ترکیب سؤال‌برانگیز کاروان امام حسین (ع)

ترکیب سؤال‌برانگیز کاروان امام حسین (ع)

با توجه به اینکه امام حسین (ع) می‌داند در این سفر به شهادت می رسد و به سلامت برنمی‌گردد، جای این سؤال باقی است که چرا اقدام به بردن زنان، دختران، کودکان و حتی کودک شیرخواره می‌کند؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بدون شک امام حسین (ع) از تمام حوادثی که در سفر پر خطر کربلا پیش خواهد آمد، آگاه است و بارها این معنی را بیان فرموده که در سرزمین کربلا به شهادت خواهد رسید. از آن جمله در رؤیای صادقه‌ای که در کنار قبر جدش رسول خدا (ص) می‌بیند که پیامبر (ص) به او فرمود: «حبیبی یا حسین، کانی اراک عن قریب مرملاً بدمائک، مذبوحاً بارض کرب و بلا من عصابة من امتی» عزیزم حسین جان، گویا به زودی تو را در خون خود غوطه‌ور می‌بینم که گروهی از امت من تو را در سرزمین کربلا ذبح خواهند کرد.

همچنین در ملاقاتی که ام سلمه در آستانه خروج آن حضرت از مدینه داشت، پس از شرفیابی عرضه می‌دارد: «پسرم با مسافرت به سوی عراق مرا غمگین مکن، چون از جدت رسول خدا (ص) شنیدم که می‌فرمود: پسرم حسین در سرزمین عراق در جایی که به آن کربلا گفته می‌شود کشته خواهد شد.»

اصغر عسکری، استاد دانشگاه و پژوهشگر دینی، به بررسی دلایل این موضوع پرداخته که چرا با وجود نهی برخی افراد، امام حسین (ع) زنان و کودکان خانواده خود را همراه برد تا در واقعه خونین عاشورای سال 61 هجری شاهد وقایع فجیع و دردناک آن روز باشند؟

ترکیب سؤال‌برانگیز کاروان عاشورا

با توجه به اینکه امام حسین (ع) می‌داند که در این مسافرت به شهادت خواهد رسید و از این مسافرت به سلامت بر نخواهد گشت، جای این سؤال باقی است که چرا امام حسین (ع) اقدام به بردن زنان، دختران، کودکان و حتی طفل شیرخواره می‌کند؟ و حال آنکه اگر در جایی جنگی رخ دهد اول سعی می‌کنند زنان دختران اطفال و سالخوردگان و همه کسانی که قدرت جنگیدن و یا دفاع از خود را ندارند از صحنه درگیری و جنگ خارج کنند. اما بر خلاف عرف جاری، امام حسین (ع) در کاروان خویش زنان، دختران، کودکان و پیرمردانی دارد که توان دفاعی ندارند.

در مجموع ترکیب کاروان امام حسین (ع) سؤال برانگیز است که چرا امام حسین (ع) با این ترکیب کاروان از مدینه خارج می‌شود و در این سفر پر مخاطره قدم می‌گذارد؟!

تا آنجا که عده‌ای از خیرخواهان پس از اینکه از منصرف کردن امام (ع) ناامید شدند، از آن حضرت خواستند که دست کم اهل بیت و فرزندان را با خود نبرد، چون خطر این سفر برای همه حتی برای افراد عادی قابل پیش‌بینی بود، و تقریباً می‌توان گفت تمام کسانی که آمدند و مصلحت‌اندیشی کردند، حرکت دادن اهل بیت را کاری بر خلاف مصلحت دانستند.

اما امام حسین (ع) در یک برنامه‌ریزی حساب شده، یک رسالت و یک مأموریت بزرگ را مدیریت می‌فرماید و اهل بیت و ترکیب کاروان فلسفه‌ای خاص دارد. چون آنها یک مأموریت و رسالت ویژه‌ای دارند که باید در این سفر باشند و آن را انجام دهند تا این قیام به اهدافی که دارد برسد و به خوبی از آن بهره‌برداری شود.

آنچه از این ترکیب کاروان و به همراه داشتن زنان و فرزندان و کودکان به ذهن می‌رسد، چند چیز است:

اول - رفع توهم جنگ‌طلبی امام حسین (ع)

امام حسین (ع) درصدد اثبات این معنی است که سر جنگ با کسی ندارد. آنها از امام بیعت می‌خواهند و امام آنها را تأیید نمی‌کند و با یزید بیعت نمی‌کند.

حتی در روز تاسوعا که دشمن قصد حمله داشت، آن حضرت برادرش حضرت اباالفضل عباس(ع) را فرستاد و یک شب را برای دعا و نماز و قرآن و ذکر و مناجات با خدا مهلت گرفت و فردای آن روز، یعنی در روز عاشورا هم امام (ع) آغازگر جنگ نبود. صبر کرد تا آنها حمله کردند و امام و اصحابش دفاع کردند که دفاع یک حکم واجب شرعی و لازم عقلی است.

دوم - اثبات مظلومیت

معلوم است که امام حسین (ع) مظلوم است و مورد ظلم و ستم پسر معاویه قرار گرفته است، اما باید برای اثبات این مظلومیت در تاریخ سند داشته باشد.

شهادت عبدالله بن الحسن و قاسم بن الحسن علیهم السلام و دیگر شهدای کم سن و سال و اسارت و ستم‌های روا داشته شده بر زنان و کودکان بی‌دفاع، سندهای زنده و گویایی بر مظلومیت سیدالشهدا (ع) است.

سوم - به همراه داشتن خبرنگاران صادق، مطمئن و هوشمند

امام حسین (ع) با یک آینده‌نگری هوشمندانه و اقدامی حکیمانه، با خود خبرنگارانی صادق، فهمیده و هوشمند را به کربلا برد تا همه صحنه‌ها را از نزدیک ملاحظه کرده و به دیگران منتقل کنند و اجازه ندهند که افراد ظالم و ستمگر دستگاه بنی‌امیه، ماجرای کربلا را به نفع خود مصادره و مسخ کنند و هر نوعی که خواستند به اطلاع دیگران برسانند.

اگر امام سجاد (ع) و حضرت زینب (س) و سایرین همراه امام حسین (ع) نبودند، چه کسی می‌خواست حوادث روز عاشورا را برای مردم بازگو کند؟ آیا باید از شمر، خولی، عمر سعد و امثال اینها حوادث را گرفت و به اطلاع مردم رساند؟! آنها تا چه حد ممکن بود راست بگویند؟ و مردم و تاریخ چگونه ممکن بود به اخبار آنها اعتماد کنند؟

چهارم - تشکیل یک سازمان تبلیغات قوی و کارآمد

امام حسین (ع) با آینده‌نگری که دارد و می‌داند که بعد از شهادت خود و یارانش در کربلا، اهل بیتش را به اسارت می‌برند، در آغاز حرکت از مدینه به خیرخواهانی که می‌گفتند «حال که خود می‌روی، اهل بیت را با خود نبر» آن حضرت در جواب می‌فرمود: «ان الله قد شاء ان یراهن سبایا؛ مشیت الهی بر این تعلق گرفته که اهل بیت مرا اسیر ببیند.»

آن خیرخواهان ظاهر قضیه را می‌دیدند، ولی امام حسین (ع) با آینده‌نگری و دید عمیقی که از قضایا دارد، با خود سخنورانی کارآمد، توانا و نکته‌سنج و زبان‌هایی گویا با خود می‌برد که در کربلا باشند، حوادث را از نزدیک لمس کنند و سپس به افکار عمومی منتقل کنند.

اگر حضرت زینب (س) نبود، چه کسی می‌خواست در کوفه غرق در شادی و سرور، آن انقلاب را ایجاد کند؟ و مردم خفته را بیدار و تبلیغات سوء دستگاه بنی‌امیه را خنثی کند؟

اگر حضرت زینب (س) در مجلس یزید در شام نبود، چه کسی می‌خواست پسر ابوسفیان را آن‌طور تحقیر کند؟ و چه کسی می‌توانست آن انقلاب را در شام ایجاد کند که یزید مجبور به عذرخواهی شود و اعلام پشیمانی کند تا آنجا که دستور دهد برای امام حسین (ع) مجلس عزاداری بر پا کنند؟!

نقشی که اسرا و اهل بیت امام حسین (ع) بعد از شهادت سیدالشهدا اجرا کردند و مانند یک سازمان تبلیغاتی قوی، آن هم به صورت اسیر در کوفه و شام و در بین راه انجام دادند، نشان داد که بردن اهل بیت و ترکیب کاروان چه اقدامی حکیمانه و مدبرانه‌ای بود.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران