روابط باکو – مسکو از نگاه تحلیلگران ترکیه
بسیاری از تحلیلگران ترکیه، روابط کنونی بین مسکو – باکو را حساس توصیف کرده و معتقدند که اردوغان باید محتاط باشد و از رویارویی مستقیم با پوتین اجتناب کند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تحولات اخیر منطقه قفقاز و دریای سیاه و به ویژه تلاش موذیانه آمریکا برای نفوذ در منطقه از طریق دالان زنگه زور، بر روابط روسیه و جمهوری آذربایجان تاثیر منفی گذاشته است.
البته قبل از آن هم شلیک سامانه پدافند هوایی پانتسیر-اس1 روسیه به هواپیمای مسافربری خطوط هوایی آذربایجان، مشکلاتی به وجود آورده بود. اما حالا تحلیلگران و ناظران سیاسی و همچنین اندیشکدههای ترکیه، بر این باورند که آنکارا باید با دقت و ظرافت بیشتری به خط باکو – مسکو بنگرد. چرا که این رابطه وارد دورهای از شکنندگی شده که فراتر از پیوندهای تاریخی و منافع ژئوپلیتیکی است.
برخی از تحلیلگران سیاسی ترکیه همچون الیف کاراجا، به دنبال اثبات ادعای آغاز دوران قفقاز جنوبی به فضایی پسا-روسی هستند و توصیه میکنند که ترکیه باید همراه با آذربایجان و حتی ارمنستان، به دنبال تاسیس یک نظم جدید باشد و از این یک فرصت تاریخی بهره بگیرد. اما کارشناسان دیگر، این ایده را رد کرده و معتقدندکه طرح ادعای از دست رفتن نفوذ روسیه در منطقه، با واقعیت میدانی انطباق ندارد.
اندیشکده مطالعات سیاسی – اقتصادی نزدیک به حزب حاکم ترکیه، بر این باور است که شلیک به هواپیمای جمهوری آذربایجان یک نقطه آغاز نبوده و حاوی پیام روشنی درباره برخی تنشها و چالشهای عمیقتر بوده است. آن هم در شرایطی که ارمنستان روابط سیاسی و امنیتی خود را با غرب بیشتر کرده و آذربایجان با حمایت قوی ترکیه و از طریق دیپلماسی انرژی، به دنبال توسعه روابط است. بنابراین، ابتکارات ژئوپلیتیکی جدیدی در قفقاز جنوبی ظهور کرده که حوزه نفوذ مسکو را محدود میکند.
تحلیلگران ترکیه چه میگویند؟
پروفسور مهمت یلدیز از چهرههای دانشگاهی ترکیه و کارشناس سیاست اوراسیا، از آن دسته از تحلیلگرانی است که درباره اهمیت نقش جمهوری آذربایجان، دیدگاه اغراق آمیزی دارند.
او گفته است: «تسلط روسیه بر قفقاز جنوبی در حال کاهش است. حالا در این منطقه با تابلوی تازهای روبرو هستیم و جمهوری آذربایجان، نه یک شریک کوچک، بلکه یک قدرت در حال ظهور است. ترکیه نیز باید بر اساس ضعیف شدن روسیه و گسترده شدن میدان مانور باکو، این تغییر را تشخیص دهد و دیپلماسی خود را بر اساس آن دوباره تنظیم کند».
مهمت ییلدیز در ادامه بر این تاکید کرده که در برخی مقاطع، دولت اردوغان در تنظیم روابط خود با جمهوری آذربایجان نگاه از بالا به پایین داشته، اما حالا آنکارا باید با باکو به عنوان یک شریک استراتژیک برابر، نه فقط یک متحد فرهنگی، رفتار کند.
برخی دیگر از تحلیلگران ترکیه معتقدند که رفتارهای فعلی روسیه و جمهوری آذربایجان ناشی از برخی تحولات موقت منطقهای است و تاکید مکرر بر ضعیف شدن روسیه، تحلیل واقع بینانهای نیست.
ادهم کیلیچ متخصص مطالعات ژئوپلیتیک میگوید: «در این مدت، بارها شاهد عرض اندام جمهوری آذربایجان در برابر روسیه بودهایم. این یک رویکرد بیملاحظه نیست و یک رفتار حساب شده است. باکو از درگیری ذهنی مقامات روسیه در اوکراین و همچنین کاهش نفوذر روسیه در سوریه بهرهبرداری میکند. ترکیه در چنین شرایطی باید حساسیت و ظرافت این موازنه را به درستی تحلیل کند. باید همزمان با حمایت از استقلال آذربایجان، به گونهای رفتار کند که خواسته یا ناخواسته به سمت رویارویی مستقیم با مسکو نرود».
نکته جالب توجه و فصل مشترک در تفسیرهای سیاسی اغلب نویسندگان و صاحب نظران ترکیه درباره تنش بین باکو – مسکو، این است که همه آنان دولت اردوغان را به احتیاط و هوشیاری دعوت میکنند و هشدار میدهند که ترکیه در این حوزه حساس سیاست خارجی نباید تصمیم خطا بگیرد.
خانم عایشه دمیر از تحلیلگران مجموعه رادیویی تلویزیونی دولتی تی.آر.تی ترکیه میگوید: «ترکیه باید نقش و اقدام خود را به عنوان یک عامل موازنه ساز و متعادلکننده ببیند که با ظرافت و به آرامی عمل میکند. باید ضمن حمایت بیسروصدا از آذربایجان، در عین حال به روسیه اطمینان خاطر دهد. اظهارات اخیر اردوغان درباره اهمیت روابط آنکارا – مسکو و توجه به او به نقش پوتین، نشاندهنده این دیپلماسی دوگانه است. همچنان که دیدیم درخواست اردوغان از مقامات روسیه و آذربایجان برای خویشتنداری، نشان دهنده این بود که ترکیه خواهان ثبات است، نه تشدید تنش».
اما برخی از دیگر تحلیلگران، معتقدند که سکوت و انعطاف ترکیه میتواند دردسرساز شود.
خلیل گورسوی تحلیلگر امنیتی بر این باور است که «دستگیری اتباع آذربایجان در روسیه یک اقدام تحریکآمیز و بخشی از کمپین فشار مسکو علیه باکو بوده و ترکیه باید چنین تاکتیکهایی را بدون دامن زدن به تنشها محکوم کند. چرا که ممکن است روسیه از سرکوبهای داخلی برای ارسال پیامهای ژئوپلیتیکی استفاده کند. در این صورت، سکوت و انفعال جایز نیست و ترکیه باید با وضوح استراتژیک پاسخ دهد».
اختلاف نظر تحلیلگران ترکیه درباره چند و چون تعیین تصمیم نهایی درباره روسیه، حاکی از پیچیدگی این رابطه است. چرا که در یک دهه گذشته، ترکیه از هر نظر به روسیه وابسته شده و بیان برخی نظرات در مورد ضرورت واکنش قاطعانه ترکیه در برابر روسیه، اغراقآمیز به نظر میرسد. به همین دلیل است که تحلیلگرانی نظیر پروفسور سرحد آکین محقق روابط بینالملل، ضمن درک این پیچیدگیها، چنین توصیهای ارائه میدهند که « ترکیه باید از افتادن به دام یک انتخاب دوگانه اجتناب کند. چرا که از یک سو، ترکیه در حوزه انرژی و تجارت به روسیه نیاز دارد و در دیگر سو، جمهوری آذربایجان را مانند عضوی از خانواده میبیند. در چنین شرایطی، ابهام استراتژیک بهترین مسیر پیش رو است. ترکیه نیازمند یک رویکرد عملگرایانه است که نفوذ خود را نزد هر دو قدرت حفظ کند».
خانم سیبل دوز از دیگر تحلیلگران نزدیک به حزب حاکم ترکیه، معتقد است که از حملات روسیه به تأسیسات انرژی آذربایجان در اوکراین تا شلیک به پرواز 8243 هواپیمایی آذربایجان، حملات سایبری روسیه به زیرساختهای رسانهای و مخابراتی آذربایجان، تعطیلی مرکز فرهنگی روسیه و دفتر اسپوتنیک در باکو، لغو سفر علیاف به رژه روز پیروزی مسکو تا حملات روسیه به آذربایجانیها، مجموعهای از کنش و واکنش است که نشان داده فضا برای تنش بین مسکو و باکو مهیا است و در صورت ادامه این روند، جمهوری آذربایجان در حوزه صادرات انرژی دچار مشکل میشود و تأمین سوخت در کشورهایی مانند بلغارستان، مولداوی و رومانی با مشکل روبرو خواهد شد.
این اتفاق در شرایطی روی داده که اوکراین قصد داشت با افزایش واردات گاز از آذربایجان از طریق کریدور گاز ترانس بالکان، وابستگی اروپا به روسیه را قطع کند و خطوط لوله جایگزین ایجاد کند. ولی پس از شلیکهای پهپادی متعدد به تاسیسات نفتی و گازی، جمهوری آذربایجان بخشی از امکان و اعتبار خود را به عنوان یک پل انرژی قابل اعتماد، از دست داده است.
روسیه با این حملات، عدم اطمینان خطوط لوله جایگزین را اثبات کرده و عملاً به باکو و کی یف چنین پیامی داده است: همکاری شما در حوزه انرژی، نهایتاً در یک سطح ناچیز و نمادین باقی خواهد ماند. در نتیجه اعلام حمایت 2 میلیون دلاری کمک بشردوستانه به اوکراین و حفاظت از داراییهای آذربایجان در اوکراین را به چالش میکشد و خط شکننده روابط باکو – مسکو نمیتواند تنشی بیش از این را تحمل کند.
تحلیلگران ترکیه به این نیز اشاره کردهاند که موضوع توافقنامه دالان زنگه زور با عنوان جدید TRIPP (مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی)، در صدر آسیبپذیریهای ژئوپلیتیکی آذربایجان قرار دارد. چرا که احتمال مداخله روسیه در مذاکرات صلح که در حال حاضر در بستری شکننده در حال پیشرفت است، نه تنها ثبات منطقهای را تضعیف میکند، بلکه ضربه جدی به موقعیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیک حیاتی آذربایجان در کریدور میانی وارد میکند.
در حالی که دولت مسکو این توافقنامهی صلح را «تحولی مثبت» توصیف کرد، تأکید کرد که مداخله بازیگران خارجی در قفقاز جنوبی میتواند ثبات منطقهای را به خطر بیندازد.
حملات روسیه به تأسیسات شرکت سوکار در اوکراین نه تنها داراییهای انرژی آذربایجان، بلکه روابط استراتژیک باکو با غرب را نیز هدف قرار داد.
این حملات را میتوان به عنوان چنین هشداری تفسیر کرد: هرگونه انحراف از سیاست موازنه، پیامدها و هزینههای جدی به همراه خواهد داشت. قطع کامل روابط در کوتاه مدت بعید به نظر میرسد.
هم آذربایجان و هم روسیه باید برای حفظ تعادل فعلی عملگرایانه عمل کنند. آذربایجان ضمن تعمیق همکاری در حوزه انرژی با غرب، روابط تاریخی، فرهنگی و اقتصادی خود با روسیه را نادیده نخواهد گرفت. مسکو نیز به نوبه خود، یک استراتژی فشار کنترل شده را به کار خواهد گرفت تا همراهی باکو را به تمامی از دست ندهد.
انتهای پیام/