جنگ با ایران مشکلات روانی جوانان اسرائیلی را تشدید کرده است
شیوع اعتیاد به مواد مخدر ، افسردگی، فرار به سوی شبکههای مجازی و اضطراب در میان جوانان اسرائیلی بیداد میکند.
به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری واللا نیوز در گزارشی در این رابطه اعلام کرد، مشکلات روحی و روانی که جوانان و نوجوانان در اسرائیل از زمان شیوع ویروس کرونا با آن دست به گریبان شده بودند، در جریان جنگ با ایران به نقطه اوج خود رسیده است.
به نوشته این رسانه عبری زبان : جوانان و نوجوانان در اسرائیل سالهاست که در وضعیت عدم اطمینان مداوم زندگی میکنند.
در گذشته، اصطلاح «جوانان در معرض خطر» تنها به نوجوانان محلات محروم محدود میشد، اما امروز، حتی دانشآموزان از طبقات اجتماعی-اقتصادی بالا که پیشتر در دبیرستان ممتاز بودند، خود را گرفتار اضطراب، افسردگی، اعتیاد به صفحهنمایش و مواد مخدر میبینند.
پیشتر، «جوانان در معرض خطر» به نوجوانان محلات محروم اشاره داشت. اما امروز، به گفته متخصصان، وضعیت کاملاً تغییر کرده و این تعریف باید بهطور اساسی بازنگری شود.
به گفته آنها، تقریباً هر دختر یا پسری در اسرائیل تا سال 2025 در معرض خطر عاطفی، اجتماعی و گاهی جسمی قرار دارد.
دختران و پسران در اسرائیل سالهاست که در وضعیت عدم اطمینان و اضطراب مداوم به سر میبرند. ابتدا همهگیری کرونا با قرنطینههای مکرر، اختلال در نظام آموزشی و انزوای اجتماعی مداوم بود. در این میان، مجموعهای از عملیاتهای امنیتی اسرائیل را در بر گرفته تا اینکه به، بحران بزرگ 7 اکتبر (عملیات طوفان الاقصی) رسیدیم که هنوز هم پایان نیافته، و اکنون جنگ با ایران - که گاهی دور از دسترس به نظر میرسد - رخ داده است.
واللا نیوز به نقل از کارشناسان نوشت: وقتی روال زندگی بهطور مکرر مختل میشود، حس درونی نیز متزلزل میشود. نیتزی کارل، رئیس بخش اجتماعی یک انجمن روانشناسی میگوید: «این نسلی است که در واقعیتی زندگی میکند که اجازه برنامهریزی، تداوم یا احساس امنیت نمیدهد».
به نظر میرسد نسل جوان تا سال 2025 به سادگی به هرجومرج عادت کرده است. برخی دانشآموزان کلاس دوازدهم هنوز تداوم تحصیل در یک سال تحصیلی کامل را تجربه نکردهاند.
آنها نمیدانند شروع در سپتامبر و پایان در ژوئن یعنی چه؟ آنها فاقد چارچوب پایدار، حس کنترل و همراهی مداوم یک بزرگسال در طول مسیر تحصیلی خود هستند، همانطور که کارل توصیف میکند.
او می گوید انجمن ما که در سراسر کشور با نوجوانان در معرض خطر کار میکند، نسبت به گسترش نگرانکننده چرخه خطرات هشدار میدهد: نهتنها «نوجوانان حاشیهنشین»، بلکه دانشآموزان از طبقات اجتماعی-اقتصادی بالا و دانشآموزان ممتاز سابق دبیرستانها اسرائیل نیز با اضطراب، افسردگی، اعتیاد به صفحهنمایش و مواد مخدر و حتی احساس بیارزشی وجودی دستوپنجه نرم میکنند. کارل میگوید: «نوجوانان به ما میگویند: هیچ فایدهای در درس خواندن نمی بینم. چرا باید به آن اهمیت بدهم»؟
به گفته این کارشناس، این نسل احساس میکند که هم از سوی دولت و هم در داخل خانواده رها شده است.
او از مورد اخیر پسری 15 ساله میگوید که نیمهشب در خیابان پرسه میزد. وقتی از او پرسیدند چه زمانی به خانه برمیگردد، به سادگی پاسخ داد: «واقعاً زمان مشخصی ندارم. شاید مادرم عصبانی شود، ولی بالاخره کنار میآید».
براساس تحقیقات این مرکز از هر سه نوجوان اسرائیلی، یک نفر در سال جاری مواد مخدر یا الکل مصرف کرده است. نرخ استفاده از سیگارهای الکترونیکی در میان دانشآموزان کلاسهای ششم تا هشتم به شدت افزایش یافته است. اما علاوه بر این، پدیده جدیدی بهویژه تیمهای تحقیقاتی را نگران کرده است: سلاحهای سرد است.
به گفته کارشناسان: «ما بهطور فزایندهای با نوجوانانی مواجه میشویم که چاقو یا اسپری فلفل حمل میکنند تا کمی احساس امنیت کنند. این کار به آنها آرامش میدهد و در جامعه پرهرجومرج اسرائیل، حس کنترل اوضاع به آنها میبخشد».
نوآ وینشتاین، دختری 13 ساله از بات یام، اکنون همراه خانوادهاش آواره و در هتلی در تلآویو اسکان موقت شده است.
ساختمانی که در آن زندگی میکردند بر اثر اصابت موشک ایران به شدت آسیب دید و یکی از برادرانش با ترکش زخمی شد، برادر دیگرش زیر پنجرهای شکسته بیهوش شد و بهعنوان قربانی وحشت شناسایی شد.
به گفته او خانه آنها بدون در و پنجره شده است ، شکاف ها و سوراخ های بزرگی در سقف و دیوارهای آن به وجود آمده است.
او فکر میکرد: «اصابت موشکها همواره قرار است برای دیگران اتفاق بیافتد و این اتفاقات همیشه جای دیگری اتفاق می افتد اما ناگهان به خیابان ما و به خانه ما رسید. در آن لحظه، همهچیزهایی که میدانستم تغییر کرد».
پس از این حادثه ، خانواده به هتلی در تلآویو منتقل شد. آنجا، در اتاقی موقت اسکان داده شدند، او میگوید: «من به بات یام، به محله، به دوستانم عادت داشتم. این خانه من نیست. حس روز شنبه را ندارم» او میگوید برادر بزرگترش روزها سکوت مطلق داشت. نه غذا خورد، نه حرف زد، فقط خوابید.
«اول ترسیده بودیم، ولی حالا کمی به خودشان میآیند. خدا را شکر».
نوآ با صداقتی نادر در سن خود درباره احساس ناامنی صحبت میکند: «امروز میفهمم - این میتواند برای هر کسی اتفاق بیفتد. هیچ جای امنی وجود ندارد. حتی کسانی که فکر میکردند خانههایشان امن است، چیز دیگری دستگیرشان شد. ولی من انتخاب میکنم که غرق نشم و شکر گذار باشم».
خانه نوآ هنوز غیرقابل سکونت است: «بدون پنجره، دیوارها آن مملو از شکاف و سوراخ است و زندگی در آنجا غیر ممکن است، میگویند شاید بهزودی بتوانیم برگردیم - ولی نمیدانیم این اتفاق چه زمانی خواهد افتاد».
وی در مورد دلیل شکر گذاری اش هم می گوید، آدمهایی رو دیدم که بعد از این جنگ توی پارکینگها، توی چادرها میخوابن. باید شکرگزار باشم که چنین شرایطی ندارم».
به گفته این کارشناسان: «اگر در گذشته درباره نوجوانان از محیطهای محروم صحبت میکردیم، امروز تقریباً هر نوجوان و جوانی در اسرائیل یک فرد در معرض خطر محسوب میشود. چون خطر نهتنها از بیرون، بلکه از درون هم میآید. این حس دائمی ناتوانی است».
کارشناسان به چالش دوگانه اشاره میکنند: از یک سو، نبود پاسخ عاطفی از سوی دولت؛ و از سوی دیگر، والدینی که خودشان خسته و سردرگماند و گاهی قادر به ایفای نقش پدر و مادر نیستند. «ولی این آنها را از مسئولیت معاف نمیکند. والدین باید حد و مرز بگذارند، صادقانه حرف بزنند و حالا حاضر باشند».
انتهای پیام/