علیآبادی: برای کم کردن ۳ کیلو ۶ ساعت در سونا بودم
نایبقهرمان المپیک ۱۹۷۲ مونیخ میگوید در آن المپیک که سه روز کل مسابقات را تعطیل کرده بودند، برای آنکه سر وزن برسد ۶ ساعت در سونا بوده و در فینال دیگر چشمش جایی را نمیدیده است.
رحیم علیآبادی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم درباره تجربهاش از المپیک که نیم قرن پیش آن را با مدال پشت سر گذاشت، اظهار داشت: المپیکی که من در آن مدال گرفتم، المپیک عجیبی بود. سه روز مسابقات را به خاطر حملات تروریستی تعطیل کردند، اوضاع به هم ریخته بود و ما فکر میکردیم دیگر مسابقه برگزار نمیشود. آن وقتها کشتی فرنگی اصلا برای مسئولان اهمیتی نداشت، تیم کامل اعزام نمیشد و یا اصلا اعزام نمیکردند. نه مربی داشتیم و نه سرپرست، سرپرستمان آنقدر سنش بالا بود که رویمان نمیشد چیزی بگوییم و درخواستی از او داشته باشیم. ملاقاسمی به خرج خودش آمده بود و گاهی ما را کُچ میکرد. ناصر گیوهچی که هم مربی کشتی آزاد بود و هم داور، کنار ما گذاشته بودند. درواقع همه کار را باید خود کشتیگیر انجام میداد و بار همه چیز روی دوش خودمان بود.
وی تاکید کرد: ما چیزی نداشتیم، فقط خودمان بودیم و لباس ورزشیمان که تنمان بود، زمانی که مسابقات تعطیل شد، من 3-4 کیلو چاق شدم، یکدفعه اعلام کردند فردا وزنکشی است. تنها کاری که میتوانستم انجام دهم این بود که هدیهای به مسئول سونا بدهم و کلیدش را بگیرم که بتوانم خودم را سر وزن برسانم. 5-6 ساعت در سونا بودم، برای آنکه بتوانم طاقت بیاورم، سرم را از سونا بیرون آورده بودم، ساعت 4 نیمه شب سر وزن رسیدم اما دیگر چشمم جایی را نمیدید. سوار آسانسور که شدم، چشمم سیاهی میرفت و سرگیجه داشتم.
علیآبادی که بعد از مرحوم پذیرایی دومین مدال تاریخ کشتی فرنگی ایران در المپیک را به دست آورد، ادامه داد: فینالم با کشتیگیر 52 کیلوگرم رومانی بود که قهرمان المپیک و جهان بود، من در مبارزه چشمم سیاهی میرفت. آنجا باختم و دوم المپیک شدم.
این پیشکسوت کشتی فرنگی با اشاره به چرایی ناکامی مرحوم فیروز علیزاده که در مسابقات جهانی 1969 ماردل پلاتا کشتی فرنگی ایران را برای اولین بار صاحب نشان طلا کرده بود، خاطرنشان کرد: فیروز آن زمان آسِ دنیا بود، در آرژانتین هم طلا گرفته بود، اما همانطور که گفتم کسی با ما کاری نداشت، هر کسی معلم و مربی خودش بود و هیچ کسی به داد آدم نمیرسید. برخی صحبت از دوپینگ میکردند، اما دوپینگ ما نان بربری بود. به بچههای ما رسیدگی نمیکردند. در سال المپیک باید کشتیگیران خوبمان را حفظ میکردند، اما این کار انجام نشد.
رحیم علیآبادی اضافه کرد: گاهی به شوخی میگویم کمیته ملی المپیک و سازمان ورزش از مسابقات جهانی 1969 ماردل پلاتا تا بازیهای آسیایی تهران که کشتی فرنگی 8 نشان طلا گرفت، پرونده من را دربیاورند و ببینند علیآبادی چقدر تشویق شد. پول چراغانی و آن ریسهها و طاق نصرتها را هم خودم میدادم. آن زمان از میدان اعدام (محمدیه) تا میدان قیام، ریسه دهشاهی بود تا 3-4 ماه خودم آن پول را پرداخت میکردم. دوران ما اینطوری بود، گلهای هم ندارم، چه انتظاری میتوان داشت؟ امروز 40 ورزشکار به المپیک رفته و هیچکدامشان تا امروز یک مدال هم نگرفتهاند و نمیتوانیم غیر از روزهای پایانی، امیدی به مدال داشته باشیم. در مورد وضعیت ورزش در آموزش و پرورش هم حرف نزنیم بهتر است، خلاصه اینکه بذری که بپاشی، درو خواهی کرد.
وی همچنین در مورد تیم ملی فرنگی اعزامی به رقابتهای المپیک عنوان کرد: از هیچ کدام بچهها و میزان آمادگیشان خبر ندارم، اما همه کشتیهای المپیک را خواهم دید. امیدوارم بعد از رقابتها، با حداقل دو نشان طلای آزاد و فرنگی بتوانم در مورد کشتیها صحبت کنم. خدا کمک کند که مدال بگیریم. از نظر من گراییها استثنا بودند، در یک سالِ منتهی به المپیک حفظشان نکردیم، آنها را خیلی ساده از دست دادیم.
انتهای پیام/