و حامیان منطقهای آنها بسیار گران تمام شد، تغییر موضع آمریکا در سوریه بود که یکی از مهمترین دلایل آن را باید در نزدیکی دو طرف آمریکایی و ایرانی به خاطر نفوذ ایران و نیز قدرتمند بودن این کشور در عرصه منطقهای و بین المللی دانست، همچنین واشنگتن به خوبی به این نکته پی برد که نفوذ سازمان القاعده در سوریه نه تنها اهداف و منافع این کشور را در سوریه بر باد خواهد داد، بلکه این نفوذ تهدیدی برای تمام منطقه محسوب میشود.
بازتاب سیاست جدید آمریکا در قبال بحران سوریه را میتوان در درخواست این کشور از ترکیه مبنی بر بستن مرزهای خود به روی عناصر مسلح تروریستی سلفی جهادی مشاهده کرد که این امر پس از دیدارهای صورت گرفته میان «چاگ هاگل»، وزیر دفاع آمریکا و با «احمد داوود اوغلو»، وزیر خارجه ترکیه حاصل شد.
طی ماههای اخیر دستگاههای امنیتی لبنان فعالیتهای جدید عناصر القاعده در این کشور را به دقت تحت نظر گرفتهاند و بسیاری از عناصر انتحاری این سازمان را به دلیل داشتن اطلاعات مهم و مستند در خصوص به کار بردن کمربند یا بستههای انفجاری به دقت تحت نظر گرفتهاند.
این در حالی است که دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی لبنان همواره به نظارت خود بر مناطق جیرود و عرسال و القلمون ادامه میدهند که در موارد بیشمار پایگاهها و نقاط ارتش لبنان در آن هدف عملیاتهای تروریستی این سازمان قرار گرفته و به این طریق القاعده تلاش کرده، این پیام را به دولت لبنان برساند که «از سر راه ما دور شوید».
با این پیام آشکار عملیات هدف قرار دادن مناطق جنوبی بیروت آغاز شد که در ابتدا با شلیک موشک و سپس از طریق خودروهای بمبگذاری شده صورت پذیرفت.
در این میان سازمانهای اطلاعاتی و ناظران بر همکاری میان عناصر القاعده مستقر در منطقه القلمون با نیروهای حامی و طرفدار آنان در شهر «طرابلس» در شمال لبنان و دیگر گروههای فلسطینی سلفی – جهادی مستقر در اردوگاههای «عین الحلوه» و «شتیلا» تاکید میکنند، از این رو دیپلماتهای غربی به این باور رسیدهاند که جنگ و درگیری که به واسطه خودروهای بمبگذاری شده در منطقه جنوب بیروت آغاز شد، بازتاب خود را در طرابلس به شکل مستقیم نشان داد، اما نباید فراموش کرد، ورود سلاحی تحت عنوان «عناصر انتحاری» به عرصه لبنان موجب تشدید بیش از پیش اوضاع در این کشور خواهد شد.
بر اساس اطلاعات به دست آمده از دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی لبنانی، در عملیات کشف و دستگیری یکی از شاخههای سازمان تروریستی القاعده در استان «بقاع» لبنان، نیروهای امنیتی این کشور به جای کشف و ضبط کمربندهای انفجاری متعارف در مقر این گروه تروریستی، اشیا خطرناکتر دیگری کشف و ضبط کردند که نوعی باند مفصلی پزشکی بود که پزشکان در مواردی که بیماران آنها دچار دیسک در نقاط مختلف بودند، آن را برای بیماران خود تجویز میکردند.
خطر نهفته در این باندهای مفصلی آن بود که آنها بمبگذاری شده بودند و افشا شد که این عناصر گروه وابسته قصد داشتند که از آنها در میان تودههای مردم در روز عاشورا استفاده کنند، اما تاکید رهبران شیعی لبنان بر اتخاذ تدابیر امنیتی شدید در حین مراسم سوگواری عزاداری حسینی موجب شد تا نقشه این گروه با بن بست مواجه شود و مانع از رخ دادن یک مصیبت و فاجعه بزرگ در لبنان شود.
شکست در این طرح موجب شد تا القاعده انتقام خود را در انفجار سفارت ایران در بیروت بگیرد و واکنش خود نسبت به نزدیکی روابط میان ایران و آمریکا و نیز حضور حزب الله در سوریه و همچنین ظهور اخیر «سید حسن نصرالله»، دبیر کل حزب الله لبنان در میان عموم مردم در روز عاشورای حسینی را نشان دهد.
نکته مهم در اینجا این است که برخی از کارشناسان بر این باورند، پیام سفارت ایران در لبنان هرگز یک بار نخواهد بود، بلکه این پیام چیزی جز آغاز آنچه که اکنون در عراق میگذرد، نیست، هر چند که به شکل و قالب دیگری در لبنان به اجرا گذاشته شود.
شاید همین موضوع باشد که سبب نگرانی مسئولان و مقامات لبنانی شده است، زیرا مبارزه با این نوع از تروریسم که کشورهای نزدیک را نیز هدف قرار میدهد، سخت و بلکه بسیار دشوار است.
همچنین در صورت در نظر گرفتن این فرضیه که نبرد جنگ القلمون در حال شدت گرفتن است، یعنی همان مکانی که محل و پایگاه گروههای مسلح وابسته به سازمان القاعده است و همچنین توافق میان ایران و آمریکا در آستانه شکل گیری باشد، نتیجه منطقی تمامی این موارد، به کار بردن سلاح و نیز جنگ و درگیری خواهد بود و لبنان نیز هرگز این عرصه، یعنی عرصه جهاد القاعده به دور نخواهد بود و در این صورت بحرانهای شدید سیاسی در انتظار این کشور خواهد بود.
انتهای پیام/