وضعیت مبهم سابر بعد از المپیک/ از سرمربی چه خبر؟
تا بازیهای آسیایی تنها دو سال زمان باقی مانده است و پس از رفتن پیمان فخری، هنوز تکلیف سرمربی تیم ملی سابر مشخص نشده است.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم، در روزهایی که حسرت مدال تاریخی شمشیربازی برای سابر بر دل ورزش ایران و خانواده شمشیربازی به جا مانده، بیش از گذشته از عدم برنامهریزیهای مناسب در اعزام این تیم و اردوهای دراز مدت و فرسایشی سابریستها بدون مربی صحبت میشود، تا جایی که علی پاکدامن کاپیتان تیم ملی از نبود افراد به خصوص عباسعلی فاریابی در کرسیهای بین المللی در شمشیربازی، ناداوریهای به وجود آمده، اتفاقات ناخوشایند و عدم برنامه در تمرینهای تیم ملی و نداشتن مربی بعد از استعفای امین قربانی صحبتهایی را بیان کرد اما نکته قابل تامل در این روزها سکوت مسئولین فدراسیون در مقابل انتقادات است.
چرایی علاقه فدراسیون به مربی خارجی؟
البته این نوع رفتار فدراسیون در مورد انتقادات و چالشها یک رویه تکراری است مانند روزهایی که حضور برادر یکی از ملیپوشان در دهکده ورزشکاران در اوج المپیک و در روز قبل از آغاز رقابتهای سابر انفرادی خبرساز شد و کار را به نگرانی از اخراج کاروان ایران کشاند. حتی در روزهایی که رسانهها از استعفای قربانی از تیم ملی هم صحبت کردند واکنش فدراسیون غیر حرفهای بود. عجیب ترین حالت را باید زمانی عنوان کرد که رسانهها عنوان کردند فخری سرمربی تیم ملی سابر ایران شده اما فدراسیون در تلاش بود تا آن را تکذیب کند و هم زمان مصاحبههای ورزشکاران در مدح و ثنای کریستین بائوی فرانسوی را منتشر میکرد اما بعد از چند ساعت بالاخره مجبور به اعلام این خبر شد.
این روزها هم فدراسیون شمشیربازی ترجیح میدهد در مقابل همه موضوعات سکوت کند و حتی وقتی موضوع آب رفتن جوایز ستلایت ارومیه مطرح شد هم پاسخی نداد. شاید هم موضع فدراسیون در مقابل رسانه همین است که آنقدر سکوت کند تا انتقادات تمام شود این روش دیگر جوابگو نیست چون مشکلات شمشیربازی یکی دو تا نیست.
در این روزها علی پاکدامن موضوعات زیادی را مطرح کرده که نشان از ناکارآمدی برنامههای فدراسیون دارد. مثلاً کاپیتان تیم ملی از برنامهریزیهای امین قربانی برای آینده تیم شمشیربازی و پشتوانه سازی خبر داد و عنوان داشت که نتایج قابل قبول او قبل از المپیک گواه این ادعا است اما خبرهایی که از داخل فدراسیون به گوش میرسد از تصمیمات دیگری حکایت دارد. برای مثال شنیده میشود که قرار است محمد فتوحی که عملکرد ضعیفی در المپیک پاریس و در اکثر رقابتهای خود داشت بعد از برادرش سودای مربیگری دارد و در تلاش است هدایت تیم نوجوانان و جوانان را بر عهده بگیرد.
استقبال از استعفای امین قربانی قبل از المپیک
در مورد تیم بزرگسالان هم که فدراسیون هیچ برنامهای ندارد و این تیم فعلا به حال خود رها شده است و بعد از بازگشت پیمان فخری به آمریکا خبری از سرمربی جدید نیست. البته نباید فراموش کرد که فدراسیون شمشیربازی که به دلیل دخالت در امور فنی قربانی را عاصی کرده و از جدایی او استقبال کرد، علاقهای هم به بازگشت پیمان فخری نداشت و اگر فشار رسانهها، وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک نبود و نامشخص بودن همکاری کریستن بائو با تیم ملی علنی نمیشد، مسعود فتوحی، بدون کارنامه قابل دفاع را در پاریس روی نیمکت این تیم قرار میداد.
بی توجهی به سرمایههای داخلی و ملی
سوالی که این روزها و بعد از المپیک بارها مطرح شده و از طرف فدراسیون شمشیربازی بدون پاسخ مانده است این است که چرا فدراسیون شمشیربازی به جای استفاده از مربیان داخلی و از دست دادن زمان برای استخدام مربی خارجی، با یک برنامه ریزی درست فرصت موفقیت را از این تیم گرفت و چرا هیچ وقت به طور مشخص پاسخی در مورد نحوه همکاری کریستن بائو نداده است؟ چرا فدراسیون در زمانی که امین قربانی به دنبال تزریق چهرههای جدید به تیم ملی بود، دست سرمربی را در اعزام نفرات جدید بست؟ چرا در مقابل حضور فخری در تیم ملی مقاومت کرد و در فاصله دو ماه مانده به المپیک یک تیم رها شده را به او تحویل داد؟
و سوال پایانی اینجاست که آیا همه آنچه در این مدت بر سابر گذشت کافی نیست تا فدراسیون برنامه های دقیقتری داشته باشد؟ آیا وقت آن نرسیده که جلوی حرف حدیثها در خصوص فامیل بازی در شمشیربازی گرفته شود و به جای استفاده از افرادی که به دنبال رزومه سازی هستند، رزومهدارها و کارآزمودهها وارد میدان شوند؟
آقای پورسلمان تا بازیهای آسیایی تنها دو سال باقی مانده است و بهتر است نگاهی به تیم بزرگسالان بیندازید ببینید آیا برای ناگویا پشتوانهای دارید؟
انتهای پیام/