چالشهای چهرهپردازی؛ از بازآفرینی تا رئالیتیشو
در پشت صحنه سینما افراد زیادی مشغول به کارند که به ندرت چهره شناخته شدهای برای تماشاگران دارند. یکی از شاخصترین آنها چهره پردازها هستند که با چالشهای متفاوتی در کار روبهرو میشوند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم؛ در پشت صحنه سینما افراد زیادی مشغول به کارند که به ندرت چهره شناخته شدهای برای تماشاگران دارند. یکی از شاخصترین آنها چهره پردازها هستند که در فرایند تولید با تکیه بر عنصری به نام فیلمنامه به شخصیتها جان بخشیده و باورپذیرشان میکنند. امید گلزاده یکی از همین طراحان چهرهپردازی پرکار است که در مدیومهای مختلف کار کرده و به تازگی نیز فیلم سینمایی پرویز خان را روی اکران داشته است. گفتگویی را با او انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
*با توجه به اینکه به عنوان طراح چهرهپردازی آثار سینمایی شناخته میشوید، جوکر و پانتولیگ برای شما به عنوان طراح چهرهپردازی چه ویژگیهایی داشت؟
*در اکثر پروژههایی که اقای گلزار حضور دارند، به عنوان چهرهپرداز در کنارشان هستم. به پانتولیگ هم به واسطه همین همکاری طولانیمدت اضافه شدم. اما جوکر داستان متفاوتی داشت. جوکر مجموعهای است سراسر رنگ، تمیزی و شادی که دقت شده تا همه چیز با توجه به جایگاه خودش به بهترین شکل اجرا شود.گروه گریم این مجموعه هم از بهترین دستیاران من انتخاب شدند تا درکنار دیگر بخشهای این پروژه، پکیجی کامل شکل گیرد. به طور کلی به عنوان یک چهرهپرداز میتوانم از تمامی قابلیتهایی که دارم در هر فضا و پروژهای بسته به نوع اثر استفاده کنم. از جوکر تا برف آخر.
*نوروز امسال هم فیلم پرویز خان را روی اکران داشتید.بازآفرینی فردی همچون: پرویز دهداری روی پرده نقرهای تا چه اندازه برایتان جذاب بود؟ آیا به جز فیلمنامه تحقیقات شخصی در این رابطه انجام دادید؟
*پرویزخان یکی از انتخابهای ویژه کارنامه هنری من است. اتفاقی که در آن توانستم به یکی از اسطورههای ورزش مملکتم نزدیک شده و نقشی در بازآفرینی و به نمایش گذاشتن بخش مهمی از زندگی حرفهای ایشان داشته باشم. من خیلی اهل فوتبال نیستم و در واقع اصلا دهداری را نمیشناختم اما بعد از پیشنهاد این پروژه و تحقیق درمورد ایشان، به بزرگی و تاثیرشان در فوتبال ایران و به ویژه فوتبال بعد از انقلاب و موقعیت ویژهای که فوتبال ما در آن دوره قرار داشت، پی بردم.
همچنین برای نزدیک شدن به فضای فیلمنامه، جلسات متعددی با آقای ثقفی کارگردان و آقای رسول کربکندی از مربیان باسابقه و آقای اسکندر کوتی از گزارشگران سابق تلویزیون داشتم. بعد از آن هم سراغ مستنداتی از قبیل مجلات و تصاویر آن سالهای دهداری رفته و به عمق شخصیت کاریزماتیک وی رسیدم.
*شما در یکی از دورههای اخیر جشنواره فیلم فجر برای دو فیلم در دو گونه متفاوت (شادروان و برف آخر) برنده سیمرغ بلورین شدید. کدام یک را بیشتر دوست داشته و با چالش بزرگتری روبرو شدید؟
*من یک چهرهپرداز با قابلیت طراحی و اجرا در فضاها و ژانرهای مختلف هستم. بنا به اقتضای هر پروژه و تعامل با سازندگان اثر، امکان عرضه توانایی و تجربیات خود را دارم. تک تک پروژههایی که تا به حال کار کردم را دوست دارم اما برف آخر و شادروان خاطره انگیزترین پروژههای زندگیام هستند. دو فیلم در دو فضای کاملا متفاوت. اما برف آخر چالش ویژهای بود که چهره پردازی نقش مهمی در شکلگیری آن داشت.
*سینمای دیجیتال و جلوههای ویژه رایانهای تا چه حد به هنر چهرهپردازی در ایران کمک کرده است؟
*در تلاش هستم با استفاده از فناوریهای دیجیتال، در حیطه کاری خودم قدمی نوین در این عرصه بردارم. مدتی است که بخشهای مهمی از طراحیهای پروژهها را با این تکنیک طراحی کرده و به اجرا رساندم. پیشگامان جلوههای ویژه در ایران واقعا محدود هستند و یا هنوز معرفی نشدهاندکه قطعا به زودی طیف وسیعی از آنها در اکثر آثار سینمای ایران تاثیر خود را گذاشته و به آینده هنر چهره پردازی کشورمان کمک خواهند کرد.
*به عنوان سوال آخر، وضعیت چهرهپردازی در سینمای امروز ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
*چهرهپردازی در سینمای ایران بسیار موفق است و چه بسا در بسیاری از کشورهای دنیا چهرهپردازان موفق از هموطنان ما هستند. اما نکته قابل تامل این است که متاسفانه نگاه سازندگان و تهیه کنندگان به این هنر، عموما نگاهی از سر نابلدی و کم سوادی بوده و یا به دنبال کمتر هزینه کردن هستند. متاسفانه در اکثر پروژهها به دلیل کماهمیت قلمداد شدن گریم، از افراد کمتجربه و یا بیتجربه استفاده میشود که آن هم فقط یک دلیل دارد: کمتر کردن هزینههای تولید. این در حالی است که با انتخاب یک طراح و تیم اجرای حرفهای و کاربلد، تاثیر مثبت آن را روی کلیت فیلم شاهد خواهیم بود. ولی متاسفانه بارها شاهد بودهام که به این موضوع اهمیت ندادهاند.
انتهای پیام/