اظهارات ترامپ درباره بگرام؛ آمریکا و تبدیل مجدد افغانستان به میدان رقابت ژئوپلتیک

اظهارات ترامپ درباره بگرام؛ آمریکا و تبدیل مجدد افغانستان به میدان رقابت ژئوپلتیک

اظهارات دونالد ترامپ درباره بازپس‌گیری پایگاه هوایی بگرام، مرحله تازه‌ای از سیاست آمریکا در افغانستان را نمایان می‌کند؛ تلاشی برای بازگشت به معادلات امنیتی و مهار رقبای منطقه‌ای که می‌تواند تاحدودی ثبات نسبی افغانستان را تهدید ‌کند.

به گزارش دفتر منطقه‌ای خبرگزاری تسنیم، سید احمد سجادی،کارشناس مسائل افغانستان:

اظهارات اخیر رئیس جمهور آمریکا درباره احتمال بازپس‌گیری پایگاه بگرام، دوباره افغانستان را در مرکز توجه قرار داده است. این سخن به احتمال بسیار یک موضع انتخاباتی یا شعار تبلیغاتی نیست؛ بلکه می‌تواند بخشی از یک راهبرد بزرگ‌تر در سیاست خارجی آمریکا تلقی شود. برای درک بهتر این موضوع، باید سه مرحله از نگاه واشنگتن به افغانستان طی سال‌های اخیر را بررسی کنیم: خروج، بی‌ثبات‌سازی و بازگشت به معادله امنیتی.

مرحله نخست: خروج برای پرهیز از هزینه به نفع رقبا

ترامپ از همان ابتدای دوره اول ریاست‌جمهوری خود بارها اعلام کرد که آمریکا «پلیس جهان» یا «پلیس منطقه» نیست. او استدلال می‌کرد که چرا باید مالیات مردم آمریکا صرف جنگی شود که سود نهایی آن نصیب رقبای استراتژیک واشنگتن ــ یعنی چین، روسیه و ایران ... می‌شود. با همین منطق، ترامپ برنامه‌ریزی کرد که نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شوند، هرچند تحقق نهایی این خروج در دوره ریاست‌جمهوری بایدن و در آگوست 2021 صورت گرفت. 

تصور آمریکا این بود که با ترک افغانستان، ساختار قدرت در کابل (دولت اشرف غنی و نیروهای نزدیک به جهادی‌های سابق) مقاومت خواهند کرد و افغانستان درگیر یک جنگ داخلی فرسایشی می‌شود. نتیجه چنین جنگی، بی‌ثباتی و تضعیف طالبان و در عین حال، ممانعت از بهره‌برداری اقتصادی رقبای آمریکا بود. اما این سناریو محقق نشد. با عقب‌نشینی آمریکا، حکومت کابل به‌سرعت فروپاشید و طالبان بدون نبرد گسترده به کابل بازگشتند. این تحول ناگهانی، آمریکا را در برابر واقعیتی تازه قرار داد: استقرار طالبان به‌عنوان حاکم بالفعل افغانستان.

مرحله دوم: پروژه مهار دولت سازی و فشار اقتصادی

آمریکا پس از خروج از افغانستان، راهبرد خود را بر جلوگیری از تثبیت طالبان متمرکز کرد. مهم‌ترین ابزار در این مرحله، فشار اقتصادی و سیاسی بود: 1- بلوکه کردن میلیاردها دلار از دارایی‌های افغانستان در بانک‌های بین‌المللی. 2 - ممانعت از به‌رسمیت‌شناختن طالبان در سازمان ملل و مجامع جهانی. 3 - ایجاد فشارهای امنیتی از طریق فعال‌سازی داعش و تحریم سران طالبان.

هدف روشن است؛ افغانستان نباید روی ثبات ببیند. زیرا ثبات در این کشور به‌سرعت مسیرهای اقتصادی و ژئواکونومیک منطقه را فعال می‌کرد؛ از پروژه‌های ریلی و کریدورهای ترانزیتی گرفته تا خطوط انرژی و گاز. همه این مسیرها بیش از هر چیز به سود چین، روسیه، ایران و حتی هند بود؛ رقبایی که واشنگتن نمی‌خواست از یک افغانستان آرام بهره ببرند.

با این حال، این راهبرد هم به‌طور کامل موفق نشد. چین به‌تدریج به سمت تعامل اقتصادی با طالبان حرکت کرد، روسیه گام‌هایی برای به‌رسمیت‌شناسی برداشت و حتی برخی کشورهای منطقه تماس‌های رسمی برقرار کردند. به بیان دیگر، تلاش برای انزوای طالبان شکاف برداشت.

مرحله سوم: بازگشت به معادله امنیتی با کارت بگرام

در چنین شرایطی، سخنان ترامپ درباره بازپس‌گیری پایگاه بگرام را می‌توان «گام سوم» سیاست آمریکا دانست. بازگشت به بگرام دست‌کم سه معنا دارد:

زیر سؤال بردن استقلال‌طلبی طالبان: طالبان در تمام دو دهه گذشته شعار «اخراج اشغالگران» را داده‌اند. واگذاری دوباره بگرام به آمریکا عملاً نفی این شعار و ضربه‌ای جدی به مشروعیت داخلی طالبان خواهد بود.

امنیتی‌سازی مجدد موضوع افغانستان: حضور نظامی آمریکا بار دیگر افغانستان را از یک میدان بالقوه همکاری اقتصادی به میدان رقابت امنیتی تبدیل می‌کند. این دقیقاً همان چیزی است که واشنگتن می‌خواهد؛ جلوگیری از ثبات پایدار.

فشار بر رقبای منطقه‌ای: اگر بگرام دوباره در اختیار آمریکا قرار گیرد، نه‌تنها طالبان تحت فشار قرار می‌گیرند، بلکه کشورهایی مانند روسیه، چین و ایران که در حال سرمایه‌گذاری سیاسی و اقتصادی در افغانستان‌اند، نیز با چالش جدی روبه‌رو می‌شوند.

 

طالبان با توجه به روابط تازه خود با مسکو و پکن، و نیز با توجه به حساسیت داخلی نسبت به اشغال دوباره، به‌سختی می‌توانند چنین چیزی را بپذیرند. از همین رو بعید است واگذاری بگرام در کوتاه‌مدت عملی شود. اما نفس طرح این ایده، اهداف واشنگتن و تغییر مسیر افغانستان از ثبات نسبی به بی‌ثبات تازه را آشکار می‌کند.

سیاست آمریکا در افغانستان از خروج تا فشار اقتصادی و اکنون طرح بازگشت به بگرام، بیش از آنکه بر مبنای منافع مردم این کشور باشد، ابزاری برای مدیریت رقابت‌های ژئوپلیتیک بوده است. ترامپ با طرح دوباره بگرام، در واقع می‌خواهد نگاه‌ها را به سمت معادله امنیتی بکشاند و افغانستان را به میدان تقابل تازه قدرت‌ها تبدیل کند.

اگر این روند ادامه یابد، افغانستان به‌جای آنکه به تقاطع همکاری‌های اقتصادی منطقه‌ای تبدیل شود، بار دیگر به صحنه کشمکش‌های بزرگ جهانی بدل خواهد شد؛ سناریویی که تجربه تاریخی نشان داده است بیشترین هزینه آن را مردم افغانستان و همسایگان پرداخت خواهند کرد.

انتهای پیام/.

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
fownix
غار علیصدر
پاکسان
بانک صادرات
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات