راهحل سیاسی یک فریب نظامی است!
آنچه از سوی آمریکا با تحرکات در چند هفته اخیر، اعزام میانجی به ایران و رد و بدل پیام هشدار تحت عنوان جلوگیری از تنشافزایی و جنگ منطقهای مانور داده شد با تشدید تنش از جانب اسرائیل با مسؤولیت کاخ سفید روی زمین واقعیت در حال رقم خوردن است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، سمیرا کریمشاهی در یادداشتی نوشت: پایان مذاکرات آتشبس در قاهره به اندازه دور دوحه ناامیدکننده بود و اخبار خروجی آن همچنان رسیدن به توافق آتشبس را در وضعیت بنبست نشان میدهد. هرچند میانجیگرها بویژه مصر و قطر برای حفظ موقعیت راهکار سیاسی به کار خود ادامه میدهند اما آنچه آشکار است، طرف صهیونیستی همچنان از حمایتهای آمریکا حتی در نقش حامی آتشبس، اطمینان خاطر دارد لذا به کارشکنی در مذاکرات آتشبس به نیت کسب امتیازات بیشتر ادامه میدهد.
در حالی که کاخ سفید خود را کنشگر کاهش تنش در منطقه معرفی میکند اما عدم جدیت آنها در مقابل نتانیاهو، اسرائیل را به سطحی از آزادی عمل بدون نگرانی از پیامدهای آن رسانده که در روزهای اخیر جبهه جدیدی از جنایت - و شاید دروازه شروع جنگ جدید - را گشوده است. نظامیان صهیونیست طی 2 روز گذشته هجوم نظامی کمسابقهای را به اردوگاههای شمال کرانه باختری در مناطق طولکرم، جنین و طوباس آغاز کردهاند. یسرائیل کاتس، وزیر خارجه رژیم، بهانه جنایت جدید اسرائیل را خنثی کردن اقدامات فلسطینیان نظامی حاضر در این مناطق عنوان کرده است و حتی مدعی شده این گروهها از طریق خاک اردن توسط ایران حمایت و تسلیح میشوند. او به صراحت اعلام کرده که اسرائیل باید «به مانند غزه» هر آنچه لازم است در کرانه باختری انجام دهد.
از زمان پیمان صلح اسلو و نحوه کنترل کرانه باختری و به موازات آن رشد جبهه مقاومت در غزه، سران رژیم صهیونیستی تلاش کردهاند با سانسور جنایتهای روزمره علیه زندگی بومیان شرق فلسطین، کرانه باختری را به عنوان الگوی زیست مسالمتآمیز فلسطینیان و شهرکنشینان به منظور سرکوب آنچه در غزه در حال جان گرفتن بود، معرفی کنند. اگر تا پیش از توفان الاقصی کرانه باختری محل جنایت خاموش اسرائیلیها علیه ساکنان اصلی آن مناطق بود اکنون دور جدید حملات در این منطقه و آشکار شدن نیت رژیم ذیل پیام کاتس، نشان داد تفاوتی میان غزه و کرانه باختری در اهداف اسرائیل وجود ندارد و صلح و سازش صرفا بازی با کلمات و سرگرم ساختن برای پیشروی بیشتر در قلمرو فلسطینیان بوده است. طی 11 ماه گذشته، کرانه باختری هزاران شهید و مجروح در پی درگیری با نیرویهای صهیونیست داشته است. «امکان زندگی منهای حماس» صرفا یک برساخته اسرائیلی به منظور هدف قرار دادن ادراک انسان فلسطینی است که هیچ چیز به اندازه اقدامات خود رژیم صهیونیستی نمیتواند دور بودن آن از واقعیت را آشکار کند.
واضح است که تجاوز نظامی اسرائیل در کرانه باختری و افزایش تعداد شهدا در هر یورش، محدود به این چند روز نخواهد ماند. دولت خودگردان مستقر در کرانه هم مانند 11 ماه گذشته عملا خنثی و چه بسا همکار جنایتهای رژیم است. رویهای که به عنوان الگوی امکان زندگی در کرانه رواج یافته است، این روزها بیدفاعترین وضعیت خود در برابر اقدامات اسرائیل را سپری میکند. بحرانزدگی پایداری راهحل سیاسی در کرانه باختری میتواند بر موانع توافق آتشبس در غزه بیفزاید. آنچه رژیم صهیونیستی با زیادهخواهی به دنبال دستیابی به آن در توافق آتشبس غزه است، مشابهی از آن را در کرانه باختری پیادهسازی کرده اما باز هم آن منطقه مصون از جنایات رژیم نمیماند، لذا عقبنشینی و اعطای امتیازات مورد نظر به اسرائیل به هیچوجه نمیتواند ضامن پایان جنایتهای جاری در غزه باشد. قطعا طرف فلسطینی، همچنین دولتهای میانجیگر عربی نمیتوانند نسبت به جبههگشایی جدید اسرائیل برای تداوم تنش بیتفاوت باشند.
آنچه از سوی آمریکا با تحرکات در چند هفته اخیر، اعزام میانجی به ایران و رد و بدل پیام هشدار تحت عنوان جلوگیری از تنشافزایی و جنگ منطقهای مانور داده شد با تشدید تنش از جانب اسرائیل با مسؤولیت کاخ سفید روی زمین واقعیت در حال رقم خوردن است. در واقع بر خلاف چینش مورد علاقه آمریکا، در روزهایی که محور مقاومت نتیجهبخشی مذاکرات آتشبس را در پاسخ مشروع خود لحاظ میکند و حماس از آتشبس استقبال میکند، این طرف اسرائیلی است که به پشتوانه حمایتهای لاینقطع آمریکا به زیر میز زده است. به نظر میرسد پیوست پاسخ ایران به عملیات اربعین حزبالله میتواند معادله این حمایت بیقید و شرط آمریکا به انضمام اقدامات بیحد و مرز اسرائیل در فلسطین و منطقه را تغییر دهد، جز این شاید همچنان شاهد اقدامات سیاسی بینتیجه، گذشت زمان به نفع اسرائیل و آمریکا و تصعید جنایتهای رژیم باشیم.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/