پرتال ارزی با مدیریت سعید جلیلی طراحی شد/ بخشی از عملکرد جلیلی محرمانه است
خبرگزاری تسنیم: عضو کارگروه اقتصادی شورای عالی امنیت ملی با اشاره به اینکه سعید جلیلی از صفر تا صد بحث تحریمها اطلاع دارد، میگوید: در شورای عالی امنیت ملی طرح پرتال ارزی با مدیریت سعید جلیلی برای نظاممند شدن عرضه ارز طراحی و اجرا شد.
خبرگزاری تسنیم:مصاحبه را برای حدود هفته بعد هماهنگ کردم؛ آنهم از طریق یک واسط. ولی روز قبل از مصاحبه خبردار شدم آقای بخشی کارشناس اقتصادی و عضو کارگروه اقتصادی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که قرار بود با وی مصاحبه بگیرم، تصادف کرده است و بهجای وی یکی دیگر از همکارانش در خصوص اقدامات اقتصادی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مصاحبه میکند.
همراه با فیلمبردار مقابل در دبیرخانه شورا میروم اما با اینکه قرار بود با نگهبانی از قبل هماهنگ شود، نگهبان میگوید که چیزی هماهنگ نشده است. دوباره که تماس میگیرم، متوجه میشوم که گویا همکار آقای بخشی قرار مصاحبه را از یاد برده و شورای امنیت را ترک کرده است و این شد که دوباره مزاحم آقای بخشی شدیم و او هم با سختی زیاد خود را به محل مصاحبه رساند.
با آقای بخشی داخل شورا شدیم و مصاحبه را شروع کردیم؛ آن هم با این شرط که نه عکس بگیریم و نه فیلمبرداری کنیم.
متن زیر مشروح مصاحبه خبرگزاری تسنیم با رضا بخشی عضو کارگروه اقتصادی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است:
تسنیم: بهعنوان سؤال اول، با توجه به وظیفه شورای عالی امنیت ملی، دبیرخانه این شورا چه اقداماتی را برای مقابله با تحریمها داشته است؟
بخشی: بسم اللّه الرّحمن الرّحیم. برای مقابله با تحریم، مرکزی در کشور ایجاد شده است که نقش رصد، پیگیری و راهبری برای مقابله با تحریم را دارد که ستاد مرکزی آن در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی مستقر شده است. بهعبارت دیگر بهدلیل بعد امنیتی که این تحریمها برای کشور دارد و بحثهای محرمانه و سرّی آن، در تقسیم کاری که در کشور صورت گرفته است، بخش رصد و راهبری آن به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی واگذار شده است. وزارتخانههای اقتصادی و سایر دستگاههای مرتبط با این دبیرخانه همکاری کامل و ارتباط تنگاتنگی دارند تا این دبیرخانه بتواند راهکارها و راهحلهای مقابله با تحریم را طراحی کند.
***ورود سعید جلیلی به موضوع مقابله با تحریمها***
وظیفه اصلی این ستاد تصمیمگیری قانونی درمورد بحث تحریمهاست، یعنی اگر تحریمی صورت گرفت و با سازوکارهای موجود نتوانیم با این تحریم مقابله کنیم و برای مقابله با این تحریمها نیاز بود که یک قانونی وضع شود، این ستاد اقدامات لازم را انجام میدهد. زمانی تحریمها تشدید شد و ما مشاهده کردیم که دشمن وارد مرحله تحریمهای جامع و یا به قول خود آنها فلج کننده شد. قبل از این در برخی حوزههای محدود مثلا حوزههایی مانند هستهای و یا نظامی را تحریم کرده بودند ولی دشمن تقریبا از دو سال پیش به صورت فراگیر در اکثر حوزههای اقتصادی و بانکی، بیمه، نفت حمل و نقل و کشتیرانی وارد شد که سبب شد در این دو سال اخیر فشار زیادی در این حوزهها به کشور بیایید و از طرفی با توجه به اختلافات سیاسی که در دولت بوجود آمد، باعث شد مدیریت اقتصادی به اصطلاح شُل شود و این دو عامل تشدید تحریمها و اختلافات سیاسی دولت که باعث می شد انسجام تصمیمها در مقابله با تحریمها از بین برود، سبب شد شخص دبیر شورای عالی امنیت ملی از یک سال و نیم پیش با تشکیل جلسات هفتگی، شخصا به این بحث مقابله با تحریمها ورود پیدا کند.
این جلسات هر هفته با حضور وزرای اقتصادی و نمایندگان دستگاههای امنیتی و سه قوه برگزار میشد که ریاست آن بر عهده دبیر شورا بود که این جلسات در مواقعی تا چهار ساعت بحث بر روی مسایل مربوط به تحریمها طول میکشید و این نشان میدهد شخص دبیر شورا از حدود یک و نیم سال پیش شخصاً در حوزه تصمیمگیری و طراحی راههای مقابله با تحریمها ورود پیدا کرده است و در قبل از این هم تمامی گزارشهای جلسات کارشناسی به صورت مستقیم برای وی به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی که باید از تصمیمات اطلاع داشته باشد، ارسال میشد.
***جلیلی از صفر تا صد تحریمها اطلاع دارد***
اگر در کشور سه الی چهار نفر وجود داشته باشند که از صفر تا صد بحث تحریمها اطلاع داشته باشند، دبیر شورای عالی امنیت ملی یکی از این سه الی چهار نفر است که این یکی از امتیازات جلیلی است و وی میداند که بحث تحریمها چه کار سنگین و پیچیدهای است و شاید علت اینکه در شعارهای انتخاباتی خیلی وعده نمیدهد، این باشد که وی می داند در این بخش چه خبرهایی است و عرصه، عرصه سختی است و بحث تحریمها بسیار پیچیده است و چه فضای سختی در مقابل رییسجمهور آینده است و کسی که به این مسایل آگاهی دارد، میداند که نباید به مردم وعدههایی را داد که در واقعیت این وعدهها قابل اجرا نیست.
تسنیم: بحث اقتصاد مقاومتی چگونه مطرح شد؟
بخشی: حضرت آقا در سه سال پیش در یکی از سخنرانیها به این مورد اشاره کرده بودند و بعد از اینکه تحریمها تشدید شد، باعث شد که شورای عالی امنیت ملی سیاستهای اقتصاد مقاومتی و یا بهتر بگویم مقاومسازی را دنبال کرد. مقاومت شاید کمی جنبه انفعالی داشته باشد، یعنی آنها در حال اعمال فشار هستند و ما نیز تحمل میکنیم ولی جنبه فعال آن که مد نظر شورای عالی امنیت ملی بود، این است که ما یک سری آسیبهایی در اقتصاد خود داریم و دشمن نیز از همان آسیبها استفاده کرده است ولی هدف اقتصاد مقاومتی این است که این آسیبها حتی اگر تحریمها هم نباشد، برطرف شود.
یعنی اگر تحریمها هم وجود نداشت، از سالها قبل تصمیم گرفته بودیم اقتصاد خود را بدون نفت کنیم که این در برنامه چهارم توسعه به صورت قانون آمده بود و دولت موظف بوده که طبق برنامه چهارم توسعه از ابتدا تا انتهای برنامه چهارم بودجه خود را از نفت جدا کند که متاسفانه این کار را نکرده است و این باعث شد زمانی که دشمن نفت را تحریم میکند، بودجه دولت با کسری مواجه شود و این در حالی است که اگر در پنج سال برنامه چهارم بودجه بدون نفت را محقق کرده بود، امروز با تحریم نفت مشکلی جدی نداشتیم بنابراین اقتصاد مقاومتی میگوید ما این آسیبهایی که ذکر کردم را از بین ببریم. مثلا در بحث تجاری هم از این آسیبها وجود دارد.
***باید زودتر از چینیها دلار را از مبادلات تجاری حذف میکردیم***
ما در بحث تجاری چه آسیبهایی داریم؟ عمده تجارت ما با دلار بوده است و این در حالی است که کشورهای دیگر مانند چین با کشورهای مختلف قرارداد میبندند که دلار را از مبادلات تجاری خود حذف کنند، یعنی چین با کشورهای دیگر قرارداد میبندد که از این به بعد دلار را از مبادلات خود کنار بگذارند و به جای آن پول چین که پول معتبری است یا پول دو طرف را به صورت همزمان مورد استفاده قرار دهند و شاید بالغ بر بیست کشور با چین چنین قراردادی را بسته باشند. دلیل این اقداکم آن است که در سالهای اخیر دنیا با بحران اقتصادی مواجه شده و ذخایر ارزی کشور چین که براساس دلار بود، ضرر بسیاری متحمل شد، بنابراین چین این انگیزه را پیدا کرد که به تدریج به سمت جایگزینی دلار حرکت کند که این تصمیم سبب شد، این کشور وابستگی خود به دلار را در تجارتهایش کاهش دهد.
ما خیلی زودتر از چینیها باید این کار را انجام میدادیم یعنی اگر چینیها به دلیل منافع اقتصادی خود چنین تصمیمی گرفتند ما باید هم بخاطر دلایل اقتصادی و هم بخاطر دلایل راهبردی چنین اقدامی را انجام میدادیم، چون نمیشود در حوزه سیاست خارجه و در مسایل استراتژیک با امریکا مقابله کنید ولی در حوزه تجاری وابسته باشید. ما میتوانستیم جلوی این وابستگی را بگیریم که در این سی سال گذشته به این بحث توجهی نشد و این وابستگی در حوزه تجارت ایجاد شد و ما نیز از همین حوزه تحریم شدیم، یعنی گفتند شما دیگر حق معامله با دلار و یا یورو را ندارید.
الان این ضرورت احساس شده و خوشبختانه طرحهای خوبی در شورای امنیت طراحی شده است ولی درعین حال این کار کمی سخت است. به دلیل اینکه وقتی دشمن به بخشی ورود پیدا میکند و یک شوک را اعمال میکند و شما هم میخواهید شوک داخلی را مدیریت کنید و به دنبال راهحلهای جایگزین بگردید، یک فشار سنگین بر روی دستگاهها میآید که طبیعتا دستگاه اجرایی ما به دلیل ساختاری که دارد، باعث شده کار کمی با سختی دنبال شود. اقتصاد مقاومتی میگوید ما این آسیبها در حوزه ارز، معاملات تجاری و نفت را شناسایی کنیم. در حوزه تجارت مثالی بزنم، ما بیشترین تجارت ما با کدام کشور است؟
***50 درصد واردات ما از امارات صورت میگیرد***
تسنیم: چین؟
بخشی: نه، از طریق تولید کالا چین بیشترین میزان را دارد، ولی ما تقریبا پنجاه درصد واردات خود را از کشور امارات و مخصوصا از بندر دوبی انجام می دهیم. خیلی عجیب است که دوبی و امارات هیچ کالای را تولید نمیکند اما کشور ایران با این وسعت و بزرگی، پنجاه درصد نیاز خود را از این کشور برطرف میکند و به اصطلاح اماراتیها این یک Reexport است، یعنی کالا در چین تولید شده و به امارات حمل میشود و دوباره از امارات به ایران صادر میشود و این وابستگی خیلی عجیب است.
***نقش امارات در افزایش قیمت دلار در ایران***
پنجاه درصد وابستگی شما به کشوری است که مدعی جزایر سهگانه است. این یک آسیب است و اماراتیها هر وقت بخواهند یا با یک اشاره آمریکا میتوانند جلوی این واردات را بگیرند و به یکباره یکسری از کالاها در کشور کمیاب میشود که این اتفاق هم افتاد، یعنی آمریکاییها رفتند به امارات گفتند که این کانال صادرات به ایران را قطع کنید و اماراتیها هم قطع کردند و به محض اینکه این کانال از بین رفت، ما در داخل دچار شوک شدیم؛ از طرف دیگر تمام تجار ما دفاتر بازرگانی خود را در دبی مستقر کردند و تمام معاملات مالی و اقتصادی آنها در دوبی انجام میشود یعنی این مسئله مانند یک لوله آبی است که به کشور ما وصل است و آنها هر وقت بخواهند میتوانند پیچ این لوله را سفت و یا شل و قطع بکنند.
اصلا با تحریم کاری نداریم و از نظر راهبردی نباید پنجاه درصد نیاز کشور از یک کشور کوچک حاشیه خلیج فارس صورت گیرد و این خود یک آسیب است که متاسفانه سی سال ادامه داشته. اولین شوک ارزی ما در زمستان سال 90 بود که دلار از حدود 900 به 1200 تومان آمد و آن شوک بخاطر اقدام امارات بود که تجار ما را محدود کردند.
تسنیم: چرا واردات ما به دوبی محدود شده بود؟
بخشی: ببینید بندر دوبی تسهیلات خیلی خوبی ایجاد کرده که ما هم در بندرعباس و بندر چابهار باید این تسهیلات را ایجاد کنیم. بندر چابهار بهترین و مناسبترین موقعیت بندری را در کشورهای منطقه دارد که همه کارشناسان اقتصادی منطقه، این نظر را دارند چون نزدیکترین بندر به آبهای آزاد است و کشتیهای بزرگ و اقیانوسپیما به این بندر آمده و بارهای خود را تخلیه میکنند و کالا از این بندر وارد قایقهای کوچکتر شده و به کل منطقه توزیع میشود، چون ما نتوانستیم چابهار را توسعه دهیم، کشتیهای اقیانوسپیما این مسیر را طی میکنند و به دوبی میروند و آنجا تخلیه صورت گرفته و دوباره از آنجا به کشورهای منطقه صادر میشود و این درحالی است که این کشتیها میتوانند مسافت کمتری را طی کنند و در چابهار بار خود را تخلیه کرده و از آنجا دوباره به کشورهای منطقه مانند کویت و عراق و افغانستان صادر شود و با توجه به اینکه توسعه چابهار که جزو برنامههای اقتصادی دولتهای گذشته بوده به درستی اجرایی نشده و نه تنها ما از این ناحیه ضربه خوردیم، بلکه کشور دوبی با جذب سرمایه ایرانیها هم بخش مسکن خود و هم بخش تجارت خود را ساخت و در مقابل چابهار و بندرعباس و بندر امام خمینی توسعه نیافته و خالی و بدون امکانات باقی ماندند.
***اقتصاد مقاومتی راه مقابله با وابستگی راهبردی***
از این آسیبها در اقتصاد ما بسیار است و اگر قرار باشد که این آسیبهای راهبردی را بشماریم، بالغ بر 10 مورد خواهد شد و اگر بتوانیم با طرحهای خوب و جایگزین از این آسیبها عبور کنیم، تقریبا تا هفتاد درصد جلوی تحریمها گرفته میشود و آن سی درصد هم قابل چشمپوشی است و چون این اتفاقات صورت نگرفته بود، سبب شد ما دچار یک شوک و بحران شویم و تا بیاییم مدیریت بحران کنیم، فرصت و وقت از دست همه میرود و تمام وقت مدیران صرف مدیریت بحران میشود و اعتماد مردم سلب میشود.
پس اقتصاد مقاومتی رفع این نقاط آسیب است و یک نوع مقاومسازی در اقتصاد است و حتی اگر هم تحریم نبودیم باید این اقدامات صورت میگرفت و فلسفه اقتصاد مقاومتی این است که اگر تحریم هم نباشیم، این آسیبها باید برطرف شود کما اینکه کشورهای دیگر این کار را انجام داده و نقاط ضعف خودرا پوشاندهاند و در جایی وابستگی راهبردی بوجود نیاوردهاند.
شما آلمان، آمریکا، چین و ژاپن را نگاه کنید. هیچ نقطه وابستگی راهبردی را نگذاشتهاند. وابستگی راهبردی یعنی چه؟ یعنی شما یک ابزاری را به کشور رقیب بدهید که آن کشور با آن ابزار بر علیه شما استفاده کند. هیچ کشوری چنین ابزاری را در اختیار کسی نمیگذارد، یعنی آمریکا نمیآید تمام نفت خود را از عربستان وارد کند. چرا؟ چون این یک خطر است و ممکن است پادشاه عربستان تصمیم بگیرد و جلوی صادرات نفت به آمریکا را بگیرد که این سبب ایجاد یک بحران در آمریکا میشود. شما به آمار واردات نفت امریکا از عربستان نگاه کنید، ده درصد واردات نفت آمریکا از عربستان است.
آمریکا هیچوقت نمیآید هفتاد درصد نیاز نفت خود را از یک کشور وارد کند در حالی که میتواند بخش مهمی از نیاز خود را از عربستان تامین کند ولی این کار را انجام نمیدهد و فقط 10 درصد از نیاز نفت خود را از عربستان و 10 درصد را از ونزوئلا و … خریداری کرده و نیاز خود را در کشورهای مختلف پخش میکند در اینصورت هیچ کشوری نمیتواند از این صادرات نفت به آمریکا به عنوان ابزار قدرت بر علیه آمریکا استفاده کند و مثلا بگوید که آقای امریکا! اگر فلان کار را برای من انجام ندهی، من به تو نفت نمیفروشم و چون مقدار صادرات نفت کم است، هیچ کشوری نمیتواند چنین اهرم فشاری را استفاده کند و آمریکا سریع میتواند این مقدار را از کشور جایگزین دیگری تهیه کند و اینگونه برنامهریزیها در همه کشورها وجود دارد و متاسفانه در کشور ما وجود نداشته است که نمود آن واردات پنجاه درصد نیاز خود از کشور امارات است. برای ایران زشت است که کشوری به این بزرگی که این همه بندرگاههای بزرگ دارد ولی با این حال پنجاه درصد کالاهای خود را از دبی تهیه کند.
از یک سال و نیم پیش دبیر شورای عالی امنیت ملی به تبیین استراتژی اقتصاد مقاومتی پرداخته و با فعالسازی بدنه دانشگاهی بر روی بحث اقتصاد مقاومتی در این راستا گام برداشت و شما نمونه رسانهای آن را در همایش اقتصاد مقاومتی که در دانشگاه علم و صنعت برگزار شد، دیدید که سخنران افتتاحیه آن برنامه خود دکتر جلیلی بود.
بعد از جلسات متعدد دبیرخانه به این نتیجه رسید که ما باید در حوزههای راهبردی یک طراحیهای جدیدی داشته باشیم و اگر جلوی آسیبهای راهبردی را نگیریم، نه تنها دشمن بلکه کشورهای رقیب هر روز میتوانند به ما آسیب بزند. امروز ما در دنیای رقابت قرار داریم و یکی امتیاز میدهد و دیگری امتیاز میگیرد و اگر شما بخواهید این همه ابزار وابستگی را در اختیار کشورهای دیگر بگذارید، این کشورها مدام در تعاملات جهانی از این ابزارها استفاده کرده و از شما امتیاز میگیرند و اگر بحث بخواهیم به یک کشور تاثیرگذارتبدیل شویم، باید این وابستگیها را برطرف کنیم.
تسنیم: این بالا رفتن قیمت دلار طبیعی بود یا اینکه یک عدهای خواستند به بالا رفتن قیمت ارز دامن بزنند؟
بخشی:یک بخشی از این افزایش قیمت طبیعی بود، ولی در زمانی که چنین بحرانهایی رخ میدهد، افرادی هستند که در جهت منافع خود میخواهند از این فضا استفاده کنند و در این جا سهمی از این اتفاقات مربوط به تحریمها بود و سهم دیگر نیز بخاطر سوءاستفادههای این افراد و سوءمدیریت در داخل بود اما نکتهای که مهم است، این است که شما در شرایط بحران خوب بتوانید مدیریت کنید و زود یک عکسالعمل مناسب از خود نشان دهید و اگر دقایق و ساعتهایی را از دست بدهید، آن بحران اثرات منفی خود را در اقتصاد کشور و اعتماد مردم میگذارد و فرقی نمیکند، حتی اگر آن بحران چند روز باشد. پس در یک جمعبندی اقتصاد مقاومتی رفع آسیبهای راهبردی است و رفع این نقاط آسیب هم به این معنی نیست که اگر تحریمها برداشته شد، ما کاری به این نقاط ضعف نداریم، بلکه از نظر منطقی باید این نقاط آسیب اقتصادی برداشته شود و ما نباید در حوزههای راهبردی وابستگی داشته باشیم و در این مورد مثال زدم که آمریکا 10 درصد از نیاز نفت خود را از عربستان تامین میکند.
تسنیم: به غیر از کنترل نرخ ارز چه مباحثی در اقتصاد مقاومتی تعریف شده است؟
بخشی: بهتر است من در مورد عملکرد دبیرخانه کمی متمرکزتر شوم. دبیرخانه هم از نظر رصد فعالیتهای تحریم که دشمن در حال چه فعالیتهایی است و هم از جهت تصمیمگیری و تصویب قوانین مورد نیاز در مورد مقابله با تحریمها متمرکزترین نهاد کشور در بحث تحریم است و دبیر شورا به صورت جدی به این بحث وارد شده است.
***جلسات متعدد شورای عالی امنیت ملی با محور بحران ارزی***
از همان اولین بحران و شوک ارزی جلسات متعدد در این شورا تشکیل شد و مزیتی که شورای عالی امنیت ملی دارد، این است که نه تنها دستگاههای اجرایی بلکه قوه مقننه و همه نهادهای اجرایی و راهبردی کشور در این شورا حضور دارند و دبیر شورا میتواند با نمایندگی رهبری و رییسجمهور از همه ظرفیتهای این نهادها برای مدیریت بحران استفاده کند. نکته دیگری که باید ذکر کنم، این است که کار اصلی این ستاد مدیریت بحران است. ما در کارهای عادی دستگاههای مختلف دخالت نمیکنیم و بحث ارزی تا زمانی که به بحران تبدیل نشده است، وظیفه نهادهای اجرایی است ولی از زمانی که به بحران تبدیل شده و دستگاههای اجرایی مربوطه و بانک مرکزی نتوانند مدیریت کند و کار از دست بانک مرکزی در رفت...
***دبیر شورای امنیت ملی مسئول مدیریت بحرانها در سطح ملی است***
تسنیم: تشخیص این مورد با کیست؟
بخشی: تشخیص این شرایط با دبیر شوراست و به سرعت دبیر به این قضیه ورود پیدا میکند. پس این شورا در روند عادی و تصمیمات در شرایط عادی هیچ دخالتی نمیکند و زمانی که دبیر شورا تشخیص دهد که بحث در حال بحرانی شدن است و ابعاد آن نیز در سطح ملی است، دبیر شورا ورود میکند. مثلا ممکن است بحث در یک شهرستانی رخ دهد، در اینجا دبیر شورای عالی امنیت ملی ورود پیدا نمیکند و شورای تامین شهرستان مسئول تصمیمگیری است و اگر در استان باشد، شورای تامین استان تصمیمگیری میکند و دبیر شورای عالی امنیت ملی فقط در مسایلی ورود پیدا میکند که اولاً بحران باشد و ثانیا در سطح ملی باشد.
در بحث ارز این چنین اتفاقی افتاد و برداشتها و تحلیلها این بود که بانک مرکزی تحت فشار سنگینی است و نتوانسته که موضوع را کنترل و مدیریت کند و دبیر شورا ورود پیدا کرد و به کمک بانک مرکزی آمد.
تسنیم: چگونه؟
بخشی:اینطور که تمام دستگاهها را درگیر حل این بحران کند. بخش امنیتی بیایند و آن دسته افراد سودجو را کنترل کنند و به همین شکل تقسیم کار شد و جلسات متعددی برگزار شد که دکتر جلیلی هم ریاست این جلسات را بر عهده داشت و برای مدیریت این بحران تقسیم کاری صورت گرفت. بخشی از وظایف کار اطلاعاتی و شناسایی افراد سواستفادهگر بود و بخشی دیگر اصلاحسازوکار تخصیص ارز کشور بود.
***اشکالات سیستم اقتصادی ایران در زمینه ارزی***
بگذارید کمی وارد بخش جدی این تصمیمات شویم. ما قبل از این یک کشور نفتی بودیم و ارز زیادی داشتیم و مانند یک بچه پولدار بودیم که منابع زیادی دارد و نگران منابع نیست. مشکل این فرد این است که چگونه این منابع زیاد را خرج کند و کشور ما هم مانند این فرد یک بچه پولدار بود و هیچ وقت نگران منابع نبودیم و زمانی که وزارت نفت، نفت را میفروشد، پول آن به حساب بانک مرکزی میرود و بانک مرکزی معادل یک بخشی از این پول ریال چاپ کرده و آن را برای بودجه دولت میداد و بخشی دیگر را به بازار سرازیر میکرد تا وارد کنندهها با این ارز به تجارت خود بپردازند. خوب نحوه تزریق این پول به بازار چگونه بود؟ بانک مرکزی این ارزها را به بانکهای عامل داده و این بانکها ارز را در اختیار تجار قرار میدادند و بانک مرکزی بعد از اینکه ارز را به بانکها میداد، دیگر کاری نداشت که این ارز دست چه کسی رسیده است و در کجا خرج شده است.
ممکن است که شما مقدار زیادی ارز بگیرید و ببرید زیر بالشت خود در خانه بگذارید که در ده سال گذشته در اقتصاد ما چنین وضعی وجود داشت و شما میتوانستید از همین فردوسی هر میزان که میخواهید ارز خریداری کرده و در خانه خود نگهداری کنید که در کشور ما طبیعی بود، اما یکی از غیر طبیعیترین رفتارها در دنیاست و شما در هیچ جای دنیا نمیتوانید این میزان ارز نقد را از بازار خریداری کنید و به محض چنین اقدامی به سرعت دستگیر میشوید و با دیدِ مجرمی که پولشویی میکند، مجازات میشوید.
در کشورهای پیشرفته شما اجازه ندارید که میزان معینی از ارز یا حتی پول نقد رایج آن کشور را با خود حمل کنید، چراکه الان تجارت الکترونیک وجود دارد و شما با کارت الکترونیک میتوانید خرید کنید و نیازی به حمل پول نقد نیست و اگر شما پول نقد زیادی حمل کنید، به این معنی است که حتماً میخواهید کاری کنید که دولت نفهمد چراکه با کارت الکترونیکی هر خریدی انجام دهید، مشخص است و میزان درآمد آن فروشنده نیز مشخص است و دولت میتواند مالیات لازم را از وی بگیرد کما اینکه ما در ایران افرادی را داریم که از یک کارمند مالیات کمتری پرداخت کردهاند، یعنی فردی که گردش مالی میلیاردی دارد، از من که کارمند هستم، مالیات کمتری پرداخت میکند. این نشان میدهد که ما یک ضعف بزرگ در اقتصاد داخلی داریم.
جدای از پول رایج ملی، ذخایر ارزی که برای کشور راهبردی است و در بازار وجود دارد، زمینه کارهای خلاف و قاچاق را برای افراد سودجو فراهم کرده است چراکه قاچاقچیان مواد مخدر همه معاملات خود را به صورت نقدی انجام میدهند، چراکه اگر بخواهند پول این معامله را از طریق بانک انجام دهند، دولت متوجه میشود. این معامله نقد مستلزم این است که جایی وجود داشته باشد؛ مانند میدان فردوسی که شما بتوانید حجم زیاد ارز را خریداری کرده که نه دولت نظارت میکند و نه دستگاههای امنیتی و این سبب میشود که عدهای کار تروریستی انجام دهند و بروند از این طریق پول خود را بگیرند، میتوانند قاچاق کنند و بروند پول خود را بگیرند و هر کار خلافی انجام دهند و بدون نظارت دولت و سیستمی بتوانند پول خود را بگیرند که اقتصاد آزاد یعنی همین، جدی میگویم ببینید در آمریکا اگر بخواهند ارز کشورهای دیگر را استفاده کنند، با محدودیتهای شدیدی مواجه هستند و شما در آلمان و یا فرانسه با هیچ صرافی مواجه نمیشوید که بتواند مثلا به شما ده هزار دلار پول نقد بدهد.
تسنیم: حتی ده هزار دلار؟
بخشی: بله، ده هزار دلار هم ممنوعیت دارد و همه معاملات با credit وکارت اعتباری است و ثبت میشود. مثلا آقای ایکس آمده و ده هزار دلار ارز به صورت اعتباری دریافت کرده و این میزان در سامانه ثبت میشود؛ بانک مرکزی هم به این سامانه دسترسی دارد و نحوه استفاده شما از این کارت رهگیری میشود ولی در کشور ما چنین سازوکاری موجود نبوده است. حالا بخاطر تحریمها ذخیره ارزی ما کاهش پیدا کرد. خوب حالا اگر بانک مرکزی بخواهد بر اساس مدل قبلی کار کند و بگوید که من ارز را به بانکها میدهم و افراد بروند و هرکجا که دلشان خواست آن را صرف کنند، خوب مشخص است که بحران درست میشود.
***وارادت خودروهای لوکس با ارز مورد نیاز کالاهای اساسی***
ما این ارز را برای واردات کالاهای اساسی مردم نیاز داریم ولی بانکها این ارز را در اختیار واردکنندهای قرار دادهاند که خودرو لوکس وارد کرده است، یعنی خوردو لوکس وارد میشود اما کالای اساسی وارد نمیشود و شما چه زمانی این موضوع را متوجه میشوید؟ شش ماه بعد، الان ارز را در اختیار بانکها قرار دادهاید و شش ماه بعد متوجه میشوید که یک کالا در بازار وجود ندارد مثلا روغن در بازار وجود ندارد، یکدفعه یک سری پیغامهایی میآید. خوب بانک مرکزی زمانی که تحریم شده بود، باز طبق روال گذشته عمل میکرد.
***طراحی پرتال ارزی برای نظاممند شدن عرضه ارز با مدیریت سعید جلیلی***
اولین تصمیمی که دبیر شورا بعد از شوک ارزی گرفت، این بود که باید نحوه عرضه ارز نظاممند شود و دیگر اینجوری نباشد که هرکسی هر چقدر ارز خواست، دریافت کند و مشخص نباشد که این ارز را چگونه خرج میکند البته برای اینکه ثبات و امنیت اقتصادی حفظ بشود و از فساد جلوگیری کنیم، حتی اگر تحریم هم نبودیم، باید عرضه ارز را نظاممند میکردیم و در این شرایط تحریم مجبور شدیم به این سمت حرکت کنیم. در همین شورا با مدیریت دکتر جلیلی طرحی به نام پرتال ارزی آماده شد که اسم آن را در رسانهها زیاد شنیدهاید.
کار پرتال ارزی چیست؟ شما ارز را برای چه میخواهید؟ یا برای مسافرت کردن است یا برای واردات کالاست. خوب اگر بخواهید کالا وارد کنید، باید به وزارت صنعت معدن و تجارت بروید که در آنجا یک سامانهای طراحی شده است که برای ثبت سفرش کالاست. شما در این سامانه باید اطلاعات کالا و قیمت آن و کشور سازنده آن کالا را در این سامانه ثبت کنید و بعد از ثبت اطلاعات در این سامانه به بانک مرکزی میروید و درخواست دریافت ارز میکنید. قبلا بانک مرکزی کاری نداشت که شما این ارز را برای چه میخواهید و یا چه کالایی را میخواهید وارد کنید، ولی امروز سامانه پرتال ارزی تمام این موارد را به صورت یکپارچه در اختیار تمام سازمانها ذیل صلاح قرارداده است.
***برخی افراد برای واردات دارو ارز مرجع گرفتند اما لوازم آرایشی وارد کردند***
مثلا بانک مرکزی ثبت سفارش شما در وزارت صنعت را در جلوی خود مشاهده میکند و اگر شما در این سامانه ثبت سفارش کرده باشید، به شما ارز تخصیص میدهد و بعد از این مرحله شما باید به گمرک بروید. قبل از این سامانه گمرک نمیتوانست تشخیص دهد که این کالایی که شما وارد کردهاید، همان کالایی است که ثبت سفارش کردهاید یا نه؟ یعنی شما میتوانستید گندم را به عنوان کالای وارداتی ثبت سفارش کنید و به بانک مرکزی بروید و ارز مرجع که به گندم اختصاص دارد را دریافت کنید ولی با این ارز بروید خودروی لوکس وارد کنید و گمرک متوجه نمیشد. از این اتفاقات خیلی افتاد یعنی افرادی بودند که ارز مرجع گرفتند که دارو وارد کنند، ولی دارو وارد نکردند.
مثلا شما در وزارت بهداشت گفتهاید که دارو وارد میکنید ولی رفتید و در گمرک کالای دیگری وارد کردهاید یا مثلا در وزرات بهداشت دارو و لوازم آرایشی ذکر میشود و در گمرک فقط لوازم آرایشی آورده میشود و خبری از وارد کردن دارو نیست. رییس بانک مرکزی به درستی اعلام میکند که مثلا ما دو میلیارد دلار برای واردات دارو ارز اختصاص دادهایم و به شرکتهایی که ثبت سفارش کردهاند، ارز پرداخت شده است و از طرف دیگر وزیر بهداشت اعلام میکند که ارز مربوط به واردات دارو اختصاص پیدا نکرده است و یا دارو موجود نیست.
***نقش پرتال ارزی در مدیریت عرضه ارز***
با تحقیقی که صورت گرفت، عدهای بودند که ارز دارو گرفته و لوازم آرایشی وارد کردهاند یعنی با ارز مرجع لوازم آرایشی وارد کرده و با قیمت آزاد در بازار فروخته است ولی با طراحی پرتال ارزی تمامی این موارد تا حد خوبی مدیریت شده است یعنی سامانه گمرک، سامانه بانک مرکزی و سامانه ثبت سفارش یکپارچه شد و شما در هر کدام از این دستگاهها که باشید، اطلاعات سایر دستگاهها را دارید پس شما میروید در وزارت صنعت ثبت سفارش میکنید و به بانک مرکزی رفته و بعد از بررسی بانک مرکزی به شما ارز تخصیص داده میشود و زمانی که میخواهید، کالای خود را از گمرک وارد کنید.
گمرک میتواند کالایی را که شما ثبت کردهاید با کالایی که وارد کردهاید، تطبیق دهد. اصلاً در برخی موارد تاجر ارز را گرفته و کالایی وارد نمیکرد و این ارز را در بازار آزاد میفروخت ولی با این سیستم این روند قابل رهگیری است و از زمانی که ثبت سفارش صورت میگیرد، شما یک مدت مشخصی فرصت دارید کارهای واردات خود را انجام بدهید و اگر این مهلت تمام شود، ثبت سفارش شما باطل میشود. در ضمن سابق بر این بسیاری از مراحل ثبت سفارش دستی و کاغذی بود اما با این سیستم یکپارچه کاملاً الکترونیکی است و جلوی فساد و ناهماهنگی و جعل مدارک ثبت سفارش گرفته شد.
پس پرتال ارزی یک سامانهای است که میخواهد روند تخصیص ارز در کشوررا نظاممند کند و از این به بعد هر کسی که میخواهد مسافرت کند و یا کالایی را وارد کند، دولت میتواند ارزی را که در اختیار این فرد میگذارد، پیگیری و نظارت کند و این سیستم جلوی ارزهایی را که برای قاچاق استفاده میشدند، میگیرد. جلوی پرداخت دستمزد تروریستها به نرخ دلاری را میگیرد و این سیستم حاصل تلاشی است که دبیر شورا و تیم وی در این یک سال و نیم انجام دادهاند و امروز به ثمر رسیده است.
استراتژی دکتر جلیلی این بوده که یک بحرانی رخ داده است که یک درمان کوتاهمدت دارد ولی برای درمان عمیق نیازمند به یک ریشهیابی عمیق است که اصلا چرا ما دچار چنین بحرانی شدیم و آن ریشهیابی منجر به پرتال ارزی شد و در واقع پرتال ارزی یک درمان بلند مدت اقتصادی در بخش تخصیص ارز بود، یعنی میخواهم بیان کنم که با تشدید شدن تحریمها در یک سال و نیم اخیر فعالیت شورای عالی امنیت ملی و دکتر جلیلی هم متناسب با آن بیشتر شد.
یکی از کلیدواژههای دکتر جلیلی در مصاحبهها شفافیت است. شفافیت یعنی شما بتوانید در حوزههای مختلف آن معادلات اقتصادی را بصورت شفاف و بصورت الکترونیکی در اختیار مسئولین قراردهید تا افرادی که میخواهند از این اطلاعات استفاده کنند، بتوانند به این اطلاعات دسترسی داشته باشند.
این افراد که شامل دستگاههایی است که میخواهند خدمت کنند مانند وزارت صنعت و شامل نهادهایی مانند قوه قضاییه و سازمان بازرسی که میخواهند بر عملکرد دستگاههای مختلف مانند بانک مرکزی نظارت کنند که آیا به درستی ارز اختصاص میدهد یا خیر؟ وزارت صنعت بر واردات به درستی نظارت میکند یا خیر؟ پس دستگاههایی که نقش نظارتی دارند، به این اطلاعات نیاز دارند تا بررسی کنند که گلوگاههای فساد کجاست و در کدام حسابهای بانکی ما پولشویی صورت میگیرد و این سامانهها با شفافیت بالا کارایی خوبی برای اقتصاد ما دارد.
با کنترل بازار ارز میتوان با یک نرخ ارز منطقی، تحریمهایی که درآمد نفت صد میلیارد دلاری را به چهل میلیارد دلار رسانده مقابله کرد البته عملکرد دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی زیاد است ولی من میخواهم در یک وقت محدود شاهدهای این عملکردها را بگویم تا به دلیل بحث محرمانه بودن عملکردهای دیگر، عنوان نشود.
***15 جلسه شورای عالی امنیت ملی با محور فساد 3 هزار میلیاردی***
یکی از بحثهای دیگر فساد سه هزار میلیارد تومان بود. این فساد چگونه رخ داد؟ باز ما در اینجا ضعف شفافیت داریم. چرا دبیرخانه به این مسله ورود پیدا کرد؟ به همان دلیلی که عرض کردم و این مسله میتوانست در بانک در همان آغاز فساد کشف و مدیریت شود تا ابعاد ملی به خود نگیرد ولی متاسفانه بانک مرکزی و دستگاههای نظارتی نتوانستند این قضیه را حل کنند تا اینکه تبدیل به یک بحران شد و فساد گستردهای رخ داد و باعث شد مردم دچار یک شوک شوند و به یک مسئله امنیت ملی تبدیل شد.
در اینگونه مسایل شورای عالی امنیت ملی ورود پیدا میکند که اولا چرا این اتفاق افتاد؟ یک شعبه بانک صادرات در اهواز به اندازه مثلا کل دارایی بانک صادرات ضمانت نامه منتشر و چاپ کرد، ببینید که ما چه سیستمی داشتهایم که متوجه این ماجرا نشد و این نشان میدهد که سیستمهای ما خیلی ضعف دارد. برای همین یک موضوع خاص دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی شاید بالغ بر پانزده جلسه توسط دکتر جلیلی برگزار کرد و شما این را در کنار دهها موضوع امنیت ملی دیگر که کارهای دیگری است که آقای جلیلی آنها را انجام میدهد و فقط پانزده جلسه و هر جلسه حدوداً چهار ساعت همه دستگاهها و همه قوا هم میآمدند.
این شبکه فسادی که تشکیل شده بود، آنقدر گسترده و حرفهای بود که دستگاههای مختلف در کشف و تشخیص اتهامات آنها مشکل داشتند. هیچ سند حقیقی و حقوقی به اسم گرداننده اصلی این شبکه فساد نبود.
یکی از مشکلات ما وکالت بلا عزل است که تمام قوانین حقوقی را دور میزند، پس خاص فساد سه هزار میلیارد پانزده جلسه تشکیل شد که در این جلسات نمایندگان سه قوه، وزرای اقتصادی و روسای بانکها حضور داشتند و آسیبشناسیهایی انجام شد که اولا این فساد چرا رخ داده است و کار اطلاعاتی و امنیتی بر روی این شبکه انجام شد تا گستردگی آن مشخص شود که در نهایت این شبکه فساد شناسایی شد و شما دیدید که تا سطح معاون وزیر این شبکه نفوذ کرده بود یعنی دو معاون وزیر کلیدی هم جزو این شبکه فساد بودند و از این افراد رشوه گرفته بودند و این شبکه توانسته بود در بدنه دولت و دستگاهها نفوذ کند.
***تأکید سعید جلیلی بر ریشهبابی فساد 3 هزار میلیاردی***
خوب پس بخشی از کار شناسایی این شبکه و ارجاع آنها به قوه قضاییه بود تا قوه قضاییه بتواند در حد معلول مسئله را روشن کرده و با آن برخورد کند اما رویکرد آقای دکتر جلیلی این است که ما در حد معلول نمانیم و با ریشهیابی کردن به دنبال علت قضیه برویم. چرا اصلا این افراد توانستند در سیستم بانکی چنین فسادی را انجام دهند؟ باز به بحث شفافیت میرسیم. سیستم بانکی ما یکپارچه نیست که مثلا بانک صادرات به صورت یکپارچه دادههای تمامی شعب خود را به صورت بر خط داشته باشد که وقتی یک شعبه از این بانک آنقدر ال سی تولید می کند مدیر عامل در تهران متوجه شود. متاسفانه بانکهای ما چنین سیستمی ندارند پس یک مشکل نبود چنین سیستمی در درون بانک است و نکته بعدی بین دو بانک است یعنی یک بانک مانند بانک صادرات یک ضمانت نامه برای شما به مبلغ یک میلیارد تومان صادر میکند و شما میتوانید این ضمانتنامه را به بانک دیگر بفروشید.
تسنیم: این ضمانتنامهها ارزی هم بوده است؟
بخشی: خیر این ضمانتنامهها ریالی بود.
تسنیم: این شبکه چگونه لو رفت؟
بخشی: یک اشتباه خود این افراد داشتند که بازرسی بانک صادرات گزارش میکند و قضیه برملا میشود. پس ریشهیابی این قضیه ما را به شفافیت میرساند، به یکپارچهسازی اطلاعات و سامانههای اقتصادی میرساند و ما باید این سامانهها را یکپارچه کنیم.
سامانه ثبت سفارش، ثبت شرکتها و ثبت املاک؛ الان کلی ملک در کشور وجود دارد که نمیدانیم مالک آن کیست و بر سر این املاک کلی دعوای حقوقی وجود دارد یا مثلا این ملکی که شما دارید و سند هم دارد، اگر شما سند خود را گم کنید، اطلاعات این سند در هیچ جا وجود ندارد و معادل ندارد و اگر از دست بدهید، دیگر نمیتوانید یک سند برای آن صادر کنید و باید ماهها دوندگی داشته باشید چون این اطلاعات ثبت الکترونیکی نشده و فقط ثبت کاغذی شده است، حتی یک نسخه هم برای خود نگه نداشتند. حالا ببینید در طول چهل سال این همه معامله در حوزه زمین و مسکن در کشور صورت گرفته است و خیلی از این اسناد اگر یک نسخه آن آرشیو بوده است، موش این آرشیو را خورده است یعنی آرشیوهای اسناد چهل ساله بعضا توسط موش خورده شده است.
فرض کنید چند نفر مدعی شوند که من مالک این ملک هستم و این هم سند و دو تا شاهد، چطور میخواهید ثابت کنید؟ الان بخش بزرگی از دعواهای حقوقی در کشور به خاطر نبود این شفافیتهاست و این اسناد در جایی ثبت نمیشود. در این جلسات ریشهیابی شد و تصمیم بر این بود که باید این سامانهها یکپارچه شود. امروز که من در خدمت شما هستم، سامانههای وزارت اقتصاد یکپارچه شده و قرار است این توسعه پیدا کند و کمکم بقیه وزارتخانهها هم به این سیستم یکپارچه بپیوندند و کشور به سمت یکپارچهسازی تمام دادههای اقتصادی برود و این دادهها برای تصمیمگیران کلان بسیار کاربردی است.
***مقصد بسیاری از ارزهای تخصیصیافته مشخص نیست***
خیلی از این ارزهایی که تخصیص دادهایم، نمیدانیم کجا رفته است یعنی از روزی که پرتال ارزی راه افتاده است میدانیم ولی ما قبل آن را نمیدانیم چه افرادی این ارزها را گرفتند؟ افراد زیادی بودهاند که ارز 1226 تومان را گرفته و با آن کارهای دیگری کردند و ما نمیدانیم چه افرادی بودند و این فساد است، این درآمد باد آورده است که بعدا باعث رانت و فساد میشود و عواقب اجتماعی دارد.
بنده میخواهم این نکته را عرض کنم که زمانی که شما نظام جامع آماری را ایجاد کردید، زمان تصمیمگیری درست فرا رسیده است و این تصمیم درست اقتصادی زمانی درست طراحی میشود که شما بتوانید اطلاعات درستی را کسب کرده باشید و دادههای خوبی در اختیار داشته باشید و اگر این دادههای درست را در اختیار نداشته باشید، باعث میشود تصمیمگیری شما روی هوا باشد، برنامهریزیهای شما روی هوا باشد و نمیتوانید بر عملکرد زیر مجوعه خود نظارت کنید. این یکی دیگر از دستاوردهای دبیرخانه و دکتر جلیلی بود و عرض کردم که بالای پانزده جلسه در این مورد برگزار شد.
مورد بعدی که باید عرض کنم، بحث معوقات بانکی است. موردی که در دبیرخانه شورا رصد شد و به نظر رسید که در حال تبدیل شدن به بحران است، البته هنوز بحران نشده بود ولی روند حجم معوقات بانکی با یک شیب تندی در حال افزایش بود. این به چه معنا است؟ یعنی مردم سپردههای خود را به بانکها سپرده بودند و بانکها این مبلغ را به صورت وام به افراد برای کار اقتصادی داده بودند و باید بعد از سر رسید آن سود این کارها به بانک پرداخت میشد که این پولها بر نگشته بود، یعنی سپردههای مردم را به یک عدهای دادند و این آقایان این پولها را برنگردانده بودند و ممکن بود من بخواهم بروم بانک و سود سپرده خود را بگیرم که بانک میگفت شرمنده ما پول شما را به آن افراد دادهایم و آنها این پول را برنگرداندند و ما نمیتوانیم سود سپردههای شما را پرداخت کنیم.
***جلسات سعید جلیلی برای مدیریت معوقات بانکی***
این معوقات رصد شد و خطر احساس شد و شخص دکتر جلیلی تشکیل جلسات دادند که اولاً چرا این معوقات با این سرعت و این حجم در حال افزایش است؟ حجم بالای این وامهایی که پرداخت شده و برنگشته است، مربوط به چه افرادی است؟ آیا توده مردم این مبالغ را گرفتهاند و باز پس ندادهاند یا یک عده قلیلی هستند و حجم زیادی از این پولها را گرفته و بر نمیگردانند؟
حتی این افراد به صورت علنی میگویند که ما این پولها را برنمیگردانیم و شما هر کاری که دلتان میخواهد بکنید و اگر زورتان میرسد بیایید و پس بگیرید. خوب کار کارشناسی فراوانی انجام شد و جلسات متعدد با حضور نمایندگان قوا و دستگاههای اقتصادی برگزار شد که این ویژگی دکتر جلیلی است که از ظرفیت همه قوا و دستگاهها استفاده میکنند و یک کار مشترک با همه ظرفیتهای موجود را انجام میدهند و حتی شما یاد دارید که بر سر این موضوع کلی دعواهای سیاسی رخ داد ولی آقای جلیلی یک مصاحبه انجام نداد.
پس میخواهم این نکته را بیان کنم که در این زمینه هم احساس خطر شد و جلسات متعدد برگزار شد و یک راه حل کوتاه مدت برای مدیریت بحران طراحی شد که این معوقات دیگر افزایش پیدا نکند و آن افرادی که این پولها را گرفتهاند، بیایند این پولها را پس بدهند و ذکر این نکته ضروری است که برخی از این افراد دلایل موجه برای عدم باز پرداخت وامها داشتند.
مثلا شخصی میخواسته کارخانهای را ایجاد کند و برای این منظور باید تجهیزاتی را وارد میکرد که به خاطر تحریمها نتوانسته بود این تجهیزات را وارد کند و با وجود اینکه هزینه خرید آن کالا را به شرکت اروپایی پرداخت کرده است، آن شرکت به دلیل تحریمها کالا و تجهیزات را به طرف ایرانی تحویل نداده است که اینجا دلیل موجه میشود که ما برای این افراد یک راهحل جداگانهای داشتیم و قرار شد به این افراد یک فرصت مناسبی داده شود تا این افراد بتوانند به تدریج این پول را برگردانند ولی یک عده زیادی این پولها را در بازار دلالی بردند، در تجارت بردند و اصلا کار تولیدی نکردند و برای این افراد یک سناریو دیگری طراحی شد و در کنار همه این اقدامات با دعوت از مدیران بانکی که در چند جلسه مدیران عامل همه بانکها حضور داشتند و از آنها خواسته شد از این به بعد یک انضباط مالی خاصی را برای تخصیص وامهای خود اتخاذ کنند تا جلوی این شیب تند نیز گرفته شود.
یکی از مسایل ما این است که معیار درستی برای تخصیص وام وجود ندارد و به صورت شخصی این وامها پرداخت میشود، طرف دوست من است و من برای همین به او وام میدهم در صورتی که ما باید نظام رتبهبندی داشته باشیم.
***مالیات باید معیار پرداخت وام به شرکتها باشد***
تسنیم: یعنی چی؟
بخشی: یعنی افرادی که در حال انجام کار اقتصادی هستند و با استفاده از امکانات دولت و بانکها در حال فعالیت اقتصادی هستند، باید از نظر کیفیت کاری رتبهبندی شوند، این کار فعال اقتصادی چقدر سودده است؟ چقدر سود به کشور رسانده است؟ ممکن است این سوال پیش بیایید که این کیفیت از کجا فهمیده میشود؟ ممکن است افراد بگویند که ما کلی سود دادهایم و وقتی بحث وام بانکی باشد، همه میگویند شرکت ما پر سود است تا بتوانند وام بگیرند. جواب این است که ما میزان سوددهی را از روی مالیاتی که شرکت پرداخت کرده است، متوجه میشویم، چطور شما میخواهید بیایید و وام بگیرید، میگویید که شرکت من سودده است ولی در زمان مالیات میگویید شرکت من زیانده است و باید یک کمکی هم به ما بکنید.
از امروز بایستی یکی از معیارهای ما برای دادن وام پرداخت مالیات باشد و هر شرکتی که مالیات بیشتری پرداخت کرده، نشان میدهد کار پر بازدهتری داشته که توانسته این میزان مالیات پرداخت کند و هر شرکتی که مالیات کمتری پرداخت کرده، یعنی بنده خدا چیزی نداشته که بخواهد مالیات پرداخت کند و یکی از معیارهایی که در وامدهی اولویت دارد، پرداخت مالیات بیشتر است که نشان میدهد کسب و کار سوددهی داشته است و این معیار فقط در بخش اقتصاد و تولید وجود دارد برای افرادی است که وامهای کلان مثلا صد میلیارد تومان وام میخواهند. این وامها باید یک معیاربندی داشته باشد، صد میلیارد پول مردم است.
شما اگر عملکرد موفقی داشتهاید، ما به شما این وام را میدهیم ولی اگر این پول را برده و حیف و میل کردهاید، این وام به شما تعلق نمیگیرد؛ این عملکرد را از کجا متوجه میشویم؟ مالیات، شرکت شما در سال گذشته چه میزان مالیات داده است؟ شاخصه بعدی صادرات است، شرکت در سال گذشته چه میزان صادرات داشته است؟ این صادرات در سامانه گمرک ثبت شده است. دبیر شورا این بحرانها را خیلی بی سر و صدا با آرامش کامل و همکاری همه دستگاهها که بار زیاد این طرحها هم بر دوش این دستگاهها بوده، انجام داده است.
***جلیلی با هنر مدیریتی که دارد از ظرفیت همه دستگاهها بدون تنش استفاده میکند***
این خود یک هنر است که شما بتوانید از ظرفیت همه دستگاهها بدون تنش و دعوا و اختلاف استفاده کنید. خیلی از مقامات اجرایی ما نتوانستند از ظرفیتهای مجموعههای زیر نظر خود استفاده کنند ولی دبیرخانه و دکتر جلیلی از همه ظرفیتهای زیر مجموعههای آنها استفاده کرد و این یک هنر مدیریتی و یک نوع توانمندی است که در کشور ما کمتر افرادی هستند که این هنر را داشته باشند که بتوانند با همه دستگاهها به این صورت کار کرده و بدون ایجاد تنش از همه ظرفیتهای آنها استفاده کند.
***بخشی از عملکرد سعید جلیلی محرمانه است و نمیتوان آنرا تشریح کرد***
این بخشی از عملکرد دکتر جلیلی بود که ما میتوانستیم بیان کنیم و بخش زیادی از آن را به دلایل محرمانه بودن، نتوانستیم ذکر کنیم و درکنار این بحثهای امنیت ملی، جنگهای منطقهای و بحث عراق و سوریه و افغانستان و لبنان و حجم زیادی از کارها که دبیر شورا در کنار مذاکرات هستهای که بخشی از آن رسانهای شده و همه متوجه شدهاند، نشان میدهد که سطح کارهای دبیر شورا بسیار سنگین است واین مثالهایی که عرض کردم، تنها شاخههای کوچکی از عملکرد و کارهای دبیر شورای عالی امنیت ملی است که در حوزه اقتصادی بر دوش او است و نشان میدهد دبیر شورای عالی امنیت ملی در بین مسئولان کشور یکی از معدود افرادی است که دارای دید عمیق بوده و تسلط گسترده بر روی مسایل کشور به ویژه در مسایل اقتصادی دارد.
انتهای پیام/