از پاهای تاولزده و دلهای بیقرار تا خدمت بیوقفه در گرمای اربعینی موکبها
در مسیر پیادهروی اربعین، هر موکب دریچهای است به مهماننوازی بیحد و مرز و هر زائر حامل پیامی از عشق و دلدادگی به امام حسین (ع). اینجا کربلا در دلها جریان دارد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، در دل داغترین روزهای سال، هنگامی که خورشید سوزانتر از همیشه میتابد و گویی از دل زمین تف زده عراق آتش زبانه میکشد، خادمان موکبها ایستادهاند تا نشان دهند که اینجا برای خدمت به زائران اباعبدالله الحسین علیهالسلام خستگی جایی ندارد و جلوهای دیگر از عشق را در اربعین حسینی به نمایش بگذارند.
وقتی آفتاب تند و سوزان تابستان بر زمینهای داغ مسیر نجف تا کربلا میتابد، چیزی جز ارادت نمیتواند موکبداران را سرپا نگه دارد. مردان و زنانی با چهرههایی سوخته از آفتاب، گاه در سایههای نخلها و گاه زیر سقفهای چادری ایستادهاند تا زائری تشنه، خسته یا گرسنه را لحظهای آرام کنند.
در هر موکب، خنکای آب، سایهای کوتاه، دلی مهربان و لبخندی از ته دل در جریان است. نه از سر وظیفه، که از سر عشق؛ عشقی به زائر، عشقی به راه و عشقی که نام حسین(ع) بر آن حک شده است.
دلهای بیقرار، پاهای تاولزده
زائرانی که در این روزهای داغ، کیلومترها پیاده میآیند، نشانههایی آشکار از رنج و عشق را بر تن دارند. چهرههایی آفتابسوخته، پاهایی تاول زده و دلهای بیتابی که برای رسیدن به کربلا آرام و قرار ندارند.
در این راه، آنچه خستگی را از تن میبرد نه استراحت، بلکه نجوای نام حسین (ع) در دل است. زائری که زیر آفتاب، با زبان تشنه و تنی خسته قدم برمیدارد، دلش روشنتر از خورشید است، چرا که لحظه به لحظه و قدم به قدم به دیدار اربابش نزدیکتر میشود.
خادمان موکبها گاه حتی فرصت نشستن ندارند. تدارک آبهای خنک، یخ، غذا، ماساژ، مراقبتهای پزشکی و دلجویی از زائران خسته، همگی بخشی از روز گرم آنهاست.
زیر همان آفتاب سوزان، پسران نوجوان سینی در دست دارند، زنان عراقی نان داغ بر تنور میزنند و مردان موکبدار با دستانی پینهبسته زائران خسته را به آبی خنک و گوارا و استراحت در خنکای موکب مهمان میکنند تا قدری خستگی زائران کمتر شود. این صحنهها سادهاند، اما روح را تکان میدهند.
خورشید تابستان هنوز بر سر زائران میتابد و هنوز هم عرق از پیشانی خادمان میچکد. اما در دل این گرما، نوری از جنس معرفت، ارادت و دلدادگی جاری است که خاموش نمیشود چرا که این مسیر، فقط یک پیادهروی نیست؛ روایت مردمانی است که گرما را طاقت میآورند، تا به عشق برسند و با چشمانی اشکبار بگویند: "السلام علیک یا اباعبدالله…"
انتهای پیام/511/