بس کن رباب حرمله بیدار میشود...
خبرگزاری تسنیم: در میان اشعاری که در رثای شهدای کربلا به نظم درآمدهاند، بسیاری در مرثیه حضرت علیاصغر(ع) است، کودک ششماههای که تنها جرمش تشنگی بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، اشعار بسیاری در طول تاریخ چه از زبان شعرای تشیع و چه از قلم سرایندگان اهل تسنن در رثای شهیدان کربلا به نظم درآمدهاند که در این میان بخش قابل توجهی به مظلومیت و معصومیت کودکی ششماهه به نام حضرت علیاصغر(ع) اختصاص دارد.
شعر ذیل نمونهای از این اشعار است:
بس کن رباب نیمهای از شب گذشته است
دیگر بخواب نیمهای از شب گذشته است
کم خیره شو به نیزه، علی را نشان نده
گهواره نیست٬ دست خودت را تکان نده
با دستهای بسته مزن چنگ بر رخت
با ناخن شکسته مزن چنگ بر رخت
بس کن رباب حرمله بیدار میشود
سهمت دوباره خنده انظار میشود
ترسم که نیزهدار کمی جابجا شود
از روی نیزه رأس عزیزت رها شود
یک شب ندیدهایم که بیغم نیامده
دیدی هنوز زخم گلو هم نیامده
گرچه امید چشم ترت ناامید شد
بس کن رباب یک شبه مویت سپید شد
پیراهنی که تازه خریدی نشان مده
گهواره نیست٬ دست خودت را تکان مده
با خنده خواب رفته تماشا نمیکند
مادر نگفته است و زبان وا نمیکند
بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی
اصلاً خیال کن که تو اصغر نداشتی
دیگر ز یادت این غم سنگین نمیرود
آب خوش از گلوی تو پائین نمیرود
بس کن ز گریه حال تو بهتر نمیشود
این گریهها برای تو اصغر نمیشود
انتهای پیام/