چالش‌های فرهنگی دانشجویان خارجی در تبریز؛ نگرانی‌ها و فرصت‌ها

چالش‌های فرهنگی دانشجویان خارجی در تبریز؛ نگرانی‌ها و فرصت‌ها

حضور دانشجویان خارجی در تبریز، به‌ویژه از کشور عراق، علاوه بر فرصت‌های فرهنگی و اقتصادی، با چالش‌هایی همراه شده است؛ چالش‌هایی که ریشه در نگاه‌های نادرست بخشی از جامعه، ضعف آموزش‌های فرهنگی و ناآشنایی دانشجویان با هویت تاریخی و اجتماعی این شهر دارد.

به‌گزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، هویت شهری، همچون رودخانه‌ای است که آرام و بی‌وقفه در دل تاریخ جریان می‌یابد؛ رودخانه‌ای که از تلاقی خاطره‌ها، تجربه‌ها، فرهنگ‌ها و مقاومت‌ها شکل می‌گیرد و در مسیر خود، چهره‌ای ماندگار برای یک جامعه می‌سازد. هیچ شهری در جهان یک‌شبه هویت نمی‌یابد؛ این هویت محصول سده‌ها آزمون و خطا، تعامل و تقابل، ساختن و ویران شدن است.

تبریز یکی از همان شهرهایی است که لایه‌های متراکم تاریخ و فرهنگش، آن را به فراتر از یک سکونتگاه ساده بدل کرده است.

شهری که نه‌تنها دروازه تجارت و مرکز تبادل اقتصادی بوده، بلکه به میدان تعامل فرهنگی و گاه مقاومت هویتی نیز تبدیل شده است. امروز پرسش این است که تبریز در این گذار تاریخی، از چه مسیری آمده و به کجا می‌رود؟ رامین مددلو، استاد دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم در تبریز به پرسش‌های مهم و اساسی درخصوص چالش‌های فرهنگی دانشجویان خارجی در تبریز پاسخ داده است.

تسنیم: باتوجه به چالش‌های فرهنگی دانشجویان خارجی در تبریز، به نظر شما هویت چگونه شکل می‌گیرد و چرا نمی‌توان آن را محصول چند دهه دانست؟

هویت یک شهر چیزی نیست که مثلاً در یک سال، ده سال یا حتی صد سال ساخته شود؛ بلکه آرام‌آرام و به‌تدریج در طول سده‌ها شکل می‌گیرد. ما درباره شهرهایی صحبت می‌کنیم که عمق دارند و می‌توانیم از آن‌ها به‌عنوان یک «شهر با کارکردهای کامل» نام ببریم.

از جمله این کارکردها این است که به شهروندان خود معنا می‌دهند؛ به زندگی آن‌ها جهت و هویت می‌بخشند. تبریز هم چنین شهری است که هویت آن در طول سده‌ها ساخته شده و آن‌قدر قدرتمند است که به ساکنانش معنا داده و آن‌ها را برخوردار از برخی ویژگی‌های انتصابی کرده است.

وقتی به تاریخ نگاه می‌کنم و هویت شهر تبریز را واکاوی می‌کنم، صرفاً با شهری که یک ویژگی مثل «بندر خشک» دارد مواجه نمی‌شوم.

تبریز در طول تاریخ به‌عنوان دروازه ایران عمل می‌کرد. یعنی کالاهایی که از مناطق تجاری وارد می‌شد، ابتدا به بازار تبریز می‌آمد و از آن‌جا دسترسی به سایر نقاط ایران فراهم می‌شد. این یک کارکرد بندری است.

تبریز تنها به‌عنوان یک بندر زمینی یا بندر خشک شناخته نمی‌شود؛ بلکه چیزی فراتر از آن است. تبریز ارزش افزوده ایجاد می‌کرد. اگر مقایسه کنیم با بوشهر، بندرعباس یا چابهار – که امروز هم بنادر دریایی مهم ما هستند – در آن‌ها ارزش افزوده‌ای که مخصوص منطقه باشد کمتر دیده می‌شود. اما تبریز علاوه بر دریافت و توزیع کالا، ارزش افزوده‌ای فراتر از تجارت کالا ایجاد کرده است.

تبریز در کنار تجارت، برخوردار از یک فرهنگ قدرتمند بوده است؛ فرهنگی که به این شهر تعلق داشته و از ویژگی‌های مهم آن، «تعامل با دیگر فرهنگ‌ها» و «پذیرش ویژگی‌های مثبت آن‌ها» بوده است.

تسنیم: شما تعامل با سایر فرهنگ‌ها را یکی از نشانه‌های فرهنگ زنده می‌دانید. تبریز چه جایگاهی در این زمینه داشته است؟

تعامل با سایر فرهنگ‌ها یکی از نشانه‌های فرهنگ‌های زنده است. تبریز حتی یک گام جلوتر هم بوده؛ یعنی نه‌تنها با فرهنگ‌های دیگر تعامل می‌کرده بلکه توانسته ویژگی‌های مثبت آن‌ها را بپذیرد، در خود حل کند و از این طریق به ارتقای خودش کمک کند.

وقتی از تبریز سخن می‌گوییم، درباره هویت شهری صحبت می‌کنیم که تکیه دارد بر یک فرهنگ درون‌زا، اهل تعامل با سایر فرهنگ‌ها و جذب‌کننده ویژگی‌های مثبت آن‌ها. این فرایند در طول صدها سال، آرام‌آرام چهره شهر را ساخته است.

امروز فرهنگ این شهر دیگر صرفاً فرهنگ تعامل و پذیرش نیست؛ بلکه تبدیل شده به فرهنگ مقاومت.

تسنیم: منظورتان از مقاومت چیست؟

منظور این است که اگر به تاریخ معاصر نگاه کنیم، در حدود یکصد سال اخیر تبریز بیش از آنکه اهل تعامل باشد، اهل مقاومت در برابر سایر فرهنگ‌ها بوده است.

به‌زعم من، در یکصد سال اخیر تبریز مورد هجوم واقع شده است. منظور از این هجوم، حمله به همان فرهنگ درون‌زای تبریز است؛ همان بنیان اصلی هویتی تبریز که بر تعامل‌پذیری استوار بود. این فرهنگ در مقاطعی تحقیر و حتی انکار شد.

شهر در قبال این هجوم، تحقیر و انکار، واکنشی نشان داد: مقاومت؛ و وقتی مقاومت طولانی شود، آرام‌آرام جای تعامل را «انزوا» می‌گیرد. همین اتفاق در تبریز افتاده است. امروز تبریز گویی به دور خود حصاری کشیده و اجازه نمی‌دهد سایر فرهنگ‌ها به‌سادگی وارد تعامل با آن شوند، چراکه تجربه تلخ تهاجم، تحقیر و انکار را پشت سر گذاشته است.

تسنیم: شما به «دیگری‌ستیزی» هم اشاره می‌کنید. این موضوع در تبریز چگونه نمود پیدا کرده است؟

برای همین است که ما شاهد دیگری‌ستیزی هستیم؛ البته این دیگری‌ستیزی خشن نیست، چون در فرهنگ شهر تبریز حرکت‌های رادیکال چندان جایگاهی ندارد. منظورم نوعی دیگری‌ستیزی کلامی یا نرم است. در جامعه تبریز می‌توان نشانه‌هایی از این دیگری‌ستیزی دید.

این دیگری‌ستیزی گاهی به شکل افغان‌ستیزی بروز می‌کند، گاهی به شکل باکوستیزی (منظورم جمهوری آذربایجان است)، گاهی کردستیزی، و گاهی هم مانند اکنون به صورت عراقی‌ستیزی.

تسنیم: چرا چنین دیگری‌ستیزی‌هایی شکل می‌گیرد؟

شهر تبریز از تعامل و بده‌بستان فرهنگی می‌ترسد. این ترس ریشه در همان سابقه یکصد ساله دارد. چون آن سابقه نگرانی‌ای را در شهر پدید آورده است: اینکه اگر فرهنگ‌های میهمان را در خود نپذیرد و هضم نکند و درونی‌سازی نکند، خودش آسیب خواهد دید.

در گذشته نگاه تبریز متفاوت بود. شهر می‌گفت: «من آسیب نمی‌بینم؛ من توانایی دارم نکات مثبت هر فرهنگ را بپذیرم، در خود حل کنم و فرهنگی قوی‌تر در درونم بسازم.» به همین دلیل نه چندفرهنگیِ سطحی رخ می‌داد و نه تضعیف فرهنگ بومی؛ فرهنگ تبریز همچنان مسلط بود. اما اکنون تبریز می‌گوید: «شاید نتوانم این فرایند را طی کنم.» به‌عبارت دیگر، به دلیل ضربات یکصد سال اخیر، خودش را ضعیف‌تر از آنچه باید می‌پندارد. برای همین دست به مقاومت می‌زند.

تسنیم: شما به‌عنوان یک مشاهده‌گر بیرونی چه نگاهی به فرهنگ تبریز دارید؟ با این حال به مردم تبریز حق می‌دهید که نگران باشند. چرا؟

به زعم بنده به عنوان یک مشاهده‌گر بیرونی که تبریزی نیست و درون تبریز قدم برمی‌دارد، احساس می‌کنم فرهنگ تبریز همچنان بسیار قدرتمند است؛ فرهنگی که توان هضم سایر فرهنگ‌ها را دارد، می‌تواند آن‌ها را درون خود بکشد و از این طریق دوباره ارتقای فرهنگی را رقم بزند.

چون ما به مردم تبریز اطمینان خاطر نداده‌ایم که چنین قدرتی وجود دارد، چنین ظرفیتی در فرهنگ شهرشان نهفته است. واقعیت این است که جامعه تبریز همچنان در فضای مقاومت به سر می‌برد؛ چراکه یکصد سال در برابر تهاجم، تحقیر و انکار، مقاوم بوده است.

حال سؤال اینجاست؛ آیا ما این پیام را به جامعه منتقل کرده‌ایم که آن دوران صدساله تمام شده است؟ آیا جامعه به این نتیجه رسیده که آن فضای انکار و تحقیر به پایان رسیده و اکنون فضایی جدید، فضایی برای بازگشت به تعامل فراهم شده است؟

این فضا می‌تواند بستر پذیرش دیگری باشد؛ «دیگری» در یک دوره می‌تواند مهاجر بیرونی باشد، در دوره‌ای دیگر مهاجر داخلی، در دوره‌ای دیگر توریست سلامت، یا دانشجو و گردشگر علمی.

مسأله اینجاست که ساده‌ترین کار متهم کردن مردم است. اما قبل از آن باید پرسید: آیا ما مردم را در این فرایند سهیم کرده‌ایم؟ پیش از آنکه دانشجویی به دانشگاه تبریز بیاید، آیا در سطح شهر بحث‌های عمومی شکل گرفته که تبریز به اندازه‌ای معتبر است که دانشجویان کشورهای همسایه متقاضی تحصیل در آن هستند و این فرصتی است که باید از آن استفاده کنیم؟ یا اینکه مردم با تصمیمی مواجه شده‌اند که پشت درهای بسته گرفته شده و حالا نتایجش مقابل چشمانشان قرار گرفته است؟

تسنیم: نقش آموزش فرهنگی در این فرایند چیست؟

آیا در فرایند پذیرش، این اصل روشن شده که فرهنگ تبریز فرهنگ اصلی است و هر دانشجو، مهاجر، گردشگر یا میهمانی که وارد می‌شود باید خط و خطوط این فرهنگ را بشناسد و به آن احترام بگذارد؟ آیا این آموزش به دیگران داده شده است؟ وقتی مردم را در فرایند دخیل نمی‌کنیم، حق دارند نگران شوند که مبادا فرهنگ شهرشان آسیب ببیند.

این فقط مختص تبریز نیست؛ می‌توان آن را برای تمام دانشگاه‌ها مطرح کرد: آیا دانشجوی خارجی که جذب می‌کنیم، فرایند آموزش فرهنگ محلی شهر محل تحصیل را طی می‌کند؟ اگر چنین آموزشی داده نشود، نه مردم تقصیری دارند و نه دانشجویان.

تسنیم: خودتان را جای یک دانشجوی عراقی بگذارید؛ چه چالشی ممکن است برای او پیش بیاید؟ برخی انتقاد می‌کنند که چرا اغلب دانشجویان خارجی فقط از عراق هستند. نظر شما چیست؟

وقتی وارد تبریز می‌شوم، ویژگی‌ها و عاداتی را با خود می‌آورم که در فرهنگ خودم پذیرفته‌شده‌اند، اما شاید در تبریز ناپسند شمرده شوند. آیا کسی بوده که این تفاوت‌های فرهنگی و خطوط قرمز را برای من توضیح دهد؟ این نکته بسیار مهم است.

این نوع نگاه بیشتر حالت «عیب‌جویی» دارد. چرا؟ چون در مرحله نخست، طبیعی است که جذب دانشجو از کشوری انجام شود که بیشترین قرابت فرهنگی را با ما دارد و بسترهای لازم در آنجا بیشتر فراهم است. این در واقع نوعی «قلق‌گیری» است. در تمام کشورها همسایگان در اولویت جذب قرار می‌گیرند.

دانشگاه به‌عنوان متولی باید چنین دیالوگی را با جامعه برقرار کند. وقتی من به‌عنوان شهروند نقدی ـ even اگر درست هم نباشد ـ مطرح می‌کنم، و این نقد تولید نگرانی می‌کند، دانشگاه وظیفه دارد برای رفع نگرانی، با من گفت‌وگو کند و این پیام را منتقل کند که پذیرش دانشجویان خارجی صرفاً محدود به عراق نیست و در گام‌های بعدی کشورها و مناطق دیگری هم در برنامه هستند یا حتی همین حالا اضافه شده‌اند.

من به شدت معتقدم که فرهنگ تبریز فرهنگی بسیار قدرتمند است و چهره‌ای که این فرهنگ از شهر می‌سازد، چهره‌ی یک شهر اهل تعامل است. شخصاً به‌شدت طرفدار جذب دانشجوی خارجی هستم، چون معتقدم سطح دانش در ایران نسبت به همسایگان و حتی بخش قابل‌توجهی از جهان جایگاه مطلوبی دارد.

تسنیم: دستاوردهای این سیاست جذب دانشجوی خارجی چه خواهد بود؟

از طریق جذب دانشجوی خارجی، علاوه بر جنبه‌های مالی، می‌توانیم «دانش» خود را صادر کنیم و «فرهنگ» خود را هم معرفی کنیم. دانشجویانی که وارد ایران می‌شوند اگر در یک فرآیند درست قرار بگیرند، می‌توانند به سفیران فرهنگی ما تبدیل شوند. در ادامه، این تجربه مثبت می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری حس و نگرش مثبت نسبت به فرهنگ ایرانی باشد؛ و پشت سر آن پذیرش صنعت ایرانی، کالای ایرانی و تولید ایرانی را نیز به‌همراه بیاورد. در نهایت، چنین روندی به افزایش ثروت در جامعه و به‌ویژه در بخش خصوصی کمک می‌کند.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
fownix
غار علیصدر
گوشتیران
پاکسان
بانک صادرات
طبیعت
میهن
triboon
تبلیغات