فرماندهای که سر بیتالمال با هیچکس تعارف نداشت+فیلم
شهید بروجردی با شنیدن خبر شهادت شهید حیدریان گفت:«جعفر در کردستان چه حماسهها آفرید و چه رشادتها از خود نشان داد، چطور میشود او را نشناخت؟»
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، سردار شهید جعفر حیدریان از فرماندهان لشکر 17 علیبن ابیطالب(ع) است که نامش آوازه شهر است و الگوی جوانان.
شهید حیدریان فرزند رضا متولد دهم خرداد سال 1335 در روستای فردو بخش کهک قم بود. این شهید پدرش را در 10 سالگی از دست داد و مسئولیت سرپرستی خانواده را بهعهده گرفت. او در اوقات فراغت از کار و تحصیل، درس اخلاق آیتالله مشکینی شرکت میکرد.
شهید حیدریان، چون از کودکی با نام امام خمینی (ره) و مبارزات سیاسی ایشان آشنا بود، در راهاندازی تظاهرات مردم قم در دوران انقلاب نقش مؤثری داشت و با سخنرانیهای آتشین، جوانان قم را به کوه انفجار علیه سلطنت پهلوی مبدّل ساخت.
او که در تظاهرات قم دستش شکسته بود، شب و روز نداشت. هر جا حرکت جدیدی علیه رژیم ستمشاهی بهوجود میآمد، جعفر از جمله طراحان آن بود.
شهید حیدریان پس از پیروزی انقلاب در زمره تیپ حفاظت از بیت امام خمینی (ره) قرار گرفت و پس از تشکیل سپاه به عضویت این نهاد مقدّس درآمد و در واحد عملیات در کشف خانههای تیمی منافقین در قم تلاش کرد، سپس در واحد آموزش نظامی، به تعلیم و آموزش پاسداران همّت گماشت.
پاکسازی سنندج
وقتی سنندج میدان تاختوتاز ضدانقلاب قرار گرفت، گروهی از پاسداران قم به فرماندهی جعفر به آن منطقه اعزام شدند. شهر در دست ضدانقلاب بود و در باشگاه افسران جمعی از برادران ارتشی در محاصره بودند، جعفر توانست با یک مدیریت قوی محاصره را شکسته و وارد باشگاه شوند.
اما چیزی نمیگذرد که با حمله مجدد ضدانقلاب، باشگاه بار دیگر به محاصره درمیآید و به مدت نوزده روز آنها در محاصره میمانند. آنان در این مدّت از کمبود غذا و آب در رنج بودند و برای رهایی از محاصره تمام تدابیرشان را بهکار میبندند.
بالأخره با استقامت نیروهای تحتامر و تدبیر صحیح جعفر محاصره باشگاه شکسته میشود و با کمک نیروهای دیگر به تعقیب ضدانقلاب در شهر میپردازند و به فرماندهی شهید، محمد بروجردی از سپاه، شهید صیاد شیرازی از ارتش و دلاوریهای جعفر و همرزمان او، سنندج و سپس جاده سنندج- مریوان از لوث وجود ضدانقلاب پاکسازی میشود و جعفر و همرزمانش بعد از پاکسازی سنندج به قم مراجعت میکنند.
تعدادی از دوستان و نیروهای شهید حیدریان در سنندج شهید شد؛ این داغ بزرگ قلبش را میسوزانَد و همیشه زانوی غم به بغل میگیرد.
در سال 1360 جعفر مأموریت پیدا میکند این بار در جبهه جنوب در مقابل متجاوزان بعثی بایستد. قبل از اعزام در زادگاهش سخنرانی میکند و با بیان شیوا و پرصلابتش از انقلاب دفاع میکند و اهداف تجاوز صدام را به کشور اسلامی تبیین میکند.
بعد از سخنرانی 150 نفر از جوانان غیور روستای «فردو» به همراهی جعفر به جبهه اعزام میشوند و در محور تپه چشمه در کنار او با متجاوزان بعثی میجنگند.
حماسهآفرینیهای شهید حیدریان در کردستان
دوکوهه شاهد سخنرانی حیدریان در سال 1360 بود که جعفر در حضور شهید صیاد شیرازی و جمعی از نیروهای مسلح با خدای خود عهد و پیمان بست که برای بیرون راندن متجاوزان از کشور اسلامی تا آخرین نفس بجنگد.
به ادعیه و مناجات بهویژه دعای فرج امام زمان (عج) علاقه زیادی داشت، هر موقع از کار خسته میشد یک گوشهای مینشست و با یک حالت غریبانه و انقطاع از همهچیز، به دعا و مناجات مشغول میشد و تعجیل در ظهور امام زمان (عج) را از خدا میخواست.
نام پرآوازه شهید جعفر حیدریان در زمره جوانان فوتبالیست قم و بر بالای بزرگترین ورزشگاه این استان دیده میشود.شهید بروجردی با شنیدن خبر شهادت جعفر میگوید: «جعفر در کردستان چه حماسهها آفرید و چه رشادتها از خود نشان داد، چطور میشود او را نشناخت؟»
فتحالمبین نقطه آسمانیشدن
شهید جعفر حیدریان در عملیات فتحالمبین در منطقه کرخه فرماندهی محور تپه چشمه را بهعهده داشت، اما در این عملیات در دوم فروردینماه 1361 تیری به پایش اصابت کرد و در راه انتقال به پشت جبهه در سن 26 سالگی به شهادت رسید و در گلزار شهدای شیخان قم به خاک سپرده شد.
برادرش ابوالفضل حیدریان که 10 سال از جعفر کوچکتر بود در بهمنماه همان سال در منطقه عملیاتی رقابیه در والفجر مقدماتی بر اثر اصابت ترکش به سر و سینه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
عملیات فتحالمبین از جمله عملیاتهای دفاع مقدس بود که بهطور مشترک توسط سپاه و ارتش انجام شد؛ رزمندگان قمی در قالب گردان اباذر از تیپ هفت، ولی عصر (عج) دزفول از لشکر 21 حمزه سیدالشهدا (ع) در منطقه تپه چشمه به انجام این عملیات مبادرت ورزیدند و فرماندهی این گردان را شهید حیدریان بهعهده داشت.
فرازی از سخنرانی و وصیتنامه شهید حیدریان
بسمالله الرحمن الرحیم
«میخواهم به نمایندگی از طرف کلیه برادران مستقر در جبهه تپه چشمه دزفول چند کلامی سخن بگویم: مردم شهیدپرور، روزی که امام عزیز ما فریاد خروشان بر سر شاه و اربابانش آمریکا و شوروی و انگلستان و اسرائیل فرود آورد و از نجف اشرف و پاریس، تا امروز ادامه یافت، همه ما متحداً همپیمان شدیم تا با احیای اسلام و قرآن و سنت اهلبیت عصمت و طهارت، با تمام قدرت، با کفر جهانی به سرکردگی امپریالیزم آمریکا بجنگیم و به دنیا ثابت کنیم که قدرت تسلیحاتی هرچقدر هم که زیاد باشد در برابر ایمان مردم مسلمان نمیتواند خودنمایی کند.
مگر در پانزدهم خرداد 42 این پیمان با شرافت، توسط خون سرخ پانزده هزار شهید منعقد نشد؟ مگر در اوایل انقلاب سال 57 با اهدای خون سرخ شهید سید مصطفی حسینی به پیمانمان با امام جامه عمل نپوشاندیم؟ آیا میتوان این همه عظمتی را که به دست آوردهایم با پیمانشکنی-خدای ناکرده-از دست بدهیم؟ هرگز! حتی اگر به ریختن خون همه افراد امت اسلامی منجر شود.
ما با دلی سرشار از عشق و ایمان با تمام قدرت در برابر تمام ابرجنایتکاران با تمام تسلیحات عظیمالشأن میایستیم و به آیات قرآن که نمونه آن «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الائمه و نجعلهم الوارثین» است، عینیت میبخشیم.»
انتهای پیام/