بازندگان و برندگان انتخابات

به گزارش گروه رسانه‌های  خبرگزاری تسنیم، اکبر نصراللهی در یادداشتی نوشت: مراکز و موسسات نظرسنجی، جناح‌های سیاسی، ایران‌اینترنشنال و فعالان تحریم، مسئولان و رسانه‌های رسمی بزرگ‌ترین بازندگان انتخابات چهاردهم ریاست‌جمهوری بودند.

1.هیچ‌یک از مراکز و موسسات نظرسنجی نتوانسته یا نخواسته‌اند‌ میزان مشارکت و رای مردم به هر یک از نامزدها را پیش‌بینی و اعلام کنند. اختلاف و انحراف بین آنچه که آنان پیش‌بینی و اعلام کرده‌اند با نتایج انتخابات تا حدود 20 درصد است. میزان مشارکت مردم در انتخابات 40 درصد بوده است و در غیر از حوزه‌های انتخابیه تهران و قم، بقیه شهرها نسبت به انتخابات 1400 کاهشی بوده است اما آنان مشارکت مردم را از 47 تا 58 درصد (ایسپا 51، مرکز پژوهش‌های مجلس 48.6، آرا 51، متا 52.5، صدا‌و‌سیما 46.8، خرد 48.5، دانشگاه تهران 53، شناخت 54، پرسش 58 درصد) پیش‌‌بینی کرده بودند.

پیش‌بینی مراکز و موسسات نظرسنجی داخلی در‌مورد رای هر یک از نامزدها، فاجعه‌بارتر بوده است؛ در‌مورد مسعود پزشکیان میزان آرا در نظرسنجی‌های مراکز مختلف، 30.5-27-24.4-28-29.9-33.1 و... (میانگین23) درصد پیش‌بینی شده بود درصورتی‌که ایشان موفق شده است 43 در‌صد آرا را کسب کند. همچنین متوسط رای‌ سعید جلیلی 24 درصد و‌ محمدباقر قالیباف 25.5 درصد پیش‌بینی شده بود که این میزان در‌مورد ‌‌جلیلی 39 درصد و ‌‌قالیباف 13.8 درصد بوده است.

2.نظرسنجی‌های علمی در‌مورد موضوعات مختلف از‌جمله انتخابات با 99 یا 95 درصد اطمینان قابل‌انتشار است و با خطای بیش از 5 درصد منتشر نمی‌شوند اما این‌که چرا نتایج نظرسنجی‌های موسسات و مراکزی مثل متا، صداوسیما، خرد، ایسپا، شناخت، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و... با انحراف بالا منتشر می‌شود، درخور بررسی، تامل و حتی برخورد است. علل وضع فعلی مراکز نظرسنجی چه از جنس نفوذ و اعمال نظر سیاسیون یا تبانی آنان با مراکز علمی و پژوهشی برای اثرگذاری بر رفتار رای‌دهی مردم باشد یا تخصص ناکافی، فاجعه‌بار، اعتمادزدا، مخل تصمیم‌گیری و خطرناک است.

60.3 درصد از مردم در انتخابات شرکت نکرده‌اند که دلایل مختلفی دارد؛ بی‌تردید یکی از دلایل مهم آن ناتوانی جناح‌های سیاسی چپ و راست در ارائه برنامه‌ها یا بی‌اعتمادی مردم به آنان در اجرا یا تعارضات آشکار در شعارها و اقدامات است. علاوه‌بر این، اینگونه نیست که همه آن افرادی که در انتخابات شرکت کرده‌اند، از برنامه‌های نامزدها، رضایت یا به اجرای آن اطمینان داشته‌اند، بلکه بی‌تردید بخش قابل‌توجهی از آنان با وجود گلایه و اعتراض‌ها،  به دلایل باورهای دینی، ملی و عمل به توصیه‌های مقام‌معظم‌رهبری در انتخابات مشارکت کرده‌اند.

4. ناتوانی اصولگرایان در ائتلاف و اختلافات کودکانه و منفعت‌طلبانه برخی از آنان در کنار شکست فاحش اصلاح‌طلبان در فعال کردن بدنه خود با وجود استفاده از همه توان، درس بسیار مهم و ماندگار در تاریخ و آغازی برای پایان سطح‌نگری و توهم در کنشگری سیاسی و «خودبرتربینی» است.

5. از منظر دیگر، رسانه‌های فارسی‌زبان خارجی به‌ویژه ایران‌اینترنشنال تمام تلاش خود را کرده‌اند‌ تا مردم پای صندوق‌های رای نیایند؛ بنابراین با این حجم از تبلیغات منفی در کنار انبوهی از مشکلات اقتصادی و «پاس‌های روی تور» بسیاری از مسئولان ، مشارکت 40درصدی انتخابات 8 تیر، نوعی شکست و ناکامی برای آنان است.

6. گسست و ضعف ارتباط و تعامل مسئولان با جوانان (فقدان مشترکات و درک متقابل)، جدی نگرفتن روند کاهش مشارکت در انتخابات قبلی، فقدان مدل و الگویی برای مشارکت سیاسی ، نداشتن پیش‌بینی و آمادگی با وجود نشانه‌ها،  بحران اعتماد ناکافی مردم به مسئولان و رسانه‌های رسمی با توجه به عملکرد گذشته، اصلاح نکردن اشکالات در بخش اجرا و اقناع مردم، بی‌توجهی به مقوله مهم حکمرانی رسانه‌ای، فقدان درک مسئولان و رسانه‌ها از آرایش جدید رسانه‌ای و دسترسی مردم، میدان‌داری همه ظرفیت‌های معاندان، رسانه‌های غیر‌رسمی و دشمن و میزان و نوع مصرف رسانه‌ای متفاوت مردم به‌ویژه جوانان، از دلایل اعتراضات و اغتشاشات 1401 بوده‌اند و همان موقع هم بارها در این مورد هشدار داده و تاکید کرده‌ام برای جلوگیری از بحران‌های مشابه باید زمینه‌ها و زیان مشترک بین مسئولان و مردم به‌ویژه جوانان ایجاد و تقویت شود اما به دلیل غفلت از ریشه‌ها و علل مذکور، مخاطرات کنشگری و تعامل سیاسی در حال تبدیل شدن به بحران است.

7. هشدار می‌دهم ترومای بین‌نسلی، گسست ارتباطی، وارونگی افکار عمومی، توسعه انتقاد به بی‌تفاوتی و حتی کینه در نسل Z، بی‌اعتمادی یا اعتماد و امید ناکافی و مشکلات معیشتی ابرمخاطرات کشور هستند؛ اگر انکار شوند یا نشانه‌های آشکار آنان در زندگی و رفتار مردم دیده شده و حل نشوند، در آینده نزدیک به ابربحران‌ها تبدیل می‌شوند.

8. و اما برندگان انتخابات هشتم تیر آنانی هستند که در سونامی اخبار جعلی و ذبح اخلاق، به وظیفه و حق ملی، سیاسی و تکلیف دینی خود عمل کرده‌اند و در جنگ روایت‌ها تسلیم روایت تحریف و تحریم نشده‌اند.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/