تحلیلگر صهیونیست: اسرائیل کانون نفرت آفرینی در جهان است
به اعتراف یک تحلیلگر صهیونیست، رژیم اسرائیل امروز به کانون نفرت آفرینی جهانی تبدیل شده و تفاوتی هم نمیکند این نفرت هم خارجی است و هم داخلی است.
به گزارش گروه عبری خبرگزاری تسنیم، آبراهم فرانک در مقالهای که شامگاه شنبه در پایگاه خبری زیمان یسرائیل منتشر شد، به این مسئله پرداخت و بعد از بررسی معنای لغوی این واژه در مورد تبدیل شدن رژیم صهیونیستی به کانون نفرت هم نوشت: بنیامین نتانیاهو امروز اساس این مشکل است. او از طریق تدابیر و رفتارهای مبتنی بر دروغ گویی و دو دوزه بازی و بازی باکلمات که بسیار هم مورد پسند اطرافیانش است، از چند سال پیش زمینه شکلگیری ساختاری متفرق را تا حدود زیادی بنا نهاد و ما امروز عملا در برابر یک اسرائیل تقسیم شده قرار داریم.
در بخش دیگری از این مقاله در این رابطه آمده است: نتانیاهو در حالی در پایان سال 2022 در راس کابینه سی و هفتم قرار گرفت و برای ششمین بار نخست وزیر شد، که سرشار از دشمنی و تخاصم با ساختار حاکم بود. این امر از یک سو به دلیل شرایط حقوقی (محاکمه هایش) شخصیاش بود و از سوی دیگر هم به دلیل رقابتهای سیاسی در چنین شرایطی قرار داشت.
او به همین دلیل عزم خود را برای تغییر ساختار قضایی جزم کرد و برای تحقق این امر «یاریو لیوین» را وزیر دادگستری کرد و از 23 ژانویه 2023 در این رابطه سخنرانی اولیه خود ایراد کرد.
بعد از آن حوادث 7 اکتبر به وقوع پیوست و طوری نمایان شد که گویی برنامههای اصلاحات قضائی نتانیاهو متوقف شده است. در عین حال وقوع جنگ باعث شد تا توجه افکار عمومی موقتا از برنامههای او سلب و به سوی پیگیری مجریات جنگ معطوف شود.
با این حال قرار نبود این جنگ به این میزان به درازا کشیده و شمار روزهایش از 400 عبور کند، براساس توافقی که با بایدن صورت گرفته بود این جنگ نمیبایست بیش از چهار ماه باشد، اگر این امر تحقق پیدا میکرد امروز اسرائیل در شرایط منطقهای و جهانیایده آلی قرار میگرفت.
اما نتانیاهو خواهان چنین امری نبود، او تصور میکرد که موفق شده است انگیزه جنگجویان را افزایش دهد، اما در این نقطه نیز اهداف او با اهداف ارتش در تضاد قرار گرفته بود.
به نوشته آبراهام فرانک: نخست وزیر به دنبال طولانی کردن جنگ تا زمان نامعلومی است و در این رابطه موفق هم شده است، اما ارتش میخواهد فقط آنچه که باید انجام شود را انجام و بعد از آن این جنگ را به پایان برساند که در این میان مهمترین مسئله بازگشت اسرا به آغوش خانواده هایشان بود و این دقیقا همان نقطهای است که شرایط داخلی به اوضاع خارجی مرتبط میشوند.
در جریان جنگ در نوار غزه، اتفاقات فجیعی رخ داده است، در مقالهای که تحت عنوان "در فاصله یک ساعت با تلآویو هزاران کودک در بی تفاوتی کامل کشته میشوند، یورام هارباز و نمرود آلونی در شماره 11 جولای 2024 هاآرتص اینگونه نوشتند: اسرائیل باعث بروز تلفات جانبی گستردهای در نوار غزه شده است. اسرائیل در حال کشتن و زخمی کردن تعداد زیادی از افرادی است که هیچ ارتباطی به علت وقوع درگیری ندارند. خانهها و زیر ساختها را تخریب و باعث رنج و مشقت ساکنان این منطقه شده است.
بیش از 70 درصد از ساختار بخش خصوصی و ساختمانهای خدمات عمومی در نوار غزه زیان دیده یا کلا تخریب شدهاند، اکثر جادهها از بین رفته و هزاران کودک به دلیل شلیک گلوله یا انفجار بمب کشته شدهاند. دهها هزار آواره بینوا هم در حال منتقل شدن از این مکان به آن مکان امن از پای درآمده اند، در حالی که کسی نمیداند که آنها در زمستان یپش رو چگونه قادر خواهند بود زنده بمانند. این همان مشکلات فجیعی است که اسرائیل برای ساکنان غزه به وجود آورده است و اصلا هم تصادفی نبوده بلکه کاملا هدفمند و متعمدانه آن را انجام میدهد.
نویسنده بعد از استناد به این جملات میافزاید:
هدف چیست؟
در کابینه سی و هفتم یا همان کابینه ششم نتانیاهو جریانهایی وجود دارند که هم و غم شان اشغال نوار غزه و شهرک سازی و اسکان مهاجران در آن است، همان کاری که ما در کرانه باختری انجام داده و همچنان هم میدهیم، ما در تمام کارهایمان آتش کینه مسلمانان و بقیه احاد مردم جهان را علیه خود میافروزیم.
در مقابل هیچ کاری برای اطمینان بخشیدن به افکار عمومی جهان انجام نداده ایم، همچنان توقف جنگ در غزه را رد میکنیم و به تبع آن مانع از شکلگیری هر نوع شرایطی برای ثبات و بازگشت اسرا میشویم، اسرایی که ظاهرا همچنان برخی از آنها هنوز جان در بدن دارند.
شمهای از خشم جهانی نسبت به خود را اخیرا در آمستردام مشاهده کردهایم و اکنون ما حتی از سفر به خارج هم وحشت داریم، زیرا از تکرار شرایط آمستردام میترسیم.
به رغم آنکه کشورهای میزبان بسیاری از مسلمانان پناهجو را بدون ملزم کردن آنها به پذیرش آداب و رسوم خود پذیرفتهاند اما باز هم اگر جنگ ابدی دایر در غزه نبود و اگر جنگی همواره دائم ما علیه شکلگیری دولت فلسطینی نمیبود، این حوادث به وقوع نمیپیوستند.
نویسنده با اشاره به اینکه بنیامین نتانیاهو نماد "بیبیسم" است میافزاید: نتانیاهو برای اینکه ثابت کند همچنان میتواند همه چیز را خراب کرده و توانایی خارق العادهای در سم پراکنی دارد، ابزارهای نفرت را به سوی هر کسی که او را بیبیستی نمیداند و پیرو خویش تقسیم بندی نمیکند، شلیک میکند این امر حتی شامل رئیس جمهور آمریکا که در آخرین روزهای زمام داریاش قرار دارد هم میشد.
او در پایان هم آورده است، برای مقابله با این امر ما نیازمند قدرت عقلانیت زیادی برای نجات یافتن از شرایط فعلی هستیم، نباید خود را در منزل حبس کنیم و فقط احساس ناراحتی و یاس نماییم، بسیاری هم گزینه مهاجرت (معکوس) را در دستور کار خود قرار داده و گزینه مشخصی برای مهاجرت به مکان دیگر را در اختیار دارند، اما برخی هم در سن مناسب مهاجرت قرار ندارند، آنها باید به مبارزه با این شرایط بپردازند و سعی در شکلگیری شرایط بهتری باشند، چون اگر این امر رخ ندهد، ما باید منتظر گسترش موج نفرت علیه خود در روزهای آینده باشیم.
انتهای پیام/