یادداشت امانپور | ایجاد مدل مفهومی «پردیسهای خودپایدار موضوعی»
محمدتقی امانپور، در این یادداشت از یک مدل مفهومی جدید رونمایی کرده است: پردیسهایی که به بیرون، هیچ وابستگی ــ از حیث منابع آب و انرژی ــ ندارند.
خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ دکتر محمدتقی امانپور یکی از چهرههای شاخص و تأثیرگذار در حوزه کشاورزی و منابع طبیعی ایران است که نامش با جهاد علمی و مدیریت پایدار منابع آب گرهخورده است. وی از پایهگذاران جهاد سازندگی پس از انقلاب اسلامی به شمار میآید و در طول چهارسال فعالیت بهعنوان تنها معاون آموزش و تحقیقات این وزارتخانه، نقش مهمی در سیاستگذاری و راهبری پژوهشهای ملی ایفا کرده است.
در دوران مسئولیت وی، حوزه آبخیزداری و آبخوانداری در کشور وارد مرحلهای نوین شد و با اجرای طرحهای وسیع، از جمله راهاندازی 37 ایستگاه آبخیزداری در اقلیمهای متنوع ایران، یک الگوی جامع و موثر برای بهرهبرداری پایدار از منابع آب شکل گرفت. تسلط علمی، دیدگاه استراتژیک و تجربه مدیریتی دکتر امانپور باعث شده است تا ایشان به مرجع فکری و فنی در زمینه منابع آب و توسعه پایدار کشاورزی بدل شود؛ شخصیتی که با پیوندی عمیق میان علم، مردم و مدیریت ملی، اندیشه و عمل را در مسیر توسعه پایدار هدایت کرده است.
متن پیش رو، یادداشت اختصاصی ایشان است که برای نخستین بار توسط خبرگزاری تسنیم منتشر میشود.
بیشتر بخوانید
* * * * * * *
شکلگیری بیشتر تمدنها در کنار رودخانهها، دریاها و دریاچهها صورت گرفته است. هرجا که آب وجود داشته است، آبادانی شکل گرفته است. شاید یکی از قدیمیترین، باستانیترین و پررونقترین تمدنها در منطقهای بین رودهای دجله و فرات واقع در عراق با نام بینالنهرین شکل گرفته باشد. آثار بهجامانده از هزاران سال پیش از میلاد مسیح و دورههای بعدی نشان از اوج و افول این تمدنها دارد.
جنگهای میان قبایل و تمدنها عمدتاً بر سر تصاحب این عرصههای آباد و پرثمر صورت گرفته است. به تدریج، افراد خردمند و ایدهپرداز، چه از روی ناچاری و چه به سبب ذوق تمدنسازی، با احداث قنوات و حفر چاهها به توسعه مناطق کمرونق و بیابانی پرداختند.
با ظهور عصر صنعت و پیشرفت فناوری، امکان تولید و انتقال آب از منطقهای به منطقه دیگر فراهم شد و در گوشهوکنار، آبادیها، شهرها و کلانشهرها شکل گرفتند. نمونه بارز آن، شهر تهران است که ابتدا در منطقه ری، مظهر آب و آبادانی، شکل گرفت و سپس در نواحی بیابانی و کوهستانی شمالغرب ری، توسعه یافت و به یک کلانشهر بزرگ مبدل شد.
بیمناسبت نیست بدانید کلمه تهران به معنای «منطقه گرم و تهی از آبادانی» است. چنین وضعیتی در مناطق روستایی نیز مشاهده میشود؛ هرچند با شدت کمتر.
چارهجویی برای توسعه پایدار شهرها و روستاها در سراسر جهان در چند دهه اخیر افزایش یافته و نهضتهای توسعه پایدار شکل گرفته است. پس از انقلاب اسلامی و تأسیس جهاد سازندگی، توسعه پایدار مناطق روستایی با تأمین گسترده خدمات زیربنایی، تولید و اشتغال به شکل نوظهور آغاز و با سرعت گسترش یافت. این دستاوردها به ویژه مورد توجه جهانیان قرار گرفتند، زیرا بسیار مبارک و فراتر از تصور بودند.
متأسفانه با ادغام و انحلال جهاد سازندگی در پایان دهه 70 شمسی، این روند توسعهای متوقف شد و سپس فروپاشید.
در مناطق شهری نیز توجه به توسعه پایدار افزایش یافته است. در دهه 80 شمسی، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران اقدام به تشکیل کمیتههای مطالعات راهبردی با همکاری دانشگاه زیگن آلمان نمود تا مطالعاتی برای طراحی مدل توسعه پایدار شهری انجام دهد. در این فرآیند، تجربیات 15 کلانشهر برتر جهان جمعآوری شد.
اگرچه طراحی مدل توسعه پایدار شهر تهران در مرکز مطالعات با تغییرات مدیریتی متوقف شد، اما برخی دستاوردهای اولیه آن که در طرح جامع و تفصیلی شهر تهران نیز منعکس شده بود، موضوعات ارزشمندی مانند ساماندهی مشاغل موضوعی در قالب شهرکهای اقماری را مطرح کردند.
کلیه این کسبوکارهای موضوعی میتوانستند در حدود 50 شهرک اقماری اطراف تهران سامان یابند تا کار و زندگی خدماتی بهصورت یکپارچه در کنار هم قرار گیرند. چنین ساختاری ضمن کاهش سفرهای غیرضروری، کاهش آلودگی، کاهش مصرف سوخت و جلوگیری از هدر رفت زمان، بسیاری دیگر از دستاوردهای مثبت را به همراه داشت.
اقدامات و دیدگاههای ارزشمند دیگری نیز در دست اجراست، از جمله ایجاد شهرها و پردیسهای مسکونی نظیر پردیس تهران که هرگز به سرمنزل مقصود نرسیدند و مشکلات مسکن و اشتغال را حل نکردند.
اکنون ایدههای دیگری مطرح است؛ مانند ایجاد کشت و صنعتهایی مرتبط با سکونتگاه به نام شهرکهای کشاورزی مولد، با هدف یکپارچهسازی اراضی و توسعه روستایی؛ اما عدم موفقیت این ایدهها نیازمند آسیبشناسی دقیق است تا طرحها و ایدههای نوین جایگزین شوند.
ایجاد پردیسهای خودپایدار موضوعی میتواند چارهجوی اساسی برای توسعه شهری و روستایی باشد، زیرا یکی از مهمترین مشکلات، ناترازی آب و انرژی و فقدان خدمات زیربنایی است. در بسیاری از پروژهها صرفاً سکونتگاه ساخته شده اما فاقد خدمات و کارآمدی لازم بودهاند و نتوانستهاند مشکلات مسکن و اشتغال را به صورت عملی حل کنند.
پردیسهای خودپایدار چگونه میتوانند این مسائل را حل کنند؟ برای ارزیابی این اندیشه باید چند موضوع مهم مورد بررسی قرار گیرد، از جمله:
1. تعریف خودپایداری
اصولاً یکی از علتهای عدم توسعه پایدار شهرکها، عدم تأمین خدمات زیربنایی بهویژه آب و انرژی است. همچنین مسئله پسماند نیز بهعنوان چالش سراسری ملی تاثیرگذار بوده است. یک پردیس خودپایدار، اعم از تولیدی، سکونتگاهی یا تلفیقی از کار، تولید و خدمات، باید توان تولید آب، انرژی و فرآوری پسماند خود را داشته باشد. تلفیق سکونتگاه و اشتغال میتواند مردم را به سرمایهگذاری در تمامی خدمات مورد نیاز تشویق کند.
فناوریهای ضروری برای خودپایداری در تأمین آب، علاوه بر بازچرخانی آب مصرفی، شامل جمعآوری آب باران، جذب و بهرهبرداری از رطوبت هوا بهوسیله پنلهای دوجداره گلخانهای اگروولتانیک و سایر فناوریها پیشبینی شده است.
تأمین انرژی نیز بهوسیله فناوریهای فوتوولتائیک، اگروولتانیک، انرژی گرمایی خورشید و باد، و از همه مهمتر تولید سوخت زیستی که با فرآوری پسماندهای شهری، روستایی و زیستتودههای کشاورزی از جمله زراعت چوب، خار شتر، میسکانتوس، استبرق و جلبک امکانپذیر است، صورت میگیرد.
این قابلیتها برای تولید آب، انرژی و فرآوری پسماند خود، چارهساز تأمین بسیاری از خدمات دیگر خواهند بود.
2. همخوانی تولید، اشتغال و سکونتگاه
مشاغل عمده در مناطق شهری شکل گرفتهاند، اما موضوعیت اشتغال، خدمات و سکونتگاه اغلب ناهمخوانیهایی دارد. بهعنوان نمونه، مجتمع ساخت خودرو که دهها هزار نفر را هر روز از سراسر تهران صبحگاه به محل کار فراخوان میکند، باعث مشکلات ناترازی زیستی، مصرف سوخت، ترافیک و هدررفت زمان میشود؛ مشکلاتی که شبانگاهان نیز تکرار میشوند.
یک پردیس خودپایدار خودروئی در مجاورت کلانشهر تهران که همه امکانات تولید، اشتغال و سکونتگاه را برای پرسنل و شرکتهای خدماتی مرتبط فراهم کند، میتواند پایاندهنده این ناترازیها باشد. در آنجا کلیه خدمات از کودکستان تا دبیرستان، آموزش فنی و حرفهای، علمی و کاربردی بهویژه با گرایش صنایع خودرویی حاضر خواهد بود.
بنابراین، نیازی به ترددهای غیرضروری بین محل اشتغال و سکونتگاه نیست و این امر آرامش همراه با صرفهجوییهای چشمگیر، ساماندهی حرفهها و گرایشهای شغلی را فراهم میکند؛ گرایشهایی که در خانواده رسمیت یابند و نسل به نسل ادامه یابند و به آنان هویت بدهند، همانگونه که در گذشته وجود داشتند، اما اکنون با شکل و شمایل و محتوای روزآمد، قابلیت بازآفرینی و بازمهندسی دارند.
3. کاهش تصدیگری دولتی
هماکنون هزینهها و اقدامات گستردهای از ایجاد زیرساخت شهرکها تا برقراری ارتباط و رفع ناترازی بین آنها یا کانونهای تمدنی به عهده دولت است. هرچند برنامهریزی و هزینه شده، ولی رفع ناترازی در سکونتگاهها همچنان با ناتوانی در پاسخگویی در برابر مطالبه مردم همراه است. اما اگر تولیدکننده و کارآفرین بتواند خلق ارزش افزوده نماید، تأمین خدمات شاغلین میتواند بر عهده خود او باشد.
اراضی مجموعه صنایع خودرویی در شهر تهران هزاران میلیارد ارزش دارد که با انتقال به پردیس موضوعی خودروسازی در مجاورت تهران و تأمین همه خدمات بهواسطه مولدسازی زیرساختهای شهری، مدرنیزه خواهد شد. این پردیس صنعت خودرو، شامل کلیه خدمات برای همه شاغلان و صنایع وابسته، خودپایدار است.
بنابراین، همه هزینههای مربوط به تأمین آب و انرژی، فرآوری پسماند، بازیافت پساب و فاضلاب و هرگونه خدمات مورد نیاز ساکنان و شاغلان، به کسبوکاری درآمدزا در پردیس مذکور تبدیل میشود.
زیرساختهای لازم برای ایجاد خدمات گردشگری، نمایشگاهها و خصوصاً پیستهای مسابقات و تفریحات خودرویی، که میتواند جذابیت ملی و جهانی داشته باشد، در همان پردیس و با وسعتی که تمامی استانداردهای جهانی را پوشش میدهد، فراهم میآید. هرکدام از اینها منشأ تولید درآمد و خلق ارزش افزوده خواهد بود.
بدین ترتیب، دولت با حذف هزینههای ایجاد زیرساختها نفسی راحت میکشد و همزمان با کسب درآمدهای جدید مالیاتی از کسبوکارهای پررونق، پشتوانه مالی قوی برای حکمرانی خود تأمین میکند.
4. پردیسهای کشاورزی میتوانند خطشکنی کنند
حکمرانی در حال حاضر با مسائلی همچون کمبود آب کشاورزی، بیابانی شدن اراضی، خرد شدن زمینها و صدها مشکل دیگر مواجه است. در حالی که قانونمندیهایی برای ایجاد شهرکهای مولد کشاورزی وجود دارد، اما نتوانسته بخش خصوصی را به سرمایهگذاری تشویق کند. چرا؟
اصلیترین مشکل، عدم تبیین فرآیندهای خلق ارزش افزوده است و فقدان یک مدل مهندسی مالی که مشخص کند اصولاً درآمد و خلق ارزش افزوده در یک پردیس کشاورزی محدود به تولید محصولات کشاورزی نیست. محاسبات اولیه نشان میدهد که این موضوع نمیتواند سرمایهگذار را قانع کند؛ بلکه درآمدهای اصلی از طریق خودپایداری در آب و انرژی، ایجاد سکونتگاههای ارزشمند مثل آسمانویلاها، درآمدهای گردشگری و سایر خدمات مرتبط، از جمله فرآوری محصولات و تشکیل زنجیره خلق ارزش افزوده حاصل میشود.
در همین راستا، هماکنون شش هزار گاوداری فعال کشور که به سختی به تولید ادامه میدهند، اگر بدانند امکان تبدیل آنها به پردیس کشاورزی با مجوز سکونتگاه و خدمات مرتبط، از جمله فرآوری محصولات و تشکیل زنجیره ارزش، فراهم است و درآمد اصلی آنها از تبدیل فضولات و ضایعات به انرژی خواهد بود، و ظرف دو سال سرمایهگذاریشان بازمیگردد و دهها مسیر درآمدزایی دیگر نیز ایجاد میشود، بهسرعت و فراتر از انتظار، شاهد شکلگیری بیش از شش هزار پردیس خودپایدار کشاورزی خواهیم بود. این پردیسها ضمن حذف هزینههای سربار دولتی، منشا درآمدهای پایدار و بستری برای حل چالشهای امنیت غذایی و اشتغال بهواسطه سرمایهگذاری مردمی میشوند.
لطفاً مخاطب محترم عجله نکند؛ زیرا بر اساس استانداردهای زیستمحیطی و دامپزشکی، یک گاوداری باید حداقل دو کیلومتر با سکونتگاههای شهری و روستایی فاصله داشته باشد که این مسئله در ادامه بهطور ویژه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اولین اقدام در بازمهندسی گاوداریها، حذف بو و عوامل بیماریزا با بازطراحی پرورش دام و استفاده از بسترهای نوآورانه است که خود تحولی بزرگ ایجاد میکند. در بخش چارهجویی چالش انرژی و آشنایی با سوختهای زیستی نیز تشریحهای لازم ارائه خواهد شد. داوطلبان میتوانند با شروع از یک گاوداری کوچک همراه شوند.
اگر به مجموعه دامگستر که حدود دو هزار هکتار زمین دارد و بیش از سه هزار هکتار اراضی شور و بیابانی اطراف آن وجود دارد، پیشنهاد شود تا تبدیل به پردیس خودپایدار دامپروری کشور شود، ابعاد اثربخشی آن در تولید، اشتغال، امنیت غذایی و تأمین سکونتگاه پایدار در مدت کوتاهی آشکار خواهد شد.
5. مهاجرت معکوس
بسیاری از دستاندرکاران به دنبال راهکارهای عملی برای تحقق مهاجرت معکوس هستند؛ بهطوریکه مردم از خارج به داخل و از شهرها به روستاها برگردند و یا حتی شهرنشینان مدرن با سابقه خانوادگی شهری مشتاق زندگی روستایی شده و به آن افتخار کنند.
این آرزوها نه با اجبار و نه با محدودیت تحقق مییابند، بلکه تنها با خلق ارزش افزوده امکانپذیر است؛ یعنی ایجاد روستاهای مدرن با یکپارچهسازی اراضی خرد کشاورزی که اکنون تحقق نیافته است.
اگر یک دامدار حمایت شود و بتواند با استفاده از بسترهای نوآورانه بیماریها، آفات و حشرات را از دام خود حذف کند؛ همچنین سوخت زیستی از ضایعات، فضولات و کود زیستی (ورمی کمپوست) تولید نماید؛ و از همه فرصتها برای بهرهبرداری از انرژی خورشیدی استفاده کند؛ تمامی نزولات جوی را جمعآوری و پسابها را بازیافت کند،
و اجازه خرید اراضی کشاورزی مجاور خود را داشته باشد و با ایجاد سکونتگاههای مدرن در پردیسهای نوآورانهای که شکل میدهد، امکان تغییر کاربری اراضی را داشته باشد و از حمایتهای همهجانبه حکمرانی برای جذب و ارائه خدمات بهره ببرد،
آنگاه همه آرزوهای بهظاهر دور از دسترس در عمل محقق میشود.
در این شرایط، تولید و مصرف، اشتغال و سکونت به همراه خدمات رفاهی متنوع از آموزش تا گردشگری، همه در یک محل فراهم میشود و جایی برای آرزوهای محقق نشده باقی نمیماند.
با خلق ارزش افزوده، ایجاد درآمد و شغل، میتوان مشکلات رمینهای را نیز حل کرد؛ چرا که دامداریهای صنعتی با هزینههای بالای تلفات، بیماری، تأمین علوفه، و فروش با قیمتهای دولتی عملاً توان برنامهریزی تحولی را از دست دادهاند.
اگر راهکارهای درآمدزا مانند تبدیل گاوداریها به پردیسهای خودپایدار کشاورزی با درآمدهای جانبی مؤثر فراهم شود، روستاهای پایدار بهواسطه مشارکت مردم در سرمایهگذاری و الگوسازی، فرهنگسازی، رفع محدودیتها و دفاع از کرامت تولیدکننده و خالق ثروت شکل میگیرند.
اما اگر ناچار شویم با بستههای خیرخواهانه و صدقه، به دنبال رفاه و درآمد پایدار باشیم، کرامت و عزت مردم سلب خواهد شد.
6. پردیسهای خودپایدار بدون محدودیت موضوعی
تنوع موضوعات در ایجاد این نوع پردیسها محدودیتی ندارد و هر موضوعی میتواند مزیتآفرین باشد. شاید تصور شود موضوعاتی مانند کشاورزی، صنعت، مشاغل حرفهای، سکونتگاههای شهری و روستایی یا حتی پردیسهای گردشگری همه مناسب تشکیل و استقرار در یک پردیس هستند، ولی ممکن است چنین امکانی برای مجموعههای دانشگاهی فراهم نشود. اما اتفاقاً پردیسهای خودپایدار دانشگاهی میتوانند در اولویت اول قرار گیرند. بیمناسبت نیست وضعیت دانشگاههای بزرگ و معتبری مانند شریف، امیرکبیر، تهران، علم و صنعت و بهشتی مورد آسیبشناسی قرار گیرد. محدودیتهای این دانشگاهها در توسعه و ارائه خدمات به دانشجویان، اساتید، کارکنان و بازنشستگان و همچنین توسعه ساختارهای تخصصی آموزشی و پژوهشی باید بررسی شود.
اکنون پیشنهاد میشود پردیس خودپایدار دانشگاهی در محل مناسبی در شمال غرب تهران، بالای منطقه 22، در لواسانات یا اطراف فرودگاه امام با وسعت 30 تا 50 هزار هکتار تأسیس شود. این پردیس برای هر دانشگاه، خدمات تخصصی خود را به همراه داشته باشد و خدمات مشترک ملی مانند نمایشگاهها، کتابخانهها، آزمایشگاهها و کارگاههای هوشمند، خدمات باشگاهی و ورزشی، هتل و رستوران و عرصههای گردشگری تخصصی، خوابگاههای مجردی، خوابگاههای متأهلی و از همه مهمتر سکونتگاههای مدرن آسمانویلا را فراهم آورد.
دانشجویی که پذیرفته میشود باید دانشگاه موردعلاقهاش برای کسب علم، مهارت و سکونت باشد، نه صرفاً مکانی برای حضور در کلاس و بازگشت به منزل.
اگر دانشگاه بتواند خدمات متنوع برای اقامت، کسب علم، دانش، مهارت و فناوری فراهم کند، اشتیاق به خوابگاههای متأهلی بهویژه افزایش مییابد و روند پیشرفت از دیپلم تا مدارک بالاتر در همین محیط شکل میگیرد.
آنگاه پردیس به مکانی تبدیل میشود که دانشجو کمتر قصد خروج دارد، مگر برای تفریح، تعطیلات سالیانه یا گردشگری در عرصههای ملی و جهانی.
آوازه این پردیس دانشگاهی تمام مهاجران دارای علم و فناوری را به بازگشت به وطن فرا خواهد خواند.
همه مشتاقانه داوطلب حضور میشوند و با ایجاد ابزارهای مهندسی مالی برای خرید یا اجاره به شرط تملیک، فرصت اشتغال و درآمدزایی برای خریدهای سکونتگاه، ایجاد کارگاه و آزمایشگاه و خلق کسبوکار و تکمیل زنجیره ارزش افزوده، در حوزههای دانشبنیان، با هم رقابت خواهند کرد.
مردمی که با هر سختی و تهدید، وطنپرستی، اتحاد و آمادهباش را حفظ کردهاند، حالا با فراهم شدن این فرصتها، ترجیح میدهند در جغرافیای دانش، فناوری و تمدن کشوریشان حضور داشته باشند و با تمام وجود برای ساختن آیندهای روشن توانا باشند.
این خدمات محدودیت ندارند و در کمیت قابل توسعهاند؛ تجمع کارآفرینان و نخبگان فضا و بستر خلق نوآوری و توسعه پایدار علمی، فناوری و کسبوکار دانشبنیان را فراهم خواهد آورد.
بدینترتیب میتوان پروژه پایلوت پردیسهای خودپایدار موضوعی را از صنایع خودرویی، مجموعههای دانشگاهی، گردشگری یا دیگر حوزهها آغاز کرد.
7. مهندسی مالی
فراخوانی برای داوطلبان، صنعت، دانشگاه یا سایر صنوف صادر میشود. چرا با موضوعیت پردیس خودپایدار دامی آغاز نکنیم؟ میتوان طرحی ملی مصوب صندوق نوآوری و شکوفایی همراه با صندوق پروژه ویژهای تدوین کرد که سهم دولت 49 درصد و بخش خصوصی 51 درصد باشد. بخش خصوصی میتواند شرکت دامگستر باشد.
دولت با انتقال موسسه تحقیقات علوم دامی کرج، عرصهای 150 هکتاری در وسط شهر کرج آماده میکند تا به سرمایهگذار واگذار شود و او زیرساختهای استقرار موسسه را در پردیس و با مکانیزمی مناسب آماده سازد.
برای پرسنل موسسه اعم از محقق، کارمند، شاغل و بازنشسته، واحدهایی در قالب آسمانویلا با مکانیزم تهاتر داراییها و تأمین کسری از محل وامهای بلندمدت فراهم شود.
فرصت اقامت برای محققان و متخصصان دامپروری متقاضی استقرار در پردیس با امکان اجاره، اجاره به شرط تملیک و فروش نقد و اقساط فراهم گردد. سرمایهگذاران بتوانند از صندوق پروژه ملی وام قرضالحسنه بلندمدت بگیرند.
اگر شرکت دامگستر دارای مشکلات مدیریتی یا مالکیتی است، سهم عمده آن به دامپروران ساکن و تازهواردین واگذار شود؛ 50 درصد فروش سهام نزد مالک فعلی بماند و مابقی به صندوق پروژه واریز شود.
این فرآیند اولیه قابل تکمیل است ولی چشمانداز آن روشن است: هم مشکلات شرکت دامگستر رفع شود و هم نهضت علمی بزرگ با تجمیع دانش و کارآفرینی، تولید، دامپروری و ارائه خدمات سکونتگاهی و اشتغال شکل گیرد.
نزدیکی فرودگاه به عنوان نقطه صادرات برای تولید مازاد، فرصت مهمی است. همچنین فرش قرمز برای فراخوان مهاجرت معکوس از خارج پهن شده و همه علاقهمندان دعوت به مشارکت میشوند.
اگر پردیس خودپایدار کشاورزی دامی شکوفا شود، پردیسهای دانشگاهی، صنعتی، گردشگری و موضوعات جذاب دیگر نیز قابلیت اجرایی خواهند داشت. شاید بازسازی بافتهای فرسوده شهری از مهمترین بسترهای ایجاد پردیسهای خودپایدار سکونتگاهی باشد.
8. جمعبندی
بحث و بررسی در این زمینه بسیار گسترده است، زیرا چارهجویی در چالش آب، مستلزم دخل و تصرف در حوزههای مختلف است و بهگونهای مستقیم و غیرمستقیم بر حل سایر چالشها نیز تأثیرگذار میباشد. این تأثیرگذاری در تمامی راهکارهای ارائه شده مشهود است، اما پردیسهای موضوعی خودپایدار که محوریت آنها سکونتگاه و ارائه خدمات سکونتگاهی بسیار روزآمد و مزیتآفرین است، به طور مستقیم و غیرمستقیم امکان چارهجویی بسیاری از دیگر چالشها را فراهم میکنند.
البته این موضوع میتواند سوالات و ابهامات فراوانی را نیز پیش روی ما قرار دهد که در قالب یادداشتهای پرسش و پاسخ به آن میپردازیم.
اما آنچه مسلم است، پردیسهای موضوعی خودپایدار، با تأمین خودپایداری در آب، انرژی، فرآوری پسماند و تصفیه فاضلاب، محوریت توسعه را فراهم میآورند. ارائهکنندگان خدمات در این پردیسها بهخوبی میتوانند با تهاتر داراییهای موجود و داراییهای قابل کسب، زمینه ورود به کسبوکار و اشتغالهای دانشبنیان را فراهم سازند و این نهضت با هر موضوعی که قابل قبول باشد، به سرعت توسعه خواهد یافت.
حکمرانی باید در این زمینه با تعیین یک مدیر مسئول (MC) یا مشاور عامل چهارم، به مدیریت راهبردی پایلوتسازی و پس از آن ترویج این نوع پردیسها بپردازد. با اصلاح، تکمیل و بهینهسازی قوانین و مقررات فعلی، میتوان برای مشارکتکنندگان مردمی مزیتآفرینی کرد و چالشهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی آسیبهای سیاسی و امنیتی را مدیریت نمود تا کارآمدی لازم برای مشارکت فراهم شود.
نوآوری در این رویکرد قطعاً پرسشها و ابهامات فراوانی بهدنبال دارد، اما نباید فراموش کنیم که در یادداشتهای پرسش و پاسخ، موضوع آسمانویلاها که ابزار اصلی کارآمدی در شکلگیری خدمات پردیسهای خودپایدار است، به تفصیل بررسی و پاسخ داده شده است.
اگرچه پردیسهای خودپایدار با مزیتهای شغلی، تولیدی و ارائه خدمات مورد نیاز، بسیار پرجاذبهاند، اما بهیقین جذابترین خدمت آنها، امکان اسکان در آسمانویلاهای نوآورانه است که سکونتگاههایی از 500 تا 2000 مترمربع فراهم میآورند.
این پروژهها با سرمایهگذاری مردمی و بخش خصوصی، زندگی جمعی، تولیدی و تقویت بنیانهای خانوادگی را ممکن میسازند و چارهساز بسیاری از چالشهای روزافزون همچون افزایش زنان سرپرست خانوار (که شمار آنان از شش میلیون نفر نیز فراتر رفته است)، کاهش زادآوری، مشکلات ازدواج، اشتغال و امنیت غذایی هستند.
درعینحال، اینگونه پردیسها با مشارکت مردم و سرمایهگذاری آنان توانستهاند این چالشها را بهگونهای مؤثر مرتفع سازند. پس بهسوی طراحی و اجرای پردیسهای خودپایدار موضوعی، نعمتی برای توسعه پایدار و تمدنسازی حرکت کنیم.
انتهای پیام/