ماجرای سوگسرودهای که در رثای شهید رئیسی بود
محمود حبیبی کسبی، شاعر و منتقد ادبی ماجرای سرودن شعر خود را در سوگ شهید رئیسی بیان کرد.
محمود حبیبی کسبی، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در تبریز، با بیان اینکه در روز میلاد امام رضا (ع) میهمان برنامه تلوزیونی بود، گفت: قرار بود در برنامه جشن ولادت امام رضا (ع) در شبکه سه حضور داشته باشم، اما برنامه جشن عملا به برنامه اعلام خبر شهادت خادمان جمهور شد.
وی ادامه داد: با شنیدن خبر شهادت رئیس جمهور و آیتالله آلهاشم، مالک رحمتی و دیگر مردان تکرار نشدنی پرواز اردیبهشت، برنامهای که قرار بود برگزار شود با حزن و بغض همراه شد.
این شاعر آئینی یادآور شد: در همان دقایقی که برنامه در حال پخش بود، خبر شهادت اعلام شد و در همان دقایق نیم ساعت در استودیو فرصت داشتم تا شعرخوانی داشته باشم که بلافاصله چند بیتی برای شهید رئیسی سرودم.
حبیبی کسبی بیان کرد: آن بیتها بعد از برنامه تکمیل و به یک غزلمثنوی تبدیل شد، اما شهادت آیتالله رئیسی و همراهانشان داغ بزرگ و باورناپذیری بود.
وی گفت؛ هنوز با گذشت یک سال، وقتی که عکس شهدای خدمت را میبینیم باور نمیکنیم که به شهادت رسیدهاند.
این منتقد ادبی، خاطرنشان کرد: پس از شهادت خادمان جمهور، این توفیق را داشتیم که عرض ادب و ارادت شاعرانهای به محضر این شهدا داشته باشیم و در رثای یکایکشان شعر بگوییم.
حبیبی کسبی گفت: تبریز و آذربایجان شرقی زادگاه دو تن از شهدای خدمت بوده که امیدواریم هم شهید آلهاشم و هم شهید رحمتی دستگیر شاعران متعهد و معتقد باشند.
وی در پایان این گفتوگو با تسنیم، سوگسروده خود برای شهید رئیسی را قرائت کرد.
چشم بستی کم و زیادت را/ از رضا خواستی شهادت را
خادمش بودهای و اکنون او/ میدهد مزد این ارادت را
شب میلاد خود امام رضا/ هدیه داده به تو شهادت را
تو مقیم رضا شدی و مَلک/ میبرد رشک این سعادت را
سید قوم، خادم قوم است/ اینچنین خواستی سیادت را
تا خود صبح خفتهای، چه عجب!/ دیدهایم از تو خرق عادت را!
سجده در خون، قیام در آتش/ ای بنازم چنین عبادت را
از دل آتش ای خلیلسرشت!/ باز کردی تو جادهای به بهشت
سیدی از تبار ابراهیم/ از گُل شعلهها ندارد بیم
در ره خدمتِ به خلق اینبار/ رفتهای تا کدام شهر و دیار؟
تا کجا رفتی؟ این چه طوفانیست!/ ردّ پای تو نیز پیدا نیست
آه! پیدا شدی، دلم گم شد/ با تو راهی مشهد و قم شد
زینت دوش مردمت شدهای/ زائر حج چندمت شدهای؟
میروی روی دوش رود عزا/ تا به دریای بیکران رضا
ای شهید رضا! خداحافظ/ غم بشکوه ما! خداحافظ
ای دل! ای دل! چقدر بیتابی؟/ چشم من! تا به کی نمیخوابی؟
دل من! پایبست ساقی باش/ برخی چشم مست ساقی باش
از شکست سبو مکن فریاد/ که سر خم می سلامت باد
در رهش بند ننگ و نام نهایم/ در غمش سوختیم، خام نهایم
انتهای پیام/