قانون پایداری شعبون بی‌مخ‌ها

قانون پایداری شعبون بی‌مخ‌ها

شعبون بی‌مخ‌ها از پلن آمریکایی‌ها برای اعمال دخالت در کشور‌ها حذف نشدند، شاید شکل و ظاهرشان تغییر کرده باشد و کمی‌اتوکشیده‌تر و با ادبیات مؤدبانه‌تری پروژه کودتا را پیش ببرند، اما در ماهیت اقداماتشان تفاوتی رخ نداده است.

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، آمریکایی‌ها از زمان کودتای 28 مرداد تا امروز، روششان برای زمین زدن خواسته‌های ملی و به دست آوردن منافع، پکیجی از اعمال فشار، تحریم و مذاکره با چاشنی فریب بوده است. رسانه هم نقش بازوی کمکی پیشبرد این پروژه را ایفا می‌کند و شعبون بی‌مخ‌ها هم نهایتاً کار را با سر و صدا و هیاهو برایشان تمام می‌کنند. شعبون بی‌مخ‌ها از پلن آمریکایی‌ها برای اعمال دخالت در کشور‌ها حذف نشدند، شاید شکل و ظاهرشان تغییر کرده باشد و کمی‌اتوکشیده‌تر و با ادبیات مؤدبانه‌تری پروژه کودتا را پیش ببرند، اما در ماهیت اقداماتشان تفاوتی رخ نداده است. بعد از انقلاب ایران، آمریکایی‌ها همین فرمان را ادامه دادند و از همه ابزار‌ها برای تضعیف ایران استفاده کردند.

در دهه 70 و 80 رسانه‌های فارسی‌زبان، وظیفه خطیر شعبون بی‌مخ را با ژستی تمیز‌تر پیش گرفتند، اما در میان این رسانه‌ها و در برهه‌ای که صهیونیست‌ها رؤیای نظم نوین جدید منطقه را در سر دارند، خبرنگاران اینترنشنال بیشترین شباهت را به شعبون بی‌مخ 28 مرداد دارند. با این تفاوت که این بار به جای کلاه شاپو و لنگ دور گردن، کراوات‌ زده‌اند و فریاد هم نمی‌زنند. آمریکایی‌ها اگرچه همچنان در رؤیای بازگشت به 28 مرداد 1332 سیر می‌کنند، اما اشتباه اصلی را آنجا مرتکب می‌شوند که تصور می‌کنند نظام حکمرانی ایران امروز خطای مصدق را تکرار می‌کند. اگرچه عجیب نیست اگر تصور کنیم که روی ساده‌لوحی و خوشبینی برخی سیاستمداران داخلی حساب باز کرده‌اند. 

دشمنان وطن‌دوستی مردم
آمریکایی‌ها با وطن‌دوستی در منطقه سرناسازگاری دارند. احساس تعلق نسبت به وطن، منافع آن‌ها را به خطر می‌اندازد و جای پایشان را در منطقه سست می‌کند. به همین خاطر گسترش نفوذ در خاورمیانه از مسیر تضعیف ملی‌گرایی در کشور‌ها می‌گذرد. کودتای 28 مرداد با حساب باز کردن روی خطای مصدق در اعتماد به آمریکا، به نزاع با این حرکت ملی برخاست تا دولت دست‌نشانده را به قدرت برگرداند و منافعش را حفظ کند. کودتا و روی کارآمدن دولت‌های دست‌نشانده، یک روش برای تضعیف احساس وطن‌دوستی است. دولت‌های دست‌نشانده در خدمت منافع غرب قرار می‌گیرند و قدرت ایجاد همبستگی در میان مردم را ندارند و همین زمینه حفظ منافع آن‌ها را فراهم می‌کند. آنچه این روز‌ها در سوریه و لبنان می‌گذرد، مصداق عینی برای تضعیف منطقه و مقاومت است. 

شعبون بی‌مخ‌های کراواتی 
بازوی قدرتمند غرب برای تحقق پروژه کودتا، رسانه‌ها بودند. انحصار رسانه‌ها که به رادیو‌ها محدود می‌شد در اختیار غرب بود به همین خاطر نیز این بستر در خدمت اهداف آن‌ها و در ایران برای تضعیف دولت مصدق عمل می‌کرد. رمز شروع کودتای 28 مرداد را هم رادیو بی‌بی‌سی فارسی اعلام کرد و پس از اجرای موفقیت‌آمیز کودتا، پیام محمدرضا پهلوی را قرائت کرد. بی‌بی‌سی علاوه بر اعمال جنگ روانی علیه دولت مصدق در روز‌های پیش از کودتا، در خط مقدم اجرای این پروژه قرار گرفت. با یک وقفه 72 ساله، اینترنشنال به روشی غیرحرفه‌ای‌تر در بازه دوهفته‌ای جنگ ایران و صهیونیست‌ها به رسانه تبلیغاتی دشمن تبدیل شد. البته اینترنشنال در جایگاهی که بی‌بی‌سی فارسی در 28 مرداد قرار گرفت و با ژست رسانه‌ای از این کودتا حمایت کرد، قرار ندارد. تصویری که این رسانه در شروع جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل از خود نشان داد، شباهت بیشتری به اقدامی دارد که دار و دسته شعبون بی‌مخ‌ها و اهالی شهرنو در میدان بهارستان و میدان توپخانه رقم زدند. آن‌ها از میدان امین‌الدوله به سمت سبزه میدان حرکت کردند، کیوسک‌ها و دکه‌های روزنامه‌فروشی را خراب کردند، با شعار مرگ بر مصدق و جاوید‌شاه، عابران و ماشین‌ها را مجبور می‌کردند که عکس محمدرضا را روی شیشه ماشین‌هایشان بگذارند تا وانمود کنند مردم از اول هم شاه را می‌خواستند و این اتفاقات در میان همهمه اوباش به رهبری شعبون و جیغ و فریاد پری‌بلنده‌ها به رهبری ملکه اعتضادی اتفاق می‌افتاد. 

از زمان شروع جنگ ایران و اسرائیل نیز شبه‌خبرنگاران اینترنشنال با القای ترس و انتشار اخبار دروغ در میانه جنگ و دامن زدن به تهدید تخلیه تهران، پیام‌های ربع‌پهلوی و نخست‌وزیر رژیم را منتشر می‌کردند و تصور می‌کردند با القای احساس ناامیدی و ترس، می‌توانند مردم را به خیابان بیاورند و با سروصدا کردن در این مورد که دیگر کار نظام حکمرانی ایران تمام است، پروژه‌ای مثل 28 مرداد را این بار برای ربع پهلوی رقم بزنند. البته در موقعیت آتش‌بس، شعبون بی‌مخ‌های مواجب‌بگیر صهیونیست‌ها همچنان مشغول کارند و برخلاف 28 مرداد 32 ویترین کار را حفظ کرده‌اند و با کراوات و ادبیات رسانه‌ای، پروژه را پیش می‌برند. پیش از این، اینترنشنال در میانه ناآرامی‌های 1401 نیز همین وظیفه را ایفا کرد و با هیاهو و انتشار اخبار دروغ به این توهم دامن می‌زد که کار نظام حکمرانی ایران تمام است. 

ایران 1404، ایران1332 نیست
برخلاف کودتای 28 مرداد، برنامه‌ریزی‌های مشابه در ایران محقق نشد زیرا 

1. ایران بعد از انقلاب اسلامی و در میانه جنگ، دشمن و دوست را از یکدیگر تشخیص داد و تجاوز به خاک کشور خشمی در مردم ایجاد کرد که بلافاصله همدلی و همگرایی مردم با وطن و اعلام خشم نسبت به متجاوز را به همراه داشت. تحقق این انسجام به مثابه مانعی جدی در برابر آن‌ها عمل کرد.

 2. تجربه تاریخی ایرانیان به ویژه کودتای 28 مرداد این انگاره را در ذهن مردم ایران به اثبات رساند که بیگانه منافع آن‌ها را تأمین نمی‌کند. حالا اگر رسانه‌ای صراحتاً مواضع دشمنان ایران را ترویج دهد، طبیعی است که از جانب مردم ایران طرد شده و شنیده نمی‌شود.

3. رسانه‌های فارسی‌زبان مثل اینترنشنال پیش از آن در ناآرامی‌های 1401 ماهیت واقعی خود را به نمایش گذاشتند و روشن شد هدف اصلی آن‌ها تجزیه ایران است. طبیعی است که با این شناسنامه روشن، حتی مخاطبان اندک آن هم بدانند که هدف اصلی آن‌ها چیست و آن را باور نکنند. 

خطای مصدق تکرار نمی‌شود
نکته مهم‌تری که فضا را برای اجرای کودتا علیه مصدق فراهم کرد اعتماد او به آمریکایی‌ها بود. مصدق ملی شدن صنعت نفت را برای کوتاه کردن دست انگلیسی‌ها از نفت ایران پیش برد. البته انگلیس‌ها قرار نبود به همین راحتی دست از سر نفت‌ ایران بردارند. انگلیس قرارداد دارسی را علم کرد و با استناد به آن به دادگاه لاهه شکایت برد. علاوه بر آن، تحریم نفت ایران و کاهش فروش نفت هم برای اعمال فشار به گزینه‌ها اضافه شد. آن‌ها حتی به خرابکاری و از کار انداختن ماشین‌ها و دستگاه‌های پالایشگاه آبادان هم متوسل شدند. بعد از کوتاه شدن دست انگلیسی‌ها از نفت ایران، آمریکایی‌ها با پیشنهاد به سراغ مصدق آمدند. زمانی که مصدق به آمریکا رفته بود، دو پیشنهاد از جانب آن‌ها مطرح شد؛ یکی به عهده گرفتن عملیات تصفیه و تولید نفت ایران و پیشنهاد دیگر هم طرح اتحادیه همکاری بین‌المللی. 

مصدق پیش از بازگشت به کشور، از آمریکایی‌ها کمک مالی خواست. درخواست وام 120 میلیون دلاری ازجمله این خواسته‌ها بود که آمریکایی‌ها با آن موافقت نکردند. 23 میلیون وام هم آخرین درخواست مصدق بود که باز هم آمریکایی‌ها با آن موافقت نکردند. آمریکایی‌ها با وجود چراغ سبز مصدق حاضر به کمک به او نشدند، اما همین اعتماد زمینه را برای آمریکایی‌ها فراهم کرد تا راه را برای ضربه زدن به ایران پیدا کنند. مسیری که حالا دیگر اتفاق نخواهد افتاد، علت آن هم روشن است. ایران حتی اگر پای میز مذاکره هم حاضر شود، بنا را بر اعتماد نمی‌گذارد؛ چراکه اعتماد، نقطه شروع تسلیم است. البته اگر آمریکایی‌ها با همراهی کارگزاران صهیونیستشان، محاسباتشان را بر مبنای نگاه قشری -که با نگاه‌های واگرایانه قائل به ترک تخاصم و برقراری روابط دوستانه با آمریکا هستند- چیده باشند، تحقق کودتا را رؤیایی دست‌یافتنی می‌بینند. البته نباید فراموش کرد مقصر شکل‌گیری این توهم در اتاق‌فکر‌های غرب، تنها آن‌ها نیستند، بلکه بیانیه‌های جبهه اصلاحات، آن‌ها را دچار این خطا می‌کند. 

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار رسانه ها
اخبار روز رسانه ها
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
غارعلیصدر
پاکسان
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
تبلیغات