مار زنگی زنگزور باید مهار شود
کریدور زنگزور تهدیدی چندجانبه برای ایران است که نیازمند واکنش قاطع است. این واکنش نه مخالفت با صلح، بلکه دفاع از منافع ترانزیتی و امنیتی است.
گروه سیاسی – خبرگزاری تسنیم عصر جمعه کاخ سفید میزبان رهبران آذربایجان و ارمنستان بود تا توافقی بر سر آتشبس اعلام شود که محور اصلی آن ایجاد کریدوری به نام زنگزور است. که ترامپ آن را «مسیر ترامپ» نامید تا بهانههای بیشتری برای گرفتن جایزه نوبل صلح بتراشد.
این کریدور، که به عنوان مسیری 43.5 کیلومتری در جنوب ارمنستان تعریف شده، قرار است جمهوری آذربایجان را به منطقه خودمختار نخجوان و در نهایت به ترکیه متصل کند. مدیریت این پروژه برای مدت 99 سال به یک کنسرسیوم آمریکایی واگذار شده و شامل زیرساختهایی مانند خطوط راهآهن، لولههای نفت و گاز، کابلهای فیبر نوری و احتمالاً خطوط انتقال برق میشود. این توافق، با میانجیگری ایالات متحده و نقش پشتپرده ترکیه پیامدهای عمیقی برای تعادل ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی و به ویژه موقعیت ایران دارد.
این کریدور بخشی از تلاشها برای ترسیم نقشهای جدید در منطقه است. در حالی که نخستوزیر ارمنستان آن را بخشی از طرح «چهارراه صلح» معرفی کرده و فرصتی برای همکاریهای منطقهای و جهانی توصیف میکند، اظهارات تند میانجی آمریکایی علیه ایران، از جمله تهدید به بمباران تأسیسات هستهای در همین جلسه عصر جمعه تصویری متفاوت ترسیم میکند. این توافق میتواند چالشهایی مانند کاهش نقش ترانزیتی ایران، قطع ارتباط زمینی با ارمنستان، افزایش نفوذ ناتو و آمریکا در مرزهای شمالی ایران، و تقویت محور ترکیه-آذربایجان ایجاد کند. کریدور زنگزور به مثابه یک مار سمی تهدیدی چندجانبه برای ایران است که نیازمند واکنش قاطع است. این واکنش نه مخالفت با صلح، بلکه دفاع از منافع ترانزیتی و امنیتی است.
ماهیت کریدور زنگزور
فلسفه ایجاد کریدور زنگزور ریشه در رقابتهای دیرینه منطقهای دارد. قفقاز جنوبی، با تاریخ پر از مناقشات قومی و سرزمینی، همواره نقطه تلاقی منافع قدرتهای بزرگ بوده است. درگیریهای میان ارمنستان و آذربایجان بر سر قرهباغ، که به مرگ هزاران نفر منجر شده، یکی از پیچیدهترین چالشهای این منطقه است. کریدور زنگزور، به عنوان مسیری که امکان اتصال مستقیم آذربایجان به نخجوان و ترکیه را فراهم میکند، از منظر استراتژیک برای آذربایجان و ترکیه حیاتی است. این کریدور بخشی از چشمانداز گستردهتری برای ایجاد شبکههای ترانزیتی مستقل از ایران و روسیه است.
این پروژه، که شامل زیرساختهای چندجانبه مانند راهآهن، خطوط انرژی و ارتباطات دیجیتال میشود، میتواند نقشه ژئوپلیتیکی منطقه را تغییر دهد. این کریدور بخشی از استراتژی «کریدور میانی» است که کشورهای ترکزبان را به هم متصل میکند. این رویکرد، که بر ایده «جهان ترک» و ائتلافهای پانترکیستی تأکید دارد، میتواند در جهت محصور کردن ایران عمل کند اما نخستوزیر ارمنستان با معرفی «چهارراه صلح»، تلاش میکند این پروژه را فرصتی برای همکاری با ایران، روسیه و چین جلوه دهد، اما این ادعاها با اجاره دادن کریدور به آمریکا که عامل تشدید تنش در منطقه است همخوانی ندارد.
قفقاز ملک ترامپ نیست
یکی از جنبههای کلیدی این فلسفه، تغییر مرزها و موقعیت ژئوپلیتیک است. این کریدور میتواند مرزها را جابهجا کند و در راستای تجزیه ارمنستان عمل کند. نخستوزیر ارمنستان در گذشته بر مخالفت با چنین طرحهایی تأکید کرده، اما اکنون با واگذاری مدیریت به آمریکا، ارمنستان را بخشی از استراتژی ایالات متحده کرده است. این کریدور تنها یک گذرگاه تجاری نیست، بلکه توطئهای سیاسی علیه ایران و برخی کشورهای همسایه است، زیرا اجازه حضور ناتو در مسیر بین ایران و روسیه را میدهد.
ادعای اجاره کریدور توسط یک کشور خارجی، مانند اجاره کانال پاناما توسط کشوری از سوی دیگر دنیا، غیرممکن و سادهلوحانه است. این ادعاها نشاندهنده دیدگاهی است که منطقه را مانند بنگاه معاملات ملکی میبیند. قفقاز جنوبی منطقه بیصاحبی نیست که بتوان آن را اجاره داد؛ این منطقه یکی از حساسترین نقاط جغرافیایی جهان است و چنین طرحهایی میتوانند به گورستانی برای مزدوران تبدیل شوند. مخالفت با این کریدور بر اساس دلایل محکمی مانند تغییر موقعیت ژئوپلیتیک، جابهجایی مرزها و تهدید امنیت منطقه است. اقدامات نظامی گذشته ایران، مانند رزمایشها در شمال غرب، نشاندهنده جدیت در جلوگیری از این توطئه بوده است.
پیامدهای ژئوپلیتیکی کریدور زنگزور برای ایران
یکی از مهمترین پیامدهای کریدور زنگزور، کاهش نقش ترانزیتی ایران در قفقاز جنوبی است و جایگاه استراتژیک ایران به عنوان پل ارتباطی آسیا و اروپا را تضعیف میکند. این تغییر، استقلال ژئوپلیتیکی ایران را به خطر میاندازد و وابستگی بیشتری به ترکیه و مسیرهای تحت کنترل ناتو ایجاد میکند.
علاوه بر این، کریدور میتواند ارتباط زمینی ایران با ارمنستان را محدود یا مسدود کند. مرز مشترک ایران و ارمنستان تنها مسیر مستقیم زمینی از قفقاز به اروپا است. محدودیت این مسیر، ایران را از نظر جغرافیایی به ترکیه وابستهتر میکند و امنیت قفقاز جنوبی را تهدید میکند. ایران تأکید دارد که چه با روسیه و چه بدون آن، در راستای امنیت منطقه حرکت خواهد کرد، زیرا روسیه نیز به لحاظ راهبردی مخالف این کریدور است. حضور مستقیم ایالات متحده از طریق مدیریت 99 ساله، میتواند به ایجاد پایگاههای نظارتی یا امنیتی نزدیک مرزهای شمالی ایران منجر شود، که با توجه به اظهارات خصمانه میانجی آمریکایی درباره برنامه هستهای ایران، نگرانکننده است به ویژه که در جنگ 12 روزه آمریکا اثبات کرد برای نابودی ایران تمایل شدیدی دارد. در مقابل این تمایل نیز ایران گزینهای جز واکنش شدید نخواهد داشت.
ضربات اقتصادی ناشی از کریدور زنگزور
از منظر اقتصادی، کریدور زنگزور چالشهای متعددی برای ایران ایجاد میکند. کاهش نقش ترانزیتی به معنای از دست رفتن درآمدهای حملونقل کالا، انرژی و خدمات مرتبط است. این کریدور میتواند مسیرهای تجاری و انرژی که از خاک ایران عبور میکردند را حذف کند و «کریدور میانی» را تقویت کند، که از کشورهای ترکزبان عبور میکند. این امر جایگاه ایران در پروژههای بزرگ مانند «کمربند و جاده» چین را تضعیف میکند، زیرا مسیرهای جایگزین بدون نیاز به ایران تقویت میشوند.
توسعه زیرساختهای این کریدور توسط شرکتهای آمریکایی، که سرمایهگذاری قابل توجهی انجام خواهند داد، میتواند به انزوای اقتصادی بیشتر ایران منجر شود. در حالی که نخستوزیر ارمنستان از همکاری اقتصادی با ایران، روسیه و چین سخن گفته، اظهارات تند میانجی آمریکایی نشان میدهد هدف اصلی مهار نفوذ ایران و رقبای ایالات متحده است.
تهدیدات امنیتی و لزوم پیشگیری
از منظر امنیتی، کریدور زنگزور تهدیدات جدی برای ایران به همراه دارد. حضور مستقیم آمریکا نزدیک مرزهای شمالی، با توجه به اظهارات خصمانه درباره برنامه هستهای، میتواند به افزایش فعالیتهای نظارتی و جاسوسی منجر شود. شبهات درباره همکاریهای امنیتی آذربایجان با اسرائیل به ویژه در جنگ 12 روزه اخیر این نگرانی را تشدید میکند. این کریدور میتواند اهرمی برای فشار امنیتی علیه ایران شود.
لغو محدودیتهای همکاری دفاعی آمریکا با آذربایجان میتواند به تقویت نظامی این کشور و افزایش تنشها منجر شود. تقویت ائتلافهای ضدایرانی با حمایت آمریکا پروژه انزوای ایران را پیش میبرد. ایران اجازه حضور ناتو در منطقه را نخواهد داد، زیرا پیشگیری بهتر از درمان است. همانطور که روسیه در مورد اوکراین هشدار داد، ایران نیز نزدیک شدن ناتو به مرزهایش را تحمل نمیکند. این تهدیدات نشان میدهد که کریدور توطئهای علیه امنیت منطقه است و ایران باید با رزمایشها و دیپلماسی قاطع، مانع آن شود.
سرخوشی آقای خوشبینیان
اظهارات پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان درباره «چهارراه صلح» و همکاری با ایران، روسیه و چین، با خوشبینی بیش از حد ارائه شده و با واقعیتها همخوانی ندارد. او ادعا کرده این پروژه میتواند به اتصال ریلی ارمنستان با روسیه و ایران منجر شود و حتی فرصتهایی برای همکاری ایران و آمریکا ایجاد کند، اما این ادعاها با اظهارات صریح میانجی آمریکایی در تضاد است.
همچنین مشروط کردن اتصال ریلی روسیه به عبور از آذربایجان، با توجه به تنشهای اخیر بین باکو و مسکو غیرواقعی بودن ایده چهار راه صلح را بیشتر عیان میکند. به نظر میرسد این اظهارات برای کاهش فشارهای سیاسی از سوی روسیه و ایران است، در حالی که ارمنستان با واگذاری کریدور به آمریکا، بخشی از استراتژی ایالات متحده شده. سفر فرستاده ویژه کاخ سفید و واگذاری پرونده به نزدیکان مشاوران آمریکایی، پیچیدگیهای دیپلماتیک را نشان میدهد. این سفیدنمایی نمیتواند واقعیت تهدیدات را پنهان کند و ایران باید با دید واقعبینانه واکنش نشان دهد.
دفاع از منافع به معنی مخالفت با ارتباطات جغرافیایی نیست
با وجود آسیبهای متعدد، برخی چهرههای سیاسی و رسانهای نزدیک به دولت ایران القا میکنند که این مسائل خارج از مرزها هستند و ایران نباید دخالت کند. نتیجه این نگاه منفعلانه، تهدید ناتو بالای سر ایران است. ایران مخالف ارتباطات جغرافیایی بین کشورها نیست، اما در مقابل ایدههایی که مسیرهای ترانزیتیاش را محدود کنند، میایستد. مخالفت همیشگی ایران با کریدور زنگزور بر اساس تغییر موقعیت ژئوپلیتیک و جابهجایی مرزها است.
اقدامات نظامی گذشته، مانند رزمایشها، نشاندهنده جدیت ایران است. اجاره کریدور غیرممکن است و ایران چه با روسیه و چه بدون آن، مانع آن خواهد شد، زیرا امنیت منطقه را تهدید میکند. دریای خزر منحصر به کشورهای همسایه است و رزمایشهای اخیر پیامی برای جلوگیری از دخالت خارجیهاست. ایران اجازه حضور ناتو را نمیدهد و مردم شمال ایران در برابر توطئهها خواهند ایستاد.
انتهای پیام/