گفتوگو با نویسنده کتاب ماهرخ/ زنان قهرمانان اصلی جنگها هستند
احساس کردم حوزۀ زنان در ادبیات جنگ تا حدود زیادی مهجور مانده است. این در حالی است که از نظر من زنان قهرمانان اصلی جنگها هستند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، کتاب ماهرخ نوشته مهشید اسماعیلی موضوع جالب و متفاوتی دارد، زندگی زنی ایرانی که به همسری یک فلسطینی مهاجر در میآید و برای زندگی به سوریه میرود و این زندگی همراه با فرزندان، همزمان میشود با دوره ظهور و بروز داعش و زندگی در محاصره. اینکه این زندگی چه فراز و فرودهایی داشته و این زن ایرانی چه روزهایی را پشت سر گذاشته، قصه واقعی کتاب ماهرخ را میسازد. با نویسنده این کتاب گپ و گفتی در این باره داشتیم که در ادامه میخوانید:
*اگر بخواهید کتاب ماهرخ را به مخاطب معرفی کنید، چگونه معرفی میکنید با چند جمله؟
کتاب ماهرخ یک دریچۀ متفاوت به جنگ سوریه است. در این کتاب ما با روایت یک زن ایرانی از شروع تظاهراتهای اعتراضی در سوریه، روشنشدن آتش جنگ، محاصره و زندگی در یک جامعۀ جنگزده مواجه میشویم. ماهرخ، چهرهای زنانه و مادرانه از جنگ سوریه به ما نشان میدهد.
*کتاب ماهرخ از جمله کتابهایی بود که در نمایشگاه کتاب امسال عرضه شد، بعد از گذشت چند ماه از انتشار این اثر، بازخورد مخاطبین چگونه بوده؟
از همان روزهای نمایشگاه کتاب، من با اولین بازخوردهای این اثر روبهرو شدم. عمدۀ واکنشها تاکنون مثبت بودهاند. اکثر مخاطبان معتقدند که ماجرای ماهرخ آنقدر برایشان جذاب بوده که در یک مدت خیلی کوتاه خواندن کتاب را به اتمام رساندهاند. از آنجایی که کتاب ماهرخ در خرداد ماه یکی از کتابهای پرفروش انتشارات خط مقدم بوده است، مشخص میشود که مخاطبان در حال معرفی این کتاب به یکدیگر هستند.
این کتاب برای مخاطبان خصوصاً خانمها جذابیت زیادی دارد
*چه شد که این موضوع را برای نوشتن انتخاب کردید و در روند نوشتن با چه چالشهایی مواجه بودید؟
این موضوع از جانب انتشارات به من پیشنهاد شد و چون قبل از این کار یک رمان در حوزۀ زنان و جنگ داشتم و علاقهمند به این موضوع بودم، نوشتن این اثر را قبول کردم. من دو چالش عمده در روند نوشتن کتاب ماهرخ داشتم. یکی از چالشها عدم آشنایی با فضای کشور سوریه بود و چالش دیگر این بود که مصاحبههای کتاب را خودم انجام نداده بودم و فرصت همنشینی و صحبت رودررو با خانم حسینی را نداشتم.
*فکر میکنید چقدر سوژهی کتاب ماهرخ برای مخاطب جذاب است؟ چرا؟
از آنجایی که شخصیت اصلی کتاب ماهرخ یک زن است، این کتاب برای مخاطبان خصوصاً خانمها جذابیت زیادی دارد؛ چون مخاطبان، جنگ سوریه و وقایع آن را با کمک یک زن ایرانی که نه متعلق به جناح سیاسی خاصی است و نه مبارز است، میشناسند. اکثر کتابهای مربوط به جنگ سوریه دربارۀ خط مقدم جنگ و جهاد هستند در حالی که ماهرخ از محاصره و جنگی که در زندگی روزمرۀ مردم جریان دارد، روایت میکند.
*در روایتهای ماهرخ و به طور کلی، زندگی این زن رنج و تلخیِ دردمندانهای وجود دارد، هنگام نوشتن این کتاب یا آثاری از این دست، چقدر این رنج با نویسنده همراه میشود؟ اصلاً چنین چیزی وجود دارد یا خیر؟
قطعاً نویسنده هنگام نگارش یک اثر با شخصیت اصلی و قهرمان کتابش همراه میشود و حتی در خیال و ذهنش به جای او زندگی میکند. کتاب ماهرخ هم از این قاعده مستثنی نبود و من بارها در کنار ماهرخ رنج کشیدم و حتی بعضاً غصه خوردم.
*مخاطبان ادبیات امروز نیاز به خواندن چنین روایتهایی و به نوعی نیاز به چشیدن این تلخی دردمندانه دارند؟
به نظرم بله. خواندن روایتهای اینچنینی دید ما را نسبت به زندگی پختهتر و بالغانهتر میکند؛ خاصه در مورد ادبیات جنگ که این تلخی ریشههای درخت صلح را در وجود تمام انسانهای دغدغهمند محکمتر میکند.
*چه شد که این حوزه از ادبیات را برای نوشتن انتخاب کردید؟
از همان اولین روزهایی که شروع به نوشتن کردم احساس کردم حوزۀ زنان در ادبیات جنگ تا حدود زیادی مهجور مانده است. این در حالی است که از نظر من زنان قهرمانان اصلی جنگها هستند. همین مسئله باعث شد که به نوشتن دربارۀ زنان و جبهۀ جنگهایشان که متفاوت از جبههبندیهای تعریفشدۀ جنگهاست، علاقه پیدا کنم.
*آیا آثار دیگری در این حوزه دارید؟
یک رمان و یک کتاب مستند دیگر هم در این حوزه دارم که متأسفانه هنوز به چاپ نرسیدهاند.
*شخصیتهای خلق شده در آثار داستانی به ویژه رمان، معمولاً یک سیرِ تحولی را از ابتدا تا انتها طی میکنند، شما زندگی خانم ماهرخ حسینی را نوشتهاید، از تولد تا جوانی و حال؛ آیا چنین سیر تحولی در این شخصیتِ واقعی وجود داشته؟ این سؤال را به جهت زندگیِ اتفاقمحور و پر چالشی که ایشان داشته میپرسم؟
بله. این سیر تحولی را در شخصیت خانم حسینی میتوانیم مشاهده کنیم. ماجرای ایشان از یک زندگی عادی یک دختربچه که در ناز و نعمت زندگی میکند، آغاز میشود و با فوت پدر، ازدواج نافرجام، ازدواج اجباری، مهاجرت، زندگی در یک کشور غریب، جنگ، محاصره و سختیهای زندگی در یک کشور جنگزده ادامه پیدا میکند. قطعاً شخصیت ماهرخِ ابتدای کتاب فرسنگها با شخصیت او در انتهای کتاب تفاوت دارد. وقوع تمام این اتفاقات از ماهرخ یک زن صبور و شجاع میسازد.
آشنایی با فرهنگ فلسطینیهای ساکن سوریه
*شخصیت کتاب ماهرخ ، زن است. شما علاقهمند به کار در حوزهی زنان هستید یا به شکل اتفاقی این ماجرا پیش آمد؟ آیا آثار دیگری در حوزهی زنان دارید و علاقهتان است؟
حوزۀ زنان علاقۀ شخصی من است و دلیل پیشنهاد کتاب ماهرخ به بنده هم همین مسئله بود. اولین کارم در این حوزه یک رمان است که دربارۀ یک خانم پزشک در زمان جنگ تحمیلی است. ماهرخ دومین کتابم است و سومین کتابم هم دربارۀ خاطرات همسر یکی از شهدای مدافع حرم است.
* مخاطب کتاب ماهرخ به واسطهی این کتاب چقدر میتواند با فضای سوریه و حتی جنگ داخلی آن ارتباط برقرار کند؟
در این کتاب ما بیشتر با فضای زندگی فلسطینیهای ساکن سوریه در قبل از شروع جنگ آشنا میشویم و سپس تا حدی اتفاقات و عوامل شروع جنگ را میبینیم. در بخش سوم کتاب که به جنگ سوریه در آن پرداخته شده، دربارۀ فضای محاصره در منطقۀ فلسطینینشین مخیم یرموک و گروههای مسلح در سوریه شناخت پیدا میکنیم. در مجموع مطالعۀ این کتاب به آشنایی بیشتر با فضای کشور سوریه و فرهنگ آن؛ خاصه فرهنگ فلسطینیهای ساکن این کشور کمک میکند.
*کدام بخش کتاب به نظر شما تاثیرگذارتر است؟ برای خودتان یا مخاطب. چرا؟
به گمانم بخش محاصره اوج اتفاقات و جذابیت کتاب ماهرخ است. در این بخش علاوه بر اینکه ماهرخ به همراه خانوادهاش در شرایط مضیقۀ موادغذایی و امکانات بهداشتی و رفاهی قرار دارد، مجبور به انکار دائم هویت ایرانی خود نیز است؛ زیرا اسرای ایرانی برای گروههای مسلح سوریه بسیار ارزشمند هستند.
* در مورد روند تولید کتاب توضیحاتی بفرمایید، چقدر طول کشید نوشتن کتاب، مصاحبهها به چه شکل بود؟
مصاحبههای این کتاب توسط آقای سجاد محقق انجام شده است. در زمستان سال 1399 فایل صوتی مصاحبهها در اختیار من قرار گرفت و حدود نه ماه کار نگارش کتاب طول کشید.
باید در انتخاب سوژه وسواس به خرج دهیم
* چون شخصیت این کتاب زن است، فکر میکنید اگر مصاحبه کننده، خانم بود، تاثیری در کیفیت کتاب و بهتر شدن آن داشت یا تفاوتی نمیکرد؟
اگر مصاحبهکننده خانم بودند، احتمال داشت که با فضای زنانهتری در کتاب مواجه بودیم. البته به عقیدۀ بنده مصاحبههای آقای محقق بسیار دقیق و با جزئیات بودند. مشکل اساسی در رابطه با مصاحبهها این بود که بعد از نگارش کتاب، خانم حسینی حاضر نشدند به سؤالات بنده که در طول نوشتن کار با آنها مواجه شده بودم، پاسخ دهند.
* نویسندهی کتاب مستند چقدر میتواند از تخیل خود در اینگونه آثار استفاده کند؟ در مورد کتاب ماهرخ چه اتفاقی افتاد؟
اگر کتاب به شکل داستان مستند باشد، تا حدی تخیل نویسنده میتواند در نوشتن اثر دخیل شود؛ اما من ترجیحم دربارۀ کتاب ماهرخ این بود که کاملاً مستند باشد و در نگارش کتاب اصلاً از تخیل خودم استفاده نکردم و تمام وقایع، گفتوگوها و فضاها برگرفته از صحبتهای خانم حسینی و توصیفات ایشان است.
* پیشنهادتان برای بهتر شدن و ارتقا کتابهایی که در حوزه ادبیات مقاومت نوشته میشود، چیست؟ چون امروز بعضی از کتابهایی که در این حوزه تولید میشوند، چندان قوی نیستند، گاهی به شعارزدهگی دچار میشوند و... برای همین گاه مخاطب را پس میزنند. چه باید کرد که اتفاقهای بهتری بیفتد؟
به نظرم در ابتدای کار باید در انتخاب سوژه وسواس به خرج دهیم و زمان و انرژیمان را صرف سوژههایی کنیم که حرف برای گفتن داشته باشند. سپس در جریان و روند مصاحبه باید مصاحبهکننده مسیر گفتوگوها را به شکلی معین کند که راوی وقایع را بدون شعارزدگی بیان کند. اگر هم احیاناً نویسنده در میان صحبتهای راوی به مطالب ضعیف و فاقد اهمیت برخورد کرد، باید آنها را حذف کند یا مجدد دربارهشان با راوی صحبت کند که روایت اثر متقن و جذاب باشد.
انتهای پیام/