


اعتیاد اروپا به ذلت
باجگیری از اروپا تبدیل به یک عرف رایج در سیاست خارجی آمریکا و رژیم صهیونیستی شده و سران اروپایی بر خلاف ادعای مضحکانه خود مبنی بر "استقلال عمل در مناسبات جهانی" حقیرانه به خواسته های واشنگتن و تل آویو تن میدهند.

خطای استراتژیک و جبران تاکتیکی!
بهتر است مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی بداند که دوران روایتگریهای مخدوش و دروغین وی در قبال ماهیت و کارکرد فعالیتهای هستهای کشورمان در لحظه حمله بزدلانه آمریکا به تاسیسات هستهای نطنز و فردو رسماً به پایان رسیده است.

قدرت ایران خط قرمز فرانسویها را محو کرد
نگرانی فرانسویها در قبال تحمل هزینههای شکست در تقابل با ایران مکرون را به جایی رسانده که حاضر شده خط قرمز پررنگ دستگاه دیپلماسی پاریس مبنی بر عدم مذاکره با کاخ کرملین (که پس از آغاز جنگ اوکراین ترسیم شده بود) را زیر پا بگذارد.

بند "حق توحش در اروپا " را فعال کنیم
حال که مقامات اروپایی در حال دفاع آشکار از جنایت بوده و حتی کشتار غیرنظامیان را در ایران و دیگر نقاط منطقه با انگارههای بیمارگونه ذهنی تئوریزه میکنند، دستگاه دیپلماسی باید نسبت به فعالسازی بند "حق توحش" نسبت به کارگزاران ایرانی در اروپا اقدام کند.

یک سند و دهها پیام
ترامپ در صدد تبدیل "استراتژی فشار حداکثری" به "استراتژی مهار حداکثری ایران" بوده و تاکتیکها، گفتارها و رفتارهای خود و دیگر اعضای کاخ سفید و وزارت خارجه و دفاع آمریکا را نیز حول همین محور راهبردی تعریف کرده است.

تاکتیکی که پاشنه آشیل ترامپ خواهد شد
رئیس جمهور آمریکا اصرار دارد به وی "سیاستمدار پیشبینیناپذیر" بگویند حال آنکه بهصورت ناخودآگاه تبدیل به "سیاستمدار بیاعتبار" شده است! او در سایه همین بیاعتباری محض نتوانسته به هیچ یک از بحرانهای سیاست خارجی آمریکا پایان دهد.

قدر متیقن حماسه ایران
تلآویو نهتنها در ارائه آمار واقعی تعداد کشتهشدگان و خسارات وارد شده به دروغ متوسل میشود، بلکه در صدد کتمان آنها از منابع رسانهای بر میآید.

نسبت تروییکای اروپایی با نقشه راه ترامپ
درحالیکه رسانههای آمریکایی و اروپایی با آبوتاب مشغول ترسیم ابعاد منظومه مهار ایران در ابعاد منطقهای، موشکی و هستهای بودند، استقامت و پایداری جمهوری اسلامی ایران در جنگ اخیر اصلیترین پیششرط شکلگیری این منظومه ضد ایرانی را هدف قرار داد.

پروژه نجات ترامپ توسط گراهام!
گراهام و دیگر سناتورهایی که مشهور به طرفداران پر و پاقرص ترامپ هستند در صدد نجات وی از مهلکهای هستند که خود آن را ایجاد کرده است: ترامپ هزینه حمله به تاسیسات هستهای ایران را پرداخت کرده است اما در قبال آن نتوانسته دستاوردی کسب کند!

گروسی در حریم پاک ایران جایی ندارد
قطع دسترسی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران و حتی خروج کشورمان از انپیتی، از جنس "کنش اولیه " نبوده و بالعکس، واکنشی نسبت به وقاحت و عداوت ذاتی گروسی و دیگر مقامات این سازمان بیخاصیت در نظام بین الملل محسوب میشود.

رمزگشایی از خشم مورفی
روایتگری آمریکاییها و صهیونیستها از "اتقان نابودی زیرساختهای هستهای ایران" جای خود را به "ابهام"داده است. اما در آن سوی معادله، ماجرا کاملا متفاوت است.

ماجرای آن "چهار ساعت جنجالی"
در روایتگری واشنگتن و تلآویو از ماجرای توقف نبرد اخیر، "پایان تابآوری صهیونیستها" و "تعجیل ناگزیر ترامپ برای آتشبس" سانسور میشود. با این حال میتوان در مواضع استیو بنون از این دو بعد پنهان (که اتفاقاً ابعاد اصلی ماجرا هستند) پرده برداشت.

سفارت آلمان را تعطیل کنید!
وقتی یک کشور اصرار دارد خود را رسماً در کنار رژیم صهیونیستی و در منازعه مطلق با نظام و ملت ایران تعریف کند، چه لزومی درخصوص استمرار روابط دیپلماتیک با آن (حتی به صورت حداقلی) وجود دارد؟

وقتی گوترش خود را به خواب میزند!
گوترش خود را به خواب زده است. او بهگونهای در خصوص بحران ساخته و پرداخته دست رژیم منحوس صهیونیستی و آمریکا در قبال ایران سخن میگوید که گویا اساساً چنین فرامتن و واقعیتی وجود خارجی ندارد.

رمزگشایی از مکالمه تلفنی دو بازنده جنگ
هر اندازه زمان سپری می شود، شاهد تصاعد بحرانهای بیشتری در معادلات سیاست داخلی و خارجی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس هستیم. شکی وجود ندارد که فرجام این صحنه برای ترامپ و نتانیاهو چیزی جز شکست قطعی و تباهی مطلق نیست.

آقای مکرون؛ شما خودت مجرم هستی!
در زمان برگزاری مذاکرات هستهای غیرمستقیم در مسقط و رم، فرانسویها از سوی رژیم صهیونیستی مسئولیت داشتند تا فرامتن مذاکرات را به ضرر متن آن برهم بریزند.

ضرب الاجل مضحک ترامپ
تا قبل از وقوع حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی، ایران هیچ گاه کمترین اهمیتی برای ضرب الاجل اعلام شده از سوی رئیس جمهور آمریکا قائل نشد و در آینده نیز نخواهد شد.

بیانیهای از جنس وقاحت
گروسی به روایتگری موهوم و کاملاً سفارشی خود نسبت به پرونده هستهای کشوری روی آورده که در چارچوب تعهدات پادمانی خود همکاریهای لازم را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته و حتی در اثبات حسن نیت خود در برخی موارد سطح دسترسیها را افزایش داد.
