آزمون ایراندوستی و نتیجهای که در تاریخ ثبت شد
جنگ تحمیلی ۱۲ روزه اسرائیل علیه ایران، آزمایشگاهی بود که ایراندوستی مدعیان در آن آزموده و نتایجش در دفتر تاریخ ایران ثبت شد.
گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم ـ مهدی خدایی: تجاوز اسرائیل و آمریکا به خاک ایران، بدون شک یک ابتلا و آزمایش در زمینه خالصسازی مدعیان ایراندوستی بود.
بهباور نویسنده، این جنگ 12 روزه، مدعیان ایراندوستی را به سه دسته تقسیم کرد؛ دسته اول عموم ایرانیانی بودند که با روشنبینی خود متوجه نقشه دشمن برای نابود کردن ایران و تجزیه کشور شدند و از این رو با هر عقیده سیاسی موافق یا مخالف، در کنار حاکمیت به دفاع از ایران ایستادند؛ دسته دوم ایرانیانی بودند که به بهانه ساقط کردن جمهوری اسلامی و طمع بازگشت خودشان به حکومت در کنار آمریکا و اسرائیل ایستادند و از حمله آنها به ایران و ایرانی حمایت کردند؛ و دسته سومی هم هست که هرچند باطناً در ساقط کردن نظام حاکم، با دسته دوم همنظرند اما ریسک قرار گرفتن علنی در کنار آمریکا و اسرائیل را نپذیرفتند و سکوت کردند تا ببینند چه میشود!
دسته اول عموم مردم داخل ایران اعم از حزباللهی و غیرحزباللهی و حتی بخشی از اپوزیسیون خارج کشور را شامل میشود که بر اساس عرق ملی و یا مذهبی خود پایبند ایراناند، دسته دوم غالبا شامل سلطنتطلبها، منافقین و بهاییها میشود که بر اساس خوی قدرتطلبانهشان حاضر شدند خود و کشورشان را در مقابل آمریکا و اسرائیل در موضع ذلت قرار دهند و در حمله به ایران با آنها همداستان شوند؛ و دسته سوم هم غالبا شامل برخی از سیاسیون داخل کشور میشود که در مظان نفوذ و نفاق قرار دارند؛ بیانیه نویسهایی که تا دیدند نقشه 100 درصدی آمریکا و اسرائیل در ساقط کردن نظام شکست خورد و مردم و نظام ایران سربلند و پیروز از این مهلکه بیرون آمدند، حالا سکوتشان را شکستهاند و سخن از لزوم تغییر پارادایم و چه و چه، به میان آوردهاند تا نقشه شکست خورده دشمن را ترمیم کنند.
اینجانب معتقد است، رفتار هر یک از دستههای مذکور را باید به دقت برای مخاطبان روایت و تحلیل کرد؛ چرا که این 12 روز و روزهای پس از آن تا به امروز، اوراق مهمی از تاریخ این کشورند که میتواند مایه عبرت نسلهای آینده در دفاع از ایران قرار بگیرد.
اما بنا بر همین دستهبندی و تصویر کلی که از آن ارائه شد، مسلماً آن به آنِ حوادث این ایام شهادت میدهد که جریان انقلابی کشور به رهبری امام خامنهای و پشتیبانی ملت بزرگ ایران، در این جنگ تحمیلی رو در روی اسرائیل، آمریکا و ناتو ایستادند و ایران را حفظ کردند؛ اینها همان دسته اولاند که حقیقت بزرگی بهنام ایران برایشان اهمیت دارد و حاضر نیستند آن را تسلیم دشمن کنند و میهن خویش را بهذلت بکشانند.
از این رو امام خامنهای رهبر انقلاب اسلامی همزمان با سالروز شهادت امام رضا علیه السلام در حسینیه امام خمینی (ره) و در جمع عزاداران شهادت امام هشتم، با اشاره به اظهارات ترامپ مبنی بر اینکه «مقابلهی ما با ایران، با ملّت ایران برای این است که ایران گوشبهفرمان آمریکا باشد!» فرمودند: «ما ملّت ایران باید این را درست بفهمیم؛ این مسئلهی مهمّی است.»
ایشان سپس تاریخ پر افتخار و عزتمندانه ایران و ملت بزرگ آن را یادآور شدند و فرمودند: «یک دولتی، یک قدرتی پیدا شده در دنیا که نسبت به ایران، ایرانِ با این تاریخ، ایرانِ با این عزّت، ایرانِ با این ملّت، این توقّع را دارد که این کشور، این تاریخ، این ملّت بزرگ با همهی افتخاراتش، گوشبهفرمان او باشد!»
این نگاه رهبر انقلاب اسلامی به ایران است و البته عدهای که از موفقیت جمهوری اسلامی در حفاظت از ایران و شکست دادن نقشه دشمن عصبانی هستند، بهدروغ میگویند که ایراندوستی انقلابیون و در رأس آنها آیت الله خامنهای، ناشی از نیاز نظام به همراه کردن مردم با خود در جنگ بوده است.
دروغ بودن این گزاره به دو دلیل واضح است:
اولاً؛ از آنجا که پس از ساقط کردن حکومت پهلوی، انتخاب ملت ایران برای اداره کشور و حفاظت از آن، نظام جمهوری اسلامی است، همواره در مواقع خطر بهصورت خودجوش پای انتخاب خود ایستاده و نظام برآمده از اراده خود را در دفاع از کشور پشتیبانی کردهاند. این موضوع پس از انقلاب اسلامی آنقدر مصداق دارد که مسئله از روز هم روشنتر است.
ثانیاً؛ مواضع ایراندوستی آیت الله خامنهای و تعصب ایشان بر ایران هم مسئلهای جدید و مربوط به این ایام نیست. در این رابطه جالب است که مخاطبان را توجه بدهم به مواضع صریح ایشان درباره عظمت ایران که در سال 1387، یعنی 17 سال پیش از وقوع جنگ تحمیلی اسرائیل، در جمع مسئولان اجرایی استان فارس فرمودند: «ما این همه مفاخر تاریخی داریم، این همه چیزهائی که مایهی تفاخر تاریخی ملت ایران است، اعتماد به نفس ملت ایران است؛ چرا اینها را نشان ندهیم؟ یک نفری برای من نقل میکرد، میگفت رفته بودیم یونان؛ ما را به مراکز گردشگری گوناگون میبردند و آنها را به ما نشان میدادند؛ از جمله به نقطهای بردند، گفتند اینجا همانجائی است که سپاهیان ایرانی آمدند و از ما شکست خوردند. مردم را به یک بیابان خالی میبرند و نشان میدهند که اینجا آنجائی است که ایرانیها در آن دوره لشکرکشی کردند و در اینجا شکست خوردند. یک فضای خالی را نشان میدهند، یک مادههای تاریخی را با یک فضای خالی اثبات میکنند. خوب، اینجا نزدیکی کازرون - آنطوری که شنیدم - مجسمهی والرین است، امپراتور روم، که در مقابل پادشاه ایران زانو زده. خیلی خوب، اینجا را بروید نشان بدهید؛ این به آن در! این همه نقاط مثبتی که میتواند گذشتهی ما را نشان بدهد. من البته به شما عرض بکنم؛ اعتقاد راسخ و جازم و علمی دارم که آنچه ایرانی بعد از آمدن اسلام کرده، اصلاً با آنچه در طول تاریخ گذشتهی خودش داشته قابل مقایسه نیست. ایران در دوران اسلامی، در قرن سوم و چهارم و پنجم هجری، در قلهی دانش و تمدن و سیاست و اقتصاد جهانی قرار داشته. هیچ جای دنیا - از شرق و غرب، از آسیا و اروپا - در این حد نبودند؛ این به برکت اسلام بوده. ایران قبل از آن هرگز چنین اوجی را نداشته. در دوران سلسلههای گوناگون ایرانی - از آل بویه بگیرید تا غزنویان و سلجوقیان و بقیه، تا دورهی صفویه - این بخش از تاریخ ایران قابل مقایسه نیست؛ اما آن بخش دیگر تاریخ ایران هم، تاریخ ماست؛ آن هم ایران است؛ حالا یک حاکم طاغوتی در رأسش بوده، سنتهای غلط و آئینهای باطلی در آنها وجود داشته؛ آن به جای خود، امر دیگری است؛ اما هنر ایرانی است.»
درباره ایراندوستی آیتالله خامنهای موارد قدیمیتر از این هم وجود دارد، و اصولا مردم و انقلابیون نسل اول چون ایران عزیز را با آن پیشینه و تاریخ غرورآفرینش در حال نوکری آمریکا و غرب به واسطه نظام پهلوی میدیدند، انقلاب کردند تا ایران را از ذلیل بودن در مقابل مستکبران نجات دهند؛ یکی از واضحترین شواهد این ادعا اعتراض شدید امام خمینی (ره) به قانون خفتبار کاپیتولاسیون است که از قضا یکی از مهمترین جرقههای شکلگیری انقلاب اسلامی هم بهشمار میرود.
حالا شما این مواضع عزتمندانه رهبران انقلاب و جریان انقلابی را در کنار مواضع ذلیلانه آن ابلهی بگذارید که پدرش ادعای وراثت از کوروش کبیر را داشت و نوکری آمریکا و انگلیس را میکرد، و خودش هم به طمع بازگشت به قدرت، نسخه حمله به ایران را برای دشمنان ایران میپیچد و در هنگامه حمله نیز با دشمنان ایران همراه میشود.
و حالا به تعبیر رهبر انقلاب باید به او و همدستهایهایش گفت: «خاک بر سر آن ایرانیای که به [ضرر] کشور خودش، به نفع یهود، به نفع صهیونیسم، به نفع آمریکا مینشیند فعّالیّت میکند!»
و در انتها درود بر آن ایرانی که با هر گرایش سیاسی و مذهبی، وقتی کشورش را زیر آتش دشمن میبیند، تمایلات خود را به کناری مینهد و دوشادوش ملت بزرگ، رهبری حکیم و قوای مسلح کشورش از ایران دفاع میکند و اتحاد را با محوریت وطن معنا میکند؛ و مفهوم «اتحاد مقدس» را میسازد.
انتهای پیام/