حمله پهپادی ایران سبب شکست سیاسی و روانی صهیونیزم شد
رژیم منحوس صهیونیستی پس از طوفان الاقصی و حمله ایران با شکست اخلاقی، سیاسی، روانی و استراتژیک مواجه شد. افکار عمومی میتوانند بین جنایتهای اسرائیل و باور دروغین یهودیستیزی تفکیک کنند. مردم دنیا توانستهاند به اهداف پنهان این رژیم سفاک پی ببرند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزای تسنیم، حجتالاسلام امیرمحسن عرفان کارشناس تاریخ و تمدن اسلامی و نویسنده کتاب «رسانه و آموزه مهدویت» درباره حمله تلافیجویانهی پهبادی و موشکی ایران به رژیم منحوس صهیونیستی طی مطلبی نوشت:
یکی از مهمترین ترفندهای اشغال فلسطین توسط دشمن صهیونیستی، دستکاری و سرکوب افکار عمومی بود. این رژیم کودککش، سرکوبی افکار عمومی را هم در آغاز اشغال فلسطین و هم در تداوم آن مدنظر قرار داد. در آغاز اشغال، بنیان اشغال فلسطین مبتنی بر دو رکن مشروعیتیابی کاذب و تعلق سرزمینیِ فلسطین به قوم بنیاسرائیل و رکن دوم، مظلومنماییِ کاذب مبتنی بر ناله و زاری هولوکاست نازیها بود.
در منطق دشمن، اساساً مواجهه با رژیم صهیونیستی مساوی با یهودیستیزی است. از سال 1948 و اشغال فلسطین، هرگاه در مقابل جنایتهای رژیم صهیونیستی فردی فریاد میزد به او برچسب یهودیستیزی میزدند؛ مثل جنایتهای دِیر یاسین در 1948، کشتار صبرا و شتیلا در اردوگاه فلسطینی واقع در لبنان یا کشتار قانا در جنوب لبنان.
در تداوم اشغال فلسطین، رکن بعدی در راستای سرکوبی و دستکاریِ افکار عمومی، تلقیِ ذهنی بود که آنها به وجود آورده بودند، به این صورت که اسرائیل یک قلعه و ارتش شکستناپذیر است. البته نظریه بازدارندگی مبتنی بر بمب اتم را هم عملیاتی کردند تا در اذهان عمومی جا بیندازند که اساساً نمیشود با اسرائیل درگیریِ نظامی داشت. اتفاقاتی که در جنگ 6 روزهی سال 1967 افتاد، این تلقی ذهنی را برای بسیاری از کشورهای عرب تبدیل به یک واقعیت ملموس کرد. پیداییِ کمپ دیوید، صلح سادات با اسرائیل و همچنین سازش یاسر عرفات به عنوان رهبر جنبش فتح فلسطین با اسرائیل، مبتنی بر همین مهندسی افکار عمومی و یک جنگ شناختی و ادراکی بود که رژیم صهیونیستی راه انداخته بود.
معتقدیم اتفاقاتی که پس از هفت اکتبر افتاد و حمله اسرائیل به غزه، به ویژه اتفاقی که در سحرگاه روز گذشته یعنی حمله پهبادی و موشکی ایران به اسرائیل اتفاق افتاد، آن هیمنه کاذب و پوشالی رژیم جعلی را که خود با امپراطوری رسانهای اش در افکار عمومی کاشته بود، از بین برد. رژیم منحوس صهیونیستی پس از این دو رویداد تاریخی، با یک شکست اخلاقی، سیاسی، روانی و استراتژیک مواجه شد. هیم رامون که وزیر دادگستری سابق رژیم دستنشانده صهیونیستی بود، اعتراف میکند که حمله اسرائیل به غزه برای ما پیروزی تاکتیکی داشته، اما هیچ گاه پیروزی راهبردی به ارمغان نیاورده است. ما به پیروزیِ تاکتیکی رسیدیم، اما در کنارش یک شکست استراتژیک را هم پذیرفتیم، چرا که به هیچ یک از اهداف از پیشتعیین شده خود نرسیدیم.
دنیا سادیسم اشغالگریِ اسرائیل را در اشغال فلسطین دید
همچنین معتقدیم اتفاقی که در حمله پهبادی و موشکی به اسرائیل و در حوادث پس از هفتم اکتبر، هیمنه رسانهایِ مبتنی بر مشروعیت یابی کاذب و مظلوم نمایی کاذبِ رژیم صهیونیستی در همان راستای توهم یهودیتستیزی و نیز نظریه نفوذناپذیری دژ اسرائیل در هم شکست؛ یعنی افکار عمومی میتوانند بین جنایات رژیم صهیونیستی و باور دروغین یهودیستیزی تفکیک قائل شوند. مردم دنیا توانستهاند به اهداف پنهان این رژیم سفاک و نیز حامیان و پشتیبانان آنان اشراف داشته باشند، چرا که اشغال غزه، بروز و ظهور عریانِ وحشیگری رژیم صهیونیستی بود. دنیا به صورت عیان، ملموس و مستند این وحشیگری را دید. مردم دنیا دیدند که رژیم صهیونیستی هیچ رحمی نسبت به غیر نظامیان به ویژه کودکان و زنان ندارد. رژیم صهیونیستی منابع دارو و غذا و آب و نان مردم را در غزه مورد حمله قرار داد. دنیا سادیسم اشغالگریِ اسرائیل را در اشغال فلسطین دید.
صهیونیستها دهها سال افکار عمومی را دستکاری و سرکوب کردند
اتفاقی که اکنون افتاده این است که اساساً دفاع و حمایت از جنایتهای رژیم صهیونیستی، هزینهدار شده است؛ لذا در کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس که از حامیان اول این رژیم کودککش هستند، راهپیماییها و تظاهرات زیادی در راستای حمایت از مردم فلسطین اتفاق میافتد. در عرصه بینالمللی نیکاراگوئه، آلمان را به دادگاه بینالمللی معرفی میکند؛ چرا که آلمان دومین کشور تأمینکننده سلاح اسرائیل است و به نسلکشی غزه کمک میکند. به عبارت دیگر، دهها سال تلاش رژیم صهیونیستی برای اقناع افکار عمومی و همراهسازی افکار عمومی برای مهار رقبا در جبهه مقاومت، در واقع دستکاری و سرکوب و تحریف افکار عمومی بود. جنایتهایی که در غزه رقم زد، تمام آوردههای رژیم صهیونیستی را بر باد داد. از سوی دیگر حمله موشکی و پهبادی ایران به اسرائیل، این هیمنه پوشالی و کاغذی که میگفت اسرائیل یک قلعه نفوذ ناپذیر و شکستناپذیر است، شکست. او با حمایت آمریکا و فرانسه و انگلیس و آلمان برای خود دژی ساخته بود و به آن میبالید، اما دیدیم که کاربردی حداقلی برایشان داشت.
وجه اهمیت حمله اخیر به اسرائیل که مبتنی بر اصل بازدارندگی اتفاق افتاد، اقدام و عمل مبتنی بر جرأت و استقلال در این زمینه بود. انقلاب اسلامی در مواجهه با امپریالیسم تمدنی غرب، مهمترین آوردهاش این بود که به ملتهای مستضعف و ملت ایران جرأت داد. اگر اکنون مبتنی بر موشکهای پیشرفته با رژیم صهیونیستی مقابله میکنیم، مبتنی بر صنعت خودکفایی و جرأت علمی و جرأت اقدام و عمل در مقابل نظام استکباری غرب است.
انتهایپیام/