فرار دخترخوانده نوجوان بهخاطر مشروبات الکلی و روابط آزاد
تصمیم فرار از خانه در ظاهر راهی برای رهایی بهنظر میرسد، اما در واقع او را با تهدیدهای جدیتری همچون سوءاستفاده، بزهکاری، اعتیاد و حتی نابودی کامل آینده مواجه میکند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، چندی قبل زن جوانی نگران و مضطرب به کلانتری 137 نصر مراجعه کرد و اعلام داشت که دخترخوانده 15سالهاش، که حدود شش ماه قبل از طریق بهزیستی به فرزندخواندگی پذیرفته بود، از منزل فرار کرده است. او پس از مراجعه به دایره مشاوره کلانتری درخواست راهنمایی و مشاوره داشت.
در بررسیهای بهعملآمده مشخص شد که دختر نوجوان، از همان سالهای ابتدایی زندگی با مشکلات جدی خانوادگی مواجه بوده است. اختلافات شدید میان والدین، بیتوجهی به نیازهای عاطفی و عدم پذیرش او از سوی پدر و مادر اصلی باعث شد احساس ناخواستهبودن و طردشدگی در وجودش شکل بگیرد، در نهایت، سپردهشدن او به بهزیستی نهتنها به حل مشکلات کمکی نکرد، بلکه زخمهای عاطفی و روانی او را عمیقتر ساخت.
این دختر پس از واگذاری به خانوادهای جدید، بهدلیل شرایط حساس سنی و ورود به دوران بلوغ، نتوانست محیط تازه و قوانین خانه جدید را تحمل کند و با آن سازگار شود، فقدان احساس تعلق و عدم دریافت حمایت عاطفی کافی، او را در برابر فشارهای محیطی بسیار آسیبپذیر ساخت.
در چنین شرایطی، نوجوان برای جبران خلأهای روانی و یافتن حس امنیت و پذیرش، به رفتارهای پرخطر اجتماعی روی آورده است. نخستین نشانهها در قالب کنجکاویهای ناسالم بروز کرده و بهتدریج در کشیدن سیگار، مصرف مواد مخدر، ارتباط با دوستان ناباب و قرارگرفتن در جمعهای انحرافی خود را نشان داده است، این روند بهمرور به مصرف مشروبات الکلی، درگیری در روابط ناسالم و ارتکاب رفتارهای پرخطرتر منتهی شد.
کارشناسان معتقدند که چنین انتخابهایی در نوجوانان، نه از روی میل واقعی بلکه بیشتر بهعنوان مکانیزم دفاعی در برابر طردشدگی و بیتوجهی خانوادگی رخ میدهد. وقتی نوجوان احساس میکند جایی برای شنیدهشدن و درکشدن ندارد، در تلاش برای یافتن جایگزین، به گروه همسالان ناباب یا رفتارهای پرهیجان اما آسیبزا پناه میبرد.
سرانجام، فشار روانی ناشی از مجموعهای از این عوامل، همراه با احساس بیپناهی و بیاعتمادی به محیط خانه، او را به تصمیمی پرخطر یعنی فرار از منزل سوق داده است، تصمیمی که در ظاهر راهی برای رهایی بهنظر میرسد، اما در واقع او را با تهدیدهای جدیتری همچون سوءاستفاده، بزهکاری، اعتیاد و حتی نابودی کامل آینده مواجه میکند.
در ادامه پرونده برای رسیدگی تخصصی به پلیس آگاهی ارجاع شد و تحقیقات جهت پیدا کردن دختر 15ساله آغاز شد.
فرار از منزل بهعنوان یک آسیب اجتماعی شناخته میشود
سروان فاطمه محمودیان؛ کارشناس مشاوره کلانتری 137 نصر، در رابطه با این پرونده اظهار کرد:
از مهمترین علل فرار این نوجوان میتوان به جدایی والدین، نابسامانیهای خانوادگی و اعتیاد یکی از والدین اشاره کرد، چنین عواملی از جمله رفتارهای ناسازگارانهای هستند که در کودکان و نوجوانان بروز مییابند و پیامدهای گستردهای در سطح فرد و جامعه ایجاد میکنند.
فرار از منزل بهعنوان یک آسیب اجتماعی شناخته میشود که میتواند بهداشت روانی فرد و جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. افزایش آمار دختران فراری، زنگ خطر جدی برای کارشناسان و مسئولان اجتماعی محسوب میشود.
با توجه به اهمیت سلامت جسمانی و روانی کودکان و نوجوانان در تضمین آینده هر جامعه، پرداختن به ریشههای این معضل ضرورت دارد. فرار دختران معمولاً بهدلیل خشم، ترس یا انتقامجویی در مقابل عوامل آشفته خانوادگی رخ میدهد و در بسیاری از موارد نوجوان برای مدت کوتاهی مکانهای دیگر را به خانه ترجیح میدهد.
طبق گزارشها، بیشترین گروه سنی فراریان بین 15 تا 17 سال است و این پدیده میان دختران و پسران تقریباً بهیکمیزان مشاهده میشود. بسیاری از این نوجوانان در مراکزی مانند مداخله در بحرانهای اجتماعی بهزیستی، مراکز سلامت دختران، بازپروری زنان یا حتی زندانها نگهداری میشوند.
کارشناسان معتقدند که ریشه بسیاری از رفتارهای پرخطر نوجوانان در نبود ارتباط مؤثر والدین با فرزندان نهفته است. زمانی که خانواده از نقش حمایتی خود غافل شود، نوجوان بهدنبال جایگزینی در محیط بیرون میگردد و چهبسا به دام گروههای انحرافی یا افراد سودجو بیفتد.
از سوی دیگر، ضعف نظام آموزشی در ارائه مهارتهای زندگی، مدیریت خشم و تقویت اعتمادبهنفس موجب میشود نوجوان نتواند فشارهای روانی و هیجانی خود را کنترل کند، در چنین شرایطی، فرار از خانه برای او راهحلی موقت و غیرمنطقی بهنظر میرسد.
باید توجه داشت که پیامدهای فرار تنها به خود نوجوان محدود نمیشود؛ بلکه خانواده، محله و جامعه نیز از آسیبهای ناشی از این پدیده متأثر میشوند. افزایش بزهکاری، شیوع اعتیاد، خشونت و بهرهکشی از کودکان و نوجوانان بخشی از این تبعات است که هزینههای اجتماعی و اقتصادی سنگینی به جامعه تحمیل میکند.
نکته نگرانکننده دیگر آن است که بسیاری از فراریان پس از بازگشت به خانه نیز همچنان در معرض تکرار رفتارهای پرخطر قرار دارند، چراکه ریشه مشکلات خانوادگی و روانی آنها برطرف نشده است، بدون مداخله حرفهای، چرخه فرار و آسیب دوباره تکرار خواهد شد.
بنابراین، پیشگیری از این آسیب اجتماعی باید در اولویت سیاستگذاران اجتماعی و نهادهای حمایتی قرار گیرد. آموزش خانوادهها، تقویت خدمات مشاورهای در مدارس و فراهمکردن فضاهای امن برای گفتوگو و تخلیه هیجانی نوجوانان میتواند تا حد زیادی از بروز چنین بحرانهایی جلوگیری کند.
در نهایت، توجه به نیازهای عاطفی، روانی و هویتی نوجوانان، تقویت حس تعلق و ایجاد محیطی امن و پذیرنده در خانواده و جامعه، کلید اصلی کاهش فرار دختران و پسران است. نادیدهگرفتن این واقعیت، آیندهای پرخطر نهتنها برای فرد بلکه برای کل جامعه رقم خواهد زد.
انتهای پیام/+