تاکتیک پیچدهسازی صحنه از سوی آژانس
مواضع اخیر رافائل گروسی صرفاً برای بر هم زدن مرز برجام تعهد محورو تضمین محور و ممانعت از رفع واقعی تحریمها علیه ایران بیان شده و باید مراقب نقشه راه و بازی مستقیم وی در زمین واشنگتن و تروییکای اروپایی بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، حنیف غفاری کارشناس ارشد روابط بین الملل در یادداشتی نوشت:
طی روزهای گذشته، رافائل گروسی در یک اظهار نظر غیر مسئولانه که اساساً ارتباطی با وظایف تعیین شده وی در اساسنامه آژانس بین المللی انرژی اتمی ندارد، خواستار تغییر مدل مذاکرات ایران و طرفهای مقابل گردیده و نام این توهم ذهنی خود را نیز برجام 2 گذاشت.
اما به راستی هدف گروسی و هادیان مشی گفتاری و سیاسی وی در واشنگتن و تل آویو از بیان این جملات چه بوده است؟
در اینجا باید بر روی یک تاکتیک نخ نما تحت عنوان "پیچیده سازی بازی" متمرکز شد. در این تاکتیک، به مخاطبان این گونه القا می شودکه بازی به لحاظ ماهوی و شکلی بسیار پیچیده است و تنها راه حل مدیریت صحنه، تغییر الگوواره ها، مطالبات، قواعد و حتی عوامل آن است.
اظهارات گروسی در حالی صورت می گیرد که اصلی ترین عوامل عدم احیای توافق هسته ای تاکنون، غلبه عوامل فرامتنی ساخته و پرداخته غرب بر متن مذاکرات و تاکید منطقی جمهوری اسلامی ایران بر "برجام تضمین محور" بوده است.
در خصوص تاثیر عوامل فرامتنی بر متن مذاکرات، می توان به نمونه های ویژه ای مانند تاثیرپذیری تروییکای اروپایی و آمریکایی از لابی صهیونیستی موساد در روند احیای توافق هسته ای و حتی حمایت آنها از اغتشاشات سال گذشته (که منجر به کندی در روند مذاکرات شد) اشاره کرد. همین رویکرد فرامتنی و غیر حقوقی سبب شد تا حتی احیای برجام تا کنون عملیاتی نشود.
در این میان، هدف گروسی، عقب نشینی ایران از مطالبه بر حق خود، یعنی جایگزینی برجام تعهد محور یا تضمین محور است. واشنگتن و تروییکای اروپایی از ارائه تضمینهای لازم در ابعاد فنی و مالی به ایران شدیدا هراسان هستند زیرا در این صورت، قدرت تحمیل تعهدات یکطرفه به ایران را نخواهند داشت.
جمهوری اسلامی ایران تاکید دارد که پروسه رفع تحریمها (بر خلاف آنچه در در دوران اوباما شاهد بودیم) باید به گونه ای عملیاتی و محسوس صورت گیرد، نه اعلامی و صوری!
برجام تعهدمحور یعنی برجامی که براساس تعهد کتبی طرف مقابل در سال 2015 منعقد شده بود، مولد بحرانهای بسیاری برای ایران در عمل شد، به نحوی که خیلی وقتها آمریکا و تروئیکای اروپا اقدامات منفی و بدعهدیهای خود نسبت به اجرایی شدن برجام را ارجاع میدادند به یک تعهدنامه نه یک ضمانتنامه.
برجام "تعهدمحور" باعث شد ریسک بدعهدی غربیها درقبال برجام کاهش پیدا کند و آنها با سرعت بیشتری به بدعهدی خود ادامه بدهند. بعد از خروج ترامپ از توافق هستهای نیز ایران عملا به این نتیجه رسید که برجام تعهدمحور خیلی نمیتواند کارایی داشته باشد برای رفع عملیاتی تحریمها؛ بنابراین ایران در دور جدید مذاکرات بهسمت برجام تضمینمحور رفت.
تضمین با تعهد متفاوت است و وقتی بازیگری نتواند به لحاظ حقوقی به وظایفش در توافق عمل کند در وهله نخست خود آن بازیگر دچار خسران خواهد شد. این خسران باعث میشود بدعهدی و خروج از توافق برای طرفهای مقابل ایران هزینهزا باشد.
به همین جهت است که هم در حوزه تضمینهای ذاتی و فنی و هم در حوزه تضمینهای اعتباری و اقتصادی ایران بهدنبال این است که طرفهای مقابل را مجاب کند تا به برجام تضمینمحور بازگردند. راستی آزمایی مورد تاکید جمهوری اسلامی ایران نیز در همین راستا مطرح شده است.
در چنین شرایطی، مواضع گروسی صرفاً برای بر هم زدن مرز برجام تعهد محورو تضمین محور و ممانعت از رفع واقعی تحریمها علیه ایران بیان شده و باید مراقب نقشه راه و بازی مستقیم وی در زمین واشنگتن و تروییکای اروپایی بود.
انتهای پیام/