روایت سال پنجم جنگ؛ سال تصمیمهای سخت
سال پنجم جنگ صحنهای از امید و تلخی توأمان بود؛ از عملیات عاشورا در ارتفاعات میمک تا بدر در شرق دجله. اختلاف فرماندهان به هشدار امام خمینی درباره انسجام سپاه کشیده شد و آمریکا موازنه جنگ را به نفع عراق تغییر داد.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- فرماندهان ایرانی معتقد بودند استراتژی عراق در جبهههای جنگ جلوگیری از کوچکترین پیروزی آنهاست و تصمیم گرفتند در ارتفاعات میمک در استان ایلام عملیاتی تهاجمی انجام دهند.
میمک مهمترین نقطه مرزی شهرستان ایلام با عراق بود اما ایرانیها اطراف آن مرز، آنقدر ارتفاع در اختیار داشتند که میمک را خیلی استراتژیک نمیدیدند در حالی که برای عراق که همه مرزهایش در آن منطقه دشت بود، در اختیار داشتن ارتفاعات میمک بسیار مهم بود. میمک برای عراقیها یک نماد بود و درگیریهای خونینی پیش از قرارداد 1975 الجزایر بر سر مالکیت این ارتفاعات در گرفته بود.
هاشمی رفسنجانی 17 مهر در باب اهمیت این منطقه به فرماندهان گفته بود میمک منطقه بسیار حساسی است اگر یک خط مستقیم از میمک به سمت غرب بکشید مستقیم از خاک صدام سر در می آوریم. 25 مهر 1363 عملیات عاشورا در این منطقه آغاز شد که در محور شمالی موفق و در محور جنوبی ناموفق بود.تعدادی از نیروها در شیار نی خزر محاصره شدند و فرماندهان نمیتوانستند برای آنها کاری کنند. سرنوشت تلخ محاصره شدگان شیرینی پیروزی را در برخی محورها تلخ کرد.
کیلومترها دورتر از خط مقدم و در آذر 63 جلسه جنجالی پرسش و پاسخ فرماندهی سپاه در پادگان ولیعصر برگزار شد. شماری از فرماندهان معتقد بودند باید برای تهدید بغداد در جبهه غربی جنگید و نسبت به سیاست فرماندهان رده بالا در نادیده گرفتن جبهه غربی اعتراض داشتند. جلسه به تشنج کشیده شد و بحثها تا پیش امام خمینی رفت. امام گفتند اگر اختلاف در سپاه بیفتد جمهوری اسلامی از بین خواهد رفت و معترضان را به سکوت دعوت کردند. پاییز سال پنجم جنگ آمریکا بعد از 17 سال روابطش را با عراق دوباره برقرار کرد تا ریگان انواع تکنولوژی های پیشرفته آمریکا را به عراق بفروشد.
در زمستان سال پنجم جنگ ایرانیها مدتها بود که هیچ پیروزی مقتدرانهای نداشتند. فرماندهان بعد از بحثهای فراوان به این نتیجه رسیدند که هنوز هم هورالهویزه برای عملیات بزرگ زمستانی ایران مناسبتر است و به همین دلیل مقدمات عملیاتی به فرماندهی سپاه در این منطقه فراهم شد اما ارتش بعث برخلاف سال گذشته نسبت به هور بسیار حساس شده بود.
سحرگاه 19 بهمن 1363 عملیات بدر آغاز شد و مانند عملیات خیبر پیش روی اولیه ایرانیها موفق بود و تا شرق دجله پیش رفتند اما وضعیت برای رزمندگان ایرانی در شرق دجله سخت شد. عراقیها هزاران رزمنده ایران را محاصره کردند. نیروی هوایی عراق کاملا بر منطقه مسلط شد و رزمندگان ایرانی مجبور شدند از شرق دجله عقب نشینی کنند.
عراق در پاسخی مشابه با عملیاتهای قبلی دور دیگری از جنگ شهرها را آغاز کرد و از سوم اسفند 63 تا 17 فروردین 64 بیست و نه شهر ایران 18 بار موشک باران شد که 1227 نفر شهید شدند. صدام رسما میگفت ما دو راه بیشتر نداریم. یا مصالحه کنیم یا اینکه برای حل مساله جنگ باید شهرهای ایران را بزنیم. ایران هم تعداد محدودی موشک زمین به زمین اسکاد تهیه کرده بود که 23 اسفند اولین آنها را به بانک رافدین بغداد زد و بعد در اوج حملات عراق به شهرها چند موشک دیگر به کرکوک و بغداد شلیک کرد و عراق هم جنگ شهرها را متوقف کرد.
البته در پاییز 1363 وقتی عراق جنگ شهرها را تشدید کرده بود، ایران بهدنبال راهی برای پاسخ متقابل بود. به همین دلیل گروهی 13 نفره از نیروهای سپاه به فرماندهی حسن طهرانیمقدم – که بعدها بهعنوان پدر برنامه موشکی ایران شناخته شد – به سوریه اعزام شدند. مأموریت آنها آشنایی با شیوه بهکارگیری و نگهداری موشکهای بالستیک و هماهنگی برای انتقال آموزش و تجهیزات به ایران بود. همزمان برای خرید موشک مذاکراتی با لیبی آغاز شد تا تعدادی موشک اسکاد تهیه شود. این دو اقدام سرآغاز جدی توان موشکی ایران بود.
سال 63 با خاطرت تلخ عملیات بدر به پایان رسید. ناکامی دو عملیات در هورالهویزه فرماندهان سپاه را در شرایط سختی قرار داد. در چنین شرایطی انجام عملیات محدود برای تقویت روحیه نیروهای خودی و گرفتن زمان از دشمن برای تقویت سازمان رزم و فرصت برای انتخاب و آمادهسازی منطقه عملیات اصلی در رأس برنامههای عملیاتی قرار گرفت. بعد از عملیات بدر و با توجه به تحولات نظامی جنگ، همکاری سپاه و ارتش تغییر اساسی کرد و قرار شد هر یک از دو سازمان طرحهای عملیاتی خود را به فرماندهی عالی جنگ ارائه دهند و با توجه به نیازهای خود، میزان کمک به سازمان دیگر را مشخص کنند.
بعد از بررسی طرحهای سپاه و ارتش از سوی فرماندهی عالی جنگ، با اینکه سپاه فعالیتهای زیادی در منطقه عمومی سیدکان انجام داده بود، در خرداد 1364 این منطقه عملیاتی برای شناسایی و آمادهسازی، به نیروهای ارتش واگذار شد و 23 تیر ارتش با کمک یگانهایی از سپاه، عملیات قادر را آغاز کرد. پیش روی اولیه خوب بود اما آتش دشمن بسیار سنگین بود و رزمندگان ایرانی را متوقف کرد. عملیات سه ماه طول کشید و حسن آبشناسان که یکی از طراحان عملیات بود در این عملیات به شهادت رسید.
سال پنجم جنگ با امید و تلخی همراه بود. عملیات عاشورا در میمک بخشی از اهداف را محقق کرد، اما محاصره نیروها در محور جنوبی پیروزی را کمرنگ کرد. در زمستان، بدر با پیشروی تا شرق دجله آغاز شد، ولی برتری هوایی و پاتکهای عراق موجب عقبنشینی شد و ناکامی دو عملیات در هور، فرماندهان را زیر فشار گذاشت. در عرصه سیاسی، اختلاف نظر در سپاه و هشدار امام بر ضرورت انسجام پررنگ بود و در عرصه خارجی ازسرگیری روابط آمریکا و عراق و تجهیز بغداد، موازنه را به زیان ایران تغییر داد. حملات موشکی عراق به شهرها و پاسخ محدود ایران، جنگ را به مرحلهای تازه کشاند.
انتهای پیام/