مدیرکل دفتر موسیقی: در کنسرت قربانی ما پای قانون ایستادیم
امیرحسین سمیعی مدیرکل دفتر موسیقی معتقد است که در ماجرای برگزاری کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان، پای قانون ایستادهاند.
خبرگزاری تسنیم - یاسر یگانه
موسیقی در سال 1402 فراز و فرودهایی داشت که شاید یکی از مهمترین اتفاقها در این عرصه، تغییر در مدیریت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. جایی که از دی ماه 1402 سُکان هدایتش به دستان امیرحسین سمیعی سپرده شد. سمیعی پیش از این معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود و آنجا هم کارنامهی موفقی از خود به جای گذاشت.
امیرحسین سمیعی از هنرمندان عرصه موسیقی است؛ او در کارنامه هنریاش آثار بسیاری به عنوان آهنگساز و خواننده دارد. تازهترین کار او آهنگسازیِ کنسرت نمایشِ «کلنل» بود که خوانندگی آن را محمد معتمدی برعهده داشت. سمیعی سال گذشته همراه با ارکستر ملی به روسیه رفت تا در آنجا به عنوان خواننده در کنار ارکستر حضور داشته باشد. او آنقدر کارش را حرفهای و درست انجام داد که روسهایِ سخت پسند در عرصه موسیقی، به او لقبِ پاواراتی دادند.
در کارنامه هنریِ سمیعی ساخت موسیقی برای چندین فیلم و البته آهنگسازی و خوانندگی در چندین آلبوم به چشم میخورد.
اما ماجرای مدیریت دفتر موسیقی حکایت متفاوتی است و هر کسی در این مسند مینشیند، حتما کاری دشوار در پیش دارد. با آمدنِ سمیعی به دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حاشیههایی هم ایجاد شد که از مخالفتِ سمیعی با موسیقی پاپ خبر میداد. اما نخستین اقدامِ او در جشنواره موسیقی فجر، چهار برابر کردنِ اجراهای بخش پاپ در سی و نهمین جشنواره موسیقی فجر بود!
سمیعی همچنین سالن فرهنگسرای بهمن را به اجراهای بخش پاپ در جشنواره موسیقی فجر اختصاص داد تا گامی بزرگ در راستای عدالت فرهنگی بردارد. گامی که باعث شد مردمان جنوب شهر هم دسترسی راحتی به اجراهای موسیقی پاپ داشته باشند؛ اجراهایی که قیمت بلیتهایشان از 90 هزار تومان آغاز میشد و تا حدود 500 هزار تومان ادامه داشت؛ و این رقمها برای قشر متوسط چندان دور از دسترس نبود.
چالش دیگری که سمیعی در دفتر موسیقی با آن مواجه بود، ماجرا کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان بود. کنسرتی که یک بار در پاییز سال 1402 و در زمانی که سمیعی در دفتر موسیقی نبود، لغو شده بود. علت آن هم حضور نوازندگان زن در ترکیب گروهِ علیرضا قربانی بود. آن زمان وزارت ارشاد نتوانست پای مجوزی که صادر کرده بایستد و مجبور به عقبنشینی شد. این بار اما در اسفند 1402 دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و البته شخصِ وزیر فرهنگ، قائم مقامش و معاون هنری وزیر، پای مجوزِ وزارت فرهنگ ایستادند تا کنسرت علیرضا قربانی در اصفهان برگزار شود.
این اتفاقی امیدوارکننده در حوزه موسیقی بود که بسیاری را به آینده امیدوار کرد.
حالا پای صحبتهای امیرحسین سمیعی نشستهایم تا با او درباره چند ماه حضورش در دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و چالشهایش در این مدت کوتاه صحبت کنیم. از سوی دیگر برنامههای او را برای سال جدید جویا شدیم. سمیعی صریح صحبت میکند و حرفهایش برای آینده موسیقی ایران امیدوارکننده است.
در ادامه متن کامل این گفتوگو به همراه ویدیوی کامل آن پیشروی شما قرار میگیرد:
------------------------
کنسرت آقای علیرضا قربانی پاییز امسال قرار بود در اصفهان برگزار شود که در نهایت لغو شد. کار به اسفند امسال کشید تا در نهایت با پافشاریِ وزارت فرهنگ بر اجرای قانون، اجراهای علیرضا قربانی در اصفهان روی صحنه رفت. از ماجرای کنسرت آقای قربانی برایمان بگویید.
وزارت فرهنگ پای قانون ایستاد تا حرمت قانون حفظ شود. صریحاً ذکر شده که متولی فرهنگ و هنر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. پس وقتی مجوزی به کنسرتی یا هر رویداد دیگری در عرصه هنر داده میشود؛ به این معنی است که آن رویداد از نظارتهای مختلف گذر کرده و سلامتش به تناسب شئون جامعه دیده شده و مجوزش صادر شده است. پس وزارت فرهنگ پای قانون ایستاد. در آن چند روز وزیر فرهنگ خودش به ماجرا ورود کرد تا قانون اجرا شود.
شکر خدا با تعامل و گفتوگویی که شکل گرفت، مشکلات حل شد و در نهایت کنسرت آقای قربانی در اصفهان برگزار شد.
کنسرت برگزار شد و اتفاق خاصی هم رخ نداد. اما سنگاندازیهایی که در مسیر برگزاری این کنسرت بود، هزینههای زیادی برای کشور داشت.
باید دیده میشد؛ کنسرتی که همه شئون را رعایت میکند. این رویداد را باید همه عزیزانی که انتقاد داشتند، میدیدند. در کنسرتی که شعر مولانا و ابوسعید ابوالخیر خوانده میشود، در کنسرتی که موسیقی ایرانی نواخته و خوانده میشود، کنسرتی فخیم را شاهد خواهیم بود. یکی از اهداف ما این بود که حرمت موسیقی ایرانی به عنوان یکی از مبناهای ریشهایِ هویت ما زیرسوال نرود.
فیلمهای کوتاهی که از کنسرت آقای قربانی در اصفهان منتشر شد، خودش نشان دهنده این است که این رویداد هنری با چه فخامت و وقاری برگزار شده است. این کنسرت در واقع فرهنگ ایرانی اسلامی ما را پاس مینهد.
پس از برگزاری این اجراها، مسئول ستاد امر به معروف و نهی از منکر اصفهان هم در گفتوگویی گفته بود که ما مخالف برگزاری کنسرت آقای قربانی در اصفهان نبودیم. در واقع شاید برگزاری این رویداد به همه نشان داد که ایستادن در مقابل چنین کنسرتِ با وقاری کار درستی نیست.
البته ما نکتهای که برادر بزرگوارمان فرمودند را زیرسوال نمیبریم. شاید همین طور هم بوده و مخالفت اولیه از سمت این بزرگواران نبوده است. به هر حال آنچه در اصفهان و در حاشیه برگزاری کنسرت آقای قربانی رخ داد، به نظرم حاصل یک ناهماهنگی بود که شب اول کنسرت را به تعطیلی کشاند، اما در نهایت با گفتوگو و تعامل شبهای بعدی این اجرا روی صحنه رفت.
همان یک شبی هم که لغو شد، در شب دیگری جایگزین شد؟
بله.
امیدوار باشیم که در آینده هم کنسرتهای موسیقی ایرانی با همین کیفیت و با همین ترکیبِ کاملِ نوازندگان در اصفهان روی صحنه برود؟
بله. بارها گفته شده که متولی حوزه فرهنگ و هنر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. اگر چیزی را تایید میکند، اگر کنسرتی، نمایشی، فیلمی یا اثری تجسمی را تایید میکند، از دل مبناهای تخصصی و با حفظ تمام شرایط قانونی و رعایت شئون جامعه تایید شده و قابل اجراست.
نظر شخصی شما درباره کنسرت آقای علیرضا قربانی چیست؟ از آنجایی که میدانم شما سالها در عرصه آهنگسازی و خوانندگی فعالیت داشتهاید، میخواهم دیدگاه و نظرتان را درباره کنسرتهای این خواننده موسیقی ایرانی بدانم.
اول اینکه این موسیقی ایرانی است. ایشان با رویکرد نوینی در ارکستراسیون فعالیت میکند، اما این به معنای ایرانی نبودن این موسیقی نیست. ادوات اجرای آواز در کار علیرضا قربانی کاملاً ایرانی است. یعنی تکنیکهایی مانند غلط و تحریر و... از مهمترین تکنیکهای آواز ایرانی است. پس موسیقی این خواننده در قالب و محتوا کاملاً ایرانی است. شعرهایی هم که میخواند از مهمترین شاعران کشورمان هستند.
ما دوست داریم مردم موسیقی خوب بشنوند. موسیقی که در هویت و فرهنگ ما ریشه دارد. موسیقی که ادبیات ما را پاس میدارد. حتی نوازندگانِ کنسرت علیرضا قربانی با آدابِ بسیاری محترمی روی صحنه میآیند و اجرا میکنند.
ما دوست داریم این موسیقی رشد داشته باشد و مردم از این دست موسیقی بیشتر بشنوند که باعث بالارفتن سطح شنیداری جامعه هم در حوزه ادبی و هم در حوزه هویت صوتیِ ما میشود.
همانطور که در کنسرت آقای قربانی پای حرمت قانون ایستادیم، با هر هنجار شکنی هم مقابله میکنیم. صحنه جای اجرای هنرمندان و جای ارائه هنر است. صحنه جای با ارزشی است. همان طور که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پای حرمت قانون در کنسرت آقای قربانی در اصفهان ایستاد، جلوی هر هنجارشکنی در کنسرتها را خواهد گرفت. از تمام ابزارهای قانونی که داریم استفاده میکنیم.
کنسرت آقای قربانی کاملا قانونی بود و ما پای آن ایستادیم. اگر در اجرایی هنجارشکنی رخ دهد، جلویش میایستیم با تمام ابزارهای قانونی...
بیقانونیهای زیادی در سالهای گذشته رخ داده است؛ برخی خوانندگان روی صحنه به مخاطب توهین کردند، برخی خوانندگان روی صحنه پلیبک کرده و هیچ تبعاتی برایش نداشته است. برخورد با این خوانندگان فقط در حدِ همان هجمههای اجتماعی خلاصه شده و برخورد قانونی با این خوانندگان نشده است.
ما مصممیم که دربرابر این بیقانونیها بایستیم. کسی که از نظر صلاحیت رفتاری و کیفی ضعف دارد، نباید به راحتی روی صحنه باشد. من قول میدهم که در مقابل این بیقانونیها بایستیم.
البته این موردی که شما اشاره کردید، ریشه در مسائل دیگری دارد. در حال حاضر در حال تدوین آییننامههای جدیدی هستیم تا مجددا صلاحیت افرادی که متولی شرکتها هستند را بررسی کنیم و از نظر کیفی به آنها درجه بدهیم.
در جشنواره فجر هم گفتم که ما هویتگرایی و مردمگرایی میکنیم؛ هر دوی اینها با هم برایمان مهم است. بر این باوریم که هویت و ساختار و چهارچوب برایمان مهم است. ساختار ایرانی بودن و اسلامی بودن برایمان مهم است. وقتی دوباره میخواهیم بازنگری کنیم، تمام این موارد را مد نظر قرار میدهیم.
برایمان توضیح میدهید که این بررسی دقیقاً به چه شکلی انجام میشود؟
ما در حوزه موسیقی فعالانی داریم که لیست عملکردی در این سالها دارند. اگر تخلفی داشتهاند، اگر کار مثبتی انجام دادهاند و اینکه چقدر در راستای اعتلای موسیقی و شعر فعالیت داشتهاند؛ همه اینها برایمان مهم است.
فراموش نکنیم که ما سرزمین شعر هستیم، اما امروز ما با متن مواجهیم که خوانده میشود! برای این هم برنامه مفصلی داریم.
تکلیف برخی شرکتها مشخص است که حرکت مداومی داشتهاند و سالهاست مشغول فعالیت هستند. البته که شرکتهایی هم هستند که در مدت کوتاهی، فعالیتهای مهمی در راستای اعتلای موسیقی و شعر انجام دادهاند.
یکی از مواردی که در حوزه موسیقی من را آزار داده، شرکتهایی است که خواننده یا خوانندگانی دارند اما مسئولیت اجتماعیشان را به درستی انجام نمیدهند. برای اینکه این شرکتها را مجاب به انجام مسئولیت اجتماعیشان بکنید، برنامهای دارید؟
در قالب گفتمان و چارچوبی تعاملی، این موارد را به شرکتها خواهیم گفت. حرکت کردن به سمت هنر متعالی به عهده همین شرکتهاست. نمونههای بارزی داریم که هم اقتصاد شرکتها به مخاطره نیافتاده و هم کارشان را با بهترین کیفیت انجام دادهاند.
چون بحث اول در این شرکتها اقتصاد آنهاست. نکته مهم این است که چقدر فرهنگ و هویت ما در برابر این اقتصاد مهم است. مگر این فعالیت فرهنگی و هنری نیست که پایههای زندگی را برای نوجوان و جوان ما میسازد. این مفهوم را اگر برجسته کنیم، از طرف همه بخشها همراهی لازم را خواهیم داشت.
برخی از این شرکتها میگویند که خوانندگانِ آن سوی مرزها در کمال آزادی فعالیت میکنند و از هر کلام و هر تصویری که بخواهند استفاده میکنند و ذهن و اندیشه نوجوانان و جوانان ما را درگیر میکنند. برهمین اساس این شرکتها میگویند که برای مقابله با خوانندگان آن سوی مرزها، باید آزادی لازم برای خوانندگان داخلی هم فراهم شود. شما نظرتان دراین باره چیست؟
اگر نگاه رو به جلو باشد، اگر نگاهی پاک و سلامت باشد، اتفاقاً فضا را باز میکنیم. برخی میگویند ما از فلان کلمه میخواهیم استفاده کنیم، اگر قدمی رو به جلو باشد، از آن استقبال میکنیم. اما این مسئله سنجش میخواهد. عدم سنجش، جامعه را دچار بحران فرهنگی میکند. ما برای این مسائل فکر و ایده و برنامه داریم.
اخیراً برخی سختگیریها در صدور مجوز برای شعرها و ترانهها اعمال شده است. این سختگیریها علتش چیست؟ به همین مسائلی که اشاره کردید برمیگردد؟
شکوه هنر ما هیچ وقت در ازای تسلیم در برابر مدرنیسم نبوده است. اتفاقاً شکوه هنر ما جایی بوده که بیشتر پیوند خوردهایم با ریشههای ایرانی اسلامی. نمونههای بسیاری در این باره وجود دارد. آنچه هنر موسیقی را با ریشههای ما پیوند میدهد، شعر است. اینجا سرزمین شعر است.
نمونه بارز این موضوع همین اجرای آقای قربانی است. این خواننده از اوایل مهر 1402 در تهران کنسرتهایش را از سرگرفته و تا کنون که آخرین روزهای اسفند است، همچنان به اجراهایش ادامه میدهد و همچنان اجراهایش پر از تماشاگر میشود. این نکته قابل توجه کسانی که گمان میکنند تنها راهِ جذب مخاطب استفاده از کلمات و عبارتهای نازل و سخیف است.
آیا همین اجراهای علیرضا قربانی شکوهِ هنر نیست! به نظرم شکوهِ هنر همین است. خوانندهای که موسیقی ایرانی اجرا میکند، پس یادآور ریشههای سرزمین ماست. ادبیات فاخری در کارش دارد که این ادبیات ریشه در هویت ادبی ما دارد.
در جشنواره فجر برخی واهمه داشتند که چرا تعداد اجراهای موسیقی پاپ زیاد شده است! من آنجا هم گفتم که مشکل ما زمانی شروع شد که موسیقی پاپ را به بخش جنبی بردیم و گفتیم این باید در حاشیه باشد. مشخص است که ما را به چالش میکشاند. وقتی نگاه جدی به این موسیقی نداشته باشیم، یعنی دیگر به شعر و موسیقی و ابعاد مختلف موسیقی پاپ دیگر نظارت لازم را نداریم. یعنی دیگر به کیفیت آن اهمیت نمیدهید. وقتی موسیقی پاپ را رها کنیم ما را به چالش میکشاند.
امسال اتفاقاً در جشنواره موسیقی فجر، تعداد اجراهای بخش پاپ را بیشتر کردیم با این هدف که نظارت بیشتری روی این موسیقی داشته باشیم. موسیقی پاپ بستر بسیار خوبی است تا موسیقی نواحی در این بستر بیشتر نمود پیدا کند. موسیقی نواحی با ادوات موسیقی پاپ بسیار بهتر خودش را نشان خواهد داد.
موسیقی نواحی ظرفیت عجیبی در نشان دادن تمام ابعاد عاطفی انسانِ ایرانی اسلامی. برای تمام لحظات انسان ایرانی گزینه دارد. برای کار در شالیزار گزینه دارد، برای سوگ و برای شادی و عروسی موسیقی دارد. همه این موسیقیها هم ریشته در فرهنگ و هنر ما دارند. بسیاری از نوحههایی که هرگز کهنه نمیشوند و برای همیشه در حافظه ما ماندگار شدهاند، ریشه در موسیقی نواحی دارند.
این موسیقی باید بیاید با موسیقیهای نوظهور پیوند مسالمتآمیزی برقرار کند. میتوانیم از ابزار موسیقی پاپ برای معرفی موسیقیهای نواحی استفاده کنیم؛ پس موسیقی پاپ ظرفیتهای بیبدیلی دارد.
با این حال ما موسیقی پاپ را کنار گذاشتهایم و گفتهایم چون این موسیقی در جایی حرکت میکند که ممکن است در جایی به ما لطمه بزند، ما نمیتوانیم این موسیقی را ببینیم. اما وقتی همین موسیقی پاپ بیشتر در معرض دید ما باشد، قدرت پایش ما را در حوزه شعر و محتوا بالا میبرد.
ما در حال حاضر با شرکتها و هنرمندان که صحبت میکنیم، مسیر به سمت حرکتی مثبت است. الان مواجهیم با خوانندگانی که شعر و ترانه میخوانند و برخی خوانندگان که متن میخوانند. ما حتی آن متن را هم میپذیریم، اما این متن چقدر از خط قرمزها عبور کرده است. منظورم از خط قرمز، آن چیزهایی نیست که به صورت پوسیدهای در ذهن برخیها وجود دارد.
آیا خلاف فطرت تو عمل میکند. خودت نگاه کن. خلاف اخلاقیات و انسانیت است. هنرمند قائل به انسانیت و اخلاقیات است. آیا این کلام از خط قرمز انسانیست و اخلاق عبور میکند! اگر عبور کرد، ما حق داریم آن را سنجش کنیم. چون هنرمند پرچمدار است. هنرمند قائل به اخلاق و انسانیت است. باز هم تاکید میکنم که اینجا سرزمین شعر است، سرزمین مولانا و حافظ و سعدی است.
این را ما باید برگردانیم. باید کامبکِ حرفهای داشته باشیم تا به اصل خودمان برگردیم. پس طبیعی است که سختگیریهایی در این حوزه شاهد خواهیم بود.
آیا نگاه شما به موسیقی پاپ محدود کردن این موسیقی است یا به دنبال پیشرفت این ژانر از موسیقی در کشورمان هستید و برنامهای متفاوت برایش دارید؟ اینجا میخواهم صراحتا نگاهتان به موسیقی پاپ را اعلام کنید تا اهالی موسیقی از زبان خودتان بشنوند که سیاست شما نسبت به این موسیقی چیست؟
قطعاًً دریچههای جدیدی به روی موسیقی پاپ باز خواهد شد. جشنوارههای مجزایی را طرحریزی میکنیم. برنامه ما وسیعکردن و از نظر کمی و کیفی بالابردن آمار این موسیقی است. برخی از ما خُرده گرفتند که موسیقی پاپ در جشنواره موسیقی فجر، نسبت به سال گذشته، چهار برابر شد. اجراهای جشنواره موسیقی فجر علاوه بر سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی، اجراها را در سالن فرهنگسرای بهمن در جنوب شهر هم پیگیری کردیم. هدف از رفتن به فرهنگسرای بهمن، عملی کردن شعار عدالت اجتماعی بود. برخی از اجراهای موسیقی پاپ را هم در تالار وحدت به صحنه فرستادیم.
پس هدف ما محدود کردن موسیقی پاپ نیست، بلکه با همت فعالان این عرصه، میخواهیم سطح کیفی و شنیداریِ این موسیقی را بالا ببریم.
شما گام بزرگی را در جشنواره موسیقی فجر برداشتید و پس از سالها سالن فرهنگسرای بهمن را به رسمیت شناختید و اجراهای بخش موسیقی پاپ را به این سالن در جنوب شهر بردید. این اتفاق جای تشکر و قدردانی دارد. اما بخشی از موسیقی ایرانی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک و در کل موسیقیهایی که درآمدهای میلیاردی ندارند و مخاطبانی محدود دارند، همچنان با مشکلات بسیاری برای برگزاری کنسرتهایشان دست به گریبان هستند.
متاسفانه در دهههای گذشته حمایتی جدی و مداوم از این اجراها نشده است. این اجراها مخاطبانی محدود دارند که از 100 نفر تا 500 یا 700 نفر محدود میشوند. شما برنامهای برای حمایت از این بخشهای موسیقی دارید؟
ما در حال طرحریزی برنامهای مدون برای گروههای جدی موسیقی هستیم. اگر همه چیز خوب پیش برود، به شما قول میدهم که هیچ گروهی در بخش موسیقی نواحی، موسیقی کلاسیک، موسیقی ایرانی و موسیقیهای تلفیقی نخواهد بود که با مشکل برگزاری کنسرت در سال 1403 مواجه باشد؛ این را همینجا به شما قول میدهم.
در حال برنامهریزی طرحی مدون هستیم تا تمام گروههایی که به سالنهای 100 نفره تا 700 نفره نیاز دارند را در طول سال 1403 به صحنه ببریم. دفتر موسیقی با هدف ارتقای سطح شنیداری مردم این کار را خواهد کرد.
خاطره جالبی از سفر به روسیه به همراه ارکستر ملی ایران دارم که در هفته فرهنگی ایران در روسیه اجرا داشتیم. مهمانان ویژهی بسیاری هم برای این اجرا دعوت شده بودند که در سالن تئاتر مالی مسکو برگزار میشد. سه وزیر از کشور روسیه به همراه وزیر فرهنگ کشورمان در سالن این اجرا را دیدند.
تصورم این بود که برای چنین برنامهی مهمی، قاعدتاً در آن روز سالن به طور کامل در اختیار ماست. وقتی وارد سالن شدیم دیدم که ازدحامی هست و گویا قبل از ما اجرایی در آن سالن برگزار شده بود. تصور کنید که برای برنامهای که سه وزیر از کشور روسیه و یک وزیر از کشور ایران میهمان ویژه برنامه هستند، قبل از ما هم اجرایی در آنجا به صحنه رفته بود.
یکی از مسئولان سالن به من گفت که اینجا آنقدر ترافیک اجرا داریم که سالنها در هر روز باید میزبان چند اجرا باشند.
من به ذهنم رسید که ما اگر بخواهیم سطح شنیداری مردم را بالا ببریم، هیچ راهی نداریم جز اینکه به تمام گروهها فرصت روی صحنه رفتن بدهیم. چه ایرادی دارد که ما بیست گروه آنسامبل موسیقی سنتی، چهل گروه موسیقی نواحی، صد گروه کوارتت زهی داشته باشیم و ...
اگر یادتان باشد آنسامبل بادی راین در جشنواره فجر روی صحنه رفت که اصلا قرار نبود اجرا داشته باشند. ما فضا را برای آنها فراهم کردیم و چه اجرای مهم و با کیفیتی در این زمینه داشتند.
ما برنامه این را داریم که برای تمام این گروهها تعدد اجرا در طول سال را داشته باشیم. یکی از رسالتهای ما در دولت سیزدهم این است که در طول سال 1403 گروهی نخواهد بود که مشکلِ اجرای زنده داشته باشد.
شما گام مهمی در راستای تحقق عدالت فرهنگی برداشتید و اجراهای موسیقی را در سالن فرهنگسرای بهمن در جنوب شهر، راهاندازی کردید تا مخاطبان جنوب شهر هم دسترسی راحتی به کنسرتها داشته باشند. شاید گام مهمتر در این زمینه، ایجاد کردن فضا و بستری مناسب برای گروههای موسیقی در ژانرهای مختلف است تا این گروهها بتوانند اجراهایشان را در طول سال در سالنهای مناسب روی صحنه ببرند.
عدالت فرهنگی به صورت تخصصی این است که در لایههای زیرین ما از گروههای کوچک با مخاطبانی محدود چه حمایتی کردهایم.
------------------------
گفتوگو: یاسر یگانه
------------------------
انتهای پیام/