ایده ولایت فقیه و پاسخ به یک شبهه
حجتالاسلام والمسلمین رحیمیان با اشاره به ایده تشکیل حکومت اسلامی از سوی امام خمینی(ره)، به پیشینه تاریخی آن در ذهن ایشان اشاره کرد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نشست "صد کتاب ماندگار قرن" با محوریت معرفی و بررسی کتاب ولایت فقیه امام خمینی(ره) در آستانه سالروز رحلت جانگداز امام راحل(ره)، صبح امروز یکشنبه 13 خردادماه، با حضور حجتالاسلام و المسلمین محمدحسن رحیمیان از یاران دیرین امام خمینی(ره) در مرکز همایشهای بینالمللی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.
رحیمیان در ابتدا با توصیف کردن کتاب "ولایت فقیه" امام(ره) بهعنوان اثری ماندگار و تاریخی، تأکید کرد: ایده تشکیل حکومت اسلامی بعد از ماجراهای تلخ دوران حیات مبارک امام علی(ع) و امام حسن(ع)، در زمان ما توسط امام(ره) صورت عملی یافت.
وی در ادامه به فضایی پرداخت که موضوع تشکیل حکومت اسلامی و ولایت فقیه توسط امام(ره) در آن مطرح شده بود. او دراینباره گفت: مقالهای را از یک مدعی دیدم که از سوی جماران هم چاپ شده بود، در آن مقاله عنوان شده بود که امام(ره) از اول دنبال تشکیل حکومت اسلامی نبود و تدریجاً به این ایده رسید؛ در حالی که این خلافواقع است.
رحیمیان ادامه داد: اولاً امام در 20 سال قبل از طرح بحث ولایت فقیه، در نجف اشرف در کتاب "کشف الاسرار" این مسئله را با قاطعیت مطرح کرده بودند؛ پس این امر یک ایده جدید و نوپدید نبود که در فرایندی به ذهن امام جلوه کند و مطرح شود.
وی افزود: علاوه بر این، امام(ره) در دوران تبعید در ترکیه که تحریرالوسیله را تألیف کردند، در آنجا نیز باز مسئله حکومت اسلامی را در قالب طرح مسائل شرعی مجدداً مطرح کردند؛ بنابراین اگر در سال 48 در نجف اشرف این بحث را مطرح کردند، برخاسته از پیشینه ممتدی است که در اندیشه ایشان وجود داشته است.
رحیمیان در ادامه با اشاره به سخنرانی تاریخی امام(ره) در چهارم آبانماه سال 43، یادآور شد: پیش از سخنرانی برای ایشان پیغام آوردند که "درباره هرچه میخواهید، صحبت کنید اما اشارهای به آمریکا نکنید."؛ این در حالی بود که تمرکز اصلی امام روی آمریکا بود. ایشان در آن روز سخنرانی فوقالعادهای داشتند و در نهایت، در روز 13 آبان، یعنی 9 روز بعد به ترکیه تبعید شدند که 11 ماه بهطول انجامید، در همان دوران تحریرالوسیله را در فرصت خوبی که به دست آوردند، به سرانجام رساندند.
این شاگرد امام(ره) در ادامه به اغراض تبعید ایشان به نجف اشرف بهمدت 13 سال اشاره و اضافه کرد: جالب اینجاست که خداوند مقدر فرموده بود که ایشان بحث حکومت اسلامی را در نجف اشرف مطرح کنند، اگر این بحث در ایران مطرح میشد، متفاوت بود با نجفی که مرجعیت جهان تشیع را بهعهده داشت و از جایگاه ویژهای برخوردار بود و میتوانست فضای تشیع در کشورهای مختلف را تحت تأثیر قرار دهد.
بهگفته رحیمیان؛ یکی از دلایل انتقال امام(ره) به عراق توسط شاه این بود که رژیم شاه تحت فشار افکار عمومی قرار داشت که چرا یک مرجع را به خارج از کشور منتقل کردهاند، وقتی امام(ره) به نجف رفتند، یک خیال راحتی ایجاد شد که بالاخره ایشان در جوار جد بزرگوارشان هستند، در واقع رژیم قصد داشت تلخی تبعید را با این زرنگی از کام مردم بزداید، اما یک هدف پلید پنهانی پشت این تصمیم قرار داشت.
وی با اشاره به این هدف ادامه داد: رژیم تصور میکرد که جایگاه علمی امام(ره) در فضای نجف در سطح پایینتری از مراجع و بزرگان آن زمان قرار دارد؛ بنابراین ایشان یا درس نخواهد داد و رفتهرفته به حاشیه خواهد رفت یا طرح درس خواهد کرد و چون از نظر علمی پایینتر است، تحتالشعاع حضور دیگر اساتید قرار خواهد گرفت و بهاصطلاح هو خواهد شد. در آن زمان بزرگانی چون آیتالله خویی، آیتالله شاهرودی بزرگ و دیگر اساتید و علما در نجف بودند. تصور آنها این بود که امام در سطح نازلتری قرار دارد، اما هر توطئهای که علیه ایشان بهکار بردند، بهضرر خودشان و بهنفع ایشان تمام شد.
این شاگرد و همراه امام(ره) راجع به استقبال علما از درس ایشان گفت: امام(ره) بعد از مدتی درس را در نجف شروع کردند، مرحوم آیت الله راستی کاشانی که بنده افتخار شاگردی ایشان در نجف را داشتم، میگفت؛ "وقتی امام به نجف آمدند ما خودمان را فارغالتحصیل از درس مجموع مراجع میدیدیم، اما گفتیم؛ "برویم ببینیم این سید چیزی در چنته دارد یا نه؟"، امتحانی رفتیم و مدتی پس از زانو زدن در محضر ایشان، متوجه شدیم که تازه باید درس خواندن را شروع کنیم.
رحیمیان با بیان اینکه دو گروه مهاجرین شامل افرادی که از ایران به نجف رفته بودند و انصار شامل علمایی که در نجف بودند، هوادار امام(ره) بودند، افزود: مرحوم آیتالله شیخ مجبتی لنکرانی که از بزرگترین علمای نجف بود و مرحوم آقای سید اسدالله مدنی که قبل از امام در نجف بودند و بسیاری از دوستان ما که جزو مهاجرین به نجف بودند، و ما همگی از همراهان ایشان شدیم. بسیاری از ما مهاجرین، مقلد علمای دیگر بودیم که پس از گواهی و شهادت بزرگان بر اعلمیت امام(ره)، به ایشان عدول کردیم.
وی با ابراز اینکه "در آن زمان برای همه روشن شد که جایگاه علمی امام فراتر از جایگاه علمی سایر مراجع است."، افزود: ایشان در این شرایط بحث حکومت اسلامی را مطرح کردند که با طرح آن، انفجاری در فضای نجف ایجاد شد. برخی از علما معتقد به این مبنا شدند و برخی که معاند بودند و پیوندی با ساواک داشتند، ضدیتی با آن داشتند که خیلی راه به جایی نبردند.
وی اضافه کرد: آنها معمولاً برای آنکه امام(ره) را زیر سؤال ببرند، دو اشکال وارد میکردند؛ نخست آنکه امام(ره) هر شب به زیارت امیرالمؤمنین(ع) میروند در حالی که دیگر علما این رویه را ندارند. چه سعادتی بالاتر از این؟ دومین ایرادی که مطرح میکردند این بود که ایشان هر روز هشتبار برای انجام امور از خانه خارج میشوند و هربار عموماً پیاده هستند، در حالی که دیگر مراجع مانند آقای حکیم کادیلاک دارد یا آقای خویی بنز و آقای شاهرودی، شورلت دارند، ایشان برای انجام برخی از امور از درشکه استفاده میکنند!
وی با بیان اینکه طرح این مسائل مانع از فراگیری اندیشههای ایشان و تأثیرش بر قلوب مسلمین نشد، یادآور شد: جایگاه علمی امام آنقدر تثبیت شد که همه علمای بزرگ و روشندل با عمق جان آن را پذیرفتند و فضای عجیبی با این بحث ایجاد شد. امام تا زمانی که ایران بود، در ایران مرجع بودند و شعاع علمی ایشان بیشتر معطوف به داخل کشور بود، اما زمانی که به نجف تبعید شدند، این جایگاه به کل کشورهای اسلامی و شیعی گسترش یافت و شخصیت ایشان فرامرزی شد؛ بهطوری که وقتی از پاریس به کشور بازگشتند، مرجع تمام جهان تشیع بودند و صحبتهای ایشان فضای همه کشورهای اسلامی را تحت تأثیر خود قرار داده بود.
این شاگرد امام(ره) با تأکید به اینکه ایشان در ابتدا بر کادرسازی تأکید داشتند و نهضت را گام به گام و برنامهریزیشده پیش بردند، گفت: در نتیجه این تدبیر، قیام ایشان در 22 بهمنماه سال 57 به ثمر نشست و به پیروزی رسید.
انتهای پیام/+