میزگرد تسنیم| شهدای هسته‌ای به‌روایت شاگردان/ ترورها، عزم ما را برای پیشرفت جزم‌تر کرد

میزگرد تسنیم|شهدای هسته‌ای به روایت شاگردان/ ترورها، عزم ما را برای پیشرفت جزم‌تر کرد

با وجود فشار، تحریم و ترور، روح علم و امید در نسل جوان دانشگاه‌های ایران زنده است؛ اینجا، شاگردان اساتید شهید دانشکده هسته‌ای و فیزیک دانشگاه شهید بهشتی، کلاس‌ها را به سنگر جهاد علمی تبدیل کرده‌اند و ادامه راه را رسالت خود می‌دانند.

گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم ـ زینب امیدی:صنعت هسته‌ای ایران در دو دهه گذشته همواره در خط مقدم تحولات علمی، سیاسی و امنیتی کشور قرار داشته و نه‌تنها عرصه‌ای برای پیشرفت و خودکفایی، بلکه صحنه‌ی فشارها، تحریم‌ها و تهدیدهای خارجی نیز بوده است. در طی این مسیر، دانشمندان، اساتید و نخبگان بسیاری با جان‌فشانی و ایثار خود، چراغ پیشرفت علمی کشور را روشن نگه داشته‌اند و گاه حتی تا مرز شهادت پیش رفته‌اند. در سال‌های اخیر اما، شاهد تغییرات جدی در شیوه‌های تهدید و ترور دانشمندان هسته‌ای کشور بوده‌ایم؛ حملاتی که این بار نه تنها دانشمندان، بلکه خانواده‌های آنان را نیز هدف گرفته و ابعاد تازه‌ای از جنگ را نشان داد. پس از گذشت حدود 50 روز از جنگ 12 روزه تحمیلی،‌ واکاوی تجربیات مستقیم و خاطرات زیسته اساتید و مدیران صنعت هسته‌ای، به نظر مهم می‌آید. از چالش‌های مدیریتی و مقاومت علمی تا تأثیرات روانی و اجتماعی بر جامعه دانشگاهی، آینده نوآوری فناوری و مسیر پیشرفت کشور در شرایط خاص کنونی.

به همین خاطر خبرگزاری تسنیم در نشستی تحت عنوان «بررسی ابعاد فعالیت هسته‌ای ایران پس از شهادت شهدای هسته‌‌ای در جنگ 12 روزه» با دوتن از دانشجویانِ این دانشمندان شهید هسته‌ای؛ اشکان کاظمی دانشجوی کارشناسی فیزیک و پرهام آریا دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی هسته‌ای دانشگاه شهید بهشتی،‌ این مساله را به نقد و بررسی گذاشت. در این میزگرد که امروز بخش اول آن را می‌خوانید دو نفر از شاگردان و همراهان شهدای هسته‌ای روایت مستقیم و دست اول از ناگفته‌های مقاومت، خاطرات تلخ و شیرین از اساتید شهید، و چشم‌انداز آینده علمی ایران را به تصویر می‌کشند.

شهدای هسته‌ای , آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای , دانشگاه شهید بهشتی , جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران ,

تسنیم: سحرگاه 23 خرداد 1404 ما شاهد یک حمله جدید و متفاوت از سوی رژیم صهیونیستی به ایران بودیم که با ترور جمعی از دانشمندان هسته‌ای، آن هم به روشی وحشیانه و با هدف قرار دادن اعضای خانواده، همراه شد. به نظر شما چرا این‌بار شیوه ترور با گذشته متفاوت بوده؟ و این تفاوت چه پیام یا هدفی را دنبال می‌کند؟

کاظمی: هدف اصلی از این عملیات‌ها، سرنگونی نظام سیاسی جمهوری اسلامی است و چنین هدف بزرگی نیازمند غافلگیری و ضربه‌های ناگهانی است. عملکرد اسرائیل در این حوزه نشان می‌دهد که همواره به دنبال حذف مهره‌های کلیدی و ایجاد شوک و رعب در جامعه ایران بوده است. اما تفاوت آشکاری که در ترورهای اخیر می‌بینیم، مورد هدف قرار دادن خانه و خانواده دانشمندان هسته‌ای به صحنه عملیات است؛ موضوعی که نه تنها از نظر روانی بر مردم فشار وارد می‌کند، بلکه پیام روشنی برای مسئولان دارد که دیگر هیچ خط قرمزی برای دشمن مطرح نیست، حتی اخلاق جنگی.

*صحنه جدید نبرد/ از ترور دانشمندان تا قتل‌عام خانوادگی

آریا: اسرائیل در ترورهای دهه 80 تلاش می‌کرد با حذف تدریجی شخصیت‌های کلیدی صنعت هسته‌ای ایران، از پیشرفت و خودکفایی علمی جلوگیری کند. از ترور شهید علی‌محمدی و شهید شهریاری تا شهدای جوان‌تر مثل احمدی روشن و رضایی‌نژاد در سطح مهندسی، برنامه آنها این بود که با حذف چهره‌های محوری، زنجیره انتقال دانش را قطع کنند. اما مقاومت علمی ایران و گسترش دانش هسته‌ای در میان نسل تازه، این هدف را ناکام گذاشت.

در دهه 90، تمرکز دشمن بر استفاده از ابزارهای سیاسی، عوامل داخلی و فشارهای خارجی برای توقف صنعت هسته‌ای ایران بود؛ اما نه اعمال با انواع تحریم‌ها و نه چانه‌زنی‌های پیچیده موفق نشد این صنعت را متوقف کند. امروز اما در سال 1040 ایران به نقطه‌ای رسیده که بدنه تخصصی و آموزش‌دیده گسترده‌ای دارد و صنعت هسته‌ای آن به بلوغ رسیده است. حالا دشمن حتی ناامید از توقف پیشرفت، دست به ترورهایی زده که جنبه انتقامجویانه و حتی عقده‌گشایانه پیدا کرده؛ سراغ استادانی رفته که نه‌تنها دوران مؤثر پژوهشی‌شان را طی کرده بودند، بلکه دانش خود را تمام کمال به نسل بعد منتقل کرده‌اند و نزدیک به بازنشستگی بودند. در چنین شرایطی، حملات خانوادگی بیش از آنکه یک ضربه هدفمند باشد، تبدیل به جنایتی برای انتقام‌گیری یا به‌اصطلاح خالی کردن کینه شده است؛ حجم مواد منفجره و جنبه وحشیانه این ترورها هم نشان از همین جنون و خشم شکست‌خورده می‌دهد، نه یک پروژه ترور کلاسیک امنیتی.

تسنیم: در کنار این واقعیات، باید یادآوری کنیم که ایران سال‌ها درگیر مذاکرات و تلاش برای اثبات صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود بوده است. با این حال، تحریم‌ها نه‌تنها پایان نیافت بلکه حتی مراکز علمی مانند دانشگاه شهید بهشتی نیز سال‌ها در لیست تحریم بوده‌اند. این نشان می‌دهد که مسئله از جنس تضاد علمی نیست، بلکه خصومت عمیق‌تری علیه پیشرفت و استقلال علمی کشور وجود دارد.

شهدای هسته‌ای , آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای , دانشگاه شهید بهشتی , جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران ,

آریا: واقعیت این است که صنعت هسته‌ای، مادر همه صنایع است و هر ملتی که به چرخه فناوری هسته‌ای دست پیدا کند، در سایر حوزه‌های علمی دچار جهش می‌شود. دشمنان این را به‌خوبی درک کرده‌اند و برای جلوگیری از شکل‌گیری چنین جهشی، از تمام ابزارهای سیاسی، امنیتی، تبلیغاتی و تروریستی استفاده می‌کنند. در طول تاریخ مشاهده می‌شود که هر ملتی به فناوری هسته‌ای دست یافته، جهشی بزرگ در تمام حوزه‌های علمی، صنعتی و پزشکی آن کشور رخ داده است. علم هسته‌ای، عامل چندبرابرکننده توانمندی‌های یک ملت است و دسترسی به آن، زیرساخت همه‌جانبه پیشرفت ملی را گسترش می‌دهد.

*مقاومت علمی؛ وقتی تحریم‌ها نتیجه معکوس می‌دهد/ خاطره شهید عباسی از نمایندگان آژانس

یکی از اساتید برجسته این حوزه، شهید عباسی، در یکی از کلاس‌‌هایش به روایت تجربه خود با نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پرداخت. او برای ما تعریف می‌کرد که سال 1385 هیئتی از نمایندگان آژانس به‌همراه دستیاران‌شان برای یافتن نشانه‌ای از فعالیت تسلیحاتی هسته‌ای وارد ایران شدند و بازدیدهای گسترده‌ای انجام دادند، اما هیچ‌گاه مدرک یا نشانه‌ای پیدا نکردند. شهید عباسی شرح داد؛ "در اتاق نماینده آژانس و مقابل تخته وایت‌بورد، شروع کردم با ماژیک نکات علمی و محاسبات مربوط به توان ایران را نوشتم. برای آن‌ها با روش علمی اثبات کردم ما اگر اراده کنیم، همین الآن می‌توانیم سلاح هسته‌ای بسازیم، یعنی دانش و زیرساخت این کار مدت‌هاست در کشور وجود دارد.

نماینده سازمان انرژی اتمی با تعجب پرسید یعنی الآن داریم بمب می‌سازیم، شهید عباسی پاسخ داد؛ «خیر. من اثبات می‌کنم اگر می‌خواستیم، تا الآن ساخته بودیم. اما استفاده تسلیحاتی از صنعت هسته‌ای هیچ جایگاهی در سیاست‌گذاری ملی ایران ندارد و ما چنین برنامه‌ای نداشته و نداریم»". او تأکید کرد با وجود این روشنگری‌ها و بازرسی‌های متعدد، نمایندگان آژانس و مجامع جهانی باز هم با تکرار تهمت‌های قبلی، ایران را به تلاش برای غنی‌سازی و استفاده تسلیحاتی متهم می‌کنند. در حقیقت، طرف مقابل خوب می‌داند ایران به دنبال ساخت سلاح نیست، چرا که در صورت اراده، قابلیت علمی آن را پیش از این داشته و دارد. اما گروه‌های صهیونیستی و مخالفان، همین مباحث و گزارش‌ها را ابزاری برای تحریک افکار عمومی جهانی و توجیه سیاست‌های خود علیه ایران قرار می‌دهند. حتی زمانی که نمایندگان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بارها ایران را بازرسی کردند و هیچ نشانه‌ای از استفاده تسلیحاتی پیدا نکردند، این‌بار هم اسرائیل از پروپاگاندای خطر بمب هسته‌ای فقط برای توجیه سیاست‌های جنایتکارانه خود در افکار عمومی جهانی استفاده کرد؛ در حالی‌که ایران بارها و با اسناد علمی نشان داده چنانچه اراده‌ای برای تولید سلاح داشت، مدت‌ها قبل به این فناوری دست پیدا می‌کرد.

شهدای هسته‌ای , آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای , دانشگاه شهید بهشتی , جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران ,

کاظمی: گفت‌وگو و مذاکره با بداندیشان، به‌ویژه در ساختار جدید قدرت جهانی، بیشتر شبیه به یک فریب سیاسی است تا راه‌حل. ما بیشترین تضمین‌ها را دادیم ولی در عمل نه تنها تحریمی برداشته نشد، بلکه فشار و دشمنی هم کاهش نیافت. راه رفع تحریم صرفاً با توسعه توانمندی داخلی و ایجاد موقعیتی است که دشمن ناچار به تعامل شود؛ همان‌طور که اروپا در جنگ اوکراین و روسیه با بحران گاز مواجه شد ناچار می‌شود باب گفتگو و تعامل را باز کند. پس طبیعی است که تا آن زمان، هم تحریم‌ها ادامه دارد و هم باید انتظار حملات پیدا و پنهان را داشت. حل این مسائل جز با اقتدار و پیشرفت بنیادین علمی و اقتصادی ممکن نیست.

آریا: در مورد تجربه تحریم‌ها بر علیه نخبگان ایرانی، اساتید دانشگاه و دانشمندان دکترا که در حوزه هسته‌ای فعال بودند، باید به این نکته اشاره کنم که تحریم‌ها به‌صورت کاملاً شخصی اعمال می‌شد؛ به این معنی که هیچ دانشگاه خارجی، پژوهشگاه یا انجمن علمی اجازه همکاری با این افراد را نداشت و حتی هیچ شرکت خارجی جرات نمی‌کرد با ایرانی‌هایی که به‌نوعی با صنعت هسته‌ای ایران مرتبط بودند، قرارداد یا پروژه‌ای امضا کند. این تحریم‌ها به این هدف اعمال می‌شد که دانشمندان و نخبگان ایرانی قدرت رشد علمی پیدا نکنند یا اگر هم امکان رشد دارند، حداقل سرعت‌شان را به‌شدت کاهش دهند. ضمن اینکه یک هدف دیگر هم وجود داشت: ایجاد ترس در جامعه نخبگانی. به این معنی که دانشجوی نخبه ایرانی وقتی می‌بیند هرکسی که وارد مسیر هسته‌ای شود، دیگر هیچ‌کجای دنیا روی خوش نمی‌بیند، نه پذیرفته می‌شود، نه می‌تواند در دانشگاه خارجی تدریس کند، نه با هیچ شرکت بزرگ یا نام‌دار همکاری داشته باشد، ناخودآگاه از ورود به این حوزه هراس پیدا کند.

*تحریم، بازدارنده یا تقویت‌کننده مقاومت علمی؟

پیشنهادهای خارجی همیشه، برای این افراد وجود داشته و دارد اما همین تحریم باعث می‌شد که در هیچ شرکت مهندسی خارجی هم به این متخصصان موقعیت ندهند. هدف بازداشتن و منع این بود که کسی سراغ صنعت هسته‌ای ایران نرود. نکته جالب اینجاست که برخلاف انتظار و اثر پیش‌بینی‌ شده، دقیقاً اثر معکوس اتفاق افتاد؛ یعنی با اعمال این تحریم‌ها، جامعه نخبگانی ایران تازه جدی‌تر متوجه اهمیت این حوزه شد و بسیاری از اساتید برجسته دانشگاه، دانشمندان مطرح و دانشجویان تراز اول، به دلیل همین محدودیت‌ها، انگیزه یافتند که جدی‌تر وارد حوزه هسته‌ای شوند. یعنی ورود به صنعت هسته‌ای برایشان جذابیت مضاعف پیدا کرد و این موضوع باعث شد که نه‌تنها فرایند فرار نخبگان به حوزه هسته‌ای سرایت نکند، بلکه استقبال هم شکل بگیرد.

در سطح بعدی، باید به شرکت‌های مهندسی و تکنولوژیک اشاره کنم که در ایران، شرکت‌هایی بودند و هستند که با صنعت هسته‌ای همکاری می‌کردند؛ قراردادهای علمی و اجرایی در حوزه برق، مکانیک، شیمی و غیره. وقتی این شرکت‌ها مورد تحریم قرار می‌گرفتند، به این معنا بود که دیگر نه‌تنها هیچ شرکت خارجی با آنها همکاری نمی‌کرد، بلکه حتی اگر شرکت‌های داخلی بخواهند سراغ همکاری با صنعت هسته‌ای بروند باید بدانند که دیگر هیچ پروژه‌ای از خارج به آنها واگذار نمی‌شود و اساساً این ارتباط برایشان هزینه‌بر خواهد بود. هدف این بود که یا این شرکت‌ها ضعیف شوند یا اصلاً ترس از همکاری در آنها شکل بگیرد و فرار شرکت‌های مهندسی داخلی از صنعت هسته‌ای اتفاق بیفتد اما برخلاف انتظار، شرکت‌های داخلی هم همچنان با وجود همه محدودیت‌ها و تحریم‌ها، با صنعت هسته‌ای همکاری کردند و عملاً نتیجه‌ای که دشمن دنبال می‌کرد، به‌دست نیامد.

شهدای هسته‌ای , آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای , دانشگاه شهید بهشتی , جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران ,

در نهایت اما، تحریم سطح کلان بود؛ یعنی فشار بر ساختار کل کشور از طریق تحریم‌های اقتصادی گسترده تحت عنوان مقابله با برنامه هسته‌ای ایران. هدف این نوع تحریم‌ها این بود که اگر جامعه نخبگانی و شرکت‌های فنی مهندسی از حرکت باز نایستادند، حداقل سطح تصمیم‌گیری کلان کشور را وادار به عقب‌نشینی و توقف برنامه هسته‌ای کند. اما با همه فشارها، هم عوامل داخلی و هم سیاست‌های خارجی، چه در دهه 90 و چه بعدها، باز به برکت استقامت دانشمندان ایرانی و همراهی مردمی، حرکت متوقف نشد. در این دوران شاهد اذیت و آزارهای فراوانی بودیم؛ شهید مینوچهر که استاد من بودند همیشه خاطراتی تعریف می‌کردند که حکایت از فشار دولت وقت (دولت یازدهم و دوازدهم) و شورای عالی امنیت ملی داشت به ایشان داشتند. مثلاً می‌گفتند چندین‌بار احضار شدند، یا فلان سیاستمدار سرشان داد می‌زده و می‌خواسته مجبورشان کند فعالیت علمی‌شان و کلاس هایشان را تعطیل کنند، اما با ایستادگی قبول نکردند.

من سال‌ها شاگرد استاد مینوچهر بودم و همیشه شخصیت مثبت و پرانرژی او برایم مثال‌زدنی بوده است؛ انسانی که حتی خنده‌اش به‌قدری گرم و صمیمی بود که ناراحتی همه دانشجویان را برطرف می‌کرد. در همه این سال‌ها شاید فقط دو بار ایشان را واقعاً ناراحت دیدم، یکی زمانی که خاطرات تلخی از جنگ تحمیلی و از دست دادن دوستانش تعریف می‌کرد و دیگری موقعی که خاطره‌ای مربوط به برخورد دولت وقت در دهه 90 برای ما در کلاس بیان می‌کرد و می‌گفت چقدر اذیت شده است.

تسنیم: دانشگاه شهید بهشتی دو دانشکده فیزیک و مهندسی هسته‌ای دارد که مستقیم در حوزه فعالیت‌های هسته‌ای دانشجو پرورش می‌دهد. می‌خواهم به فعالیت‌های شهدای هسته‌ای که این دانشگاه در جنگ 12 روزه از دست داد اشاره کنید.

*شهید علی‌محمدی پتانسیل نوبل داشت/ شهید طهرانچی و حوزه نوظهور "فیزیک سامانه‌های پیچیده"

کاظمی: نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم، جایگاه شاخص اساتید ایرانی در حوزه فیزیک است. اولین دکترای فیزیک کشور را شهید علیمحمدی گرفت و به عقیده من پتانسیل نوبل داشت. شهید مجید شهریاری هم در زمینه فیزیک محاسبات و شبیه‌سازی یک نابغه بود و از لحاظ علم و شخصیت، اگر در هر جای دنیا بود، به قطب علمی تبدیل می‌شد چه ایشان چه دیگر شهدای هسته‌ای. اینها آدم‌هایی بودند که تمام عمر و استعداد خود را فدای صنعت هسته‌ای ایران کردند.

به‌عنوان یک مثال، شهید طهرانچی عضو هیئت علمی دانشکده فیزیک دانشگاه شهید بهشتی بودند و به‌خاطر قدرت بسیار بالای مدیریتی که داشت تا زمان قبل از شهادتش بیش از 15 تا 20 پروژه کلان ملی در دانشگاه آزاد اسلامی را مدیریت می‌کرد. ایشان متخصص خواص مغناطیسی مواد بودند که بخشی از فیزیک ماده چگال است. معاون ایشان در دانشگاه آزاد (محمد علی اکبری که از اعضای هیئت علمی دانشکده فیزیک بهشتی هم هستند) برایم توضیح می‌داد که الان یک حوزه نوظهور در فیزیک با نام "فیزیک سامانه‌های پیچیده" وجود دارد که کارش مدل‌سازی علمی برای سیستم‌هایی است و شهید طهرانچی تمرکز زیادی روی این بحث گذاشته بود. قبلاً تصور نمی‌کردیم بتوانیم علمی به آنها بپردازیم؛ مثلاً با استفاده از داده‌های فضای مجازی می‌توان مدل‌هایی ساخت که پیش‌بینی کند سیاست‌گذاری‌ها چه اثری در جامعه خواهند داشت. به‌عبارت دیگر، با رویکرد فیزیکی و علمی، مدل حکمرانی و راهبرد ارائه می‌شود که همین پژوهش اخیراً در دانشگاه شهید بهشتی پیاده‌سازی شده است.

شهدای هسته‌ای , آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای , دانشگاه شهید بهشتی , جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران ,

پژوهشگران این رشته داده‌های شبکه‌های مجازی را تحلیل می‌کنند و آینده رخدادهای واقعی جامعه را پیش‌بینی می‌کنند؛ اتفاقی که البته کشورهای پیشرفته مانند آمریکا، پنتاگون و CIA خیلی زودتر از ما در آن فعال شدند. این جنبه از شخصیت شهید طهرانچی نشان می‌دهد که ایشان فقط یک استاد خبره نبودند، بلکه در مدیریت و نوآوری هم سرآمد بودند. ایشان از موسسان مرکز لیزر و پلاسما در شهید بهشتی بودند و حتی همین نگاه نوآورانه را به دانشگاه آزاد هم بردند. اساساً فلسفه ایشان و شهدای دیگر، از جمله شهید علی‌محمدی، این بود که به علم جهت دهند و بر این باور بودند که صرفاً تولید علم روزمره کافی نیست، بلکه باید جهت داده شود تا در خدمت پیشرفت و توسعه ملی قرار گیرد.

تسنیم: به نظر شما مهم‌ترین مؤلفه‌های شخصیتی و علمی اسطوره‌هایی همچون شهید مینوچهر، طهرانچی، عباسی،‌ ذوالفقاری و فقهی چه بود که توانستند علاوه بر پیشرفت فردی، جریان‌ساز و الهام‌بخش برای جامعه علمی کشور باشند؟

آریا: در دانشکده مهندسی هسته‌ای، نیز استادانی چون شهید حسن عباسی، استاد فقهی و پیش از آنها شهید شهریاری تدریس داشتند؛ کسانی که بنیان‌گذار و پیش‌برنده این حوزه بودند. به‌عبارت دیگر، در تمام منطقه غرب آسیا فقط یک دانشکده کاملاً تخصصی مهندسی هسته‌ای وجود دارد، آن‌هم در دانشگاه شهید بهشتی و اساتید بزرگ و مؤسسان آن شهید شهریاری و استاد مینوچهر بودند و سه گرایش تخصصی را در این دانشکده به دانشجویان آموزش می‌دادند: پرتوپزشکی، رآکتور، چرخه سوخت.

*شهید فقهی و ثبت اختراع جهانی برای بیماران سرطانی

در زمینه پزشکی هسته‌ای نیز، اساتید بزرگی مثل شهید فقهی که از شاگردان شهید شهریاری بودند، برخی اختراعات فوق‌العاده در حوزه رادیوداروها به اسم خود ثبت کردند. مثلاً فناوری اختصاصی‌سازی رادیودارو بر اساس ویژگی‌های ژنتیکی بیماران را برای اولین بار در دنیا ایجاد کردند. با این روش، برای هر بیمار، رادیودارویی خاص خودش و مطابق با ویژگی ژنتیکی بدنش تولید می‌شد. این باعث می‌شد بازده درمان بسیار بالاتر از حالت معمول باشد، چون داروی تولیدشده دقیقاً برای همان بیمار طراحی شده بود.

همه این موضوعات نشان می‌دهد که با وجود همه فشارها، تهدیدها و تحریم‌های شخصی و جمعی، مقاومت علمی و ملی ایرانی‌ها در این مسیر نه‌تنها کاهش نیافت، بلکه قوی‌تر هم شد. تا وقتی چنین اساتید و دانشجویان با انگیزه‌ای داریم و با استقامت و امید ریشه‌دار به راه خود ادامه می‌دهیم، هیچ دشمنی نمی‌تواند مانع جهش علمی و ملی ما شود، حتی اگر همه ابزارهای فشار و تحریم را به میدان بیاورد. شهید فقهی این پروژه را توسعه دادند و الآن هم در حال انجام است.

استاد مینوچهر و استاد ذوالفقاری هر دو تحصیلات تکمیلی‌شان را در انگلیس گذرانده بودند. استاد ذوالفقاری در امپریال کالج لندن درس خوانده بود. هر دو نفر تحصیلات عالی و سطح بالایی داشتند. استاد مینوچهر برای ما دقیقاً نگفتند کجا درس خوانده‌اند، فقط می‌دانیم که در انگلیس تحصیل کرده‌اند، اما شواهد کاملاً نشان می‌داد که ایشان تحصیلات خیلی بالایی دارند. اینطور که به ما گفته شد، استاد شهریاری هم با این گروه بود اما نرفت؛ یعنی حتی وقتی استاد مینوچهر به او می‌گوید: «ما که بورسیه داریم وهمه‌چیز فراهم است، بیا برویم»، استاد شهریاری می‌گوید «نه، من همینجا می‌مانم.» استاد مینوچهر رفت انگلیس و بعد برگشت، اما استاد شهریاری همان دوران تحصیلاتش را در ایران تمام کرد و ماند.

*خاطره شهید مینوچهر از سازمان انرزی اتمی در دهه 70/ طرف حتی یک روز هم سر کلاس هسته‌ای ننشسته بود!

یکی از مسائلی که برای ما مطرح بود و استاد مینوچهر برایمان تعریف می‌کرد این بود که اواخر دهه هفتاد، ایشان از انگلیس آمده بود و خیلی مورد استقبال قرار گرفته بود. می‌گفت: به من پیشنهاد ورود به سازمان انرژی اتمی را دادند. این خاطره مربوط به دم دمای شروع صنعت هسته‌ای ایران بود. آن موقع خودشان هم واقعاً نمی‌دانستند چه اتفاقاتی قرار است بیفتد. شهید مینوچهر برای ما این خاطره را به خنده تعریف می‌کرد و میگفت: وقتی به سازمان می‌رود آن موقع مسئول سازمان فردی بسیار بداخلاق بوده و کسی جرأت نمی‌کرده سراغش برود، خیلی هم اهل توهین به دیگران بوده است. می‌گفت: من رفتم، اتاق خیلی بزرگی داشت، به من نگاه کرد و با لحن توهین‌آمیز گفت: «تو اینجا چه کار می‌کنی؟» گفتم خودتان من را دعوت کردید بیایم بنشینیم و صحبت کنیم! گفتم باید ببینم داستان چیه. شروع کردم صحبت کردن با او، حس کردم باید او را هم امتحان کنم. به شوخی و سرکاری گفتم: مثلاً این کد هسته‌ای، ببین اصلاً چه کدی هست، آشغال است! اصلاً لایسنس ندارد، ما را سر کار گذاشتند. او هم گفت: اره خیلی به درد نخور است. (در حالی که همان کد، معتبرترین کد صنعت هسته‌ای در کل دنیا بود.)

شهدای هسته‌ای , آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای , دانشگاه شهید بهشتی , جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران ,

استاد مینوچهر میگفت همین‌طور که بیرون آمدم، همه دورم جمع شدند و پرسیدند چه شد؟ استاد هم می‌گوید فهمیدم این آدم اصلاً چیزی نمی‌فهمد، حتی یک روز هم سر کلاس هسته‌ای ننشسته است و معلوم نیست اصلاً از کجا آمده؛ هیچ دانشی ندارد، حتی نمی‌داند اصلاً هسته‌ای چیست. بعد از مدتی ما فهمیدیم که این شخص فقط کارشناسی ادبیات دارد و در دهه هفتاد طی یک زد و بندی آمده در سازمان انرژی اتمی و یک مسئولیت خیلی بزرگ گرفته! علت اینکه انقدر بداخلاق بوده هم این بوده که می‌خواسته کسی نزدیکش نشود و کسی نفهمد که اصلاً چیزی بلد نیست.

* احضار شهید مینوچهر به شورای امنیت ملی در دولت دهه 90 برای توقف کلاس درس و تحویل مدارک دانشجویان دکتری

هر چقدر از استاد منوچهر می‌پرسیدیم که اسم این فرد را بگوید، هیچوقت مستقیم نگفت؛ فقط می‌خندید و جواب فوق‌العاده ماهرانه‌ای می‌داد که هیچ اطلاعاتی فاش نمی‌شد. حتی من سعی کردم غیر مستقیم از خاطرات جوانی یا سوابقش سوالاتی بپرسم تا بتوانم حدس بزنم که بوده، اما حتی یک سرنخ هم نداد. بعد خاطرات دیگری هم بود؛ می‌گفت برخوردهای دهه نود دولت با صنعت هسته‌ای و با شخص خودش بسیار بد بود. همان‌طور که گفتم استاد منوچهر همیشه فرد خندانی بود، اما دو بار دیدیم به شدت ناراحت و گرفته شد. یکبار درباره‌ی دولت دهه نود که از فردی در بالاترین مقام اجرایی کشور یاد کرد و میگفت که خیلی با ما دشمنی می‌کرد. می‌گفت این فرد چشمانش طاقت دیدن ما را نداشت، دائم من را احضار می‌کرد، شواری امنیت ملی مرتب من را می‌کشید که باید این کار را تعطیل کنی، پرونده دانشجوهای دکتری را بیار، این درس را نباید بدهی… ولی من اصلاً زیر بار حرف‌هایشان نمی‌رفتم؛ نه پرونده می‌بردم، نه درسی را تعطیل می‌کردم، می‌گفتم درس چیزی نیست که انتخاب کنی این درس را نده، آن را بده.

*در دولت دهه 90 بازرسان را برای بررسی تحقیقات دانشجویان دکتری هسته‌ای به دانشگاه شهید بهشتی فرستادند/ به آنها گفتم این کار جاسوسی‌ است!

شهید مینوچهر می‌گفت: در همان دهه 90 حتی بازرسان را فرستاده بودند دانشکده مهندسی هسته‌ای ما که به بهانه‌ای تحقیقات و پروژه‌های دانشجویان دکتری ما را بررسی کنند. او می‌گفت: من به آنها گفتم این بحث جاسوسی است. توضیح می‌داد چطور وقت می‌خریدند تا بازرسان دیرتر برسند که مثلاً اطلاعات افراد دستشان نیفتد. آخرش می‌گفت: هر وقت هم گیر بی‌خودی به پرونده‌های دکتری می‌دادند، می‌گفتیم اینها پایان‌نامه است و اهمیت نمی‌دادیم. آنها هم چیزی دستشان را نمی‌گرفت.

تسنیم: به‌نظر شما الآن و بعد از ترور این عزیزان، هدفمند کردن راه دانشجویان و شهدای هسته‌ای در دانشکده‌های فیزیک و مهندسی شهید بهشتی، زین پس چگونه خواهد بود؟

آریا: ببینید، اتمسفر هسته‌ای دانشکده ما، یک اتمسفر وطن‌پرستانه، مسئولیت‌پذیرانه و ریسک‌پذیر است. این فرهنگ ماست و از قبل هم همین‌طور بوده. الآن با این اتفاقات، این فرهنگ پررنگ‌تر و شدیدتر شده است؛ یعنی وطن‌پرستی، فداکاری، از خودگذشتگی و بها دادن به این صنعت، شدت بیشتری پیدا کرده است. بین ما دانشجویان، این فرهنگ به شدت تقویت شده است.

خیلی از دانشجویان دکترا هستند که پیشنهادهای شغلی داخلی و خارجی با مبالغ گزافی دارند، ولی نمی‌روند. می‌خواهند در صنعت هسته‌ای کار کنند. شرکت‌های مهندسی داخلی به آن‌ها حقوق هشتاد میلیون تومان پیشنهاد می‌دهند، مثلاً در صنعت نفت، فقط به خاطر اینکه سواد هسته‌ای در مهندسی صنایع مختلف کاربرد زیادی دارد. اما این دانشجویان نمی‌روند. آن‌ها حقوق کم در صنعت هسته‌ای را قبول می‌کنند، چون ترجیح می‌دهند در اینجا کار کنند. این فرهنگی است که همیشه غالب بوده و الان به نظر می‌رسد شدت خیلی بیشتری پیدا کرده است، چون ما هر کدام از این افراد را مثل پدرمان دوست داشتیم.

شهدای هسته‌ای , آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای , دانشگاه شهید بهشتی , جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران ,

کاظمی: از ابتدای سال، ما در بسیج دانشکده فیزیک، پایگاه شهید فخری زاده دانشگاه شهید بهشتی، یک کارگروه درست کردیم و در مورد مسائل فنی زیاد صحبت کردیم. یک جلسه‌ای هم با دانشجویان مهندسی هسته‌ای داشتیم. این صحبت‌ها کارشناسی است، نه به معنای سیاست‌گذاری اما فکر پشت این صحبت‌ها شده است. من در مورد رشته فیزیک و آینده آن عرض می‌کنم: این مسیری که شروع شده، باید ادامه پیدا کند. ما دیدیم که علمی که به وجود آمده، برای حکمرانی و سیاست‌گذاری به کار می‌آید.

ما در دانشکده فیزیک باید سعی کنیم حوزه‌های نوظهور رشته خودمان را به عرصه سیاست‌گذاری ببریم و پیش ببریم. خود رشته فیزیک پتانسیل بسیار بالایی دارد؛ مثلاً صنعت هسته‌ای چقدر برای ما غرور ملی آفریده است. در خیلی از رشته‌های فیزیک، ما باید گروه‌های بازپروری کنیم و مولفه‌های قدرت را در این زمینه دوباره شروع کنیم. خیلی خوب هم شروع کرده‌ایم. لذا در رشته فیزیک، باید به آن پتانسیل‌ها بپردازیم و عقب نمانیم. اما در مورد آینده صنعت هسته‌ای: نکته‌ای که وجود دارد این است که ما باید این تصمیم تاریخی را بگیریم که صنعت هسته‌ای را از سیاست جدا کنیم.

این تصمیمی است که مجلس شورای اسلامی باید در برنامه‌های توسعه خود بگیرد، یعنی دولت‌ها را معاف از تصمیم‌سازی می‌کرد تا حق دخالت نداشتند. برای نیازهای استراتژیک، باید به آن عمل می‌شد و اگر عمل نمی‌کردند، طبق قانون بازخواست می‌شدند. اما این اتفاق متاسفانه نیفتاد. این صنعت با سیاست پیوند خورده و به ابزاری برای معامله تبدیل شده است. این مسئله باعث شده که ما الان جزو کشورهای بزرگی باشیم که ساخت راکتور را با مسائل سیاسی گره بزنیم. ما باید این این گره خوردگی را باز کنیم. نباید به عامل مبادله تبدیل شود برای برداشتن تحریم. ما باید با این کنار بیاییم.

پایان بخش اول

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
غار علیصدر
او پارک
پاکسان
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon
مدیران
تبلیغات