از ازل دست خدا را زینب کبری گرفت...
جمعی از شاعران آیینی کشور تازهترین شعرهای خود را به پیشگاه مقدس حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و شهدای دشت کربلا تقدیم کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از شاعران کشور همزمان با فرارسیدن ماه محرم، ماه عزای حسینی و ایام سوگواری بر سرور و سالار شهیدان، اباعبدالله الحسین(ع)، تازهترین سرودههای خود را به محضر مقدس حضرت سیدالشهدا(ع) تقدیم کردهاند. تعدادی از این سوگسرودهها را میتوانید در ادامه بخوانید:
احمد بابایی با انتشار روایتی درباره ایام عزاداری بر اباعبدالله الحسین(ع) نوشت: فرمودند صدیقه طاهره(س) پیراهن خونین حضرت ذبیح العطشان(ع) را در این شبها در عرش، سرِ دست میگیرد ... عطر پیراهن خونین، به مشام هرکه برسد بیقرار این مصیبت اعظم خواهد شد.
ذوالفقار، آئینهبند آب و تاب چشم توست
تر شده چشم خدا... عالم، خرابِ چشم توست
ریشههای هرچه آبادی، در آب چشم توست
ریشه تا در آب باشد باکی از پاییز نیست
خاک بر چشمی که در این روضه حاصلخیز نیست
کعبه، هنگام طوافت اعتبار آرد به دست
کوه اگر آید به روضه، آبشار آرد به دست
کفر ما با جلوهات پروردگار آرد به دست
عقل میجستم شراب خانگی شد قسمتم
آبرو میخواستم دیوانگی شد قسمتم
بال بالِ عقلِ بسمل، با جنون بالا گرفت
آنچنان که چشم حق را جلوه زهرا گرفت
از ازل دست خدا را زینب کبری گرفت
با غبار دامن آیینه، مستی میکنم
ساحلی لبتشنهام، دریاپرستی میکنم
تشنه، خلقم کردی و ابر بهاری خواستی
صد زبان دادی غزل را... رازداری خواستی
«تو» به گودالم کشیدی... بردباری خواستی
بگذر از خاری چون من! چون صحبت گل میشود
صد هزار ایوب، اینجا بیتحمل میشود
***
افشین علا:
ای بیکفن که بر کفن خلق، نام توست
شاهی اگر نشسته به تختی، غلام توست
سرچشمه تداوم دین بر زمین پست
از ارتفاع حنجره تشنهکام توست
هر جا که جادهای و سواری و مقصدی است
درگیر شرم، از سفر ناتمام توست
"زخم از ستاره بر تنت افزون" و آسمان
با سیل اشک در صدد التیام توست
آتش چگونه شرم ندارد ز سوختن؟
وقتی که خاندان نبی در خیام توست
شش گوشه است قبر تو زیرا که دستها
از هر طرف دراز به شوق سلام توست
مشک برادر تو اگر شد تهی ز آب
این اشکها مقدمه انتقام توست...
عارفه دهقانی:
کمکم رسید حال و هوای مُحرمت
آماده میشویم برای محرمت
پیراهن عزا ، شده پاک و اتو زده!
"مانندِ سینهسوختههای مُحرمت"
نذر تو ای حسین! تمامِ علایقم!
اصلاً هرآنچه هست فدای محرمت!
وقتی که نام تو به میان آید، اِنس و جان
باید که سَر دهند به پای محرمت
با این دو بالِ اشک و بصیرت، حقیر را
بالا رسانده پایه به پایه، مُحرمت
انتهای پیام/