حمله تلآویو به دوحه و درس عبرتی برای کشورهای منطقه
حمله رژیم صهیونیستی به دوحه، سران قطر و تمام سازشکاران و تسلیمشدگان عرب را که برای بوسیدن دست دشمن اسرائیلی برای باقی ماندن در قدرت عجله میکنند،در موقعیت سختی قرار داد و آنها را در برابر دو احتمال قرار داده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم به نقل از مرکز مطالعات عراق، «نسیب حطیط»، پژوهشگر ارشد لبنانی در مطلبی نوشته است: ساعاتی پس از بمباران «قطر» توسط رژیم متجاوز اسرائیل و تلاش برای ترور رهبران «حماس»، شبکه الجزیره قطری، سخنرانی زنده «نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل را پخش کرد که در آن به ترور رهبران حماس افتخار کرده و مسئولیت این عملیات را میپذیرد و تهدید میکند که مرحله بعدی در ترکیه، متحد استراتژیک اسرائیل و متحد حماس خواهد بود. درست مانند قطر!
اسرائیل پشت سر هم ثابت میکند که به حاکمیت هیچ کشوری در خاورمیانه احترام نمیگذارد و به متحدان، دوستان، ابزارها و عوامل خود اعتنایی ندارد. از نظر آنها همه اعراب از «غیریهودیان» بردگی هستند؛ چه دارای رتبه پادشاه، امیر و رئیسجمهور باشند و چه مبارز، سرباز یا فردی عادی.
اسرائیل نظام «توهم» خلیجفارس را فرو ریخت؛ این توهم که با عادیسازی روابط با اسرائیل، ایجاد پایگاههای نظامی آمریکا و انگلیس، پرداخت باج به آمریکا و دادن هدایا (که مهمترین آنها کنار گذاشتن فلسطین و جنگ با جنبشهای مقاومت در لبنان، یمن و عراق است) میتوان امنیت خلیجفارس را خرید. اعراب با سرنگونی نظام «سوریه» و تحویل آن به گروههای تکفیری که عدم دشمنی با اسرائیل را اعلام کرده و جلسات عادیسازی و قانونیسازی اشغال جنوب سوریه توسط اسرائیل را ادامه میدهند، بزرگترین هدیه خود را به اسرائیل و آمریکا تقدیم کردند.
هیچ کشور عربی نمیتواند به اندازه «قطر» در سطح رسانه و سیاست به اسرائیل و آمریکا خدمات ارائه دهد. شبکه الجزیره «بهار عربی» را رهبری و رویدادها را جعل کرد، رزمنده اصلی در تمام جبهههای عربی بود و چشم اشغالگر در فلسطین و بهویژه غزه بود؛ و آنچه پنهان بود بزرگتر بود!
بمباران دوحه از سوی رژیم اسرائیل، مسئولان قطری و همراه آنان تمام سازشکاران و کسانی که روابط خود را با رژیم اشغالگر عادی کرده اند و برای بوسیدن دست دشمن اسرائیلی جهت باقی ماندن در قدرت عجله میکنند،در موقعیت سختی قرار داد و آنها را با دو احتمال روبرو کرد که هر دو تلخ هستند:
احتمال اول: اسرائیل بدون اطلاع قبلی قطر را بمباران کرده که این اقدام، مسئولان قطری را که از دهه 90 میلادی با اسرائیل ارتباط داشتهاند، به دلیل ناتوانی در کسب احترام به حاکمیت و امنیت ملی قطر، شرمسار میکند.
احتمال دوم: اسرائیل به قطر احترام گذاشته و همانند آمریکا، آنها را از این عملیات مطلع کرده که این مسئلهای بسیار بزرگ بوده و قطر را محکوم میکند.
و سوال مهمتر این است… اگر بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا به نام «پایگاه الْعُدِید» در قطر است و تمام سامانههای هشداردهنده آمریکایی، سعودی و خلیجفارسی که کشورهای این منطقه صدها میلیارد دلار برای آنها هزینه کردهاند، نتوانستهاند هواپیماهای اسرائیلی را شناسایی و با آنها مقابله کنند (همانطور که با پهپادها و موشکهای ایرانی و یمنی مقابله کرده و میکنند)، این موضوع ماموریت اصلی آنها را افشا میکند: کمک به اسرائیل و تهدید ایران و جنبشهای مقاومت، و نه محافظت از حاکمان و مردمان خلیجفارس که تمام هزینههای آن را تقبل میکنند.
و سوال برای عادیسازان روابط با رژیم صهیونیستی و تسلیمشدگان در لبنان…
آیا «حماس» در قطر سلاحی داشت که امنیت اسرائیل را تهدید کند؟
آیا سلاح قطر، اسرائیل را تهدید میکند؟
آیا «سوریه – جولانی» امنیت اسرائیل را تهدید میکند؟
آیا سلاح تشکیلات خودگردان فلسطین، اسرائیل را تهدید میکند؟
همه اینها به اسرائیل خدمت کرده و با آن ارتباطاتی دارند، با این وجود اسرائیل از بمباران سوریه، بمباران قطر و محاصره تشکیلات خودگردان فلسطین دست برنداشته و حتی ترکیه را با ترورها و عملیات امنیتی تحت عنوان «بمباران سری» تهدید میکند.
ای لبنانیهای عجول برای عادیسازی و خلع سلاح مقاومت… شما چه چیزی غیر از سر مقاومت میتوانید به اسرائیل تقدیم کنید؟ و اسرائیل به شما احترام نخواهد گذاشت زیرا از عوامل خود اشباع شده است.
نه پولی دارید که قطر دارد، نه نقش سیاسیای دارید که قطر دارد، و نه سلاح رسانهای اتمی دارید که قطر دارد؛ اگرچه برخی رسانههای لبنانی مانند شبکه تلویزیونی «الشرق الاوسط» وابسته و رادیو «صوت الأمل» متعلق به ارتش «لحد» سعی میکنند چنین باشند.
با اسرائیل و آمریکا فقط با قدرت میتوان مذاکره کرد. اسرائیل و آمریکا فقط قدرتمندان را به رسمیت میشناسند و به پیمانها، توافقها و قوانین بینالمللی احترام نمیگذارند، بلکه فقط به نیروی مقاومتی که به آنها خسارت وارد میکند احترام گذاشته و در برابر آن تسلیم میشوند.
پس آیا شما مصمم هستید که سلاح قدرت را از لبنان خلع کنید تا اسرائیل آن را مورد تعرض قرار دهد، سپس شما را بازنشسته کرده و در ایستگاههای انتظار رها کند؟ همانطور که آنتوان لحد و ارتشش را در «دروازه فاطمه» رها کرد، یا همانطور که نیروها را در دیر القمر رها کرد تا با «اتوبوس» خارج شوند، یا همانطور که آمریکا، شاه [ایران] را رها کرد و مانع درمانش در آمریکا شد و رییسجمهور سادات به او پناه داد.
هوشیار شوید و بیدار… و گناه کشتن مقاومت را به دوش نگیرید!
خلیجفارس پس از نجات عادیسازی… و دوستی با اسرائیل پیروز شد، اما کرامت امری ثانویه است که میتوان بدون آن زندگی کرد!
انتهای پیام/