گزارش تسنیم/ «مرد ابدی» در تبریز روایت شد
شب خاطره شهید حسن طهرانیمقدم باعنوان «مرد ابدی» در ایام شهادت ایشان، توسط حوزه هنری با همکاری دفتر خبرگزاری تسنیم آذربایجان شرقی باحضور همسر شهید، دوستان شهید و نویسنده کتاب مرد ابدی در تبریز برگزار شد.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم از تبریز، شبهای خاطره رزمندگان دفاع مقدس و خانوادههای شهدا در تبریز، اینبار به بهانه تبریزی بودن سرکارخانم معصومه سپهری، نویسنده کتاب «مرد ابدی»، میزبان همسر، دوستان و همرزمان شهید دانشمند حسن طهرانیمقدم، پدر موشکی ایران و طلایهدار «وعدۀ صادق» شده است.
کتاب «مرد ابدی» ماحصل 12 سال، تحقیق و مصاحبه با افرادی است که روایتهایی از شهید حسن طهرانیمقدم را بازگو کردهاند و به همت انتشارات خبرگزاری تسنیم و نشر شهید کاظمی به زیور چاپ آراسته شده است که در شب خاطره دانشمند پارسا و پدر موشکی ایران، رونمایی شد.
روایتی مستند که هفت ماه پس از شهادت پدر موشکی ایران، در خانه شهید طهرانی مقدم آغاز شد و روایت معصومه سپهری از شهید، ماحصل بیش از 600 ساعت تحقیق و گفتوگو است؛ اثری که با انتشار پیام خاص رهبر معظم انقلاب دربارۀ این سردار عالیقدر، به گذشتۀ پر حادثۀ او میرود تا روزهای کودکی، عشقها و انتخابها، رهایی از حوادث مرگبار، پوشیدن لباس رزم و نگاشتن اولین اوراق از مشاهداتش در دل جنگ، رفتن در دل خطرها، برداشتن باری بزرگ از جنگ و رسیدن به نخستین پرتاب موفق ماهوارهبر به فضا توسط نیروی هوافضای سپاه را روایت کند.
«مرد ابدی»، حکایت عشق و وفاداری بانویی است که سالها، مجاهدانه فرزندان پدر موشکی ایران را بزرگ کرد؛ روایت مردی است که دوست و دشمن، او را دوست داشتند و بزرگواریاش در برخورد با دوستان و دشمنانش، روایت بیبدیل معصومه سپهری در این کتاب است که تا ابد چهرهای تکرارنشدنی از این مرد را به یادگار گذاشته است.
معصومه سپهری، بانوی نویسنده و روزنامهنگار تبریزی است که سالها در مطبوعات دیار بزرگان انقلاب اسلامی، قلمفرسایی کرده و پس از دو اثر شاخص «لشکر خوبان» و «نورالدین پسر ایران»، «مرد ابدی» را در سه جلد به رشته تحریر درآورده است.
اولین مصاحبه جدیاش برای «مرد ابدی»، با سردار هادی کورانی بود. روایتهایی عجیب و جالب که هرچه پیش میرفت کار سختتر، شیرینتر، جدیتر و مهمتر میشد.
روایت زندگی شهید طهرانیمقدم، روایت تاریخچه موشکی ایران است؛ روایتی که برای اولین بار زحمات، ناگفتهها و پسپرده موشکی ایران اسلامی را بازگو میکند.
روایت ناگفتههای همسر شهید طهرانی مقدم، این بانوی نویسنده تبریزی را پای کار آورد تا ساعتها پای مصاحبههای طولانی بنشیند.
کتابی سه جلدی که برای تألیف آن، سردار سیدمجید موسوی، بیش از دیگران یاریرسان نگارش آن بود و نویسنده را یکه و تنها پای کار آورد که حتی مصاحبهها را نیز بیشتر وقتها بهتنهایی پیاده می کرد و حتی برای تحویل فصلهای کتاب، به تهران رفتوآمد میکرد.
روایت دستنوشتههای سردار طهرانی مقدم، عکسها، اسناد مکتوب و فیلمهای به یادگار مانده از پدر موشکی ایران، حرفهای ناگفتهای است که به قلم معصومه سپهری روایت شده است.
همه این حرفها را در ذهنم مرور میکنم و خود را به میان جمعیتی میرسانم که به میزبانی بانوی فداکاری رفتهاند که سالها همپای مجاهدتهای شهید طهرانی مقدم بوده است؛ جمعیتی که آمدهاند تا پای صحبتهای دوستان پدر موشکی ایران بنشینند.
باور رهبر انقلاب، پیشبینی صحیح آینده بود
روایت، روایت مردانی است که گمنام و بیادعا، پس از روزهای آتش و خون جبهههای جنگ، خود را به کناری نکشیدند و سالها برای مردمان خود، به رسم همان سالهای جنگ، راه ایثار را پیش گرفتهاند.
نخستین روایت، روایت منوچهر منطقی است که نخستین آشناییاش، به تیر ماه سال 65 بازمیگردد که یک سال پس از آن آشنایی، فعالیت موشکی ایران شروع شد و فصل دیگری در تاریخ آغاز شد.
یار 25 ساله شهید طهرانی مقدم، توصیفات معصومه سپهری را در کتاب «مرد ابدی»، دقیق و کامل میداند؛ روایتی که انقلاب اسلامی چگونه خود را به اوج رساند؛ روایتی که برای مجاهدت های شهید طهرانی مقدم است.
اما اینبار و در تبریز، حرفهای ناگفته منوچهر منطقی از شهید طهرانی مقدم، ناگفتههایی از ابعاد علمی شهید طهرانی مقدم است که سالها در غبار سکوت مانده و کمتر روایت شده است.
روایت مردی ابدی، که علیرغم رنجهای این راه، قدرت بخشیدن به نیروهای جمهوری اسلامی برایش مهم بود و سالها یکه و تنها، آغازگر راهی بود که امروز شاهد وعدهٔ صادق آن هستیم.
روایت سالهایی که شهید طهرانیمقدم هرجا که بود، علم را بر سلیقه ترجیح داده بود و تحلیلهای اصولیاش منجر به نتایجی در نحوه مدیریت مجموعههای مختلف شده بود.
رابطهای دوستانه که هیچگاه قطع نشد و روزهای اوج آن، روزهای فعالیت موشکی برای ایران بود که رهبر انقلاب آن را چشمهای جاری دانستند که تبدیل به رودهایی بزرگ خواهد شد و امروز، همه جهانیان شاهد آن هستند و باور رهبر انقلاب، پیشبینی صحیح آینده بود.
تبریز، دیار فرماندهان بزرگی همچون شفیعزادهها بوده و حرف از موشک ضدتانک به میان میآید که پس از به نتیجه رسیدن، در مجموعهای که به نام شهید شفیعزاده مزین شده بود، تولید شد.
روایت منوچهر منطقی از شهید طهرانی مقدم، دانشمندی است که علیرغم صاحبنظر بودن در حوزههای مختلف، تخصص عملی ایشان بود که با بهکارگیری فناوریهای جدید، کارهایی شگرف در صنعت موشکی ایران انجام داد و به ثمر نشاند.
امروز، گامهای کوچک اما مستمر شهید طهرانی مقدم، به ثمر نشسته است؛ گامهای کوچکی که منجر به رشد موشکی ایران شد و فرصت همدلی بزرگی را فراهم آورد؛ فرصتی که همه سلیقهها را پای کار آورده بود.
روایتی ناگفته از شهید طهرانی مقدم، که فرصت همکاری با همه را ایجاد کرده بود و از همه متخصصان استفاده میکرد؛ مجموعه رفتاریاش طوری بود که با همه به طور یکسان برخورد میکرد و همه عاشق رویههای مدیریتی ایشان بودند.
روایت شهید طهرانیمقدم در میدان نبرد، محدود به سالهای جنگ نمانده و در میدان کارزار امروز نیز باید روایت شود؛ روایتی که قول ایشان به مقام معظم رهبری بود تا آغازگر پرتاب ماهواره باشند و شهادتی که رزق همین مجاهدتها بود.
مردم با مهربانی با کتاب «مرد ابدی» رفتار کنند
در میان روایتها، روایت «مرد ابدی» برعهده معصومه سپهری بوده است و حالا به میان همشهریانش آمده است تا پدر موشکی ایران را روایت کند.
روایت معصومه سپهری، هرچند از دریچه نگاه یک زن است اما این روایت، روایتهای مردان سالهای جنگ و مجاهدت را برای شهید حسن طهرانی مقدم گرد هم آورده است.
به روایت معصومه سپهری، شهید طهرانی مقدم، چه به دلیل کارهایی که در جنگ و پس از آن انجام داده و چه به دلیل روحیاتی که در خانه و در کنار خانواده داشته، عصاره فرماندهان دفاع مقدس است.
روایتی که از روایتهای مستمر همسر شهید آغاز شد که تا قبل از مهاجرت معصومه سپهری به تهران، هر بار که میرفت، در خانه شهید طهرانی مقدم میهمان بود. شبهایی یا در مراسمهایی که با همسر شهید بود، به گفتوگو مینشستند و گاه همسر شهید طهرانی مقدم، مطالبی را بیان می کردند تا بیشتر با خلقوخوی پدر موشکی ایران آشنا شده باشد.
احساس معصومه سپهری این بود که مردم باید بدانند که یک سپاهی واقعی مثل شهید طهرانی مقدم در زندگیاش چگونه است؛ زندگی شهیدی که هر روز عشق و احترام در آن بیشتر و بیشتر میشد و الگویی پر از ظرافتها، دوستیها و ایثار بود.
هنر زندگی مشترک شهید طهرانی مقدم و همسرش، در کتاب «مرد ابدی» روایت شده و روح آن جاری است تا در میان روایتهای سخت و خشک مباحث نظامی،صنعتی و فنی، چهره پدرانه شهید را زنده نگه دارد.
مردی ابدی که هم عضو هیات مدیره تیم فوتبال بود و هم درفکر سیلوهای زیرزمینی سپاه بود.
دعوت بانوی نویسنده تبریزی از همسر شهید به تبریز، روایت شهید طهرانیمقدم را نابتر کرده است.
شب خاطرهای که معصومه سپهری را به روزهای جوانیاش بردهاست که روزگاری برای پیاده کردن نوارهای رزمندگان به حوزه هنری میآمد و ماحصل آن در «لشکر خوبان» به ثمر نشست.
معصومه سپهری، توفیق روایت شهید طهرانیمقدم را بالاتر از هر توفیق دیگر در زندگی شخصیاش میداند که هنوز هم پس از پایان کار نوشتن «مرد ابدی»، این مرد تا ابد در لحظهای زندگی او جاری است و حضور دارد.
روایتی که به گفته نویسنده آن، شهید طهرانیمقدم آن را پیش برده و هدایت کرده است؛ روایتی که فهم ما از «مرد ابدی» این شد که آبروی حسن طهرانی مقدم، خرج قدرت ایران شد.
«حسنآقا بعد از جنگ، بیش از قبل جنگ میدوید»؛ این همان روایت ناگفتهای است که در این کتاب بازگو شده است؛ روایتی که میخواهد بگوید حق فرماندهان موشکی هرگز ادا نشده و هیچ روایت فتحی در این زمینه نبوده است.
روایتی که حداقل 20 بار بازنویسی شد و فصلها، به مرور تکمیل میشد و داد یک عده درآمده بود که ما چه میکنیم اما معصومه سپهری احساس میکرد اگر کسی بخواهد یک کتاب درباره جنگ بخواند، چه کسی بهتر از روایت حسن طهرانی مقدم میتواند باشد.
مردی ابدی که دوست و دشمن، دوستش داشتند؛ مردی که همهچیز به نفع او نبود. اگر این بود اینقدر زحمت نداشت؛ روایتی که میگوید این مرد ابدی تهمتها را به جان خرید تا ترکشها به دیگران اصابت نکند.
معصومه سپهری، سالها پای نگارش این کتاب نشسته است اما الهام حیدری، همسر شهید طهرانی مقدم را مادر این کتاب میداند.
روایتی زنانه که در این زندگی هرچه پیش رفت، میبیند یکی فدای دیگری است؛ یک زندگی که عشق و محبت روز به روز در آن بیشتر شده است.
روایت زنی که در میان خستگیهای راه، تنها کسی بود که گاهی زنگ میزد و گرمای پشت تلفنش، نویسنده را به صحبت و دلگرمی میگرفت و به واقع روح بزرگ حسنآقا در این زن حلول کرده است.
کتابی که میتوانست خیلی مختصرتر شود اما روایت همسر شهید طهرانی مقدم، روایت ایستادن پای مردی بود که 28 سال در روزهای جنگ و خون و آتش و در روزهای پساجنگ، نامههای خود را به «مرد ابدی» زندگی خود نوشته است.
برای معصومه سپهری، کتاب در یک فضای عجیب تمام شد که خیلیها از پایان کار ناامید شده بودند؛ خیلی جلوتر از خط مقدم رفته بود؛ کتاب مرد ابدی نعمت بزرگی بود که مرور زندگی پاک، خدایی، مجاهوانه و رنجهای شهید حسن طهرانیمقدم بود.
معصومه سپهری، از خدابرای کتاب «مرد ابدی»، خواستهای دارد که این کتاب از آسیبها مسائل در امان بماند؛ کتابی که شاید رزق سالیان انسانها را تأمین کند.
ناگفتههای سردار محمد سهرابی از پدر موشکی ایران، روایت دیگری است که معصومه سپهری بازگو میکند؛ روایتی که میگوید حیف است شهید طهرانیمقدم در کتابی نوشته شود و تمام شود.
روایت مردی که آنقدر بزرگ بود که شاگردانش، علیه او بودند؛ مردی که خود را گاهی توضیح میداد و گاه سکوت میکرد و با اکرام برخورد میکرد.
معصومه سپهری از مردم میخواهد تا با مهربانی با کتاب «مرد ابدی» رفتار کنند. کتابی که روایت مردی است که با مشکلات روبهرو شد و خندید و نگذاشت دنیا به کام دیگران تلخ شود.
شاید شهید طهرانیمقدم میخواست این کتاب در تبریز رونمایی شود؛ این روایت معصومه سپهری است که قرار بود این کتاب پیش از این رونمایی شود اما ماجرای جانگداز پرواز اردیبهشت، قرار دیگری مقرر کرد.
زندگی با مردان بزرگ شرایط خاص خود را دارد و سخت است
نوبت به روایت بانوی فداکاری میرسد که فداکاریاش یکبار در روزهای زندگی با شهید طهرانیمقدم و یکبار در کتاب «مرد ابدی» تجسم یافته است.
الهام حیدری، همسر شهید طهرانی مقدم خود را زنی میداند که در کشوری زندگی میکند که تکتک بانوان آن ایثارگر و همچون کوه در کنار مردان بزرگ زندگی میکنند.
این بانوی فداکار، تبریز و آذربایجان را خطه مردانی بزرگ چون باکریها و شفیعزادهها میداند که در دامن مادرانی بزرگ شدهاند که اینگونه فرزندان فداکار و ایثارگری را به جامعه تحویل دادهاند.
توصیف همسر شهید طهرانی مقدم از معصومه سپهری، بانوی نویسنده تبریزی، نماد الگوی بسیار فرهیخته و نماد زنان فداکار است که در کتاب «مرد ابدی»، آینهوار خود را توضیح داده و توصیف کردهاند.
زندگی با مردان بزرگ شرایط خاص خود را دارد و سخت است؛ مردان بزرگ سریعتر حرکت میکنند و اگر همه راه بروند آنان میدوند؛ تلاش دارند هدف را شفافتر کنند؛ به همراه خود، همراهان خود را هم پیش میکشند و رشد میدهند؛ اینها توصیفات همسر شهید طهرانی مقدم از مرد ابدی و پدر موشکی ایران است.
الهام حیدری از روزهای دوری شهید طهرانیمقدم سخن به میان میآورد؛ روایتی که فرزندانش را به بهانههای تلخ و شیرین، دلتنگی فرزندان پدر موشکی ایران را مرهم میشد و باز هم زندگی ادامه داشت.
روایت پدر حسین، زینب، فاطمه و زهرا که روزگاری در جنگ و روزگاری در سالهای پساجنگ، لباس رزم را بر تن داشت و رفته بود تا دیگر فرزندان ایران، وطن را آنگونه که باید دوست داشته باشند.
همسر شهید طهرانی مقدم سالها با رنجها، با تنهایی و اندوه کنار آمد تا پدر موشکی ایران، مجاهدانه برای فرزندان وطن تلاش کند و نبودنش در کنار خانواده، بهانهای برای دلتنگی نباشد.
روایتی که میگوید حضور شهید طهرانیمقدم در خانه، روایت مردی تمامعیار بود که هنوز هم رنگوبوی حضورش در زندگی همه مردمان ایران جاری است.
انتهای پیام/