نقاط عطف در تحولات منطقهای و جهانی
چه کسی است که نداند تحریم، یک ابزار جنگی برای امریکاست و هرگز سلاح خود را از سر دیگران برنمیدارد و خلع سلاح نمیشود! حتی اگر اجازه تکرار امتیازدهی فراهم نباشد، سالهای حکمرانی در کشور به جای پیشرفت، به درجا زدن و توقف یا عقبگرد سپری خواهد شد!
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، هادی محمدی در یادداشتی نوشت: امریکا در فاصله 50 روز تا انتخابات ریاستی به جز گمانههای یک بحران داخلی و اجتماعی پس از انتخابات، با چند پرونده مهم در عرصه جهانی نیز مواجه و در حال مدیریت آن است و این مدیریت هدفمند در اوکراین، مسئله ناتو و جنگ در غزه و فلسطین و احتمالاً منطقه، به یک نقطه عطف در رسیدن به تصویر صلح و امنیت جهانی نزدیک شده است. سیاستهای حمایتی و تدریجی تسلیحات امریکا و انگلیس و ناتو از اوکراین، در آستانه به کارگیری موشکهای دوربرد علیه روسیه، این بحران را به مرز یک جنگ ویرانگر و شاید هستهای رسانده است و آنچه قطعی است اینکه، این موشکها در اختیار اوکراین قرار دارد و به موازات هواپیماهای پیشرفته اهدایی از سوی امریکا و غرب، میتواند آتش جنگ بزرگتر را نوید دهد.
هدف امریکا و غرب از این سیاست جنگافروزانه روشن است و تولید یک تهدید جهانی را با مقوله و مفاهیم رقابت قدرت در جهان توجیه میکند و این منطق از دیدگاه امریکا قابل دفاع است، حتی اگر به یک ویرانی و کشتار وحشتناک منتهی شود. در فلسطین، امریکاییها با حمایت مطلق از اهداف و سیاستها و اقدامات رژیم صهیونیستی و حتی مشارکت اطلاعاتی و تسلیحاتی و مالی و دیپلماتیک خود بر پیچیدگی روند تحولات افزودهاند تا موجودیتی نامشروع به نام رژیم صهیونیستی را، نه تنها حفظ کنند، بلکه از میدان پرچالش و راهبردی جنگ پیروزمند نمایند. مشکل کاخ سفید با نتانیاهو این است که به جای یک جنگ بزرگ و گسترده که در شرایط فعلی، به زیان منافع امریکا و روند انتخابات آنهاست، یک جنگ محدود و هدفمند و مستمر و طولانی را، حداقل تا پایان انتخابات امریکا به کار گیرند و آنچه از فجایع و جنایات تاریخ در یک سال گذشته در غزه و کرانه باختری توسط اسرائیل مرتکب شده را نیز پوشش داده و توجیه کردهاند.
اگرچه فریاد جهانی و مؤسسات جهانی که در کنترل امریکاست در محکومیت این سیاستها و فجایع بلند است و تحولات فلسطین را به مرز یک جنگ بزرگ و ویرانگر منطقهای نیز رسانده و تهدید بزرگی برای صلح و امنیت منطقهای است. ولی امریکا، ادامه جنگ و جنایت را با مدل امریکایی، مورد حمایت قرار میدهد. سؤال مهم این است که پس از انتخابات امریکا، روند تحولات در فلسطین و غرب آسیا با سیاستهای جدید امریکا، به سمت کدام شرایط سیر خواهد کرد؟ آیا امریکا که اولویتی فوریتر و با اهمیتتر در اوکراین و در قبال چین دارد، میتواند برای یکسرهسازی تحولات این منطقه، قمار جنگطلبانه صهیونیستها را نپذیرد؟! به موازات این پرونده، امریکا و رژیم صهیونیستی، اولویت خاصی به پرونده ایران میدهند و برای آن از هم اکنون در حال برنامهریزی هستند. چه جنگی و چه متکی به دیگر ابزارهای مجبورساز و مهارکننده و مقدمات آن را نیز با هماهنگی انگلیس و اروپا و صهیونیستها، به اجرا میگذارند.
رویکرد امریکا در فصلهای اولیه و تجربه شده این است که ایران از بیرون، فاقد روابط راهبردی یا تکیهگاه و ابزارهای قدرت و حمایت باشد و از درون، یک سمفونی سیاهنمایی و مخرب و مشکوک، مقدمه امتیازگیری اجباری را موجه و مهیا نماید. نکته جالب این است که این پدیده در داخل کشورمان با سرعت در حال فعال شدن است. از پیشبینی میزان بارش سالانه تا ناترازی گاز و برق و مشکلات اقتصادی، که راه نجات را در امتیازدهی برجامی و FATF و با توجیه سراب برطرف کردن تحریمها، فعال شده است.
چه کسی است که نداند تحریم، یک ابزار جنگی برای امریکاست و هرگز سلاح خود را از سر دیگران برنمیدارد و خلع سلاح نمیشود! حتی اگر اجازه تکرار امتیازدهی فراهم نباشد، سالهای حکمرانی در کشور به جای پیشرفت، به درجا زدن و توقف یا عقبگرد سپری خواهد شد!
اگر ترامپ در رقابت انتخاباتی امریکا به قدرت برسد، در رفتارهای گستاخانه، ادامه حیات ناتو در اروپا و فرار به جلوی جنگی برای اسرائیل، بخشی از گمانه زنیهای رفتاری اوست، که در یک نقطه عطف جهانی، صلح و امنیت منطقهای و جهانی در اوکراین، در غرب آسیا و حتی در مناسبات امریکا و غرب با چین، دستخوش تهدیدات پیشبینی شده و نشده قرار خواهد گرفت.
امریکا به دنبال سر و سامان دادن به کارتهای بازی خودش در عرصه جهانی در قبال ایران است و نیازمند بهانه یا تخلف و گناه دیگران نیست و بنا به مقتضای شرایط خود عمل خواهد کرد و اگر مذاکره هم بکند با خودش مذاکره میکند نه با دیگران و نبضسنجی از وضعیت طرف مقابل را با ابزارهای گوناگون به اجرا میگذارد. در اوکراین و در غزه و در قبال چین یا ایران، آمدن گروسی که برای دیدار با رئیسجمهور محترم ایران بالبال میزند، یکی از این اقدامات مقدماتی و نبضسنجی است، ولی ساماندهی داخلی و ملی و مسدود کردن ادبیات سیاه و ممنوع کردن پالسهای مشکوک، شرایط اولیه منافع ملی است.
منبع: جوان
انتهای پیام/