روایت یک آزاده سرافراز از مقاومت در اردوگاه‌های عراق

روایت یک آزاده سرافراز از مقاومت در اردوگاه‌های عراق

آزادگان ایران اسلامی، تنها در میدان نبرد با دشمن بعثی رشادت نکردند، بلکه در سال‌های سخت اسارت نیز حماسه‌ای دیگر رقم زدند. امروز بازخوانی این خاطرات، یادآور این حقیقت است که رزمندگان ایرانی حتی در اسارت نیز پرچم مقاومت و آزادگی را بر زمین نگذاشتند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از بیرجند، روایت‌ها نشان می‌دهد که در پشت سیم‌خاردارها و در دل اردوگاه‌های عراق، مقاومت تنها به ایستادگی در برابر شکنجه محدود نشد؛ بلکه قلم و کاغذ، به ابزار جهاد فرهنگی بدل شد.

در این میان، یک خودکار مشکی در دست آزاده‌ای سرافراز، سنگر تازه‌ای ساخت؛ سنگری که در آن امید زنده ماند، ایمان تقویت شد و پیام آزادی به نسل‌های بعد منتقل گردید. امروز بازخوانی این خاطرات، یادآور این حقیقت است که رزمندگان ایرانی حتی در اسارت نیز پرچم مقاومت و آزادگی را بر زمین نگذاشتند.

پای صحبت حمیدرضا احمدی، آزاده سرافراز نشستیم. خانه‌اش روایتگر ایستادگی‌هایی است که تاریخ را زنده کرد. از روزهای اسارت می‌گوید: از رنج‌هایی که جسم را شکست، اما نتوانست روح آزاده‌اش را تسلیم کند. باور هر روایتش، قلب را می‌فشرد. 

در آستانه 26 مرداد، روز پاسداشت آزادگان، نه تنها به‌پاس روایتِ پایداری و ایمانشان، که به احترام روح سترگی که در سخت‌ترین روزهای اسارت با خودکار مشکی و کاغذی کوچک، سنگر فرهنگی را زنده نگاه داشتند، سر تعظیم فرود می‌آوریم؛ آزادگانی که در اردوگاه‌های بعث، قلم را به‌جای اسلحه و ایمان را به‌جای زره برگزیدند و نماد مقاومت در دل تاریخ شدند.

احمدی روایت اسارت را چنین شرح داد: «در فروردین 65 پس از عملیات فاو اسیر شدیم. یازده ماه نخست، برزخی غیرقابل تصور بود: شخصیت‌مان را می‌شکستند، از شدت جراحات ناچار به خوابیدن روی پهلو یا شکم بودیم، شش تا هفت ماه آب به بدنمان نخورد، بیماری‌های پوستی بیداد می‌کرد و پاهایمان در لجن دستشویی‌های تاریک فرو می‌رفت.»

وی افزود: دو روز پیش از آمدن صلیب سرخ، ناگهان لامپ و آب راه انداختند. وقتی ده نفر درد دل کردند، مأموران بین‌المللی متأثر شدند. اما چهار روز بعد، فرمانده عراقی فریاد زد: "هیچکس به درد شما نمی‌خورد! سرهایتان را زیر پوتین له می‌کنم!" و فقط مقاومت جمعی ما را نجات داد.

این آزاده سرافراز درباره مبارزه فرهنگی گفت: با یک خودکار مشکی، مجله‌های مخفی ساختیم؛ شعر، نقاشی و طنز سیاسی علیه عراقی‌ها. مطالب را بچه‌های فرهنگی بررسی می‌کردند تا لو نرویم. سه شماره از این مجلات پس از آزادی به مقام معظم رهبری تقدیم شد.

احمدی با بیان پارادوکس انسانی آن دوران گفت: گاه دلمان برای همدلی بی‌نظیر همرزمان تنگ می‌شود. حتی برخی سربازان عراقی مهربان بودند، ولی هر سه ماه منتقل می‌شدند. گرسنگی چنان بود که آب شلغم یا آب گوجه را با اشتیاق می‌خوردیم و همواره در حسرت مزه پنیر یا نوشابه بودیم.»

آزاده سرافراز حمیدرضا احمدی، خاطرات هولناک اسارت را روایت کرد؛ از شکنندگی روحی در بازداشتگاه‌های عراق تا مبارزه فرهنگی با انتشار مجلات مخفی که بعدها به مقام معظم رهبری تقدیم شد.

 همچنین در دیدار صمیمانه هیأت رئیسه دانشگاه  علوم پزشکی بیرجند با حمید رضا احمدی  آزاده دفاع مقدس، دکتر محمود گنجی‌فرد رئیس دانشگاه علوم پزشکی بیرجند بر لزوم پاسداشت یاد ایثارگران تأکید کرد.

 گنجی فرد در دیدار با آزاده سرافراز، حمیدرضا احمدی و اشاره به دوستی که بین این دو در دوران مدرسه بوده است تاکید کرد: همان‌گونه که بازنشستگان با بی‌توجهی احساس فراموشی می‌کنند، یاد آزادگان، شهدا، جانبازان و خانواده‌های ایثارگر نباید به دست فراموشی سپرده شود. دیدارهای نمادین امروز، تجسم صبر و مقاومت این عزیزان را زنده نگه می‌دارد.

انتهای پیام/250

 

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
غار علیصدر
گوشتیران
او پارک
پاکسان
طبیعت
میهن
triboon
مدیران
تبلیغات