یادداشت/ مردی که «شهیدالقدس» را جاودانه کرد
در میان هزاران روایت از پیوند سرنوشت ایران و فلسطین، یک صدا هنوز در حافظه مقاومت میدرخشد؛ اسماعیل هنیه، مرد پولادین صف اول مقاومت، همان کسی بود که با ایمان و اشک، لقب «شهیدالقدس» را برای سردار دلها حاج قاسم سلیمانی تثبیت کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از بندرعباس| فرنگیس حمزهیی، سحرگاه دهم مرداد 1403، هنگامیکه هوای غزه هنوز بوی شبهای محاصره و اشک را میداد، ردپای دلتنگی و وفاداری در جان فرماندهی خاکدیده موج میزد، شهید هنیه، میان ویرانههای مقاومت، همیشه دلش برای آغوش گرم حاج قاسم تنگ میشد، برای لبخند اطمینانبخشی که در دل خطر، به او قوت قلب میداد و برای صدای اطمینانی که حتی زیر وحشیانهترین آتشها امید را زمزمه میکرد.
پس از پرواز سرخ حاج قاسم، بار مسئولیت روی شانههای هنیه سنگینتر شد؛ اما شبهای بیخواب غزه، گاهی با یاد رفیقی که دیگر در کنارش نبود، طعم دیگری میگرفت، صدای انفجارها، نجواهای خاطرات را در ذهنش تازه میکرد؛ وعدههای صادق، نقشههای شبانه و ایمان بیانتهایی که حاج قاسم در وجود یاران مقاومت میریخت.
در آن بامداد چهارشنبه 10 مردادماه، اما سرنوشت، دلتنگی یکی از وفادارترین یاران مقاومت را به پایان رساند، گلوله خصم و کینه دشمن کودککش این بار، جسم هنیه 62 را نشانه رفت، اما دشمن گرگصفت صهیونیستی بیخبر از آن بود که هر شهیدِ عاشق، در لحظه شهادت، به سوی معشوق خود پر میکشد و با رفتن او مبارزانی از درون گهوارههای مقاومت جای او را پر میکنند.
شاید در آخرین نفسهایش، نه تنها غزه، که کرانه مقاومت، تمامِ دلش را برای دیدار دوباره با همان لبخند آشنایی که در بغداد، آسمانی شد، آماده میکرد و اینگونه، در سحرگاه مردادماه تهران، داغی دیگر بر دل جبهه مقاومت نشست، اما پیوند میان حاج قاسم و هنیه، در آسمان شهادت، جاودانه شد.
شهادت میهمان دوستداشتنی خانه ما ایران و یار شجاع و صدیق شهید یحیی سینوار و حاج قاسم بار دیگر جبهه مقاومت را در غم و اندوه فرو برد؛ به مانند روزی که خون حاج قاسم و همراهانش زمین بغداد را سرخ کرد، این بار اشکهای دلتنگی و حسرت یکی دیگر از فرماندهان شجاع و سرافراز مقاومت حاج قاسم نه تنها در فلسطین بر گونههای مردم غزه و ایران که در بغداد نیز جاری شد و بیشک این همدلی و سوگ مشترک، خط سرخی بود که دلهای ملتهای مقاوم منطقه را به هم پیوند میزند.
انگشتری قدس بر انگشت وفاداری؛ وقتی هنیه نام حاج قاسم را بر قله شهیدان نشاند
در روزهای نزدیک به سالگرد شهادت شهید هنیه نمیتوان از چنین شخصیتی یاد نکرد که انگشت وفاداری خود را بالا برد و به رسم رفاقت در سخنان به یاد ماندنی خود در مراسم تشییع پیکر مطهر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده بزرگ جبهه مقاومت و سپاه قدس در تهران نام حاج قاسم را بر قله شهیدان نشاند و به سردار دلها لقب «شهیدالقدس» داد.
سخنان کوبنده او از جنس وفاداری و شناخت بود، گواهی بر عشقی که هیچ مرزی نمیشناخت؛ این شهید شجاع و سرافزار فلسطین بود که در این آیین تاریخی اعلام کرد: «فرمانده شهید، سلیمانی که همه زندگی خود را در حمایت از فلسطین به سر برد و در رأس فرماندهی نیروی قدس بود، این فرمانده بزرگ شهید قدس است، شهید قدس است و شهید قدس است».
و آن روز که اسماعیل هنیه، پیشوای دلسوز دیار قدس، بیپروا فریاد زد «شهیدالقدس»، نه فقط جملهای تاریخی آفرید، بلکه به همه اهل دل ثابت کرد که پیوند ارواح بزرگ، فراتر از جسم و زمان جاری است و با ارادتش به روح فرمانده بزرگ جبهه مقاومت، خط وفاداری و عشق را میان دو جبهه آزادی بر صفحه زمان حک کرد؛ پیوندی که همچنان در سحرگاهان اشک و شهادت، دوباره زنده و پرشکوهتر از همیشه خودنمایی میکند.
عشق و ارادت شهید اسماعیل هنیه به سردار دلها وصفنشدنی بود او همان زمان که با اصرار به زیارت آرامگاه سردار دلها در کرمان رفت و این جمله «حان اللقاء» - (وقت دیدار رسیده است)- را با خط خود روی کاغذ نوشت و بر سنگ قبر گذاشت، نشان از عمق ارادت و دلتنگیاش به حاج قاسم را نشان داد. آن دیدهبان امید فلسطین با واژهای که بر سنگ مزار حاج قاسم گذاشت در واقع راز ابدی پیوند شهیدان را برای همیشه در حافظه تاریخ نشاند.
و روزی که حاج قاسم شهید هنیه و شهید یحیی سینوار را به دیدار رهبر انقلاب برد، عمق دلباختگی شهید هنیه به سردار دلها و امام خامنهای را میتوان در حالت دیدار و صحبتهایش با رهبری به وضوح دید، این میهمان خانه دوست که خود نیز از سوی امام خامنهای رهبر شجاع و مجاهد برجسته فلسطینی لقب گرفت، رهبر فرزانه انقلاب را کفیل مقاومت میدانست و معتقد بود مساله فلسطین بالاترین اولویت در نزد رهبر انقلاب اسلامی ایران دارد.
شهید هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس برخلاف افرادی چون رییس تشکیلات خودگردان فلسطین، نمونه یک انسان شرافتمند، خداترس، باتقوا، اهل دین و دیانت، شجاع و امیدوار بود که نه تنها سالها جانش را در میدان مبارزه با رژیم کودککش قرار داده بود بلکه فرزندان و نوههایش-«حازم»، «امیر» و «محمد» به همراه سه نوه در حمله رژیم صهیونیستی به خودرویشان در منطقه «الشاطی» - نیز در این راه تقدیم کرد.
این فرمانده شجاع و مقاوم سرزمین خون و زیتون که برخلاف انتظار سران غربزده منطقه و مسوولان ترسوی فلسطینی در تمامی این سالها، مقاومت و ایستادگی را تنها راه نجات بشریت از ظلم و ستم رژیم کودک کش و آمریکای جنایتکار میدانست، گفت: خداوند را به خاطر این افتخار که با شهادت سه پسر و چند نوهام نصیب ما کرد، سپاسگزارم، ما با این درد و خون برای مردم، آرمان و ملت خود امید، آینده و آزادی میآفرینیم، همه مردم ما و همه خانوادههای ساکن غزه بهای سنگینی با دادن خون فرزندان خود پرداختهاند و من نیز یکی از آنها هستم و ما حدود 60 شهید از خانواده خود را تقدیم کردیم...
این شهید مکتب قرآن و نبوت محمدی(ص) معتقد بود: «اشغالگران بر این باورند که با هدف قرار دادن فرزندان رهبران، عزم مردم ما را درهم میشکنند، اما ما به اشغالگران میگوییم که این خون ما را در اصول و پایبندی به سرزمینمان استوارتر میکند... آنچه را که دشمن از طریق کشتار، ویرانی و نابودی نتوانست به دست بیاورد، در مذاکره نیز به دست نخواهد آورد».
به گزارش تسنیم، شهید اسماعیل هنیه، با نام کامل اسماعیل عبدالسلام احمد هنیه ملقب به *ابوالعبد* که سال گذشته(1403) برای شرکت در مراسم تحلیف مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشورمان به ایران سفر کرده بود، بامداد چهارشنبه 10 مردادماه در محل اقامتش در شمال تهران ترور شد و به همراه یکی از محافظینش به شهادت رسید درحالی که حدود سه ماه بعد وزیر جنگ رژیم اسرائیل برای اولین بار به صورت رسمی ترور اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس را برعهده گرفت و دهم مهرماه 1403 نیز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در پاسخ به حملات تروریستی رژیم اسرائیل در تهران، سوریه و لبنان، طی عملیات وعده صادق2، اهداف نظامی این رژیم را در داخل اراضی اشغالی فلسطین هدف حملات موشکی خود قرار داد که انتقام خون هنیه یکی از اهداف عملیات وعده صادق2 بود.
انتهای پیام/864/.